11-05-2016، 12:37
می گفت در یکی از روستاهای اسپانیا وارد قهوه خانه ای شدم و برای خود و همراهم قهوه سفارش دادم. در حالی که روی میز منتظر سفارش مان بودیم در کمال تعجب دیدیم که بعضی از مشتریان جلوی پیشخوان آمده و در حالی که خودشان تنها بودند سفارش دوتا چایی و یا دوتا قهوه میدادند و می گفتند یکی برای خودم و یکی برای دیوار از نوع سفارش در حیرت ماندیم.متوجه شدیم که بعد از هر اینگونه سفارش پیشخدمت یک برگه کوچک که روی آن چای و یا قهوه نوشته است به دیوار پشت سرمان می چسباند و جالب اینه دیوار پشت سر ما پر از این برگه ها بود.در ذهنمان هزاران فکر به وجود آمد که دلیل اینکار چیست و این حرکت یعنی چه؟در افکار خود غوطه ور بودیم...آدم فقیر و ژنده پوشی وارد قهوه خانه شد و سفارش یک قهوه داد اما با این جمله : "ببخشید بی زحمت یک قهوه به حساب دیوار"و پیشخدمت یکی از کاغذها را روی آن قهوه نوشته بود از روی دیوار برداشت و پاره کرد و یک قهوه به آن مرد فقیر داد و بدون آنکه از آن مرد پولی بگیرد
چرا فکر می کنیم این فقط ماییم که به بهشت می رویم...!!