19-01-2016، 18:32
علاقه شاه عباس به رامشگران!
در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتاد. موسیقی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایشهای دراماتیک و نیز توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت.
با اینكه هنر رامشگری و نغمهسرایی در ادوار اولیه حكومت صفوی خصوصاً ایام سلطنت شاهطهماسب اول از رونق افتاده بود ازآن به بعد تحولی پیدا كرد و دستجات خواننده و نوازندهبه كار خود رونقی دادند.
رقاصه
پس ازمرگ شاهطهماسب خوانندگی و نوازندگی از نو رونق گرفت و شاهان بعدی طبقه هنرمند را مورد توجه قرار دادند. شاهعباس هرگاه كه ازكار كشوری و یا جنگ آسوده میشد مجالس عیش و طرب میآراست و هنرمندان زبردستی در بزمهای او هنرنمایی میكردند.
نظر به علاقه مفرطی كه این پادشاه به خوشگذرانی داشت بهترین خوانندگان و نوازندگان را در دربار خود گرد آورده بود كه ازآن جمله بودن میرفضلالله طنبورنواز كه آواز خوشی نیز داشت و سه نوازنده و خواننده معروف بنام افندی خواننده حافظ نایی و حافظ جامی و امیرقاضی كمانچهنواز و شاهمراد خوانساری كه درساختن تصنیف استاد و در موسیقی هنرمندی ارجمند بوده است.
شاهعباس به رقص زنان و جوانان رقاص علاقه داشت و همیشه همراه خوانندگان و نوازندگان دستهای از زنان رقاص نیز وجود داشتند. اینان درمجالسی كه امراء و بزرگان ترتیب می دادند به هنرنمایی میپرداختند و در كار خود استادی تمام داشتند. گاه هنگام پذیرائی از میهمانان خارجی این رقاصان هم شركت میكردند.حركات دست و بدن رقاصهها به اندازهای سریع و چابك و لغزنده است كه غیرقابل تصور میباشد.جهش و پرش و گردش برقآسای زنان با چنان سرعت و مهارتی انجام میشود كه چشم از تشخیص جزئیات این حركات عاجز می ماند و رقاصان دراین مورد بر بندبازان و شعبدهبازان سبقت می جویند. این هنرمندان روی یك دست و روی یك زانو با آهنگ شایان توجهی می رقصند و فن خود را با صدها حركات حیرتآور ملیح و لطیف نمایش میدهند.
شاهعباس به رقص زنان و جوانان رقاص علاقه داشت و همیشه همراه خوانندگان و نوازندگان دستهای از زنان رقاص نیز وجود داشتند. اینان درمجالسی كه امراء و بزرگان ترتیب می دادند به هنرنمایی میپرداختند و در كار خود استادی تمام داشتند
رقص تقریباً منحصر به زنان بوده و مردان فقط خوانندگی و نوازندگی میكردند لكن پسربچههای رقاصی بودند كه درقهوه خانهها یا منازل می رقصیدند و اغلب هم لباس زنانه پوشیده حركات مضحك و بینزاكتی انجام می دادند.
رقاصان دستهجمعی كار میكردند و هرگروه تشكیلات خاصی داشت مثلاً گروهی كه مخصوص دربار بود از بیستوچهار نفر تركیب میشد كه تمامی از رقاصان سرشناس و مشهور بودند. این عده رئیسی داشتند كه عنوان گیس سفید آنهارا داشت. این سرپرست وظیفه داشت درموقع لزوم افراد خودرا از گوشه و كنار شهر جمعآوری كرده به مجلس مورد نظر هدایت كند و اختلاف آنهارا كه گاه براثر رقابت یا حسادت پیش میآمد رفع نماید و آنان را در مقابل تجاوزات خارجی حفظ كرده و رفتار آنهارا تحت نظر و مراقبت قرار دهد و درصورت مشاهده عدم رعایت مقتضیات مالی گروه مرتكب را مجازات و یا اخراج كند. رئیس دسته مراقب بود حقوق و مواجب اعضای گروه به موقع برسد پوشاك و ملبوسات آنان نفیس و عالی باشد و خدمتگذاران آنها مرتب و آماده كار باشند.
رقاصه
ملتزمین ركاب این رقاصهها عبارت بود از دو كلفت و یك نوكر و یك آشپز و یك مهتر با3-2 رأس اسب. هنگامی كه گروه مزبور به دربار می رفت چهار مركوب دیگر برای حمل اسباب و اثاث دسته مورد استفاده قرار می گرفت.یكی از اسبها حامل دوصندوق بزرگ و دیگری دو جامهدان قطور سومی مخصوص وسایل آشپزخانه و چهارمی حامل خواربار و لوازم دیگر اسبان بود. گروه دارای حقوق سالیانه بود و مقداری اقمشه و منسوجات برای پوشاك و ملبوس اعضای دسته داده میشد و كلیه مایحتاج خواربار و ارزاق رقاصه ها و خدم و حشم آنها از طرف دربار تأمین میگردید. بعضی اوقات كه اعضاء دسته مورد توجه پادشاه قرار می گرفتند مستمری نقدی گروه افزایش می یافت و ازآن گذشته ممكن بود در طی مجالس رقص بر اثر مجلسآرایی و هنرمندی انعامها كلانی از دست شاهنشاه یا اعیان و رجال بگیرند ولی با تمام این درآمدها آنان از شغل خود طرفی نمیبستند زیرا، آنجه را كه با یكدست می گرفتند با دست دیگر پس می دادند و تمام درآمد خودرا صرف عیش و عشرت خود میكردند.
محلهای اجرای موسیقی
1-كوچه و بازار و خیابان
شاه عباس بزرگ، موسیقی دانان و رقاصان را در محل وسیعی كه در وسط بازار بود و سكوتی داشت، مهمان می كرد، بعد با طبل و نقاره، خوانچههای ضیافت به میان آمد كه 24 نفر از نجبا میآوردند و وقتی طبلها و نقاره چیهامی رفتند، اهل طرب به میان می آمدند، بیست نفر زن با لباسهای فخر میخواندند و به صدای موزیك میرقصیدند، وقتی جشن به انتها می رسید پادشاه برمی خاست و دست «سرآنتوان» را می برگرفت و دست به دست همینطور در كوچههای شهر میگشتند و آن بیست زن از جلو میرفتند وآواز میخواندند و میرقصیدند.
2-دربار یا مجلس شاه
دربار شاهان و حكمرانان از دیرباز محل گردآوری هنرآوران و هنرمندانی بودهاست كه گاه از سر رقبت و گاه از سر ناچاری روی به آنجا نهادهاند. دربار شاهان صفوی نیز از این قاعده مستثنی نبود و گاه در بسیاری موارد اندرون دربار به خلاف تظاهر شاه در مخالفت با اهل طرب، برخوردار از وجود هنرمندان و نوازندگان و خوانندگان بسیار بودهاست.
رقص تقریباً منحصر به زنان بوده و مردان فقط خوانندگی و نوازندگی میكردند لكن پسربچههای رقاصی بودند كه درقهوه خانهها یا منازل می رقصیدند و اغلب هم لباس زنانه پوشیده حركات مضحك و بینزاكتی انجام می دادند
4-نقاره خانه
نقارهخانه محلی واقع در بلندی است كه از آن هر صبح (قبل از طلوع آفتاب) و هر شام (بعد از غروب خورشید) «دهل» و «كوس» و «كرنا» و «نقاره» و غیره نوازند.
نقارهخانهها در دوران صفوی از مهمترین مكانها بوده و نوع موسیقی آن از ارجحیت خاصی برخوردار بود. نوازندگان این نوع موسیقی «نقاره چی» نامیده می شدند.
نقارهچیان علاوه بر نواختن در نقارهخانه در میادین جنگ، هنگام برپایی مراسم تشریفات و همچنین در جشنها و مراسم آیینی به اجرای برنامه میپرداختند.
رقاصه
4-قهوه خانه
یكی از مهمترین مراكز تفریحی مردم در عصر صفوی، قهوه خانه بود كه طبقات مختلف مردم از رجال و اعیان و سرداران و شعرا و هنرمندان در آن گرد میآمدند. اهمیت این نهادها بهاندازهای بود كه حتی گاه شاهان صفوی برای شنیدن موسیقی، نقالی و غیره در آن شركت میكردند.
اشكال و انواع مختلف موسیقی
الف) موسیقی روایی
پیگیری روند حیات موسیقایی در دوره صفویه مستلزم بررسی دیگر هنرهایی است كه در كنار خود با موسیقی عجین شدهاند، در این میان روایتگری كه شامل گونههای مختلفی است همواره صناعت موسیقی را با خود به همراه داشتهاست.
1-نقالی
عبارت است از نقل واقعه یا قصه به شعر یا نثر، با حركات و حالات و بیان مناسب در برابر جمع .
نقالی در سیر تحولی و نضج خود هماره با موسیقی همراه بودهاست و نقال و واقعهخوان به مناسبت، میزانهای متفاوتی از گفتار با آواز و از آواز به گفتار را دنبال میكردهاست. نقالی آوازی كه به قوالی نیز معروف گشته پس از چالش موسیقی با مبانی شرعی و مذهبی راه خود را از همراهی با ساز به سمت نقل واقعه با آواز تغییر دادهاست. نقالی در زمان «شاه اسماعیل» حیات دوبارهای یافت و خود شاه از جمله مشوقان آن بود كه غرض از این كار رواج و رسوخ مذهب شیعه اثنی عشری در ذهن و روح مردم بود. به همین سبب نقالی در این دوره رنگ و رویی كاملاً مذهبی به خود گرفت.
2-مناقب خوانی
مناقب خوانی ابتدا در دوران حكومت شیعه مذهب «آل بویه» شكلگرفت و كاربرد آن تبلیغ مذهب شیعه و اعتراض نسبت به خلفای اموی و عباسی و اهل سنت از طریق خواندن مكارم امامان شیعه و بیان داستانهایی از قدرت خارق العاده علی(ع) بود. به احتمال زیاد در دوران حكومت شیعی مذهب صفویان نیز این فرم به زندگی خود ادامه دادهاست.
3-سخنوری
نوعی منقبت (مناقب) خوانی است كه دو درویش اشعاری را در ستایش ائمه و اولیای دین اسلام و خصوصاًٌ مذهب شیعه و رد مذهب سنی میخواندند و بینشان مشاعره و مجادله صورت میگرفت.
مۆسس و پایهگذار سخنوری را در عهد صفویه دو برادر به نامهای خلیل و جلیل میدانند كه هدفشان بزرگداشت خاندان علی بود.
منابع : 1- مجله هنر و مردم / 2-معمار / 3-ویکی پدیا
در دوران صفوی موسیقی تحت اختیار دربار بود و از اجتماع دور افتاد. موسیقی ایران در دوران صفویه بیشترین ضربه را خورد اما شکل مذهبی آن در قالب تعزیه و نمایشهای دراماتیک و نیز توسط نوازندگان و شاعران دوره گرد تداوم یافت.
با اینكه هنر رامشگری و نغمهسرایی در ادوار اولیه حكومت صفوی خصوصاً ایام سلطنت شاهطهماسب اول از رونق افتاده بود ازآن به بعد تحولی پیدا كرد و دستجات خواننده و نوازندهبه كار خود رونقی دادند.
رقاصه
پس ازمرگ شاهطهماسب خوانندگی و نوازندگی از نو رونق گرفت و شاهان بعدی طبقه هنرمند را مورد توجه قرار دادند. شاهعباس هرگاه كه ازكار كشوری و یا جنگ آسوده میشد مجالس عیش و طرب میآراست و هنرمندان زبردستی در بزمهای او هنرنمایی میكردند.
نظر به علاقه مفرطی كه این پادشاه به خوشگذرانی داشت بهترین خوانندگان و نوازندگان را در دربار خود گرد آورده بود كه ازآن جمله بودن میرفضلالله طنبورنواز كه آواز خوشی نیز داشت و سه نوازنده و خواننده معروف بنام افندی خواننده حافظ نایی و حافظ جامی و امیرقاضی كمانچهنواز و شاهمراد خوانساری كه درساختن تصنیف استاد و در موسیقی هنرمندی ارجمند بوده است.
شاهعباس به رقص زنان و جوانان رقاص علاقه داشت و همیشه همراه خوانندگان و نوازندگان دستهای از زنان رقاص نیز وجود داشتند. اینان درمجالسی كه امراء و بزرگان ترتیب می دادند به هنرنمایی میپرداختند و در كار خود استادی تمام داشتند. گاه هنگام پذیرائی از میهمانان خارجی این رقاصان هم شركت میكردند.حركات دست و بدن رقاصهها به اندازهای سریع و چابك و لغزنده است كه غیرقابل تصور میباشد.جهش و پرش و گردش برقآسای زنان با چنان سرعت و مهارتی انجام میشود كه چشم از تشخیص جزئیات این حركات عاجز می ماند و رقاصان دراین مورد بر بندبازان و شعبدهبازان سبقت می جویند. این هنرمندان روی یك دست و روی یك زانو با آهنگ شایان توجهی می رقصند و فن خود را با صدها حركات حیرتآور ملیح و لطیف نمایش میدهند.
شاهعباس به رقص زنان و جوانان رقاص علاقه داشت و همیشه همراه خوانندگان و نوازندگان دستهای از زنان رقاص نیز وجود داشتند. اینان درمجالسی كه امراء و بزرگان ترتیب می دادند به هنرنمایی میپرداختند و در كار خود استادی تمام داشتند
رقص تقریباً منحصر به زنان بوده و مردان فقط خوانندگی و نوازندگی میكردند لكن پسربچههای رقاصی بودند كه درقهوه خانهها یا منازل می رقصیدند و اغلب هم لباس زنانه پوشیده حركات مضحك و بینزاكتی انجام می دادند.
رقاصان دستهجمعی كار میكردند و هرگروه تشكیلات خاصی داشت مثلاً گروهی كه مخصوص دربار بود از بیستوچهار نفر تركیب میشد كه تمامی از رقاصان سرشناس و مشهور بودند. این عده رئیسی داشتند كه عنوان گیس سفید آنهارا داشت. این سرپرست وظیفه داشت درموقع لزوم افراد خودرا از گوشه و كنار شهر جمعآوری كرده به مجلس مورد نظر هدایت كند و اختلاف آنهارا كه گاه براثر رقابت یا حسادت پیش میآمد رفع نماید و آنان را در مقابل تجاوزات خارجی حفظ كرده و رفتار آنهارا تحت نظر و مراقبت قرار دهد و درصورت مشاهده عدم رعایت مقتضیات مالی گروه مرتكب را مجازات و یا اخراج كند. رئیس دسته مراقب بود حقوق و مواجب اعضای گروه به موقع برسد پوشاك و ملبوسات آنان نفیس و عالی باشد و خدمتگذاران آنها مرتب و آماده كار باشند.
رقاصه
ملتزمین ركاب این رقاصهها عبارت بود از دو كلفت و یك نوكر و یك آشپز و یك مهتر با3-2 رأس اسب. هنگامی كه گروه مزبور به دربار می رفت چهار مركوب دیگر برای حمل اسباب و اثاث دسته مورد استفاده قرار می گرفت.یكی از اسبها حامل دوصندوق بزرگ و دیگری دو جامهدان قطور سومی مخصوص وسایل آشپزخانه و چهارمی حامل خواربار و لوازم دیگر اسبان بود. گروه دارای حقوق سالیانه بود و مقداری اقمشه و منسوجات برای پوشاك و ملبوس اعضای دسته داده میشد و كلیه مایحتاج خواربار و ارزاق رقاصه ها و خدم و حشم آنها از طرف دربار تأمین میگردید. بعضی اوقات كه اعضاء دسته مورد توجه پادشاه قرار می گرفتند مستمری نقدی گروه افزایش می یافت و ازآن گذشته ممكن بود در طی مجالس رقص بر اثر مجلسآرایی و هنرمندی انعامها كلانی از دست شاهنشاه یا اعیان و رجال بگیرند ولی با تمام این درآمدها آنان از شغل خود طرفی نمیبستند زیرا، آنجه را كه با یكدست می گرفتند با دست دیگر پس می دادند و تمام درآمد خودرا صرف عیش و عشرت خود میكردند.
محلهای اجرای موسیقی
1-كوچه و بازار و خیابان
شاه عباس بزرگ، موسیقی دانان و رقاصان را در محل وسیعی كه در وسط بازار بود و سكوتی داشت، مهمان می كرد، بعد با طبل و نقاره، خوانچههای ضیافت به میان آمد كه 24 نفر از نجبا میآوردند و وقتی طبلها و نقاره چیهامی رفتند، اهل طرب به میان می آمدند، بیست نفر زن با لباسهای فخر میخواندند و به صدای موزیك میرقصیدند، وقتی جشن به انتها می رسید پادشاه برمی خاست و دست «سرآنتوان» را می برگرفت و دست به دست همینطور در كوچههای شهر میگشتند و آن بیست زن از جلو میرفتند وآواز میخواندند و میرقصیدند.
2-دربار یا مجلس شاه
دربار شاهان و حكمرانان از دیرباز محل گردآوری هنرآوران و هنرمندانی بودهاست كه گاه از سر رقبت و گاه از سر ناچاری روی به آنجا نهادهاند. دربار شاهان صفوی نیز از این قاعده مستثنی نبود و گاه در بسیاری موارد اندرون دربار به خلاف تظاهر شاه در مخالفت با اهل طرب، برخوردار از وجود هنرمندان و نوازندگان و خوانندگان بسیار بودهاست.
رقص تقریباً منحصر به زنان بوده و مردان فقط خوانندگی و نوازندگی میكردند لكن پسربچههای رقاصی بودند كه درقهوه خانهها یا منازل می رقصیدند و اغلب هم لباس زنانه پوشیده حركات مضحك و بینزاكتی انجام می دادند
4-نقاره خانه
نقارهخانه محلی واقع در بلندی است كه از آن هر صبح (قبل از طلوع آفتاب) و هر شام (بعد از غروب خورشید) «دهل» و «كوس» و «كرنا» و «نقاره» و غیره نوازند.
نقارهخانهها در دوران صفوی از مهمترین مكانها بوده و نوع موسیقی آن از ارجحیت خاصی برخوردار بود. نوازندگان این نوع موسیقی «نقاره چی» نامیده می شدند.
نقارهچیان علاوه بر نواختن در نقارهخانه در میادین جنگ، هنگام برپایی مراسم تشریفات و همچنین در جشنها و مراسم آیینی به اجرای برنامه میپرداختند.
رقاصه
4-قهوه خانه
یكی از مهمترین مراكز تفریحی مردم در عصر صفوی، قهوه خانه بود كه طبقات مختلف مردم از رجال و اعیان و سرداران و شعرا و هنرمندان در آن گرد میآمدند. اهمیت این نهادها بهاندازهای بود كه حتی گاه شاهان صفوی برای شنیدن موسیقی، نقالی و غیره در آن شركت میكردند.
اشكال و انواع مختلف موسیقی
الف) موسیقی روایی
پیگیری روند حیات موسیقایی در دوره صفویه مستلزم بررسی دیگر هنرهایی است كه در كنار خود با موسیقی عجین شدهاند، در این میان روایتگری كه شامل گونههای مختلفی است همواره صناعت موسیقی را با خود به همراه داشتهاست.
1-نقالی
عبارت است از نقل واقعه یا قصه به شعر یا نثر، با حركات و حالات و بیان مناسب در برابر جمع .
نقالی در سیر تحولی و نضج خود هماره با موسیقی همراه بودهاست و نقال و واقعهخوان به مناسبت، میزانهای متفاوتی از گفتار با آواز و از آواز به گفتار را دنبال میكردهاست. نقالی آوازی كه به قوالی نیز معروف گشته پس از چالش موسیقی با مبانی شرعی و مذهبی راه خود را از همراهی با ساز به سمت نقل واقعه با آواز تغییر دادهاست. نقالی در زمان «شاه اسماعیل» حیات دوبارهای یافت و خود شاه از جمله مشوقان آن بود كه غرض از این كار رواج و رسوخ مذهب شیعه اثنی عشری در ذهن و روح مردم بود. به همین سبب نقالی در این دوره رنگ و رویی كاملاً مذهبی به خود گرفت.
2-مناقب خوانی
مناقب خوانی ابتدا در دوران حكومت شیعه مذهب «آل بویه» شكلگرفت و كاربرد آن تبلیغ مذهب شیعه و اعتراض نسبت به خلفای اموی و عباسی و اهل سنت از طریق خواندن مكارم امامان شیعه و بیان داستانهایی از قدرت خارق العاده علی(ع) بود. به احتمال زیاد در دوران حكومت شیعی مذهب صفویان نیز این فرم به زندگی خود ادامه دادهاست.
3-سخنوری
نوعی منقبت (مناقب) خوانی است كه دو درویش اشعاری را در ستایش ائمه و اولیای دین اسلام و خصوصاًٌ مذهب شیعه و رد مذهب سنی میخواندند و بینشان مشاعره و مجادله صورت میگرفت.
مۆسس و پایهگذار سخنوری را در عهد صفویه دو برادر به نامهای خلیل و جلیل میدانند كه هدفشان بزرگداشت خاندان علی بود.
منابع : 1- مجله هنر و مردم / 2-معمار / 3-ویکی پدیا