08-08-2013، 14:54
[rtl]
گذر از تحريم
دوستان تحريم هامان تازه شد
شوخي مستكبران بي مزه شد
هر چه خنديديم پررو تر شدند
رو به شان داديم و خوش باور شدند
نفت ما را مفت و ارزان مي خرند
حظّ و كيفش را حسابي مي برند
نوبت بنزين كه شد، نامردها
درمي آرند اينچنين ناز و ادا
با هواپيما اگر لج مي كنند
راه
ما را «اندكي» كج مي كنند
در عوض در ايستگاه بين راه
مي
توان رفتن ناهار و مستراح
گفته ايران خودرو ظرف 5 روز
خودرويي سازد كه باشد «آب سوز»
«آب» گفتم، ليك اين مستكبرين
آب دزدند از هوا و از زمين
باخبر گشتيم ابر ِآسمان
نيست ايمن از تجاوزهايشان
اين پليدان باردارش كرده اند
ناكسان بي اختيارش كرده اند
تا همانجا ابر بارد آب را
جنگ آب است اي رفيقان جنگ ما
ميوه را تحريم كردند ابلهان
باز هم بوده غلط آمارشان
اتفاقآ واردات ميوه ها
ده برابر شد پس از تحريم ما
ميوه هاي داخلي هم سال پيش
باد
كرد و شد غذاي گاو و ميش
منع دارو مي كنند اين بزدلان
دارد از نامردي آنها نشان
ما خود اينجا ايدز درمان مي كنيم
خنده بر تحريم آنان مي كنيم
هر كه هم داروي درمانش نبود
مي توان او را به صحراول نمود!
ما كجا بازي به اينان باختيم؟!
هم هواپيما و كشتي ساختيم
ما فرستاديم موشي را فضا
يافتهدر «ماه» او آب و غذا
بي مدارك طرح معضل مي كنند
هسته اي مان را معطّل مي كنند
روس ها هستند مثل باجناق
بي«پوتين» هم بگذريم از باتلاق
ما شما را كرده ايم از سود دور
خود نمي بينيد يا هستيد كور؟
جملگي سرمايه هاتان ورشكست
بند كشورهايتان از هم گسست
ملّت ما را سر تسليم نيست
"چين"
اگر باشد غم تحريم نيست
بس كه هم اجناسشان تضميني است
سيرداغ آش ما هم چيني است
نوبت اقلام ديني هم رسيد
شكر حق! «قرآن چيني» هم رسيد
هر چه شد تحريم، دورَش مي زنيم
ما به عالم شهره ي پيچاندنيم
پايان.
[/rtl]
گذر از تحريم
دوستان تحريم هامان تازه شد
شوخي مستكبران بي مزه شد
هر چه خنديديم پررو تر شدند
رو به شان داديم و خوش باور شدند
نفت ما را مفت و ارزان مي خرند
حظّ و كيفش را حسابي مي برند
نوبت بنزين كه شد، نامردها
درمي آرند اينچنين ناز و ادا
با هواپيما اگر لج مي كنند
راه
ما را «اندكي» كج مي كنند
در عوض در ايستگاه بين راه
مي
توان رفتن ناهار و مستراح
گفته ايران خودرو ظرف 5 روز
خودرويي سازد كه باشد «آب سوز»
«آب» گفتم، ليك اين مستكبرين
آب دزدند از هوا و از زمين
باخبر گشتيم ابر ِآسمان
نيست ايمن از تجاوزهايشان
اين پليدان باردارش كرده اند
ناكسان بي اختيارش كرده اند
تا همانجا ابر بارد آب را
جنگ آب است اي رفيقان جنگ ما
ميوه را تحريم كردند ابلهان
باز هم بوده غلط آمارشان
اتفاقآ واردات ميوه ها
ده برابر شد پس از تحريم ما
ميوه هاي داخلي هم سال پيش
باد
كرد و شد غذاي گاو و ميش
منع دارو مي كنند اين بزدلان
دارد از نامردي آنها نشان
ما خود اينجا ايدز درمان مي كنيم
خنده بر تحريم آنان مي كنيم
هر كه هم داروي درمانش نبود
مي توان او را به صحراول نمود!
ما كجا بازي به اينان باختيم؟!
هم هواپيما و كشتي ساختيم
ما فرستاديم موشي را فضا
يافتهدر «ماه» او آب و غذا
بي مدارك طرح معضل مي كنند
هسته اي مان را معطّل مي كنند
روس ها هستند مثل باجناق
بي«پوتين» هم بگذريم از باتلاق
ما شما را كرده ايم از سود دور
خود نمي بينيد يا هستيد كور؟
جملگي سرمايه هاتان ورشكست
بند كشورهايتان از هم گسست
ملّت ما را سر تسليم نيست
"چين"
اگر باشد غم تحريم نيست
بس كه هم اجناسشان تضميني است
سيرداغ آش ما هم چيني است
نوبت اقلام ديني هم رسيد
شكر حق! «قرآن چيني» هم رسيد
هر چه شد تحريم، دورَش مي زنيم
ما به عالم شهره ي پيچاندنيم
پايان.
[/rtl]