25-01-2019، 12:44
تار شدی تا شاید از تو صحنه محو شی
بام بودی تا آخر از تو دره پرت شی
آروم آروم آروم رفتم و باد و بارون
پس بخند مصنوعی حتی اگه هست زوری آره با من آره با من
همرنگ من بودی و آروم و سرد بودی با این باور
با تو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستات بد مارو خواستن
ساعت هامون و میشکونیم سرعت نور رو میدونیم
میشکونیم یه کهکشون فاصله ی بین مارو
طلوع ما غروب ما شد
خواب نمون آرزومون دروغه پاشو
رابطه رو جوویدیم تا مولکول هاشو
چیزه جدیدی نمیاد تو روز ما تو
بخند مصنوعی وانمود کن مست بودی
حتی اگه هست زوری
همرنگ من بودی آروم و سرد بودی
با یه باور
باتو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستا بد ما رو خواستن
جمله ها رو ساختم آدما رو باختم
حتی وقتی رفتی رد پاتو خواستم
رد پاتو خواستم
میخوام همینجا تو وایسی بیا
کمه راه تو تا من بیا بیا
چشای داغونت خوب یادم میاد
وقتی با همه دو تا بودن ولی با من زیاد
می كشیدیم همو مثل پاکت سیگار
هیچ وقت نمیشدیم ما با ساعت بیدار
وقتی حالم بد بود شونه ی لاغرت
میدونستم واسم خونه ی آخره
می افتادم رو اون گوشه ی دامنت
دنیا وا مسیاد با هرچی روزِ و ساعته
حرف تو یا حرف من خنده تو به اخم من
اولا خوب آخرا مثل لخته خون تو رگ هم
کلی حرف پیشمون دنیا کردیم پشت به اون
انگشتمون میرف بالا باهم میدادیم فحش به اون
حالا میدیم فحش به هم صورتت جا مشت من
پشت در صدات میکردم بیا بیرون خوشگلم
یادت رفته من کیم یادت رفته من چیم
شدیم دو نفری توی خواب همم بدبخت
از ترس حرفتاتو میبینم
آسمون میشم ابرا رو میگیرم
با تو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستات بد مارو خواستن
جمله ها رو ساختم آدما رو باختم
حتی وقتی رفتی رد پاتو خواستم
بام بودی تا آخر از تو دره پرت شی
آروم آروم آروم رفتم و باد و بارون
پس بخند مصنوعی حتی اگه هست زوری آره با من آره با من
همرنگ من بودی و آروم و سرد بودی با این باور
با تو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستات بد مارو خواستن
ساعت هامون و میشکونیم سرعت نور رو میدونیم
میشکونیم یه کهکشون فاصله ی بین مارو
طلوع ما غروب ما شد
خواب نمون آرزومون دروغه پاشو
رابطه رو جوویدیم تا مولکول هاشو
چیزه جدیدی نمیاد تو روز ما تو
بخند مصنوعی وانمود کن مست بودی
حتی اگه هست زوری
همرنگ من بودی آروم و سرد بودی
با یه باور
باتو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستا بد ما رو خواستن
جمله ها رو ساختم آدما رو باختم
حتی وقتی رفتی رد پاتو خواستم
رد پاتو خواستم
میخوام همینجا تو وایسی بیا
کمه راه تو تا من بیا بیا
چشای داغونت خوب یادم میاد
وقتی با همه دو تا بودن ولی با من زیاد
می كشیدیم همو مثل پاکت سیگار
هیچ وقت نمیشدیم ما با ساعت بیدار
وقتی حالم بد بود شونه ی لاغرت
میدونستم واسم خونه ی آخره
می افتادم رو اون گوشه ی دامنت
دنیا وا مسیاد با هرچی روزِ و ساعته
حرف تو یا حرف من خنده تو به اخم من
اولا خوب آخرا مثل لخته خون تو رگ هم
کلی حرف پیشمون دنیا کردیم پشت به اون
انگشتمون میرف بالا باهم میدادیم فحش به اون
حالا میدیم فحش به هم صورتت جا مشت من
پشت در صدات میکردم بیا بیرون خوشگلم
یادت رفته من کیم یادت رفته من چیم
شدیم دو نفری توی خواب همم بدبخت
از ترس حرفتاتو میبینم
آسمون میشم ابرا رو میگیرم
با تو خاطرم رو داشتم صحنه ها رو کاشتم
حتی وقتی دوستات بد مارو خواستن
جمله ها رو ساختم آدما رو باختم
حتی وقتی رفتی رد پاتو خواستم