22-11-2013، 13:03
تیکه کلام مشهدی ها کلمه ی"یَرِه"*است
لهجه ی مشهدی لهجه ی سختی نیست و به راحتی هر کسی میتونه صحبت کنه . ولیتنها یک مشهدی میتونه بفهمه آیا کسی که داره مشهدی حرف می زنه واقعا مشهدیه یا نه
خوب . اولین نکته ای که در یادگیری لهجه ی مشهدی باید مد نظر داشته باشین اینه که مشهدیا اخر جمله رو می کشن . خوب اینجا که نمیشه بهتون بگم چه جوری . ولی اگه تا حالا با مشهدیا برخورد داشتین حتما به این نکته پی بردین . حتی اونایی که به ظاهر هم مشهدی حرف نمی زنند . البته تهرانی هم اخر جمله رو میشکن ولی این با اون فرق داره . تهرانی ها می برن بالا مشهدیا میارن پایین خوب حالا چند تا کلمه ی کلیدی رو اینجا بهتون میگیم .
در آینده برای آشنایی بیشتر به ترجمه ی متون تهرانی به زبان مشهدی می پردازیم
1.اول از ضمایر شروع میکنیم:
من = مو
تو = تو
او = او
ما = ما
شما = شما
آنها = اونا
خوب توجه کردین که فقط ضمیر اول شخص مفرد تغییر پیدا میکنه . ضمیر سوم شخص جمع کلا در محاوره تغییر پیدا میکنه و خاص لهجه ی مشهدی نیست
2.فعل شدن به رفتن تبدیل می شود:
چه خشکل شدی امشب = چه خشگل رفتی امشب
.البته شیوه ی تلفظ این فعل هم فرق میکنه . رفتن ( با فتح ر )= رفتن ( با کسر ر)
3. "را" ی مفعولی به "ره" تبدیل میشود:
هیچ کی مثل من تو رو دوست نداره = هیچ کی مثل مو تو ره دوست ندِره.
4. احوال پرسی:
سلام = سلامselam
خوبین= خوبن؟khooben
حالتون خوبه= حالتان خوبه؟haltan khoobe
چه کار می کنین؟ = چه کار مکننche kar mokonen
خوش می گذره ؟ = خوش مگذرهkhosh megzare?
چند واژه مهم و کاربردی:
چغکchoghok : گنجشکپلخمون
pelakhmoon : فلاخن ( یک چوب که به شکلY که در قسمتv بالای آن یک شی ارتجاعی مانند کش متصل می کنند و برای پرتاب سنگ استفاده می شود. )
دلنگونdelangoon : آویزونکیس
keys : کیک صبحانه ( اگر بخواین به صورت خیلی غلیظ تلفظ کنین باید بگین ککسkeks )خیزه : کشوصله
sele : سبد ( البته اصل این کلمه عربیه ولی گویا مشهدی های قدیم این کلمه رو استفاده می کردند. )
دیفال : دیوارخش
khosh : مادر شوهرخسر
khosor : پدر زن
چینگ : نوک
چینگ چینگ : کل کل ، دعوا
موسی کو تقی : یا کریم ( نوعی کبوتر)
یره :یارو (معمولا شکل معترضه دارد، مثال : هو یره، به کج(KOJ) (کجا) مری؟
نارنجک: نان خامهای
اِشکاف :کمد
کُخ : سوسک حشرهی نسبتابزرگ اذیت بکن
یاد داشتن : بلد بودن
سَرکُن : مدادتراش
میلان : کوچه
مغز ِمدادفشاری : نوکِ مدادفشاری
چُمبه : اصطلاح کوچه بازاری برای فرد چاق کوفته
چُغُک :گنجشک
چلغوز : یک نوع آجیل شبیهِ بادام باداما ( به عنوان فحشم به کار میره )
کمزور یا پرزور کردنِ گاز : کم و زیاد کردن شعله گاز
کلپاسه : مارمولک
دِلَنگون : آویزان
توشله : تیله
چُخت : سقف
کاغذباد : بادبادک
سرپایی : دمپایی
سر ِ نوشابه : در ِ نوشابه
ناسوس : تلمبهیِ دوچرخه
کُلاج : کسی که چشمش چپ است
آقمیرزا: شوهرخواهر
مکُش مرگِ ما: اعیانی، شیک تیتیش مامانی
قوجمه شده : انگور دانه شده
پیشینگ: ریختن ناخواسته مایعات روی لباس
حولی: حیاط
قله ، قله گی : روستا, روستایی
چـِغـَل: زبرکـَغ: نرسیده و کال
ز ِنج : چسبناک ل
تِّه : تکه پارچه کهنه
لوخ: حصیر
خُردو :کوچک
شِرشِره : کاغذکشی
تارت و پارت : پخش و پلا
نوردِوون : نردبان
برار اندر: برادر ناتنی
لَخِه : کهنه پاره (اصطلاح مورد علاقه ی من )
سیخ ِ ماهی : تیغ ِ ماهی
سوبالا، سوپایین (چراغ ماشین) : نوربالا، نورپایین
نوردِوون : نردبان
لاخ (مو) : تار
پاتروم : سرپیچ لامپ
سوسهلنگ : دمجنبانک
چند ضرب المثل :
اشعار و ضربالمثلهای مشهدی
گله نفتيه که هي هوا مره
بعضي وقتا فتنه هم بپا مره
گلوله ي نفتي رو ميندازن بالا، بعضي وقتا هم دعوا ميشه
ميون هر کوچه آتيش و الو
بچه ها به دور آتيشا ولو
وسط هر کوچه آتيشه و بچه ها دورش جمعن
خرمن بته ره آتيش مزنن
آتيشا را با پاشا پيش مزنن
بوته ها رو آتيش ميزنن و با پاهاشون مرتب ميکنن
مرن از او دورا دورخيز مکنن
از روي آتيشا هي ورميجي ين
دورخيز ميکنن و از رو آتيش ميپرن
مگن اي زردي مو از تو بشه
سرخي تو اي آتيش، از مو بشه
ميگن زردي من از تو، سرخي تو از من
زنا يم ميون حوليا خوشن
بري آتيشا خوشا ره موکوشن
زنها هم اون وسط خوشن و براي آتيش بازي خودشون رو ميکشن!
ديره زنگوله دار دست پري
او ميون مشغول رقصه، گل زري
پري دايره زنگي دستشه و گل زري اون وسط ميرقصه
شور و شادي افتاده تو بچه ها
يکيشا مفته ميون آتيشا
بچه ها شادن و يکي ميفته تو آتيش
خشتکش الو گيريفته پسره
همه ي کارا او شو، خنده دره
شلوارش آتيش گرفته. همه ي کارهاي اون شب خنده داره
زنا با خوداشا نيت مکنن
هر کدوم چيزي تو کوزه مندزن
زنا با خودشون نيت ميکنن و هرکدوم يه چيزي تو کوزه ميندازن
بعدش از توي کوزه در ميرن
همه شم به فال نيکو مگيرن
بعد از توي کوزه در ميارن و همه چيز رو به فال نيک ميگيرن
ساعتي بعد تو کوچه پس کوچه ها
سر چارسو و کنار گذرا
چند ساعت بعد تو کوچه ها
زنا هي دوتا دوتا با همدگه
ويستادن که رهگذر چيزي بگه
زنها دوتا دوتا مي ايستن و به حرفهاي رهگذرها گوش ميدن
جووني اگر بخوانه يک غزل
توي او کوچه ميفته به هچل
اگه يه جوون رهگذر غزل بخونه توي دردسر ميفته
غزلش اگه که شاد شاد بشه
مين شعرش اميد زياد بشه
اگر غزل شاد و پراميد بخونه
با او نيت اونا دربيه جور
مندزه تو دل اونا شوق و شور
و با نيت زنها جور باشه، توي دلشون شادي ميندازه
اما واي يه وقته شعره بد بشه
ماجرا ببين کجاها مکشه
ولي واي اگه اون شعر بد باشه، کار به کجاها ميکشه!
لنگ کفشه مخوره توي سرش
با قلنبه مزنن توي پرش
با لنگه کفش و مشت ميزنن اون رهگذر رو!
تزه از فالگوشي که راحت مشن
چادراشا ره تو روواشا مکشن
تازه وقتي فالگوش ايستادن تموم شد، چادرهاشون رو توي صورتشون ميکشن
که کسي نشنسشا توي محل
مگيرن يک کيسه اي زير بغل
تا شناخته نشن و يه کيسه زير بغلشون ميگيرن
يک ملاقه دستشا در خنه ها
به گدايي و به دنبال بچه ها
يه ملاقه ميگيرن و با بچه ها در خونه ها به گدايي ميرن
گاهيم مردي بري خوشمزگيش
تو چادر مره با يک عالمه ريش
گاهي هم يه مرد چادر سرش ميکنه!
ماجراي شو چارشنبه سوري
از قديم هميشه بوده ايجوري
از قديم ماجراي شب چهارشنبه سوري اينجوري بوده
ضربالمثلهای مشهدی
هَمسَيَه كه از هَمسَيَه برمِگِردَه مِگَه گوسَلَهت پايِ سَگِمَه دِندون گريفتَه
همسايه كه از همسايه بر ميگردد ميگويد گوسالهات پاي سگم را دندان گرفته است
به جايي مُرُم كه روي وا ببينُم نِه دِرِ وا
به جايي ميروم كه روي گشاده ببينم نه در گشاده
ديفال رَه يگ رويه كاگل كِردَن
ديوار را يك رويه كاهگل كردن
منظور: كار را فقط از يك جنبه در نظر گرفتن
مرد به پارو مي اَرَه زن به جارو بِدَر مِنَه
مرد با پارو ميآورد و زن با جارو بيرون مياندازد
منظور: مرد با زحمت مال مياندوزد اما زن بيملاحظه خرج ميكند
نِه خورده و نِه برده گيريفته دردِ گُرده
نه خورده و نه برده گرفته درد گرده
منظور: در كار دخالتي نداشته ولي همه زحمات و زيانها متوجه او شده است
نِدار خرِه داش و مرده شور جمتاسه
ندار خري داشت و مردهشوي جام برنجي بزرگي
منظور: نديد بديد است
ماس بريزه جاش مِمَنَه دوغ بريزه جاش چيمَنَه؟
ماست بريزد جاش ميماند, دوغ بريزد جايش چه خواهد ماند؟
اگه خوشتون اومد سپاس بدین
لهجه ی مشهدی لهجه ی سختی نیست و به راحتی هر کسی میتونه صحبت کنه . ولیتنها یک مشهدی میتونه بفهمه آیا کسی که داره مشهدی حرف می زنه واقعا مشهدیه یا نه
خوب . اولین نکته ای که در یادگیری لهجه ی مشهدی باید مد نظر داشته باشین اینه که مشهدیا اخر جمله رو می کشن . خوب اینجا که نمیشه بهتون بگم چه جوری . ولی اگه تا حالا با مشهدیا برخورد داشتین حتما به این نکته پی بردین . حتی اونایی که به ظاهر هم مشهدی حرف نمی زنند . البته تهرانی هم اخر جمله رو میشکن ولی این با اون فرق داره . تهرانی ها می برن بالا مشهدیا میارن پایین خوب حالا چند تا کلمه ی کلیدی رو اینجا بهتون میگیم .
در آینده برای آشنایی بیشتر به ترجمه ی متون تهرانی به زبان مشهدی می پردازیم
1.اول از ضمایر شروع میکنیم:
من = مو
تو = تو
او = او
ما = ما
شما = شما
آنها = اونا
خوب توجه کردین که فقط ضمیر اول شخص مفرد تغییر پیدا میکنه . ضمیر سوم شخص جمع کلا در محاوره تغییر پیدا میکنه و خاص لهجه ی مشهدی نیست
2.فعل شدن به رفتن تبدیل می شود:
چه خشکل شدی امشب = چه خشگل رفتی امشب
.البته شیوه ی تلفظ این فعل هم فرق میکنه . رفتن ( با فتح ر )= رفتن ( با کسر ر)
3. "را" ی مفعولی به "ره" تبدیل میشود:
هیچ کی مثل من تو رو دوست نداره = هیچ کی مثل مو تو ره دوست ندِره.
4. احوال پرسی:
سلام = سلامselam
خوبین= خوبن؟khooben
حالتون خوبه= حالتان خوبه؟haltan khoobe
چه کار می کنین؟ = چه کار مکننche kar mokonen
خوش می گذره ؟ = خوش مگذرهkhosh megzare?
چند واژه مهم و کاربردی:
چغکchoghok : گنجشکپلخمون
pelakhmoon : فلاخن ( یک چوب که به شکلY که در قسمتv بالای آن یک شی ارتجاعی مانند کش متصل می کنند و برای پرتاب سنگ استفاده می شود. )
دلنگونdelangoon : آویزونکیس
keys : کیک صبحانه ( اگر بخواین به صورت خیلی غلیظ تلفظ کنین باید بگین ککسkeks )خیزه : کشوصله
sele : سبد ( البته اصل این کلمه عربیه ولی گویا مشهدی های قدیم این کلمه رو استفاده می کردند. )
دیفال : دیوارخش
khosh : مادر شوهرخسر
khosor : پدر زن
چینگ : نوک
چینگ چینگ : کل کل ، دعوا
موسی کو تقی : یا کریم ( نوعی کبوتر)
یره :یارو (معمولا شکل معترضه دارد، مثال : هو یره، به کج(KOJ) (کجا) مری؟
نارنجک: نان خامهای
اِشکاف :کمد
کُخ : سوسک حشرهی نسبتابزرگ اذیت بکن
یاد داشتن : بلد بودن
سَرکُن : مدادتراش
میلان : کوچه
مغز ِمدادفشاری : نوکِ مدادفشاری
چُمبه : اصطلاح کوچه بازاری برای فرد چاق کوفته
چُغُک :گنجشک
چلغوز : یک نوع آجیل شبیهِ بادام باداما ( به عنوان فحشم به کار میره )
کمزور یا پرزور کردنِ گاز : کم و زیاد کردن شعله گاز
کلپاسه : مارمولک
دِلَنگون : آویزان
توشله : تیله
چُخت : سقف
کاغذباد : بادبادک
سرپایی : دمپایی
سر ِ نوشابه : در ِ نوشابه
ناسوس : تلمبهیِ دوچرخه
کُلاج : کسی که چشمش چپ است
آقمیرزا: شوهرخواهر
مکُش مرگِ ما: اعیانی، شیک تیتیش مامانی
قوجمه شده : انگور دانه شده
پیشینگ: ریختن ناخواسته مایعات روی لباس
حولی: حیاط
قله ، قله گی : روستا, روستایی
چـِغـَل: زبرکـَغ: نرسیده و کال
ز ِنج : چسبناک ل
تِّه : تکه پارچه کهنه
لوخ: حصیر
خُردو :کوچک
شِرشِره : کاغذکشی
تارت و پارت : پخش و پلا
نوردِوون : نردبان
برار اندر: برادر ناتنی
لَخِه : کهنه پاره (اصطلاح مورد علاقه ی من )
سیخ ِ ماهی : تیغ ِ ماهی
سوبالا، سوپایین (چراغ ماشین) : نوربالا، نورپایین
نوردِوون : نردبان
لاخ (مو) : تار
پاتروم : سرپیچ لامپ
سوسهلنگ : دمجنبانک
چند ضرب المثل :
اشعار و ضربالمثلهای مشهدی
گله نفتيه که هي هوا مره
بعضي وقتا فتنه هم بپا مره
گلوله ي نفتي رو ميندازن بالا، بعضي وقتا هم دعوا ميشه
ميون هر کوچه آتيش و الو
بچه ها به دور آتيشا ولو
وسط هر کوچه آتيشه و بچه ها دورش جمعن
خرمن بته ره آتيش مزنن
آتيشا را با پاشا پيش مزنن
بوته ها رو آتيش ميزنن و با پاهاشون مرتب ميکنن
مرن از او دورا دورخيز مکنن
از روي آتيشا هي ورميجي ين
دورخيز ميکنن و از رو آتيش ميپرن
مگن اي زردي مو از تو بشه
سرخي تو اي آتيش، از مو بشه
ميگن زردي من از تو، سرخي تو از من
زنا يم ميون حوليا خوشن
بري آتيشا خوشا ره موکوشن
زنها هم اون وسط خوشن و براي آتيش بازي خودشون رو ميکشن!
ديره زنگوله دار دست پري
او ميون مشغول رقصه، گل زري
پري دايره زنگي دستشه و گل زري اون وسط ميرقصه
شور و شادي افتاده تو بچه ها
يکيشا مفته ميون آتيشا
بچه ها شادن و يکي ميفته تو آتيش
خشتکش الو گيريفته پسره
همه ي کارا او شو، خنده دره
شلوارش آتيش گرفته. همه ي کارهاي اون شب خنده داره
زنا با خوداشا نيت مکنن
هر کدوم چيزي تو کوزه مندزن
زنا با خودشون نيت ميکنن و هرکدوم يه چيزي تو کوزه ميندازن
بعدش از توي کوزه در ميرن
همه شم به فال نيکو مگيرن
بعد از توي کوزه در ميارن و همه چيز رو به فال نيک ميگيرن
ساعتي بعد تو کوچه پس کوچه ها
سر چارسو و کنار گذرا
چند ساعت بعد تو کوچه ها
زنا هي دوتا دوتا با همدگه
ويستادن که رهگذر چيزي بگه
زنها دوتا دوتا مي ايستن و به حرفهاي رهگذرها گوش ميدن
جووني اگر بخوانه يک غزل
توي او کوچه ميفته به هچل
اگه يه جوون رهگذر غزل بخونه توي دردسر ميفته
غزلش اگه که شاد شاد بشه
مين شعرش اميد زياد بشه
اگر غزل شاد و پراميد بخونه
با او نيت اونا دربيه جور
مندزه تو دل اونا شوق و شور
و با نيت زنها جور باشه، توي دلشون شادي ميندازه
اما واي يه وقته شعره بد بشه
ماجرا ببين کجاها مکشه
ولي واي اگه اون شعر بد باشه، کار به کجاها ميکشه!
لنگ کفشه مخوره توي سرش
با قلنبه مزنن توي پرش
با لنگه کفش و مشت ميزنن اون رهگذر رو!
تزه از فالگوشي که راحت مشن
چادراشا ره تو روواشا مکشن
تازه وقتي فالگوش ايستادن تموم شد، چادرهاشون رو توي صورتشون ميکشن
که کسي نشنسشا توي محل
مگيرن يک کيسه اي زير بغل
تا شناخته نشن و يه کيسه زير بغلشون ميگيرن
يک ملاقه دستشا در خنه ها
به گدايي و به دنبال بچه ها
يه ملاقه ميگيرن و با بچه ها در خونه ها به گدايي ميرن
گاهيم مردي بري خوشمزگيش
تو چادر مره با يک عالمه ريش
گاهي هم يه مرد چادر سرش ميکنه!
ماجراي شو چارشنبه سوري
از قديم هميشه بوده ايجوري
از قديم ماجراي شب چهارشنبه سوري اينجوري بوده
ضربالمثلهای مشهدی
هَمسَيَه كه از هَمسَيَه برمِگِردَه مِگَه گوسَلَهت پايِ سَگِمَه دِندون گريفتَه
همسايه كه از همسايه بر ميگردد ميگويد گوسالهات پاي سگم را دندان گرفته است
به جايي مُرُم كه روي وا ببينُم نِه دِرِ وا
به جايي ميروم كه روي گشاده ببينم نه در گشاده
ديفال رَه يگ رويه كاگل كِردَن
ديوار را يك رويه كاهگل كردن
منظور: كار را فقط از يك جنبه در نظر گرفتن
مرد به پارو مي اَرَه زن به جارو بِدَر مِنَه
مرد با پارو ميآورد و زن با جارو بيرون مياندازد
منظور: مرد با زحمت مال مياندوزد اما زن بيملاحظه خرج ميكند
نِه خورده و نِه برده گيريفته دردِ گُرده
نه خورده و نه برده گرفته درد گرده
منظور: در كار دخالتي نداشته ولي همه زحمات و زيانها متوجه او شده است
نِدار خرِه داش و مرده شور جمتاسه
ندار خري داشت و مردهشوي جام برنجي بزرگي
منظور: نديد بديد است
ماس بريزه جاش مِمَنَه دوغ بريزه جاش چيمَنَه؟
ماست بريزد جاش ميماند, دوغ بريزد جايش چه خواهد ماند؟
اگه خوشتون اومد سپاس بدین
![Big Grin Big Grin](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/biggrin.gif)