13-02-2014، 12:10
ترجمه- مهرجان صیادی: سالها تحقیق نشان میدهد که موسیقی و کلمات ملایم، آرام و منظم مانند لالایی با تحریک امواج دلتا در مغز ذهن را آرام کرده و موجب به خواب رفتن شود.
دکتر نورمن وینبرگر (Norman Wienberger) استاد زیستشناسی عصبی و رفتاری در دانشگاه کالیفرنیا میگوید: موسیقی در هر فرهنگی وجود دارد و کودکان چنان قابلیتهای فوقالعادهای در زمینه موسیقی دارند که نمیتوان آن را اکتسابی دانست.
مادرها همیشه و در همه جا برای کودک خود آواز میخوانند چون بچهها آن را میفهمند. موسیقی بخشی از میراث زیستشناختی ما است.
پیش از تولد
دکتر پاتریشیا اس تی جان (Patricia St. John) استادیار موسیقی در دانشگاه کلمبیا میگوید مطالعات کاملی انجام شده و نمونههای واقعی از آنچه جنین در رحم مادر میشنود ثبت شده است.
او به نمونههای ثبت شده توسط دکتر شیلا سی وودوارد (Sheila c.Woodward) رئیس آموزش موسیقی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اشاره میکند. تحقیقات وی تا حدودی نشان میدهد که چرا نوزادان با صدای مادر خود بیشتر از پدر ارتباط برقرار میکنند.
بیشتر کودکان بطور ذاتی موسیقی و ریتم را دوست دارند و مایلند به محض اینکه این توانایی را پیدا کنند بدن خود را همراه با ضربات موسیقی حرکت دهند. دکتر اس تی جان میگوید: کودکان قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند، آواز میخوانند و قبل از اینکه بتوانند راه بروند، میرقصند.
یادگیری از طریق لالایی
دکتر سارا برورBrewer) (Sarah از دانشگاه کمبریج در کتاب خود "ابر کودک: پتانسیل کودک خود را از بارداری تا یک سالگی تقویت کنید" مینویسد: گوش نوزاد در هفته بیستم تکامل بطور کامل رشد میکند و مغز او قبل از 24 هفتگی به صداهایی که از خارج از رحم میشنود پاسخهای الکتریکی میدهد. بعلاوه محققان در دانشگاه لیسستر (Leicester) در انگلستان دریافتند هنگامی که بچهها از شنیدن موسیقی لذت میبرند نفس میکشند.
آنها آهنگهایی را که قبل از تولد تا یک سالگی شنیدهاند را بیشتر دوست دارند و میتوانند آنها را به خاطر بسپارند.
راهی به سوی زبانآموزی
وقتی مادر برای کودک خود لالایی میخواند با تکرار ریتم موسیقی و حدفاصل سطح ساده کلام (simple-pitch contours of speech) او را با زبان آشنا میسازد. وینبرگر میگوید: هر دوی اینها صداهای کشیده زیادی دربردارند. صحبت کردن نوزاد مانند آواز خواندن است و تفاوت چندانی میان این دو نیست.
کودک به موازات رشد از آواز خواندن نیز لذت میبرد. داین بالز (Diane Bales) از بخش رشد کودک و خانواده در دانشگاه جورجیا می گوید: تطبیق کلمات در واقع به یادگیری سریع و نگهداری طولانیتر مطالب در مغز کمک میکند، به همین دلیل ما متن اهنگهای کودکی خود را حتی اگر سالها نشنیده باشیم، به خاطر داریم.
رشد عقلی
به گفته برور (Brewer) تحقیقات نشان میدهد کودکانی که با موسیقی برانگیخته میشوند 6 ماه زودتر از سایر کودکان حرف میزنند و رشد عقلی بالاتری دارند.
این رشد به افزایش درک فضایی و هوش لازم برای پازلهای پیچیده و عملکردهای بالاتر مغز مانند ریاضی، موسیقی و شطرنج مربوط میشود. طبق مطالعهای که در بخش رشد خانواده و کودک در دانشگاه جورجیا انجام شد، در کودکانی که در مدت زمان رشد خود موسیقی گوش میدهند بخشهای ارتباطی مغز با موسیقی پیشرفت میکند و این پیشرفت میتواند راه و روش فکری آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
درک عاطفی
مطالعهای در دانشگاه Case Western Reserve انجام شد که نشان داد کودکان 6 تا 12 سال به 30 آهنگ انتخابی از باخ احساسات گوناگونی نشان دادند. طبق این مطالعه کودکان درجات دقت و حساسیت عاطفی شگفتآوری داشتند به ویژه کودکان 6 سالهای که هیچ آموزش موسیقی ندیده بودند.
در این مطالعه "شادی" با حرکات موزون زیاد و تولید آواهای منقطع، "غم" با حرکات موزون کم و تولید آواهای پیوسته، "هیجان" با حرکات موزون زیاد در 3 ضرب و "آرامش" با حرکات موزون کم در 2 ضرب همراه بود.
دکتر نورمن وینبرگر (Norman Wienberger) استاد زیستشناسی عصبی و رفتاری در دانشگاه کالیفرنیا میگوید: موسیقی در هر فرهنگی وجود دارد و کودکان چنان قابلیتهای فوقالعادهای در زمینه موسیقی دارند که نمیتوان آن را اکتسابی دانست.
مادرها همیشه و در همه جا برای کودک خود آواز میخوانند چون بچهها آن را میفهمند. موسیقی بخشی از میراث زیستشناختی ما است.
پیش از تولد
دکتر پاتریشیا اس تی جان (Patricia St. John) استادیار موسیقی در دانشگاه کلمبیا میگوید مطالعات کاملی انجام شده و نمونههای واقعی از آنچه جنین در رحم مادر میشنود ثبت شده است.
او به نمونههای ثبت شده توسط دکتر شیلا سی وودوارد (Sheila c.Woodward) رئیس آموزش موسیقی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اشاره میکند. تحقیقات وی تا حدودی نشان میدهد که چرا نوزادان با صدای مادر خود بیشتر از پدر ارتباط برقرار میکنند.
بیشتر کودکان بطور ذاتی موسیقی و ریتم را دوست دارند و مایلند به محض اینکه این توانایی را پیدا کنند بدن خود را همراه با ضربات موسیقی حرکت دهند. دکتر اس تی جان میگوید: کودکان قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند، آواز میخوانند و قبل از اینکه بتوانند راه بروند، میرقصند.
یادگیری از طریق لالایی
دکتر سارا برورBrewer) (Sarah از دانشگاه کمبریج در کتاب خود "ابر کودک: پتانسیل کودک خود را از بارداری تا یک سالگی تقویت کنید" مینویسد: گوش نوزاد در هفته بیستم تکامل بطور کامل رشد میکند و مغز او قبل از 24 هفتگی به صداهایی که از خارج از رحم میشنود پاسخهای الکتریکی میدهد. بعلاوه محققان در دانشگاه لیسستر (Leicester) در انگلستان دریافتند هنگامی که بچهها از شنیدن موسیقی لذت میبرند نفس میکشند.
آنها آهنگهایی را که قبل از تولد تا یک سالگی شنیدهاند را بیشتر دوست دارند و میتوانند آنها را به خاطر بسپارند.
راهی به سوی زبانآموزی
وقتی مادر برای کودک خود لالایی میخواند با تکرار ریتم موسیقی و حدفاصل سطح ساده کلام (simple-pitch contours of speech) او را با زبان آشنا میسازد. وینبرگر میگوید: هر دوی اینها صداهای کشیده زیادی دربردارند. صحبت کردن نوزاد مانند آواز خواندن است و تفاوت چندانی میان این دو نیست.
کودک به موازات رشد از آواز خواندن نیز لذت میبرد. داین بالز (Diane Bales) از بخش رشد کودک و خانواده در دانشگاه جورجیا می گوید: تطبیق کلمات در واقع به یادگیری سریع و نگهداری طولانیتر مطالب در مغز کمک میکند، به همین دلیل ما متن اهنگهای کودکی خود را حتی اگر سالها نشنیده باشیم، به خاطر داریم.
رشد عقلی
به گفته برور (Brewer) تحقیقات نشان میدهد کودکانی که با موسیقی برانگیخته میشوند 6 ماه زودتر از سایر کودکان حرف میزنند و رشد عقلی بالاتری دارند.
این رشد به افزایش درک فضایی و هوش لازم برای پازلهای پیچیده و عملکردهای بالاتر مغز مانند ریاضی، موسیقی و شطرنج مربوط میشود. طبق مطالعهای که در بخش رشد خانواده و کودک در دانشگاه جورجیا انجام شد، در کودکانی که در مدت زمان رشد خود موسیقی گوش میدهند بخشهای ارتباطی مغز با موسیقی پیشرفت میکند و این پیشرفت میتواند راه و روش فکری آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
درک عاطفی
مطالعهای در دانشگاه Case Western Reserve انجام شد که نشان داد کودکان 6 تا 12 سال به 30 آهنگ انتخابی از باخ احساسات گوناگونی نشان دادند. طبق این مطالعه کودکان درجات دقت و حساسیت عاطفی شگفتآوری داشتند به ویژه کودکان 6 سالهای که هیچ آموزش موسیقی ندیده بودند.
در این مطالعه "شادی" با حرکات موزون زیاد و تولید آواهای منقطع، "غم" با حرکات موزون کم و تولید آواهای پیوسته، "هیجان" با حرکات موزون زیاد در 3 ضرب و "آرامش" با حرکات موزون کم در 2 ضرب همراه بود.