امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت

#1
تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت

باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن

دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت:

من دیرم شده زودی باید برم خونه...

همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک را میدید زود باید بر میگشت...

پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد

دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد...

حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببیند پسرک خواست سر سخن روباز کند که دخترک گفت :

وای دیرم شد..من دیگه برم خداحافظ...

خداحافظی کردند و پسرک در سوک لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد ....

دخترک هراسان و دل نگران بود...

در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ...یه خرس عروسکی خوشگل بود..

هوا دیگه داشت کم کم سرد میشد

وسرعت ماشین هاییکه رد میشدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر میکرد
پسره مثل همیشه ۵ دقیقه تاخیر داشت

اما بازم مثل همیشه ریلکس بود...دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت
دخترک بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت.

پسر نیم نگاهی به بسته انداخت و گفت: مرسی...

بسته را باز کرد و ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود...

لبخندی زد و به روی خود نیاورد...

چند دقیقه ای را با هم سپری کردن

و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است..

این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او..

معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ،

اما دلش از لحظه اول جای دیگه ای بود ........

کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه نقطه ای در آن طرف کرد..

پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد
و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود
^__^

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت 1

پاسخ
 سپاس شده توسط atefee ، atena2015 ، پری خانم ، زهرا رسولی ، Iran Girl ، هستی0611 ، mahru ، اشا ، Berserk ، بی کس2 ، #marya# ، arian 007 ، حقوقدان انجمن ، The Ginkel ، negin2000 ، ⓕⓐⓚⓔ ⓛⓘⓕⓔ♰ ، ☣kHuN aShAm GiRlS☠ ، نازنین 79 ، ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ ، ♥farbod♥ ، Wєιяɗ ، FurY
آگهی
#2
الان چه نتیجه ای میشه گرفت؟
پاسخ
#3
تکراری
عشق اونجاش قشنگه
که یکیو دوس داشته باشی بعد ندونی اونوقت اونم همون اندازه


                     ******تورو دوس داشته باشه**********Heart
پاسخ
#4
نتیجه هیچی اون اورا دوست داشت واو دیگری راBlush
وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  وقتی ک...
Sad داستان عاشقانه(من که خیلی ناراحت شدم وقتی خوندم)
  وقتی یک دختر........یک پسر
  وقتی کسی گفت " دوستت دارم "
  (رسم عاشقی)/دلم هواتو کرده بود...!/وقتی که دیر نبود
  وقتی کسیـ را عاشقـ خودتـ میکنیـ . . . =ا
  وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
  وقتی یکیو دوست دارید!!
  به آسمان که می نگرم دلم بیشتر می گیرد...
  چشم ها بیشتر می فهمند

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان