امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست

#1
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست 1

 وقتے چمدانش را به قصد رفتن بست.. 
  
 نگفتم:عزیزم اینکارو نکن.. 
  
  
 نگفتم:برگرد.. 
  
 و یک بار دیگر به من فرصت بده.. 
  
 وقتے پرسید دوستش دارم یا نه.. 
  
 رویم را برگرداندم.. 
  
 حالا او رفته و من.. 
  
 تمام چیزهایے که نگفتم مے شنوم.. 
  
 نگفتم عزیزم متاسفم چون من هم مقصر بودم.. 
  
 نگفتم اختلاف را کنار بگذاریم.. 
  
 چون تمام انچه مے خواهیم عشق و وفادارے و مهلت است.. 
  
 گفتم:اگر راهت را انتخاب کرده ای.. 
  
 من انرا سد نخواهم کرد.. 
  
 حالا او رفته و من.. 
  
 تمام چیزهایے را که نگفتم مے شنوم.. 
  
 او را در اغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم.. 
  
 نگفتم:اگر تو نباشے زندگے ام بے معنے خواهد بود.. 
  
 فکر میکردم از تمامے ان بازے ها خلاص خواهم شد.. 
  
 اما حالا تنها کارے که میکنم.. 
  
 گوش دادن به چیزهایے ست که نگفتم.. 
  
 نگفتم:بارانیت را درار.. 
  
 قهوه درست میکنم و با هم حرف میزنیم.. 
  
 نگفتم:جاده ے بیرون خانه طولانے و خلوت و بے انتهاست.. 
  
 فقط فقط گفتم:خدانگهدار.. 
  
 او رفت و مرا تنها گذاشت.. 
  
 تا با تمام چیزهایے که نگفتم زندگے کنم. 
دیدپینیوقتی چمدانش را به قصد رفتن بست 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mohabat ، یه دخترخاص ، shawkila ، hanieyh ، Asanat ، Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، ☢ദᗩஸO1D☢ ، (-_-) ، ըoφsիīkα ، Elena79 ، 00sadegh00 ، هستی0611 ، Titiw
آگهی
#2
Big Grinبسیــــــــــــــــــارزیبا
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان