امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

من و تو درخت و بارون(احمد شاملو)

#1
من و تو،درخت وبارون…
من باهارم تو زمين
من زمينم تو درخت
من درختم تو باهار-
ناز انگشتاي بارون تو باغم مي‌كنه
ميون جنگلا طاقم مي‌كنه.
تو بزرگي مث شب.
اگه مهتاب باشه يا نه
تو بزرگي
مث شب.
خود مهتابي تو اصلا،خود مهتابي تو.
تازه،وقتي بره مهتاب و
هنوز
شب تنها
بايد
راه دوري رو بره تا دم دروازه روز-
مث شب گود و بزرگي
مث شب.
تازه ، روزم كه بياد
تو تميزي
مث شبنم
مث صبح.
تو مث مخمل ابري
مث بوي علفي
مث اون ململ مه نازكي.
اون ململ مه
كه رو عطر علفا،مثل بلاتكليفي
هاج و واج مونده مردد
ميون موندن ورفتن
ميون مرگ وحيات
مث برفائي تو.
تازه آبم كه بشن برفا و عريون بشه كوه
مث اون قله مغرور بلندي
كه به ابراي سياهي و به باداي بدي مي‌خندي…
من باهارم تو زمين
من زمينم تو درخت
من درختم تو باهار،
ناز انگشتاي بارون تو باغم مي‌كنه
ميون جنگلا طاقم مي‌كنه.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  احمد شاملو | فروغ فرخزاد
  پادکست! (فروغ-شاملو-حسین پناهی و...)
Exclamation پیکر احمد ابومحبوب فردا تشییع می‌شود
Sad احمد ابومحبوب درگذشت
  نامزدهای بخش «نقد ادبی» جایزه ادبی جلال آل‌احمد معرفی شدند ^.^
  دلتنگی های آقای درخت پشمکی
  « نغمه‌ی خوابگرد » سروده‌ی لورکا / ترجمه ی احمد شاملو
  نگاهی به «غرب‌زدگی» بحث‌برانگیز آل احمد
  جايزه ادبي جلال آل احمد گرانترين جايزه ادبي ايران
  جلال آل‌احمد و مبارزه با غرب‌زدگی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان