16-11-2014، 22:04
طبقه اجتماعی:گروهی از افراد که موقعیت مشترک را دارا می باشند.مارکس:بیشتر مفهوم طبقه یا کلاس در مباحثش دیده می شود و منظور از تقسیم جامعه،تقسیم جامعه به بورژوا و پرولتاریا بوده است.
آلن بیرو > قشر ؟توزیع نابرابر جامعه در جایگاه های مختلف .
قشر: 1.فرصت زندگی 2.شیوه زندگی 3.آگاهی نسبت به موقعیت
ملاک توضیع نابرابر قشر:1.میزان دارایی 2.میزان قدرت 3.ارزیابی منزلت اجتماعی 4.پاداش روانی.
صفات قشربندی اجتماعی:
1.قشربندی یک ویژگی اجتماعی است.
2.قشربندی یک ویژگی جهانی است.
3.قشربندی از قدیمی ترین پروسه های جهانی است.
4.قشربندی صورت های اجتماعی متفاوت دارد.
5.قشربندی با پیامدهایی همراه است.
دلایل تایید شدن قشربندی:
1.در هر جامعه ای ارزشهای آن جامعه در حفظ آن دخیل اند.
2.نظام قشربندی با نظام هایی مثل نظام سیاسی یا آموزشی وابستگی متقابل دارد.
3.از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
نظام قشربندی قابل تغییر و تبدیل است اما اصل بر ماندگاری آن می باشد.
قشر مفهومی کارکردی ساختاری است.
مفهوم طبقه توسط مارکس بوجود آمد.
مفهوم کلیدی در طبقه مارکس مفهوم ابزار تولید بود.
تنها در زمان کمون اولیه تضاد وجود نداشته است.
از زمان برده داری اولین طبقات بوجود آمدند.
تقسیم اجتماعی کار:1.تقسیم فنی و جزیی 2.تمایز اجتماعی 3.تقسیم جنسیتی
از نظر مارکس توزیع پاداش ها نابرابر است.
تمایز اجتماعی:واگذاری کارکردهای جامعه به به نهاد های تخصصی دیگر که موجب بسط و مشاغل حرفه ای در سازمان های اجتماعی می شود.
تقسیم جنسیتی:منابع و منافع انسانی بطور نابرابر بین زن و مرد توزیع می شوند.
آلن بیرو > قشر ؟توزیع نابرابر جامعه در جایگاه های مختلف .
قشر: 1.فرصت زندگی 2.شیوه زندگی 3.آگاهی نسبت به موقعیت
ملاک توضیع نابرابر قشر:1.میزان دارایی 2.میزان قدرت 3.ارزیابی منزلت اجتماعی 4.پاداش روانی.
صفات قشربندی اجتماعی:
1.قشربندی یک ویژگی اجتماعی است.
2.قشربندی یک ویژگی جهانی است.
3.قشربندی از قدیمی ترین پروسه های جهانی است.
4.قشربندی صورت های اجتماعی متفاوت دارد.
5.قشربندی با پیامدهایی همراه است.
دلایل تایید شدن قشربندی:
1.در هر جامعه ای ارزشهای آن جامعه در حفظ آن دخیل اند.
2.نظام قشربندی با نظام هایی مثل نظام سیاسی یا آموزشی وابستگی متقابل دارد.
3.از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
نظام قشربندی قابل تغییر و تبدیل است اما اصل بر ماندگاری آن می باشد.
قشر مفهومی کارکردی ساختاری است.
مفهوم طبقه توسط مارکس بوجود آمد.
مفهوم کلیدی در طبقه مارکس مفهوم ابزار تولید بود.
تنها در زمان کمون اولیه تضاد وجود نداشته است.
از زمان برده داری اولین طبقات بوجود آمدند.
تقسیم اجتماعی کار:1.تقسیم فنی و جزیی 2.تمایز اجتماعی 3.تقسیم جنسیتی
از نظر مارکس توزیع پاداش ها نابرابر است.
تمایز اجتماعی:واگذاری کارکردهای جامعه به به نهاد های تخصصی دیگر که موجب بسط و مشاغل حرفه ای در سازمان های اجتماعی می شود.
تقسیم جنسیتی:منابع و منافع انسانی بطور نابرابر بین زن و مرد توزیع می شوند.