امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 3.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان عاشقانه دخترشانزده ساله

#11
HeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeart
Heartبرادری ب تعداد نیس ب وفاس،یوسف یازده برادر داشت و حسین در کربلا یک عباسHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین کرمانشاهان
آگهی
#12
Wink 
(04-04-2013، 13:37)☻امیرحسین☻ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
پسراهمشون جذابن


امیرحسین جان شما حرف نزنی سنگین تری........Angry

واقعا قشنگ بود......Heart



چه مغرورانه از هم گریختیم،چه مغرورانه التماس کردیم و چه مغرورانه اشک ریختیم.....

غرور هدیه ی شیطان بود و عشق هدیه ی خداوند.....

هدیه ی شیطان را به هم تقدیم کردیم و هدیه ی خداوند را از هم پنهان .....
حال ما اینقدرم که میبینی خوب نیست،فتوشاپه.......



پاسخ
 سپاس شده توسط حسین کرمانشاهان ، GαяBagє Gιяℓ
#13
قابل نداشت
پاسخ
#14
خیلی قشنگ بود اول گفتم چه چیز مسخره ای اما اون قدر منو تحت تاثیر قرار داد که سر جام میخکوب شدم خیلیییییییی قشنگ بودcryingShy
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم ، لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
دانی که چیست موزون میکند شعر مرا ؟ در قدم برداشتن های تو دقت میکنم  
کاظم بهمنی 
پاسخ
#15
آخیــــــــــــcryingــــــــــــــcryingـــــــــــcryingــــــــــــــــــcryingـــــــــــــــــــcryingـــــــــ crying
داستان عاشقانه دخترشانزده ساله 2
پاسخ
#16
من تا حالا از این داستانا زیاد شنیدم ممنونم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تـــَـنــهـــایی
پاسخ
آگهی
#17
دمت گرم خیلی جالب بود

Student In
Isfahan University Of Medical Sciences
پاسخ
#18
Big Grin تخمه هام مونده هنوز چرا تموم شد ؟
(این اکانت ساخته ی زمان کودکی بنده هست و فقط جهت مرور خاطرات امضا و بایو و آواتار عوض نشده پس لطفا قضاوت نکنید♥)




خداوند زمین را آفرید و گفت :
به به چه زیباست سپس مرد را آفرید و گفت : جانمی این دیگه آخرشه
و بعد هم زن را آفرید و با کمی اخم گفت : اشکالی نداره آرایش میکنه 
پاسخ
#19
(04-04-2013، 13:37)☻امیرحسین☻ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
پسراهمشون جذابن

کی گفته از نظر پسرا دخترا هم جذابن
فلشخور به خاطره ها پیوست! Big Grin
پاسخ
#20
Sad 
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : (چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟

فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم )

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن... اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه... اونوقت...

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم...

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...
به "سگ" استخون بدی ..
دورت میگرده
واست دم تکون میده !!!
من به تو "دل " داده بودم ... لعنتـــــــــــــــــــی !!!!!
پاسخ
 سپاس شده توسط sama00


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان