امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مدرسه جن زده سری دوم

#1
سلام دوستان کسانی که اولین بار است میاین بروم اول موضوع مدرسه جن زده سری اول را بخوانند وبعد به این موضوع باز گردنند با تشگرSmile چون این نوشته های یک کتاب داستان است. تا آخرش بخوانید چون این قسمت ترسناک می شود .
ادامه ی داستان مدرسه جن زده:
بن شروع کرد به رنگ کردن پوستری که رویش نوشته بود: آن قدر بجنب تا بالا بیاوری! اما همان موقع خانم بوردن سرش را از لای در آورد تو وبه او گفت که شعار بهتری روی پوسترش بنویسد.
بن غرغرکنان دوباره از نوشروع کرد واین بار نوشت: همگی خوش آمدید!
تالیا از بن پرسید: هی رنگ قرمز کجاست؟
بن که چهار دستو پا روی زمین دولا شده بود وبا یک قلم کلفت حرف خ خوش آمدید را می کشید گفت: هان ؟
من وتالیا هم روی زمین نشسته بودیم وبا رنگ سیاه خط های دور کلمهها را روی پارچه را طراحی می کردیم تالیا از جایش بلند شد نگاهی به بن انداخت وگفت:اصلا رنگ قرمز را با خودت نیاوردی؟ من که اینجا فقط رنگ سیاه می بینم.
فکر کردم تو رنگ قرمز را آوردی.
بن این را گفت وبه یک دسته قوطی رنگ که زیر حاقه بسکتبال بود اشاره کردوپرسید: آنها چه رنگی اند؟
همشون سا هند. من که به تو گفتم رنگ قرمز هم با خودت بیاوری یادت هست؟ می خواستم وسط کلمات را قرمز کنم. خودت که میدونی علامت روی مدرسه قرمز وسیاه است.
بن با غر غر کنان گفت : گندش در آمد کلاس هنر طبقه سوم است . من که به خاطر رنگ قرمز بالا برو نیستم.
فوری داوطلب شدم وذوق زده گفتم من میروم! هردوشان با تعجب نگاهم کردند.
بن به مسخره گفت : انگار راستی راستی مخت از آن زمین خوردن ضرب دیده!
تالیا ازم پرسید: می دانی کلاس هنر کجاست؟
گفتم آره گمانم بدانم.
بالای پله ها عقب ساختمان درسته ؟
تالیا با تکان دادان سرجوابم را داد. وقتی سرش حرکت کرد مو های طلایش موج زد . آره سه طبقه  میروی بالا راهرو را میگیری وتا آخرش میروی وآنجا میپیچی به راست دوباره می پیچی دست راست.
کلاس هنر آن عقب است.
باشد
این را گفتم وبه طرف در سالون ورزش دویدم بن خندیدو گفت :یک کوکاکولا برای من بیار! این پسر خدای مسخرگی است .
مثل باد به طرف در دویدم . نمی دانم چرا دویدم.
گمانم می خواستم جلو تالیا افه بیام.
وبا سرعت جت با دختری که توی را هرو ایستاده بو تصادف کردم.
جفتمان افتادیم زمین . دختر دادازد : هی چه خبره؟!
وای!
این صدای من بود که روی دختر افتاده بودم .یک لحظه هردو مان هاج وواج ماندیم تا من خودم را جمع وجور کردم وبلند شودم وگفتم : معذرت می خواهم!
دستم را دراز کردم تا کمکش کنم اما او با عصبانیت دستم را کنار زد وخودش بلند شود.
وقتی ایستاد حداقل 30 سانت از من بلندتر بود. بایک جفت چشم های خاکستری ترسناک به من نگاه میکرد. چشم های ترسناکی داشت.
دوباره به او گفتم : شرمنده !
او یک قدم به من نزدیک شودونگاه تحدید آمیزی کرد وباز هم جلوتر آمد.
 گفتم چی کار می کنی؟ او گفت می خواهم بروم خانه اگر شما اجازه بدید ورفت من  هم پشت سرش داد زدم وگفتم : شرمنده . واز پله ها بالا رفتم  منظره ی آن چشم های ترسناک از ذهنم نمیرفت تا طبقه آخرخیلی پله بود. پاهایم هنوز از بر خورد با آن دختر عجیب کمی می لرزید . تکو تنها بودم آن بالا یک جور هایی ترسناک بود.
کفش هایم روی پله ها گرپ گرپ صدا می کرد وصدایش تو را پله می پیچید . راهروهای طبقات مثل تونل دراز و تاریک بود.
به پاگرد طبقه سوم که رسیدم. دیگر نفسم در نمی آمد . زمزمه کنان تو راهرو به را افتادم . صدایم تو راهرو خالی بم بم می کرد وبه قفسه های خاکستری کنار دیوار می خورد و بر میگشت.
وقتی به راهرو سمت چپ پیچیدم دست از خواندن برداشتم . از جلو اتاق استراحت آموزگاران که خالی بود. گذشتم وبعد از آن سالن کامپیوتر وچند تا اتاق خالی دیگر را پشت سر گذاشتم.
دوباره به سمت راست پیچیدم و وارد راهرو باریکی شدم که کفپوش چوبی اش زیز کفش هایم تق تق صدا می کرد. جلو در اتاق انتهای راهرو ایستادم. کنار در روی تابلوی کوچکی با دست نوشته بود : کلاس هنر .
دستگیره را گرفتم که در را باز کنم اما پشت در صداهایی شنیدم.
ماتو مبهوت دستگیره به دست ایستادموگوش دادام . صدای یک دختر وپسر را شنیدم که یواش با هم حرف می زدند. حرف هایشان مفهوم نبود اما صدایشان شبیه صدای تالیا وبن بود.
عجب! آنها اینجا چی کار میکنند ؟ برای چی دنبال من آمدند؟ چطوریقبل از من به این بالا رسیدند ؟
در را هل دادم ورفتم تو.
هی بچه ها دوباره صدا زدم با شما ها هستم اینجایید ؟
جوابی نیامد . چشم هایم را سریع دور اتاق گرداندم ولی کسی نبود سرم را تکان دادم و خودم گفتم عجیب است من از این اتاق صدا هایی شنیدم . مطمئنم که شنیدم.
رفتم طرف کمد در را باز کردم وگفتم : هان مچ تان را گرفتم ولی کسی نبود !!!!
خیالا تی شودم که آن صدا ها را می شنوم؟
قوطی رنگ را برداشتم ولی با شنیدن صدای خنده  یک دختر قوطی رنگ ارا ول کردم پشت سرم پسری با هیجان چیزی گفت. تند حرف می زد چیزی از حرف هایش نفهمیدم.
بر گشتم وگفتم: آهای شما کجایید؟
سکوت.


دوستان ادامی این داستان در موضوع بعدی به نام مدرسه جن زده سری سوم است

امیدوارم خوشتان آمده باشد سپاس ونظرتان فراموش نشودSmile
مدرسه جن زده سری دوم 1
پاسخ
 سپاس شده توسط leilajoon♥♥ ، nahal:o ، ._NeGiX_. ، تارا گوگولی ، ▪неизвестный▪ ، nila-pak ، しíþ ßしâçk ، ♥♥RaaHaa♥♥ ، ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ ، PrOuD DaUgHtEr ، Y@$@M@N ، سارا 2014 ، ʜɪᴅᴅᴇɴ ، *tara* ، موناجون خوشگل
آگهی
#2
ممنونم
نه سلام میدی نه چیزی
ولی باز تو فکرمی
HeartHeart
پاسخ
#3
داستان داره جالب میشه.سعی کن زودتر بزاری.
‏در روزگاری که سلام و خداحافظ فرقی‌ با هم ندارند
نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه
پاسخ
#4
مرسی بد نبود
..
پاسخ
#5
ممنونم قشنگهp345
پاسخ
#6
حسش نی بخونم ولی+سپاس
زود باش تو هم سپاس بده

مدرسه جن زده سری دوم 1مدرسه جن زده سری دوم 1





پاسخ
آگهی
#7
نصفشو خوندم زياده
مدرسه جن زده سری دوم 1
پاسخ
#8
کتابشو دارم

حال داری میخوای اون همه رو تایپ کنی؟؟؟؟؟Huh
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مدرسه جن زده سری دوم 1


زندگیه من اختصاص داره به {ALLAH}

and I should say...
I really love
Muhammad
پاسخ
 سپاس شده توسط erikfirouzyar
#9
کتابشو دارم باحالهTongue
Lινє ιη ѕυcн α ωαу тнαт ιƒ αηуσηє ѕρσкє вα∂ℓу αвσυт уσυ
ησ σηє ωσυℓ∂ вєℓιєνє
پاسخ
#10
Oh


VeRy GoOdHeart
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عكس ضد مدرسه بدو بدو
  مطالب مفیدی در رابطه با کیف مدرسه و اداری
  اگه امروز روز اول مدرسه بود و الان زنگ اول چیکار میکردین؟؟؟
  مدرسه رو دوس داری؟ چرا؟ (هرکی ی دلیل خوب بیاره جایزه داره!)
Smile به نظرتون مدرسه مثل چه حیوونیه؟؟
  این دختر به علت رنگ موهایش از مدرسه اخراج شد + عکس
Heart بیا و احساستو از باز شدن مدرسه بگو!زود باش بیا بدوووو
  مدرسه چیست(طنز)
  مدرن ترین مدرسه دنیا ، مدرسه ای که کلاس ندارد + تصاویر
  روز های مدرسه ی من

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان