شاهان از کورش تا خشایار شاه بر این باور بودند که اموزش و پرورش عنصر کلیدی دیگری است که با عث کا رایی امپراتوری بسیار گسترده ان ها میشود به این دلیل شاهان در پی ان بودند که تا انجا که ممکن است اموزش را در دسترس بیشترین افراد جامعه قرار دهند
هرودوت گزنفون و استرابلون همگی تایید می کنند که اموزش مهم و در دسترس همه ی ایرانییان بوده است اما گزنفون می افزاید(هر ایرانی حق دارد فرزندش را به اموزشگاه های دولتی عدالت و تقوا بفرستد در واقع همه کسانی که توانایی ان را دارند که فرزندشان را بدون کار کردن بزرگ کنند انها را به انجا میفرستند کسانی که نمیتوانند بایداز این امتیاز چشم پوشی کنند)بحث دیگری که در مورد اموزش در سرتاسر کتاب گزنفون پراکنده است نشان میدهد این امتیاز تنها در دسترس پسران بوده است!
هم هرودوت هم گزنفوناز چندین مرحله اموزش پسران گفته اند
هرودوت(به پسرانشان از 5 تا ده سالگی تنها سه چیز رابا دقت اموزش میدهند سوارکاری کمان کشی و راستگویی .)
استرابون(جوانان را موظف میکنند تا پیش از بامدادبه صدای ابزارهای برنجی از جا بر خیزند ودر یک نقطه گرد ایند انگار که باید امادهی رزم یا شکار شوند با صدور فرمان مسافت تعیین شده ی 12 متر را میدوند......تحمل گرما سرما و باران عبور از سیلاب ها خشک نگه داشتن زره و لباسشان چراندن حیوانات تمام شب را به نگهبانی ایستادن در هوای ازاد و خوردن میوه های وحشی را به انها می اموزند..شیوه شکارانها پرتاب نیزه از روی اسب یا با کمان یا قلاب سنگ است عصر ها انهارا به کار غرس درختان بریدن ریشه ها ساختن زره درست کردن تور و زره میگمارند)
از کتاب پارسیان
ازنوشته های خودم در نازی سنتر
و در دینکرد کتاب زرتشتیان آمده است : «تربیت را باید مانند زندگانی مهم برشمرد و هرکس باید به وسیله ی پرورش و فراگرفتن و خواندن و نوشتن خود را به پایگاه ارجمند رساند» (کشاورزی، برگ ٨١).