28-08-2017، 14:55
استیون کینگ، نویسندهی مشهور آمریکایی، بیش از ۵۰ عنوان کتاب نوشته و مردم زیادی را از سراسر دنیا مسحور نوشتههای خود کرده است. او در زندگینامهاش، با عنوان «در مسیر نویسندگی» نکات ارزشمندی را دربارهی بهتر نوشتن مطرح میکند. وی میگوید: « نمیتوانم به دروغ بگویم که هیچ نویسندهی بدی وجود ندارد. متأسفم (که این را میگویم) ولی تعداد زیادی نویسندهی بد هم داریم.» اگر نمیخواهید یک «نویسندهی بد» باشید، این ۲۲ نصیحت از زبان استیون کینگ را به یاد داشته باشید تا ببینید که چگونه نویسنده شویم.
۱. به جای تلویزیون نگاه کردن، هر چه میتوانید مطالعه کنید
هر چه میتوانید بخوانید
اگر نویسندگی را تازه شروع کردهاید، تلویزیون باید اولین چیزی باشد که کنار میگذارید. به گفتهی کینگ تلویزیون «سمِ خلاقیت است». نویسنده باید به درون خود و به دنیای تخیلاتش نگاه کند. برای این که بهتر بتوانید این کار را انجام بدهید باید تا میتوانید کتاب بخوانید. کینگ هر جا میرود یک کتاب همراهش هست و حتی موقع غذا خوردن هم کتاب میخواند. او میگوید :«اگر میخواهید نویسنده شوید، دو کار هست که باید بیشتر از همه انجام بدهید: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید.» در مورد هر موضوعی کتاب بخوانید و همینطور که پیش میروید، نوشتههای خودتان را هم تصحیح و بازنویسی کنید.
۲. برای شکست و انتقادی بیش از حد تحملتان آماده شوید
کینگ نوشتن داستان را با گذشتن از اقیانوس آرام سوار بر یک وان حمام مقایسه میکند، چون به گفتهی او در هر دوی آنها «یک عالمه فرصت برای شک کردن به خودتان» وجود دارد. نه تنها خودتان به خودتان شک میکنید، بلکه دیگران هم به شما شک خواهند کرد. کینگ میگوید: «اگر دنبال نویسندگی (یا نقاشی، یا مجسمهسازی یا موسیقی…) بروید، بالاخره یک نفر پیدا میشود که این کار را در نظرتان کوچک و بیاهمیت جلوه بدهد.»
گاهی باید حتی اگر حوصله هم ندارید به نوشتن ادامه بدهید. کینگ مینویسد: «اینکه یک کار را فقط به خاطر سخت بودنش، چه از لحاظ احساسی و چه تخیلی، کنار بگذارید اصلا خوب نیست.» و توصیه میکند که حتی وقتی شکست میخورید، مثبتاندیش باقی بمانید: «خوشبینی بی برو برگرد یک جواب دندانشکن به شکست است.»
۳. وقتتان را با تلاش برای راضی کردن مردم تلف نکنید
نوشتن به خاطر لذت
به عقیدهی کینگ، نویسنده نباید نگرانِ بیپروا حرفزدن باشد. او میگوید: «اگر میخواهید به صادقانهترین شکل ممکن بنویسید، بدانید که دیگر عضویت شما در جامعهی آدابدانان به پایان رسیده است.» کینگ اوایل از نوشتههایش شرمنده میشد، مخصوصا بعد از این که نامههایی دریافت کرد که او را آدمی متعصب، جانی و حتی روانآزار (سایکوپت) میخواندند.
او در چهل سالگی متوجه شد که همهی نویسندگانِ «محجوب» متهم شدهاند که استعدادشان را هدر دادهاند. کینگ بهوضوح با این موضوع کنار آمده است. او مینویسد: «اگر شما نوشتههای مرا ناپسند بدانید، من فقط میتوانم شانه بالا بیندازم. همین است که هست!» شما نمیتوانید همیشه همهی خوانندههایتان را راضی نگه دارید، پس به توصیهی کینگ عمل کنید و دیگر خودتان را بهخاطر این موضوع نگران نکنید.
۴. در درجهی اول برای خودتان بنویسید
شما باید برای رضایت خاطر و لذت خودتان بنویسد. همانطور که کینگ میگوید: «من این کار را به خاطر لذت خالصی که در آن است انجام میدهم. و اگر شما بتوانید این کار را بهخاطر لذتش انجام بدهید، همیشه نویسنده خواهید بود.»
کورت وُنهگوتِ نویسنده هم، نظر مشابهی دارد: «موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلبا احساس میکنید دیگران هم باید به آن اهمیت بدهند. تأثیرگذارترین و مسحورکنندهترین جنبهی سبک نوشتاری شما هم همین توجهِ خالصانه است، نه بازی با کلمات.»
۵. سختترین موضوعات را برای نوشتن به چالش بکشید
داستان های زنده - چگونه نویسنده شویم
کینگ میگوید: « مهمترین موضوعات، همانهایی هستند که صحبت دربارهشان از بقیه سختتر است. از آنجا که کلمات، احساسات شما را کمرنگ میکنند از نوشتن این موضوعات خجالت میکشید.» بیشترِ نوشتههای ارزشمند، نتیجهی ساعتها تفکرند. به نظر کینگ «نویسندگی، تفکر اصلاح شده است.»
هنگام پرداختن به موضوعات دشوار، خودتان را عمیقا درگیر موضوع کنید. کینگ میگوید:
«داستانها را باید پیدا کنید، مثل فسیلهایی که در زمین مدفون شدهاند. داستانها یادگاری هستند، آثاری از یک دنیای کشفنشده که همیشه وجود داشته است.»
نویسندهها باید مثل باستانشناسان، هرچقدر که میتوانند ذهنشان را برای پیدا کردن داستان حفاری کنند.
۱. به جای تلویزیون نگاه کردن، هر چه میتوانید مطالعه کنید
هر چه میتوانید بخوانید
اگر نویسندگی را تازه شروع کردهاید، تلویزیون باید اولین چیزی باشد که کنار میگذارید. به گفتهی کینگ تلویزیون «سمِ خلاقیت است». نویسنده باید به درون خود و به دنیای تخیلاتش نگاه کند. برای این که بهتر بتوانید این کار را انجام بدهید باید تا میتوانید کتاب بخوانید. کینگ هر جا میرود یک کتاب همراهش هست و حتی موقع غذا خوردن هم کتاب میخواند. او میگوید :«اگر میخواهید نویسنده شوید، دو کار هست که باید بیشتر از همه انجام بدهید: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید.» در مورد هر موضوعی کتاب بخوانید و همینطور که پیش میروید، نوشتههای خودتان را هم تصحیح و بازنویسی کنید.
۲. برای شکست و انتقادی بیش از حد تحملتان آماده شوید
کینگ نوشتن داستان را با گذشتن از اقیانوس آرام سوار بر یک وان حمام مقایسه میکند، چون به گفتهی او در هر دوی آنها «یک عالمه فرصت برای شک کردن به خودتان» وجود دارد. نه تنها خودتان به خودتان شک میکنید، بلکه دیگران هم به شما شک خواهند کرد. کینگ میگوید: «اگر دنبال نویسندگی (یا نقاشی، یا مجسمهسازی یا موسیقی…) بروید، بالاخره یک نفر پیدا میشود که این کار را در نظرتان کوچک و بیاهمیت جلوه بدهد.»
گاهی باید حتی اگر حوصله هم ندارید به نوشتن ادامه بدهید. کینگ مینویسد: «اینکه یک کار را فقط به خاطر سخت بودنش، چه از لحاظ احساسی و چه تخیلی، کنار بگذارید اصلا خوب نیست.» و توصیه میکند که حتی وقتی شکست میخورید، مثبتاندیش باقی بمانید: «خوشبینی بی برو برگرد یک جواب دندانشکن به شکست است.»
۳. وقتتان را با تلاش برای راضی کردن مردم تلف نکنید
نوشتن به خاطر لذت
به عقیدهی کینگ، نویسنده نباید نگرانِ بیپروا حرفزدن باشد. او میگوید: «اگر میخواهید به صادقانهترین شکل ممکن بنویسید، بدانید که دیگر عضویت شما در جامعهی آدابدانان به پایان رسیده است.» کینگ اوایل از نوشتههایش شرمنده میشد، مخصوصا بعد از این که نامههایی دریافت کرد که او را آدمی متعصب، جانی و حتی روانآزار (سایکوپت) میخواندند.
او در چهل سالگی متوجه شد که همهی نویسندگانِ «محجوب» متهم شدهاند که استعدادشان را هدر دادهاند. کینگ بهوضوح با این موضوع کنار آمده است. او مینویسد: «اگر شما نوشتههای مرا ناپسند بدانید، من فقط میتوانم شانه بالا بیندازم. همین است که هست!» شما نمیتوانید همیشه همهی خوانندههایتان را راضی نگه دارید، پس به توصیهی کینگ عمل کنید و دیگر خودتان را بهخاطر این موضوع نگران نکنید.
۴. در درجهی اول برای خودتان بنویسید
شما باید برای رضایت خاطر و لذت خودتان بنویسد. همانطور که کینگ میگوید: «من این کار را به خاطر لذت خالصی که در آن است انجام میدهم. و اگر شما بتوانید این کار را بهخاطر لذتش انجام بدهید، همیشه نویسنده خواهید بود.»
کورت وُنهگوتِ نویسنده هم، نظر مشابهی دارد: «موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلبا احساس میکنید دیگران هم باید به آن اهمیت بدهند. تأثیرگذارترین و مسحورکنندهترین جنبهی سبک نوشتاری شما هم همین توجهِ خالصانه است، نه بازی با کلمات.»
۵. سختترین موضوعات را برای نوشتن به چالش بکشید
داستان های زنده - چگونه نویسنده شویم
کینگ میگوید: « مهمترین موضوعات، همانهایی هستند که صحبت دربارهشان از بقیه سختتر است. از آنجا که کلمات، احساسات شما را کمرنگ میکنند از نوشتن این موضوعات خجالت میکشید.» بیشترِ نوشتههای ارزشمند، نتیجهی ساعتها تفکرند. به نظر کینگ «نویسندگی، تفکر اصلاح شده است.»
هنگام پرداختن به موضوعات دشوار، خودتان را عمیقا درگیر موضوع کنید. کینگ میگوید:
«داستانها را باید پیدا کنید، مثل فسیلهایی که در زمین مدفون شدهاند. داستانها یادگاری هستند، آثاری از یک دنیای کشفنشده که همیشه وجود داشته است.»
نویسندهها باید مثل باستانشناسان، هرچقدر که میتوانند ذهنشان را برای پیدا کردن داستان حفاری کنند.