06-04-2020، 13:13

سینماییها معتقدند: «زیبایی چهره دلیلی کافی برای ورود به سینما نیست و حضور بازیگرهایی با زیبایی فیزیکی، ذهن بیننده را از فضا و حال و هوای فیلم دور میکند!» از طرفی اکثر بازیگرهای بزرگ سینمای ایران و جهان، ظاهری آنچنان زیبایی ندارند و اگر هم به دیکاپریو و یا برد پیت فکر میکنید، آنها هنر بازیگریشان را ثابت کردهاند! پدیده ورود مدلها به سینما اتفاق تازهای نیست و برای مثال هالیوود یکی از پیشگامان جریان حضور مدلهای تبلیغاتی در سطح اول سینمای جهان بود.
به گزارش مووی مگ به نقل از صبا، جدای از جنبههای تبلیغاتی و سودآوری حضور مدلها در سینما و سرمایهگذاری شرکتهای حامیشان که کمک قابل توجهای به پیشرفت و تسریع ساخت فیلمها میکرد؛ از این دو مورد که بگذریم فیزیک بازیگر در فیلمهای هالیوودی از جایگاه ویژهای برخوردار است و همین موضوع حضور مانکنها را در سینمای آمریکا توجیح میکند اما در سینمای ایران ماجرا به کلی فرق میکند و خط قرمزها تعیینکننده هستند.
اخیرا خبرها از حضور مدلینگها به پروژههای سینمایی و در نقشهای اول بازیگری اطلاع میدهند که حضورشان چند سوال را دوباره پررنگ میکند، حضور مانکنها چه چیزی به سینمای ما اضافه میکند؟ در حالی که دانشگاههای ما رشته بازیگری دارند و افراد زیادی از این رشته فارغالتحصیل شدهاند که خیلیهایشان نیز استعداد خوبی برای ارائه در عرصه حرفهای -که تخصصی آنرا آموختهاند- دارند مدلینگها در فضای حرفهای دانشآموختگان به واقع چه حرفی در سینمای ما برای گفتن دارند؟ از طرفی کدامیک از این مدلها که وارد سینما شدهاند؛ توانستهاند در حرفه بازیگر بدرخشند؟ و از همه مهمتر اینکه با رویکرد، فضا و مرزهای سینمای ایران ورود این افراد به سینمای ایران چه سودی برای گیشه سینماها دارد؟
اینها سوالهایی است که برای رسیدن به پاسخشان به سراغ نگار اسکندرفر؛ مدیر آموزشگاه کارنامه، امین تارخ؛ رییس انجمن بازیگرهای سینمای ایران، خیام وقار کاشانی؛ مدیر تماشاخانه و آموزشگاه باران و پولاد کیمیایی از مدیران دانشگاه آزاد بازیگری کیمیایی رفتیم که گفتوگوی ما با این افراد را در ادامه میتوانید بخوانید.
نگار اسکندرفر: زیبایی در بازیگر، فراتر از زیبایی ظاهری و فیزیکی است
نگار اسکندرفر؛ مدیر موسسه «کارنامه» از موفقترین آموزشگاههای سینمایی کشور که سالهای سال است برای پرورش و تربیت هنرجویان فعالیت میکند. وی در مورد روشهای اصولی وارد شدن به حرفه بازیگری در سینما، معتقد است: تصورم این است که برای ورود به هر حوزهای باید آموزش دید. مانند تمام حرفهها بازیگر هم باید اصول و مبانی حرفهای بازیگری را بیاموزد. ممکن است فردی بدون آموزش وارد سینما شود و شاید هم ماندگار شود اما این اتفاق استثناست و من در رد این مورد حرف نمیزنم. صحبتهای من درباره کلیات است.
آموزش در هر امری مهم است بهویژه در سینما! وظیفهام ایجاب میکند تا سعی کنم در کنار آموزش، نگرش هنرجو را نسبت به مقوله سینما تغییر دهم چراکه این حوزه فرهنگی است و فرهنگسازی نیازی اولیه در ایجاد نگرش فرهنگی در هنرجوها محسوب میشود که یکی از دغدغههای من است.
شاید از من بپرسید، نگرش فرهنگی چیست؟ نگرش فرهنگی یعنی اینکه هنرجو باید بداند سینما، اتفاق جامعی است که نیاز به شناخت دیگر حوزههای هنری دارد. با وجود محدویتهای ابزاری که در ایران وجود دارد؛ شکل وجودی آموزشگاهها و نوع آموزشها در ایران را نمیتوان با موارد مشابه در کشورهای اروپایی مقایسه کرد چراکه بهلحاظ ابزارها و ادوات سینمایی عقبتر هستیم.
ما هنرجویانمان را به مطالعه و آشنایی با ادبیات، تماشای آثار سینمایی و آشنایی با سینمای جهان دعوت میکنیم و آموزش دادنشان به چطور شنیدن و چطور دیدن... محدود نمیکنیم. بازیگر باید تمام اطلاعات را از بعد ادبیات و سینما و موسیقی و... داشته باشد.
اتفاقهای غلطی در سینمای ایران رخ میدهد و بازیگرهایی وارد سینما میشوند که معیارهای هنر بازیگری را ندارند. برخی از سینما خارج میشوند و برخی دیگر به کارشان ادامه میدهند؛ البته این موضوع صحبت من نیست و از آنها میگذرم. منکر حضور بازیگرهایی که اتفاقی وارد سینما شدهاند؛ نیستم اما صحبت من در مورد بازیگری و روش اصولی و درست ورود به این حرفه است.
میتوانم بازیگرهای خوبی را از سینمای کشورمان نام ببرم که چهره زیبایی ندارند یا از فیزیکشان ویژگی خاصی ندارد اما بازیگرهای فوقالعادهای هستند. زیبایی در بازیگر، فراتر از زیبایی ظاهری و فیزیکی است و شامل هنر بیان و فن بازیگر و شاخصههای دیگری میشود. در ضمن بازیگر بهخاطر چهره نمیتواند نقش را بازی کند و این نقش است که بازیگر را انتخاب میکند. متن بازیگر را تعیین میکند و مشخص میکند که بازیگر دارای چه شرایط فیزیکی و چه مشخصههایی را دارا باشد.
در طول سالیانی که به هنرجویانم آموزش میدهم، جملهای را درمورد نگرش، ذهنیت و تعریف بازیگری به تمامشان گفتهام: تعریف بازیگری در یک چیز خلاصه میشود و آنهم به کارگیری تواناییهای حسی، حرکتی، بیانی و ذهنی برای روایت یک شخصیت است. ذهن باید قوی باشد که بتواند خلق کند. باید خواند، دید وگرنه با اطلاعات کم نمیتوان بازیگر موفقی شد.
امین تارخ: صحبت در این مورد به نفع من و انجمن نیست!
امین تارخ به عنوان رییس انجمن بازیگرهای سینمای ایران، در مورد این پدیده اظهار بیاطلاعی کرد و در مقابل این پدیده در سینمای ایران آنهم به عنوان رییس انجمن بازیگران، اینچنین موضعگیری کرد: به نفع من و انجمن نیست که در این مورد صحبت کنم! اینجا کشور آزادی است و میخواهم از آزادیام استفاده کنم و دراین مورد صحبت نکنم!
امین تارخ دلیلی برای صحبتهایش نیاورد و نگفت که چرا این سکوت به سود خودش و انجمن است!
خیام وقارکاشانی: حضور مدلینگها تاثیری در جنبههای اقتصادی فیلم ندارد
خیام وقارکاشانی؛ مدیر انجمن هنرهای نمایشی شهر تهران و مدیر مسئول آموزشگاه باران در خصوص اهمیت توجه به زیبایی در سینما میگوید: مقوله زیباییشناسی در سینما نکته حائز اهمیتی است. همانطور که انسان از دیدن یک منظره، تصویر و قصهای زیبا لذت میبرد، دوست دارد در سینما و روی پرده نقرهای هم تصویر زیبایی از یک بازیگر ببیند ولی این موضوع دلیل کافی برای تمرکز سینماگران روی مدلینگها نیست.
بازیگر فیلم سینمایی «تابو» در ادامه بیان کرد: اگر به نقاط دیگر دنیا نگاه کنیم، بازیگرانی را میبینیم که چهره چندان زیبایی ندارند ولی ستاره هستند و بهخاطر هنر بازیگریشان همیشه میدرخشند. همیشه سعی میکنیم در بحث آموزش به هنرجویان بر این موضوع تاکید داشته باشیم که اگر کسی بتواند هنرش را بهخوبی عرضه کند و با زیباییهایی که در هنرش وجود دارد مخاطب را راضی کند، خیلی بیشتر میتواند مورد استقبال قرار گرفته و پذیرفته شود و در این صورت دیگر احتیاجی به چشم رنگی و هزار جور عمل زیبایی روی صورت و اندام بازیگر نیست.
وقارکاشانی ضمن تاکید بر این موضوع که اعتقادی به ورود مدلینگها به حوزه سینما ندارد، عنوان کرد: حوزه مدلینگها فضای تخصصی مخصوص بهخودش را دارد و در کشور ما مجال و میدانی برای عرضه آن نیست. جایگاه بازیگری و مدلینگ با هم متفاوت است. بازیگری، علم و تکنیک است و زیبایی بهعنوان عاملی مکمل در کنار این موارد قرار میگیرد. من فکر میکنم علم، تکنیک، تجربه و استعداد بازیگری مهمتر از موضوع زیبایی است و ارزش بیشتری دارد. اینکه در حال حاضر سینمای ما به سمت استفاده از مدلینگها گرایش پیدا کرده است میتواند به این دلیل باشد که صرفا داریم به یک وجه ماجرا نگاه میاندازیم.
مدیر تئاتر باران در ادامه از آنِ بازیگری صحبت کرده و میگوید: فکر میکنم بازیگری که چهره زیبایی دارد، میتواند به عنوان مدل هم مورد استفاده قرار گیرد ولی برعکسش را خیلی موافق نیستم. شاید سینماگرانی که در حال حاضر به سمت استفاده از مدلینگها در سینما میروند، خیلی اعتقادی به آنِ بازیگری ندارند.
وقارکاشانی در خصوص تاثیر مدلینگها بر اقتصاد سینما معتقد است: فکر نمیکنم حضور مدلینگها در فیلمها تاثیری در جنبههای اقتصادی فیلم داشته باشد بلکه بیشتر فکر میکنم این موجی است که موقتا در سینمای ما به راه افتاده و سینماگران ما دارند همراه آن حرکت میکنند.
او در پایان استفاده از مدلینگها را در سینما بیمنطق دانسته و عنوان کرد: به نظرم هیچ دلیل منطقی برای استفاده از مدلینگها در سینما وجود ندارد چون در میان بازیگران خودمان هم کسانی هستند که قابلیتهای یک مدلینگ را دارند و بهلحاظ ظاهری چیزی کمتر از آنها ندارند و علاوه بر زیبایی، سواد، تحصیلات و از همه مهمتر تجربه بازیگری دارند. این موارد بسیار مهم و جدی هستند و صرف زیبایی نمیتوان عنوان بازیگر را روی یک شخص گذاشت و او را وارد حوزهای تخصصی چون سینما کرد.
پولاد کیمیایی: مدلها سینما را وارد حاشیه میکنند
پولاد کیمیایی که سالهاست که همراه پدرش (مسعود کیمیایی) کارگاه آزاد فیلم را اداره میکند و در آنجا به آموزش هنرجوهای سینمایی مشغولند، در مورد مبحث ورود مدلها به سینما گفت: «وقتی در مورد دایره مستقل هنر صحبت میکنیم، زیباییشناختی بحث مستقل خودش را پیدا میکند. برای مثال هنر رئال به سوژه نگاهی کاملا واقعی دارد یا هنر سورئال نگاه متفاوت خودش را نسبت به سوژه بیان میکند. تفاوتی نمیکند که ما در مورد کدامیک از حوزههای مختلف هنری صحبت میکنیم؛ عکاسی، نقاشی و... گونههای مختلف هنری هستند. مدلینگ و زیباییشناسی انسانی، تعاریف خاص خودش را دارد که متاسفانه در ایران، برداشت کاملا اشتباهی از آن شده است. فرمولی که برای این حوزه از هنر در ایران به کار میرود، اشتباه است! تعاریف غلطی که در مدل مو و نوع گونه و لب خلاصه میشود، در حالی که پدیده مد یک جهان متفاوت است.
در این حوزه انسانها به واسطه زیباییشان و بر مبنای تعاریف مشخص، خودشان را آماده میکنند: برای یک عکس ثابت. برای عکسهای متحرک و فیلم، نه! نگاه سینما به کلی فرق دارد و متفاوت است: شهاب حسینی، هفته گذشته توانست جازه معتبر جشنواره کن را بگیرد. آیا زیبایی عجیب و غریبی دارد؟! مشابه چهره او را میتوان در روز چندین بار در خیابانها دید.
در سینما و در پدیده بازیگری، راجع به انسان، زندگی و درک انسانی تحقیق میکنیم این در حالی است که زیباییشناختی در سینما به هیچ وجه فیزیکی نیست و کاملا، روحی و روانی است. نگاهی جامعهشناختی است، چراکه ما پرسوناژ را تحلیل میکنیم. برای مثال، کاراکتری با خصوصیاتی خاص را خلق میکنیم و سپس دنبال بازیگری میگردیم که بتواند از عهده نقش بربیاید. اگر غیر از این بود که تمام مدلهای معروف برندهایی مثل گوچی، جورجیو آرمانی و... وارد سینما میشدند و بازی میکردند.
مدلینگ، تخصصی جداگانه است و همین موضوع مانع از حضور مدلهای معروف به حوزه سینما میشود. این یک اشتباه محض است! موضع من به هیچوجه به خط قرمزها و مساله سانسور ربطی پیدا نمیکند. من جزو آن دسته از سینماییها نیستم که معتقدند: «مدلها به هیچوجه حق ورود به سینما را ندارند!» باور کنید، اینطور نیست و حرف من این است که این دو حوزه جهان متفاوت خودشان را دارند. بازیگری، تخصص است که از تکنیک و حس تشکیل میشود. حالا به نسبت نیاز کارگردان و نوع و جنس بازی بازیگرها، درصد تکنیک و حس متفاوت است و از همینجا میتوانیم، نوع بازی بازیگرها را از یکدیگر متمایز کنیم.
جهان متفاوت مد هم تخصص جداگانهای دارد. متاسفانه نگاهی عامیانه نسبت به سینما وجود دارد که مربوط به الان نیست و سالهاست که به همین ترتیب بوده و خواهد بود.
عدهای معتقدند که به سینما برویم و معروف شویم! راه معروف شدن را در سینما جستوجو میکنند در حالی که این نگاه غلط است! این نگاه، نوعی سواستفاده از سینماست و توسط کسانی که به گوهر هنر هیچ کاری ندارند و فقط برای شهرت آمدهاند، مورد سواستفاده قرار میگیرد! سینمای ایران بازیگرهای بزرگی دارد مثل: فاطمه معتمدآریا، سوسن تسلیمی، گلچره سجادیه و... که هیچکدام بهواسطه ظاهرشان به این جایگاه قابل احترام، نرسیدهاند و همهشان هنرمند هستند و سزاوار.
در سینمای جهان هم بازیگرهای بزرگ، زیبایی ظاهری چندانی ندارند و ما با بازیگرهایی مواجهایم که چهرههای خاص دارند و مساله زیبایی درون در موردشان مطرح است. زیبایی مدلها که باعث ورودشان به سینما میشود باعث ترویج نگاهی اروتیک میشود. ورود بازیگر بر اساس زیبایی ظاهری به سینما آسیب میزند و باعث رشد سلیقه منفی میشود! مردمی را در نظر بگیرید که توی سالنهای سینما فیلم میبینند؛ چهره بازیگرها، ملکه ذهنشان میشود و از جریان فیلم و فضای فیلم دور میشوند! از مفهوم و معنای فیلم دور میشوند و آن بازیگر مدل به هیچوجه نمیتواند نقش مورد نظر را ایفا کند. از طرفی کارگردانهایی هستند که با دیدن چهرههای جذاب، به فکر بازیگر کردن آنها میافتند و به چهرههای جذاب، پیشنهاد بازی در فیلمشان را میدهند. فیلم ساخته میشود، این عادت بد و اشتباه اپیدمی میشود و آن چهره که حالا بازیگر شده، پیش خودش فکر میکند که مگر من، چه از ترانه علیدوستی کم دارم؟! اینجاست که شیر تو شیر میشود!
نمیتوان جلوی آزادی ورود آدمها به سینما را گرفت اما مطمئن باشید که سینما از همه ما، آگاهتر است و خوب میداند که چه کسی باید بماند و کی باید حذف شود.
مساله دیگر در مورد سینمای ایران، سیاسی شدن آن است. سینمای ایران و در کل، فرهنگ در ایران خیلی زود سیاسی میشود. نگاهها روی سینما خیلی زوم شده است و بایدها و نبایدهای زیادی در این حوزه وجود دارد و اینچنین اتفاقهایی فضای سینما را بدتر میکند! نظر من در مورد ورود مدلها به سینما، این است و البته شاید متخصصان و اهل فن، نظر دیگری داشته باشند و حرفهای مرا نپذیرند!