بازی آنلاین
آپلود عکس
03-09-2013، 8:19
شاید ی کم زیاد باشه ولی همشو خودم دستچین کردم از بین حدودا1500تا مطلب
دانشجوها داشتند جزوه می نوشتند که یکی از دخترها گفت:
استاد من جا انداختم!
استاد گفت :برو بخواب منم الان میام!
دوتا مردشور بودن هر جنازه‌ای میاوردن شکمشو وا میکردن غذا هاشو میخوردن
یه روز شکم یکیو واز میکنن توش ماکارونی بود، مرده شوره به رفیقش میگه من نمیخوام تو بخور
رفیقش میگه چرا توکه ماکارونی خیلی دوس داشتی!!؟
میگه نمیخوام دیگه، رفیقشم همشو میخوره.
بعد که تموم میشه میگه میدونی چرا نخوردم ؟ رفیقش میگه چرا؟ میگه چون توش مو بود
اونم حالش به هم میخوره همه‌رو بالا میاره
بعد اون یکی شروع می‌کنه به خوردن، رفیقش میگه نخور کثافت مگه نمی‌‌گی توش مو بود چندش رفیقش میگه : دروغ گفتم ! خواستم ماکارونی گرم بشه بعد بخورم !
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه و جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم ، بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست ، تا رومون بشه بزاریمش دم در؛ اینجوری مردم فک میکنن بُز تو خونه بستیم …
بچه که بودم خونه مون چسبیده بود به مدرسه
هیچی دیگه هر وقت از بلند گو صدام میکردن
هم تو مدرسه کتک میخوردم هم تو خونه!!!!
درسته که ما نسل سوخته ایم ولی باید خدا رو شکر کنیم چون با این اوضاع نسل بعدی قطعا جزغاله است
روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»
امروز کـه از خواب بیدار شـدم از خودم پرسیدم :
زندگی چـه می گوید ؟؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم ،
سـقف گفت : اهداف بلند داشـته باش !
پنجـره گفت : دنیا را بنگر !
ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش اسـت !
آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیـندیش !
تقویم گفت : بـه روز باش !
در گفت : در راه هـدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بـزن !
زمین گفت : با فروتنی نیایـش کن !
و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کـن بابا بگـیر بـخواب …
دستام خسته شدند . پاهام طاول زدند . از کمر افتادم . اصلا جون ندارم . دارم میمیرم تو رو خدا
یکی از اندی بپرسه خوشگلا تا کی باید برقصن !
آموزش طرف به پسرش در مورد پست کردن نامه بدون تمبر :
خب حواستو جمع کن آدرس گیرنده رو بجای فرستنده بنویس
بندازش تو صندوق پست !
اوقت پست میبینه تمبر نداره پس میفرسدش برا فرستنده !
یارو پسرش میره سربازی بهش میگه :
پسرم خوب کاراشونو یاد بگیر ، اومدی یه پاسگاه واست میزنم !
فامیل دور:راه رفتـنـی را، باید رفت!
در بستنی را، بــــاید بست!
پسر عمه زا: در بستنی رو باید لیسید…!
حس زنبوری رو دارم که قصدش اینه کام ملتو شیرین کنه
ولی متاسفانه یبوست داره !
“اسمم”را سنگی نگه میدارد” خودم” راگوری و” یادم” را … نمیدانم!
دروغ رو هــمــه مــیــگـــن
امــا اونــجــاش بــه آدم فــشــار مـــیــاد
کــه هــمــراه بــا شــنــیـــدنِ دروغ
خــر هـــم فـــرض بــشـــی
بحث سر خریدن گوشی بود
یکی از دوستان گفت: اگه میخوای گوشی لمسی بخری ،تاچ بخر!!!
یه دسته از آدمای بی جنبه فکر میکنند از دماغ فیل افتادن
ولی در حقیقت “پاپ کورنی ” بیش نیستن
هی بگین انگلیسی آسونه…!
سه جادوگر به سه ساعت سواچ نگاه میکنند؛
کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند
حالا به انگلیسی ترجمه کن!!!!!
Three witches watch three Swatch watches
Which witch watch which Swatch watch
روایت داریم ۳نفر بعد از خوندن این دیوونه شدن
…
دیدین این دخترایی که تازه دماغشون رو عمل می کنن عکسشون رو می زارن رو پروفایلشون حالا خوبه پسر ها هم برن ختنه کنن هر روز ازش یه عکس بگیرن بزارن؟! خب یه ذره جنبه داشته باشین دیگه!!
فکرشو بکن قبل از این که خط اختراع بشه آدما
برای این که بهم فحش بدن چه نقاشیایی که نکشیدن
خیلی بی ادب بودن کصافطااااا
دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !
دوستان عزیز بهم مشاوره بدید :
به نظرتون بعد از این که فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی ؟ ؟؟؟ !!!
روسری اذیتت می کنه ؟ دلت می خواد وقتی قدم می زنی باد توی موهات بپیچه ؟
وقتی کـفـتر رو کله ات خراب کاری کرد می فهمی حجاب مصونیت است نه محدودیت
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی....
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی....
جا داره همینجا یادی کنیم از کاشف عسل! که عنه همه حشراتو یکی یکی امتحان کرد تا فهمید عن زنبور خوشمزه س :|
دوس پسرم هم دانشگاهیم بود. باهم بهم زدیم
ازش حرصم گرفته بود
تو دانشگاه دره کلاسشونو زدم به استادش گفتم با فلانی کار دارم...
استاده گفت چیکارش داری...
گفتم مامانش براش لقمه آورده
یه ترم مرخصی گرفت)))))
خوشالم از کارم
بعله................
مراقب های عزیز
ما اگه بعد این همه سال درس خوندن، تقلب کردن رو بلدنباشیم که بایدبریم بمیریم...
ولی میبینید که زنده ایم!!!!
این ینی تو واسه ما فقد کارو هیجانی میکنی و تقلب رو لذت بخش تر
بزن به افتخار تمام متقلبین عزیز
بچه ۲ مگس روهم دید. از مامانش پرسید :مگسا نر و ماده دارن؟
مامانه از سوال بعدی ترسید گفت نه.
یهو بچه با مگس کش زد روشون گفت :بی ادبا همجنس بازن....
یکی زنگ زد بهم گفت از شرکت گاز مزاحم میشم :میخواستم بیام لباتونو گاز بگیرم. قط کردم بهش زنگ زدم. گفتم از اداره ی آب و فاضلاب مزاحم میشم :میخواستم بیام واسه تخلیه ی شکمتون خیلی گ*ه زیادی خوردین داره پر میشه. دیگه زنگ نزد بیچاره
جا داره همینجا یادی کنیم از کاشف عسل! که عنه همه حشراتو یکی یکی امتحان کرد تا فهمید عن زنبور خوشمزه س :|
عزیزم تو دقیقا زمانی آمدی که وقتش نبود
زمانی آمدی که من آماده نبودم
زمانی آمدی که دیگران در فکر فرو رفته بودند
زمانی آمدی که درب قفل بود
و چون دیدی درب قفل است برای آمدنت پافشاری کردی
خوب پی پی میمردی زودتر میومدی که دستشویی خالی باشه؟؟؟
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﻰ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻡ
ﻧﺎﺧﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﻧﮕﺸﺘﻢ ﺟﺰﺀ
ﻧﺎﺧﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ :|
اونایی که از من بدشون میاد نظرشونو روی کاغذ بنویسن
بندازن سطل آشغال چون برام مهم نیس
من واسه اونا که دوستم دارن زندگی میکنم. بعله!!!!
قانون بیست و هفتم نیوتن میگه ： وقتی میری دستشویی منتظر جاذبه ی زمین نباش، از خودت مایه بذار و زور بزن :-)
یارو از اب خونه ای وضو میگیره. صاحبخونه میگه راضی نیستم. لره میگوزه میگه راحت شدی؟ باطل شد گدا
دختر عمه ام رو تو خیابون با دوست پسرش دیدم بهش لبخند زدم دیدم دوست پسرش غیرتی شد گفت اوی یارو برو به فلان عمه ات بخند.. بیچاره دختر عمه ام سرخ شد منم خنده ولم نمیکرد پسره هم هی به عمه ام فوش میداد)) )
دانشجوها داشتند جزوه می نوشتند که یکی از دخترها گفت:
استاد من جا انداختم!
استاد گفت :برو بخواب منم الان میام!
دوتا مردشور بودن هر جنازه‌ای میاوردن شکمشو وا میکردن غذا هاشو میخوردن
یه روز شکم یکیو واز میکنن توش ماکارونی بود، مرده شوره به رفیقش میگه من نمیخوام تو بخور
رفیقش میگه چرا توکه ماکارونی خیلی دوس داشتی!!؟
میگه نمیخوام دیگه، رفیقشم همشو میخوره.
بعد که تموم میشه میگه میدونی چرا نخوردم ؟ رفیقش میگه چرا؟ میگه چون توش مو بود
اونم حالش به هم میخوره همه‌رو بالا میاره
بعد اون یکی شروع می‌کنه به خوردن، رفیقش میگه نخور کثافت مگه نمی‌‌گی توش مو بود چندش رفیقش میگه : دروغ گفتم ! خواستم ماکارونی گرم بشه بعد بخورم !
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه و جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم ، بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست ، تا رومون بشه بزاریمش دم در؛ اینجوری مردم فک میکنن بُز تو خونه بستیم …
بچه که بودم خونه مون چسبیده بود به مدرسه
هیچی دیگه هر وقت از بلند گو صدام میکردن
هم تو مدرسه کتک میخوردم هم تو خونه!!!!
درسته که ما نسل سوخته ایم ولی باید خدا رو شکر کنیم چون با این اوضاع نسل بعدی قطعا جزغاله است
روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»
امروز کـه از خواب بیدار شـدم از خودم پرسیدم :
زندگی چـه می گوید ؟؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم ،
سـقف گفت : اهداف بلند داشـته باش !
پنجـره گفت : دنیا را بنگر !
ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش اسـت !
آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیـندیش !
تقویم گفت : بـه روز باش !
در گفت : در راه هـدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بـزن !
زمین گفت : با فروتنی نیایـش کن !
و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کـن بابا بگـیر بـخواب …
دستام خسته شدند . پاهام طاول زدند . از کمر افتادم . اصلا جون ندارم . دارم میمیرم تو رو خدا
یکی از اندی بپرسه خوشگلا تا کی باید برقصن !
آموزش طرف به پسرش در مورد پست کردن نامه بدون تمبر :
خب حواستو جمع کن آدرس گیرنده رو بجای فرستنده بنویس
بندازش تو صندوق پست !
اوقت پست میبینه تمبر نداره پس میفرسدش برا فرستنده !
یارو پسرش میره سربازی بهش میگه :
پسرم خوب کاراشونو یاد بگیر ، اومدی یه پاسگاه واست میزنم !
فامیل دور:راه رفتـنـی را، باید رفت!
در بستنی را، بــــاید بست!
پسر عمه زا: در بستنی رو باید لیسید…!
حس زنبوری رو دارم که قصدش اینه کام ملتو شیرین کنه
ولی متاسفانه یبوست داره !
“اسمم”را سنگی نگه میدارد” خودم” راگوری و” یادم” را … نمیدانم!
دروغ رو هــمــه مــیــگـــن
امــا اونــجــاش بــه آدم فــشــار مـــیــاد
کــه هــمــراه بــا شــنــیـــدنِ دروغ
خــر هـــم فـــرض بــشـــی
بحث سر خریدن گوشی بود
یکی از دوستان گفت: اگه میخوای گوشی لمسی بخری ،تاچ بخر!!!
یه دسته از آدمای بی جنبه فکر میکنند از دماغ فیل افتادن
ولی در حقیقت “پاپ کورنی ” بیش نیستن
هی بگین انگلیسی آسونه…!
سه جادوگر به سه ساعت سواچ نگاه میکنند؛
کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند
حالا به انگلیسی ترجمه کن!!!!!
Three witches watch three Swatch watches
Which witch watch which Swatch watch
روایت داریم ۳نفر بعد از خوندن این دیوونه شدن
…
دیدین این دخترایی که تازه دماغشون رو عمل می کنن عکسشون رو می زارن رو پروفایلشون حالا خوبه پسر ها هم برن ختنه کنن هر روز ازش یه عکس بگیرن بزارن؟! خب یه ذره جنبه داشته باشین دیگه!!
فکرشو بکن قبل از این که خط اختراع بشه آدما
برای این که بهم فحش بدن چه نقاشیایی که نکشیدن
خیلی بی ادب بودن کصافطااااا
دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !
دوستان عزیز بهم مشاوره بدید :
به نظرتون بعد از این که فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی ؟ ؟؟؟ !!!
روسری اذیتت می کنه ؟ دلت می خواد وقتی قدم می زنی باد توی موهات بپیچه ؟
وقتی کـفـتر رو کله ات خراب کاری کرد می فهمی حجاب مصونیت است نه محدودیت
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی....
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی....
جا داره همینجا یادی کنیم از کاشف عسل! که عنه همه حشراتو یکی یکی امتحان کرد تا فهمید عن زنبور خوشمزه س :|
دوس پسرم هم دانشگاهیم بود. باهم بهم زدیم
ازش حرصم گرفته بود
تو دانشگاه دره کلاسشونو زدم به استادش گفتم با فلانی کار دارم...
استاده گفت چیکارش داری...
گفتم مامانش براش لقمه آورده
یه ترم مرخصی گرفت)))))
خوشالم از کارم
بعله................
مراقب های عزیز
ما اگه بعد این همه سال درس خوندن، تقلب کردن رو بلدنباشیم که بایدبریم بمیریم...
ولی میبینید که زنده ایم!!!!
این ینی تو واسه ما فقد کارو هیجانی میکنی و تقلب رو لذت بخش تر
بزن به افتخار تمام متقلبین عزیز
بچه ۲ مگس روهم دید. از مامانش پرسید :مگسا نر و ماده دارن؟
مامانه از سوال بعدی ترسید گفت نه.
یهو بچه با مگس کش زد روشون گفت :بی ادبا همجنس بازن....
یکی زنگ زد بهم گفت از شرکت گاز مزاحم میشم :میخواستم بیام لباتونو گاز بگیرم. قط کردم بهش زنگ زدم. گفتم از اداره ی آب و فاضلاب مزاحم میشم :میخواستم بیام واسه تخلیه ی شکمتون خیلی گ*ه زیادی خوردین داره پر میشه. دیگه زنگ نزد بیچاره
جا داره همینجا یادی کنیم از کاشف عسل! که عنه همه حشراتو یکی یکی امتحان کرد تا فهمید عن زنبور خوشمزه س :|
عزیزم تو دقیقا زمانی آمدی که وقتش نبود
زمانی آمدی که من آماده نبودم
زمانی آمدی که دیگران در فکر فرو رفته بودند
زمانی آمدی که درب قفل بود
و چون دیدی درب قفل است برای آمدنت پافشاری کردی
خوب پی پی میمردی زودتر میومدی که دستشویی خالی باشه؟؟؟
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﻰ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻡ
ﻧﺎﺧﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﻧﮕﺸﺘﻢ ﺟﺰﺀ
ﻧﺎﺧﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ :|
اونایی که از من بدشون میاد نظرشونو روی کاغذ بنویسن
بندازن سطل آشغال چون برام مهم نیس
من واسه اونا که دوستم دارن زندگی میکنم. بعله!!!!
قانون بیست و هفتم نیوتن میگه ： وقتی میری دستشویی منتظر جاذبه ی زمین نباش، از خودت مایه بذار و زور بزن :-)
یارو از اب خونه ای وضو میگیره. صاحبخونه میگه راضی نیستم. لره میگوزه میگه راحت شدی؟ باطل شد گدا
دختر عمه ام رو تو خیابون با دوست پسرش دیدم بهش لبخند زدم دیدم دوست پسرش غیرتی شد گفت اوی یارو برو به فلان عمه ات بخند.. بیچاره دختر عمه ام سرخ شد منم خنده ولم نمیکرد پسره هم هی به عمه ام فوش میداد)) )
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
