24-07-2014، 12:52
هر ساله در ايام نوروز در رسانه ها و مجامع عمومي، اصطلاح راهيان نور زياد به گوشتان مي خورد. اين تعبير چند سالي است رواج يافته و كاروان هايي كه قصد بازديد از مناطق جنگي را دارند، به اين نام مي خوانند. سابقه راهيان نور به همان سال هاي ابتدايي جنگ بازمي گردد. پس از آزادسازي اولين سرزمين هاي اشغالي در شمال خوزستان، از سال 1361 ، عده اي به بازديد از جبهه هاي جنگ شتافتند. بيشتر اين مسافران، خانواده هاي شهدا به شمار مي رفتند. آنها دوست داشتند با حضور در اين مناطق ، ياد و خاطره شهيدشان را گرامي دارند. سياست مردان، مديران ارشد نظام و نمايندگان مجلس نيز از ديگر مسافران راهيان نور در سال هاي دفاع مقدس بودند. آنها در قالب كاروان هاي كوچك، از جبهه ها بازديد كرده و از نزديك با رزمندگان ديدار مي كردند. نويسندگان، هنرمندان و بازارياني كه در پشت جبهه همواره يار و ياور رزمندگان بودند نيز در سال هاي دفاع مقدس به جبهه ها سفر مي كردند و مدت كوتاهي را در سنگرها و سوله ها، در كنار رزمندگان مي گذراندند. اين سفرها هيچ گاه در زمان جنگ دامنه گسترده اي نيافت. چرا كه مراقبت از جان بازديدكنندگان در بيشتر جبهه هاي جنگ، كاري دشوار و شايد محال بود. تنها رزمندگان و فرماندهان دوران جنگ بودند كه هر ازگاهي با سماجت، محدوديت هاي تردد در اين مناطق را ناديده گرفته و به بازديد جبهه هاي جنگ مي رفتند. پس از مدت اندكي، سازمان هاي فرهنگي سپاه، ارتش و نيروهاي مسلح نيز وارد ميدان شدند و با روي باز به رونق يافتن سفرهاي راهيان نور كمك بسيار كردند. اينك هر ساله بيش از يك ميليون مسافر در قالب كاروان هاي راهيان نور به استان خوزستان سفر مي كنند. طراحان و مسئولان اين كاروان ها طوري برنامه ريزي مي كنند تا بازديدكنندگان بتوانند از سفر 4 - 5 روزه شان نهايت بهره را ببرند. جبهه هاي جنگ در استان خوزستان از سه بخش عمده تشكيل شده است كه در زمان جنگ به نام محورهاي دزفول شوش (در شمال خوزستان)، اهواز سوسنگرد (در ميانه هاي خوزستان ) و خرمشهر آبادان (در جنوب خوزستان) معروف بودند. در فرهنگ ايراني- اسلامي ما ، همواره نسل هاي گذشته نشانه هايي را كه برايشان ارزش معنوي داشته است، حفظ كرده اند. در عالم رمز و رازي هست كه ماندگاري اين اماكن را تضمين مي كند. حرم سيدالشهدا (ع) بارها تخريب شد؛ اما اكنون در قرن بيست و يكم بزرگ ترين تجمع انساني پس از حج ، روز عاشورا در كربلاست. سرزمين هاي دفاع مظلومانه ما در مقابل ارتش بعثي عراق نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. سرزمين هايي چون شلمچه، فكه، طلاييه و دهلاويه كه جاي پاي بندگان خوب خداست و قدمگاه انسان هاي از جان گذشته و فداكار، همچون نشانه هايي آشكار برجا خواهد ماند تا نسلها بيايند و از رهگذر سفر به اين سرزمين ها، توشه اي برچينند براي حيات خود. پس عجيب نيست وقتي كه مي بيني هر سال صدها هزار جوان نسل امروز، آنها كه چه بسا پس از پايان جنگ متولد شده اند، كوله بار سفر برمي بندند و در بهترين ايام سال تعطيلات نوروز قدم در اين اماكن ماندگار مي گذارند و چند روزي در حال و هواي روزهاي جنگ ، دل به سرگذشت مردان و زناني مي سپارند كه با جان خود در مقابل دشمن ايستادند. نسل امروز برخلاف آن چه عده اي مي پندارند، از گذشته خود بيگانه نيست. اين نسل تداوم نسل گذشته است و همچون همه نسل هاي تاريخ ايران زمين ، به گذشته پرافتخار خود مي بالد.