17-11-2020، 11:50
(آخرین ویرایش در این ارسال: 24-11-2020، 16:12، توسط دلارام1383.)
میخواهیم درباره 12 سوال علمی جالب صحبت کرده و جواب های منطقی و علمی به آنها بدهیم که شاید ذهن شما را مشغول کرده باشند
پاسخ هایی علمی به سؤالاتی که همیشه ذهن تان را مشغول کرده اند
بزرگترها هم مثل بچه ها اغلب دوست دارند بدانند بعضی چیزها چرا اتفاق می افتند و چه معنایی دارند. اما گاهی فرصت کافی نداریم که جواب این سؤال ها را در گوگل جستجو کنیم و بعدها آن ها را فراموش می کنیم (یا تنبل تر از آن هستیم که دنبال جواب شان بگردیم) بنابراین فرصت یادگیری چیزهای جدید درباره ی دنیای شگفت انگیزمان را از دست می دهیم. در ادامه به پاسخ هایی علمی برای بعضی از سؤالاتی می پردازیم که همیشه ذهن تان را مشغول کرده اند.
۱- منشأ افسانه ی پری دریایی چیست؟
منشأ افسانه ی پری دریایی، شباهت این موجود خیالی به نهنگ های بلوگا است. این ماهی ها، زیبا و بسیار باهوش و اجتماعی هستند. نهنگ های بلوگا گاهی خود را به جلبک های دریایی «آراسته می کنند» و حتی می توانند گفتار انسان را تقلید کنند. این موجودات زیبا بیشتر در اقیانوس منجمد شمالی زندگی می کنند و تعدادی از آن ها هم در آب های ایرلند و اسکاتلند هستند. احتمالا در زمان های قدیم، دریانوردهای خرافاتی در مواجهه با نهنگ های بلوگا، جلبک های دریایی چسبیده به بدن آن ها را با مو اشتباه گرفتند.
۲- آیا می توان همزمان هم از بینی و هم از دهان نفس کشید؟
از نظر تئوری، این کار با تمرین زیاد و سخت امکان پذیر است. این شکل از نفس کشیدن بیشتر در میان موزیسین ها و کسانی که یوگا کار می کنند رایج است. اما طبق عکس العمل طبیعی بدن، وقتی با بینی نفس می کشید مجرای تنفسی دهان بسته می شود و بالعکس.
اما دم و بازدم به طور همزمان شدنی نیست چون این دو کار، وظیفه ی ریه ها هستند، نه دهان یا بینی. ریه ها نمی توانند دو کار را همزمان انجام دهند. به علاوه، نای هم قادر نیست جریان هوا را همزمان در هر دو جهت هدایت کند.
۳- چرا بعضی صداها خیلی آزار دهنده هستند؟
گوش های ما بیشترین حساسیت را به فرکانس های ۲ هزار تا ۴ هزار هرتز دارند. صدای کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه یکی از ناخوشایند ترین صداها برای اغلب مردم است. این مسأله در مورد صدای گریه ی نوزادان هم صدق می کند. اما هنوز کاملا مشخص نیست چرا این صداها تا این حد برای ما آزار دهنده هستند. دانشمندان در تحقیقی در سال ۲۰۰۶ که جایزه ی ایگ نوبل را دریافت کرد (نمونه ی تقلیدی طنزآمیز جایزه ی نوبل که تقریبا در همان زمان اعلام جوایز نوبل، به دستاوردهای برتری اعطا می شود که ابتدا باعث خنده و بعد به فکر فرو رفتن مردم می شوند) مدعی شدند این فرکانس ها بسیار شبیه به صداهایی هستند که شامپانزه ها برای هشدار دادن از خود تولید می کردند. این دانمشندان گمان می کنند ما بر حسب غریزه از این صداها بیزاریم و احساس بدی که پیدا می کنیم نوعی مکانیزم دفاعی است. اما محتمل ترین گمانه زنی ای که از طرف دانشمندان حوزه ی زیست شناسی اعصاب در این مورد مطرح شده بیان می کند چنین صداهایی ناحیه ی آمیگدال در مغز را تحریک می کند. آمیگدال بخشی از مغز است که با احساس ترس مرتبط است.
۴- چرا صبح ها دهان مان بوی بدی دارد؟
بزاق دهان، محافظی طبیعی برای دهان است. این ماده، باکتری ها را از بین می برد، آن ها را با فشار از محیط دهان خارج می کند و همچنین ترکیبات سولفور دار بدبو را در خود حل و خنثی می کند. بنابراین، هر بار که آب دهان تان را قورت می دهید، میلیون ها باکتری از دهان تان شسته می شوند و همراه تکه های مواد غذایی ای که خورده اید به حلق هدایت می شوند. بوی بد دهان در زمان صبح به این خاطر است که شب ها بزاق کمتری در دهان تولید می شود و ما کمتر آب دهان مان را قورت می دهیم، به همین دلیل میکروب ها درون دهان باقی می مانند.
۵- آیا ممکن است روزی حافظه ی ما پر شود؟
از نظر تئوری، ممکن است حافظه ی ما یک روزی پر شود، اما تا به حال هیچ مورد مشابهی ثبت نشده است. در مغز ما، تقریبا به اندازه ی ۲ کوادریلیون بایت حافظه وجود دارد. در مقایسه با یک دوربین فیلمبرداری که داده ها را با کیفیت خوبی ثبت می کند، در حافظه ی ما ظرفیت کافی برای ثبت داده به اندازه ی ۳۰۰ سال وجود دارد. بنابراین اینکه چند زبان خارجی و چقدر دانش نظری و عملی می توانیم یاد بگیریم، به شکیبایی و پشتکار ما بستگی دارد نه به ظرفیت حافظه ی ما.
۶- اگر همه ی انسان های کره ی زمین همزمان با هم بپرند چه اتفاقی می افتد؟
بعد از پرش وقتی به زمین برسید بخشی از انرژی تولید شده به پاهایتان بر می گردد و باقی آن به زمین و هوا منتقل می شود؛ مسأله ای که می تواند پیامدهای بدی داشته باشد. بعضی از این پیامدها به این ترتیب است: ابتدا صدای بسیار بلندی تولید می شود. برای مثال، بلندترین صدای تولید شده روی کره ی زمین ۲۰۰ دسیبل بوده و صدای موشک جت تنها ۱۵۰ دسیبل است. بنابراین، تقریبا غیر ممکن است که بتوانیم جلوی پاره شدن پرده ی گوش مان را بگیریم. بعد سیاره ی زمین به لرزه در می آید و اگر پرش در نزدیکی دریا انجام شده باشد، احتمالا یک سونامی با موج هایی به ارتفاع ۳۰ متر به وجود می آید (درست مثل فیلم های آخر الزمانی). در نهایت، لرزش زمین احتمالا منجر به زلزله ای می شود که یا خفیف است و یا آنقدر قوی است که ساختمان ها و پل ها و غیره را تخریب می کند.
۷- چرا وقتی دیگران درد می کشند خنده مان می گیرد؟
این مسأله در مورد مواقعی است که کسی ناگهان زمین می خورد و ما نمی توانیم جلوی خنده مان را بگیریم. جواب این سؤال بسیار ساده است: خنده ی غیر قابل کنترل ما نوعی مکانیزم دفاعی روانی است که در دوران کودکی ما با وقوع یک اتفاق ناخوشایند در اطراف مان شکل گرفته. نشانه های اصلی این واکنش دفاعی، انکار یا تحریف واقعیت به صورت ناخودآگاه است. وقتی می بینیم کسی صدمه می بیند، تصور می کنیم این اتفاق برای خودمان افتاده. در نتیجه، ترس برمان می دارد و با یک واکنش معکوس سعی می کنیم جلوی وحشت مان را بگیریم. بنابراین، در چنین مواقعی هر چه بیشتر بخندید یعنی دلسوزتر هستید.
۸- چرا بعضی آهنگ ها دائما در ذهن مان تکرار می شوند؟
برای آنکه آهنگی اینطور در ذهن تان بماند باید چند ویژگی داشته باشد. آن آهنگ باید ساده باشد، متن تکرار شونده ای داشته باشد و قافیه های آن کوتاه و ساده باشند. یک ویژگی دیگر مهم آن داشتن ریتمی است که بتواند ما را به حرکت وادارد. اغلب چنین آهنگ هایی نه فقط حافظه بلکه مهارت های حرکتی ما را هم تحت تأثیر قرار می دهند. آخرین ویژگی این آهنگ ها از بعد روانی است. آهنگی دائما در ذهن تان تکرار می شود که در زمان گوش دادن به آن احساسات قوی ای را تجربه کرده باشید (فرقی نمی کند این احساسات به متن آهنگ ربط داشته یا خیر).
۹- چرا وقتی با سگ ها حرف می زنیم سرشان را کج می کنند؟:
حیوان خانگی تان می تواند حتی کوچکترین تغییر در حالت صورت، زبان بدن و صدای شما را تشخیص دهد. بنابراین وقتی سگ تان را بابت شکستن گلدان سرزنش می کنید یا از او می پرسید که آیا دوست دارد پیاده روی کند، اگر حرف هایتان را درست نشنیده باشد سرش را کج می کند. او این کار را می کند تا مطمئن شود حرف هایتان را درست متوجه شده و حالت صورت تان را خوب ببیند. سگ ها به قدری در تشخیص احساسات ما توانمندند که حتی وقتی ناراحت هستیم، این ناراحتی را احساس و حال ما را درک می کنند.
۱۰- چرا گربه ها به همه چیز با دست ضربه می زنند؟
طبق گفته های دکتر الن وایتلی، این رفتار بسیاری از گربه ها غریزی است. اگر به نحوه ی بازی کردن آن ها با شکارشان و گرفتن آن (مثلا یک موش یا مارمولک) دقت کنید، متوجه می شوید که این رفتار همیشگی آن ها است. وقتی یک گربه جسم بی حرکتی را هل می دهد، این کار را فقط بر حسب غریزه انجام می دهد چون تصور می کند شاید آن شئ موش زنده ای باشد. توضیح دیگری که برای این مسأله ارائه شده بیان می کند که ممکن است گربه ای کمبود توجه داشته باشد و وقتی پی می برد صاحبش به وسایلی که می افتند عکس العمل نشان می دهد و آن ها را بر می دارد، نتیجه می گیرد که این بهترین راه برای جلب توجه صاحبش است.
۱۱- چرا وقتی خودمان را قلقلک می دهیم قلقلک مان نمی آید؟
قشر سوماتوسنسوری در مغز (Somatosensory Cortex) مسئول دریافت اطلاعات حاصل از حس لامسه است. دانشمندان علم عصب شناسی با انجام تحقیق نشان دادند وقتی سعی می کنیم خودمان را قلقلک دهیم، ناحیه ی مخچه را هم تحریک می کنیم. مخچه سیگنال هایی که از سطح پوست دریافت خواهند شد را پیش بینی می کند. مغز از این پیش بینی برای واکنش نشان ندادن به لمسی که انجام می شود استفاده می کند. همین مکانیزم در مورد سیستم های دیگر مغز هم وجود دارد. برای مثال، به همین خاطر است که حتی وقتی حرکت می کنیم، علیرغم آنکه سر و چشم ها هم در حرکتند، تصویر مقابل مان بی حرکت باقی می ماند. در حقیقت، مغز تصویر را ثابت می کند.
۱۲- بهترین زمان برای تصمیم گیری صبح ها است یا شب ها؟
علم عصب شناسی جواب این سؤال را صبح ها می داند. وقتی خواب هستیم، فرآیندهای مهم و زیادی در مغز ما در جریان است که یکی از آن ها ادغام اطلاعاتی است که مغز طی روز دریافت کرده. سیستم عصبی بدن شب ها عملکرد متفاوتی دارد، چون دیگر چیزی وجود ندارد که حواس تان را پرت کند بنابراین سیگنال ها به مؤثرترین شکل ممکن دریافت می شوند. به عبارت دیگر، ما شب ها هم به فکر کردن ادامه می دهیم اما این کار را دیگر با اضطراب و تحت فشار انجام نمی دهیم. بنابراین صبح ها تصمیم درست تری می گیریم. رویاهایی که به حقیقت می پیوندند هم اینگونه هستند، یعنی مغز تمام اطلاعات دریافتی را تحلیل می کند و آینده را پیش بینی می کند.
پاسخ هایی علمی به سؤالاتی که همیشه ذهن تان را مشغول کرده اند
بزرگترها هم مثل بچه ها اغلب دوست دارند بدانند بعضی چیزها چرا اتفاق می افتند و چه معنایی دارند. اما گاهی فرصت کافی نداریم که جواب این سؤال ها را در گوگل جستجو کنیم و بعدها آن ها را فراموش می کنیم (یا تنبل تر از آن هستیم که دنبال جواب شان بگردیم) بنابراین فرصت یادگیری چیزهای جدید درباره ی دنیای شگفت انگیزمان را از دست می دهیم. در ادامه به پاسخ هایی علمی برای بعضی از سؤالاتی می پردازیم که همیشه ذهن تان را مشغول کرده اند.
۱- منشأ افسانه ی پری دریایی چیست؟
منشأ افسانه ی پری دریایی، شباهت این موجود خیالی به نهنگ های بلوگا است. این ماهی ها، زیبا و بسیار باهوش و اجتماعی هستند. نهنگ های بلوگا گاهی خود را به جلبک های دریایی «آراسته می کنند» و حتی می توانند گفتار انسان را تقلید کنند. این موجودات زیبا بیشتر در اقیانوس منجمد شمالی زندگی می کنند و تعدادی از آن ها هم در آب های ایرلند و اسکاتلند هستند. احتمالا در زمان های قدیم، دریانوردهای خرافاتی در مواجهه با نهنگ های بلوگا، جلبک های دریایی چسبیده به بدن آن ها را با مو اشتباه گرفتند.
۲- آیا می توان همزمان هم از بینی و هم از دهان نفس کشید؟
از نظر تئوری، این کار با تمرین زیاد و سخت امکان پذیر است. این شکل از نفس کشیدن بیشتر در میان موزیسین ها و کسانی که یوگا کار می کنند رایج است. اما طبق عکس العمل طبیعی بدن، وقتی با بینی نفس می کشید مجرای تنفسی دهان بسته می شود و بالعکس.
اما دم و بازدم به طور همزمان شدنی نیست چون این دو کار، وظیفه ی ریه ها هستند، نه دهان یا بینی. ریه ها نمی توانند دو کار را همزمان انجام دهند. به علاوه، نای هم قادر نیست جریان هوا را همزمان در هر دو جهت هدایت کند.
۳- چرا بعضی صداها خیلی آزار دهنده هستند؟
گوش های ما بیشترین حساسیت را به فرکانس های ۲ هزار تا ۴ هزار هرتز دارند. صدای کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه یکی از ناخوشایند ترین صداها برای اغلب مردم است. این مسأله در مورد صدای گریه ی نوزادان هم صدق می کند. اما هنوز کاملا مشخص نیست چرا این صداها تا این حد برای ما آزار دهنده هستند. دانشمندان در تحقیقی در سال ۲۰۰۶ که جایزه ی ایگ نوبل را دریافت کرد (نمونه ی تقلیدی طنزآمیز جایزه ی نوبل که تقریبا در همان زمان اعلام جوایز نوبل، به دستاوردهای برتری اعطا می شود که ابتدا باعث خنده و بعد به فکر فرو رفتن مردم می شوند) مدعی شدند این فرکانس ها بسیار شبیه به صداهایی هستند که شامپانزه ها برای هشدار دادن از خود تولید می کردند. این دانمشندان گمان می کنند ما بر حسب غریزه از این صداها بیزاریم و احساس بدی که پیدا می کنیم نوعی مکانیزم دفاعی است. اما محتمل ترین گمانه زنی ای که از طرف دانشمندان حوزه ی زیست شناسی اعصاب در این مورد مطرح شده بیان می کند چنین صداهایی ناحیه ی آمیگدال در مغز را تحریک می کند. آمیگدال بخشی از مغز است که با احساس ترس مرتبط است.
۴- چرا صبح ها دهان مان بوی بدی دارد؟
بزاق دهان، محافظی طبیعی برای دهان است. این ماده، باکتری ها را از بین می برد، آن ها را با فشار از محیط دهان خارج می کند و همچنین ترکیبات سولفور دار بدبو را در خود حل و خنثی می کند. بنابراین، هر بار که آب دهان تان را قورت می دهید، میلیون ها باکتری از دهان تان شسته می شوند و همراه تکه های مواد غذایی ای که خورده اید به حلق هدایت می شوند. بوی بد دهان در زمان صبح به این خاطر است که شب ها بزاق کمتری در دهان تولید می شود و ما کمتر آب دهان مان را قورت می دهیم، به همین دلیل میکروب ها درون دهان باقی می مانند.
۵- آیا ممکن است روزی حافظه ی ما پر شود؟
از نظر تئوری، ممکن است حافظه ی ما یک روزی پر شود، اما تا به حال هیچ مورد مشابهی ثبت نشده است. در مغز ما، تقریبا به اندازه ی ۲ کوادریلیون بایت حافظه وجود دارد. در مقایسه با یک دوربین فیلمبرداری که داده ها را با کیفیت خوبی ثبت می کند، در حافظه ی ما ظرفیت کافی برای ثبت داده به اندازه ی ۳۰۰ سال وجود دارد. بنابراین اینکه چند زبان خارجی و چقدر دانش نظری و عملی می توانیم یاد بگیریم، به شکیبایی و پشتکار ما بستگی دارد نه به ظرفیت حافظه ی ما.
۶- اگر همه ی انسان های کره ی زمین همزمان با هم بپرند چه اتفاقی می افتد؟
بعد از پرش وقتی به زمین برسید بخشی از انرژی تولید شده به پاهایتان بر می گردد و باقی آن به زمین و هوا منتقل می شود؛ مسأله ای که می تواند پیامدهای بدی داشته باشد. بعضی از این پیامدها به این ترتیب است: ابتدا صدای بسیار بلندی تولید می شود. برای مثال، بلندترین صدای تولید شده روی کره ی زمین ۲۰۰ دسیبل بوده و صدای موشک جت تنها ۱۵۰ دسیبل است. بنابراین، تقریبا غیر ممکن است که بتوانیم جلوی پاره شدن پرده ی گوش مان را بگیریم. بعد سیاره ی زمین به لرزه در می آید و اگر پرش در نزدیکی دریا انجام شده باشد، احتمالا یک سونامی با موج هایی به ارتفاع ۳۰ متر به وجود می آید (درست مثل فیلم های آخر الزمانی). در نهایت، لرزش زمین احتمالا منجر به زلزله ای می شود که یا خفیف است و یا آنقدر قوی است که ساختمان ها و پل ها و غیره را تخریب می کند.
۷- چرا وقتی دیگران درد می کشند خنده مان می گیرد؟
این مسأله در مورد مواقعی است که کسی ناگهان زمین می خورد و ما نمی توانیم جلوی خنده مان را بگیریم. جواب این سؤال بسیار ساده است: خنده ی غیر قابل کنترل ما نوعی مکانیزم دفاعی روانی است که در دوران کودکی ما با وقوع یک اتفاق ناخوشایند در اطراف مان شکل گرفته. نشانه های اصلی این واکنش دفاعی، انکار یا تحریف واقعیت به صورت ناخودآگاه است. وقتی می بینیم کسی صدمه می بیند، تصور می کنیم این اتفاق برای خودمان افتاده. در نتیجه، ترس برمان می دارد و با یک واکنش معکوس سعی می کنیم جلوی وحشت مان را بگیریم. بنابراین، در چنین مواقعی هر چه بیشتر بخندید یعنی دلسوزتر هستید.
۸- چرا بعضی آهنگ ها دائما در ذهن مان تکرار می شوند؟
برای آنکه آهنگی اینطور در ذهن تان بماند باید چند ویژگی داشته باشد. آن آهنگ باید ساده باشد، متن تکرار شونده ای داشته باشد و قافیه های آن کوتاه و ساده باشند. یک ویژگی دیگر مهم آن داشتن ریتمی است که بتواند ما را به حرکت وادارد. اغلب چنین آهنگ هایی نه فقط حافظه بلکه مهارت های حرکتی ما را هم تحت تأثیر قرار می دهند. آخرین ویژگی این آهنگ ها از بعد روانی است. آهنگی دائما در ذهن تان تکرار می شود که در زمان گوش دادن به آن احساسات قوی ای را تجربه کرده باشید (فرقی نمی کند این احساسات به متن آهنگ ربط داشته یا خیر).
۹- چرا وقتی با سگ ها حرف می زنیم سرشان را کج می کنند؟:
حیوان خانگی تان می تواند حتی کوچکترین تغییر در حالت صورت، زبان بدن و صدای شما را تشخیص دهد. بنابراین وقتی سگ تان را بابت شکستن گلدان سرزنش می کنید یا از او می پرسید که آیا دوست دارد پیاده روی کند، اگر حرف هایتان را درست نشنیده باشد سرش را کج می کند. او این کار را می کند تا مطمئن شود حرف هایتان را درست متوجه شده و حالت صورت تان را خوب ببیند. سگ ها به قدری در تشخیص احساسات ما توانمندند که حتی وقتی ناراحت هستیم، این ناراحتی را احساس و حال ما را درک می کنند.
۱۰- چرا گربه ها به همه چیز با دست ضربه می زنند؟
طبق گفته های دکتر الن وایتلی، این رفتار بسیاری از گربه ها غریزی است. اگر به نحوه ی بازی کردن آن ها با شکارشان و گرفتن آن (مثلا یک موش یا مارمولک) دقت کنید، متوجه می شوید که این رفتار همیشگی آن ها است. وقتی یک گربه جسم بی حرکتی را هل می دهد، این کار را فقط بر حسب غریزه انجام می دهد چون تصور می کند شاید آن شئ موش زنده ای باشد. توضیح دیگری که برای این مسأله ارائه شده بیان می کند که ممکن است گربه ای کمبود توجه داشته باشد و وقتی پی می برد صاحبش به وسایلی که می افتند عکس العمل نشان می دهد و آن ها را بر می دارد، نتیجه می گیرد که این بهترین راه برای جلب توجه صاحبش است.
۱۱- چرا وقتی خودمان را قلقلک می دهیم قلقلک مان نمی آید؟
قشر سوماتوسنسوری در مغز (Somatosensory Cortex) مسئول دریافت اطلاعات حاصل از حس لامسه است. دانشمندان علم عصب شناسی با انجام تحقیق نشان دادند وقتی سعی می کنیم خودمان را قلقلک دهیم، ناحیه ی مخچه را هم تحریک می کنیم. مخچه سیگنال هایی که از سطح پوست دریافت خواهند شد را پیش بینی می کند. مغز از این پیش بینی برای واکنش نشان ندادن به لمسی که انجام می شود استفاده می کند. همین مکانیزم در مورد سیستم های دیگر مغز هم وجود دارد. برای مثال، به همین خاطر است که حتی وقتی حرکت می کنیم، علیرغم آنکه سر و چشم ها هم در حرکتند، تصویر مقابل مان بی حرکت باقی می ماند. در حقیقت، مغز تصویر را ثابت می کند.
۱۲- بهترین زمان برای تصمیم گیری صبح ها است یا شب ها؟
علم عصب شناسی جواب این سؤال را صبح ها می داند. وقتی خواب هستیم، فرآیندهای مهم و زیادی در مغز ما در جریان است که یکی از آن ها ادغام اطلاعاتی است که مغز طی روز دریافت کرده. سیستم عصبی بدن شب ها عملکرد متفاوتی دارد، چون دیگر چیزی وجود ندارد که حواس تان را پرت کند بنابراین سیگنال ها به مؤثرترین شکل ممکن دریافت می شوند. به عبارت دیگر، ما شب ها هم به فکر کردن ادامه می دهیم اما این کار را دیگر با اضطراب و تحت فشار انجام نمی دهیم. بنابراین صبح ها تصمیم درست تری می گیریم. رویاهایی که به حقیقت می پیوندند هم اینگونه هستند، یعنی مغز تمام اطلاعات دریافتی را تحلیل می کند و آینده را پیش بینی می کند.