10-11-2020، 11:52
سانسکریت یا سَنسکریت (saṃskṛtam संस्कृतम्) زبان باستانی مردم هندوستان و زبان دینی مذاهب هندوییسم، بودیسم و جاینیسم میباشد که از دیدگاه زبانشناسی با زبان پارسی باستان ، همریشه است و زبان سانسکریت؛ از خانوادهٔ زبانهای هندواروپایی یا (Indo-European) بهحساب میآید. نسک ارجمند وداها به این زبان است. در دورهٔ نوین دانش سانسکریت کمک بسیاری به خوانش نبشتههای این دو زبان باستانی نمودهاست. سانسکریت یکی از زبانهای رسمی ایالت اوتاراکند هند است[۳]. ویکیپدیا نسخه سانسکریت دارد که در سال ۲۰۰۳ راهاندازی شده است.
واژهٔ سانسکریت از واژهٔ «سامسکَرْتَه» (خودساخته) مشتق شده و به معنی خودسازه است. این واژه بعدها معنی «فرهنگی» به خود گرفت و زبان سانکریت (سانسکریت واک) به معنی زبان فرهنگ بالا استفاده شد. به این زبان اصطلاحاً دِوا باگا نیز گفته میشود که به معنی «زبان خدایان» است. نظریه جدیدی معتقد است که زبان سانسکریت در حوزه فلات ایران شکل گرفته و از جمله حوزهٔ تمدن جیرفت را از جایگاههای آن میدانند. زبان سانسکریت ارتباط بسیار نزدیکی با زبان اوستایی دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زبان سانسکریت تا قرن هجدهم ناشناخته بود در این زمان استعمارگران انگلیسی که در هند بهسر میبردند در منطقه گجرات و رود سند متوجه شدند که تشابه آوایی و واژگان بین زبان این منطقه با زبانهای اروپایی وجود دارد و در این خصوص بیشتر تحقیق کردند و اعلام کردند که سانسکریت زبانی کهن و خواهر زبانهای آرین است. بعدها معلوم شد که واژگانی از این زبان در همهٔ زبانهای شبهقاره وجود دارد و با زبان پارسی باستان مشابهتهایی وجود دارد؛ مثلاً واژگانی مانند: آواز - خاکی - خیمه -دروازه - درست - درگاه - دربار - دستور - دل - دلیر- پنج اب - روز - روزنامه - رهنامه - روغن - زور - سرخ - شاه - پادشاه - شکر - شمشیر- کمر- بازو- شوروا- صوفی - درویش - جشن - فرمان - فرار- گرم - میر - مهربان - ناودان - نماز (نمزته) - نمک - نیک - واپس - جوان- آهو - ابرو - استر - انبه - بازو (بهو) -ایزد- بور - بهره - پاره - پا - لنگ - پنج - پند - تار - جمشید- خاموش - چرم - چلو - داس - دختر - خوب - رام - رنگ - دیبا - دود (عود) -زار- ستون - شترنگ - شرتا (باد)- سومه نات- شالی - طاووس - فلفل- کافور - کر - کف - گاری - گرگ - لیمو - ماهی - مرد - زن - مزد - مست - نه - مه - به به (بهجه) ماست - ماه - میدان - میان - میز - نارگیل - ناو - نیلوفر - هزار - نمد - هفت - هشت - هسته - یاسمن/جاسمین/- یوغ/یوگ -، تارا (ستاره)- مهرو… با اختلافاتی در آوا، در بیشتر زبانها وجود دارد. در هند زبان سانسکریت بیشتر به خط برهمی نوشته میشد، اما امروزه زبان سانسکریت به خط دیواناگری نوشته میشود که خط رسمی زبان هندی است. دولت هند اخیراً توجه مهمی به رسمی کردن این زبان در تمام هندوستان نشان دادهاست. البته این توجه دولت ناریندرا مودی و خانم اسمرتی ایرانی وزیر علوم و منابع انسانی با واکنشهای منفی نیز روبرو شدهاست.
واژهٔ سانسکریت از واژهٔ «سامسکَرْتَه» (خودساخته) مشتق شده و به معنی خودسازه است. این واژه بعدها معنی «فرهنگی» به خود گرفت و زبان سانکریت (سانسکریت واک) به معنی زبان فرهنگ بالا استفاده شد. به این زبان اصطلاحاً دِوا باگا نیز گفته میشود که به معنی «زبان خدایان» است. نظریه جدیدی معتقد است که زبان سانسکریت در حوزه فلات ایران شکل گرفته و از جمله حوزهٔ تمدن جیرفت را از جایگاههای آن میدانند. زبان سانسکریت ارتباط بسیار نزدیکی با زبان اوستایی دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زبان سانسکریت تا قرن هجدهم ناشناخته بود در این زمان استعمارگران انگلیسی که در هند بهسر میبردند در منطقه گجرات و رود سند متوجه شدند که تشابه آوایی و واژگان بین زبان این منطقه با زبانهای اروپایی وجود دارد و در این خصوص بیشتر تحقیق کردند و اعلام کردند که سانسکریت زبانی کهن و خواهر زبانهای آرین است. بعدها معلوم شد که واژگانی از این زبان در همهٔ زبانهای شبهقاره وجود دارد و با زبان پارسی باستان مشابهتهایی وجود دارد؛ مثلاً واژگانی مانند: آواز - خاکی - خیمه -دروازه - درست - درگاه - دربار - دستور - دل - دلیر- پنج اب - روز - روزنامه - رهنامه - روغن - زور - سرخ - شاه - پادشاه - شکر - شمشیر- کمر- بازو- شوروا- صوفی - درویش - جشن - فرمان - فرار- گرم - میر - مهربان - ناودان - نماز (نمزته) - نمک - نیک - واپس - جوان- آهو - ابرو - استر - انبه - بازو (بهو) -ایزد- بور - بهره - پاره - پا - لنگ - پنج - پند - تار - جمشید- خاموش - چرم - چلو - داس - دختر - خوب - رام - رنگ - دیبا - دود (عود) -زار- ستون - شترنگ - شرتا (باد)- سومه نات- شالی - طاووس - فلفل- کافور - کر - کف - گاری - گرگ - لیمو - ماهی - مرد - زن - مزد - مست - نه - مه - به به (بهجه) ماست - ماه - میدان - میان - میز - نارگیل - ناو - نیلوفر - هزار - نمد - هفت - هشت - هسته - یاسمن/جاسمین/- یوغ/یوگ -، تارا (ستاره)- مهرو… با اختلافاتی در آوا، در بیشتر زبانها وجود دارد. در هند زبان سانسکریت بیشتر به خط برهمی نوشته میشد، اما امروزه زبان سانسکریت به خط دیواناگری نوشته میشود که خط رسمی زبان هندی است. دولت هند اخیراً توجه مهمی به رسمی کردن این زبان در تمام هندوستان نشان دادهاست. البته این توجه دولت ناریندرا مودی و خانم اسمرتی ایرانی وزیر علوم و منابع انسانی با واکنشهای منفی نیز روبرو شدهاست.