14-08-2014، 15:09
وقتی عباسمیرزا در خط مقدم سپاه ایران در گنجه مقابل روسهای تزاری شمشیر میزد تا خاطرات تلخ عهدنامه گلستان را از صفحات تاریخ این مملکت پاک کند، تصورش را هم نمیکرد که روزی دیگر مجبور باشد امضای پیمانی ننگینتر از قبلی را با چشمانی تر نظاره کند.
فتحعلیشاه با آنکه هنوز از پرداخت غرامت ناخشنود بود، بیدرنگ 6کرور تومان نقد از خزانه خود فرستاد تا معاهده صلح به امضا برسد
در این انجمن، پاسکویچ خواهان واگذاری ایالات ایروان، نخجوان، ماکو، تالش و مغان و پرداخت 20کرور اشرفی بهروسیه شد
دور کواکب و گردش روزگار چندی میشد که سال شمسی را از 1200عبور داده بود اما زخم عهدنامه گلستان از بیکفایتی فتحعلیشاه قاجار همچنان ناسور بود. آن زمان 13سالی از عهدنامه گلستان میگذشت ولی بهدلیل به توافق نرسیدن نمایندگان روس و ایران برای حل اختلافات مرزی، همچنان نزاع و درگیری در منطقه قفقاز رواج داشت. عدم جدیت ایرانیان در این باره باعث بروز تجاوزاتی از طرف روسها شد و اغلب دهات و اراضی ایروان که جزو خاک ایران بود، به دست قوای تزاری به تصرف درآمد.
اینجا بود که سردمداران ایران با تراویچ که از طرف سردار روس آمده بود، به مذاکره پرداختند و لحن او را تهدیدآمیز یافتند. پس در 1240قمری (1203 شمسی) میرزا صادق وقایعنگار را به اتفاق تراویچ به تفلیس فرستادند، تا با سردار روس مذاکره کند، اما در پی درگذشت تزار روسیه، وقایعنگار که تحقیر نیز شده بود، بدون نتیجه به ایران بازگشت. با اینهمه، تجاوزهای ارتش روسیه به قلمرو ایران ادامه یافت، چنان که گوگچه توسط آنها در 1241قمری تسخیر شد. دولت ایران نسبت به این دستاندازی و بدرفتاری با مسلمانان گوگچه، شدیدا به دولت روسیه اعتراض کرد. نیکلای، تزار جدید روسیه هم پرنس مِنچیکف را به دربار ایران فرستاد تا به موضوع رسیدگی کند اما خشونتی که پرنس روس در رفتار، گفتار و مکاتبات خود با ایرانیان به کار برد و نیز اخبار موحشی که از« زجر و شکنجه اهالی مسلمان قفقاز به دست روسها» میرسید، باعث بروز هیجان عمومی در تهران شد.
در این زمان، فتحعلیشاه در چمن سلطانیه مجلسی از اعیان، روحانیان و سرداران ایلات و عشایر ترتیب داد تا درباره مقابله با تجاوزها و سلطهجوییهای روسیه تصمیم گرفته شود. در این مجلس تقریبا همه حاضران، به استثنای چند نفر، بدون در نظر گرفتن شرایط نامطلوب ایران، معتقد به جنگ و صدور حکم جهاد از طرف علما بودند. زعیم مجتهدان و علمایی که فتوای جنگ با روسیه را صادر کردند، سیدمحمد اصفهانی بود که بعدها به سیدمحمد مجاهد معروف شد. قائممقام فراهانی که در این انجمن حضور داشت، از اظهارنظر خودداری کرد و چون فتحعلیشاه جدا از او خواست که رأی خود را اعلام کند، وی در پاسخ، به صراحت به مخالفت برخاست و آنگاه کسانی چون معتمدالدوله، میرزا عبدالوهاب و حاجیمیرزاابوالحسن ایلچی، وزیر خارجه نیز با جنگ مخالفت کردند، اما کسی بهنظر آنها وقعی ننهاد.
بهاینترتیب، ارتش بار دیگر مجددا به فرماندهی عالی عباسمیرزا، جنگی را شروع کرد که موقعیت و موجودیت ایران را سخت به خطر انداخت. در همین زمان (1826میلادی) معاهدهای سری میان دولتهای انگلیس و روسیه منعقد شد که دست روسها را برای هر اقدامی در ایران و عثمانی بازمیگذاشت. تشدید تجاوزات روسیه به ایران و واداشتن دولت ایران به مقابله، ازجمله نتایج همین پیمان بود. جنگ در 22ذیحجه 1241قمری (28جولای 1826میلادی) با هجوم حسینخان سردار، بیگلربیگی ایروان آغاز شد. حسینخان از مرزهایی که در عهدنامه گلستان تعیین شده بود، گذشت و سپاهیان روس را در هم کوبید و شکستهای بزرگ بر آنها وارد کرد.
فتحعلیشاه با آنکه هنوز از پرداخت غرامت ناخشنود بود، بیدرنگ 6کرور تومان نقد از خزانه خود فرستاد تا معاهده صلح به امضا برسد
در پیکارهایی که سپس رخ داد نیز ایرانیان موفق شدند بیشتر نواحی ازدست رفته بر اساس عهدنامه گلستان را بازستانند و روسها با دادن 4هزار کشته، شکی و شیروان را تخلیه کردند و اندکی بعد، لنکران و سالیان نیز آزاد شد. بر اثر این شکستها، تزار روسیه یرملف، فرمانده سپاه قفقاز را برکنار کرد و ژنرال پاسکویچ را به جای او نشاند. پاسکویچ بیدرنگ حملات تعرضی به قلعههای نظامی ایران را آغاز کرد و از اواخر سال 1242قمری عملیات جنگی به نفع روسیه اوج گرفت و پیشروی روسها آغاز شد. عباسمیرزا که با توجه به روند حوادث، پیشبینی میکرد اوضاع برای ارتش ایران دشوار شود، دستور داد در مناطق مرزی غله انبار شود. چند ماه بعد در صفر 1243 نیز فتحعلیشاه دستور مشابهی صادر کرد اما روسها که همچنان پیش میآمدند، به ترتیب بر شهرهای گنجه، ایروان، نخجوان و قلعه عباسآباد و قلعه سردارآباد مستولی شدند.
در12 اکتبر 1827، پاسکویچ ایروان را تصرف کرد و به همین سبب ایروانسکی لقب یافت. در این هنگام، امیر اصلانخان دنبلی، حاکم خوی نیز با روسها همداستان شد و شهر را در اختیار پاسکویچ گذاشت. بهدنبال آن، مرند، قراچهداغ، مشکینشهر، سراب، گرمرود و برخی از محال مراغه نیز از دست ارتش ایران به در رفت و اردبیل هم به تصرف روسها درآمد و آنان کتب خطی و اشیاء نفیسی را که در آرامگاه شیخصفیالدین اردبیلی نگهداری میشد، تصاحب کردند و به مسکو و پترزبورگ فرستادند. ستاد فرماندهی شاه ایران که تا این زمان در سلطانیه بود، به محض ورود نیروهای روس به شهرهای شمالی، به تهران منتقل و منتظر وصول گزارش از عباسمیرزا شد. در این زمان، نیروهای ایران در دو جبهه قراباغ و ایروان سخت زیر فشار سپاه تزاری قرار داشتند. خانها و حکام نواحی بهرغم ملیت و پیشینههای تاریخیشان خود را به زیر پرچم روس کشیدند و در سواحل گرگان، سرکردگان ترکمان با فرماندهان مستقر در کشتیهای جنگی روس سازش کردند و علیه دولت مرکزی سر به طغیان برداشتند.
شاید مهمترین حادثه در این زمان، سقوط تبریز بود که بر اثر خیانت به دست روسها افتاد. گرچه به دستور شاه سربازان از نقاط مختلف عازم جبهههای جنگ بودند، اما شرایط نامطلوب سیاسی و نظامی ایران و بهخصوص تهدید تهران از طرف پاسکویچ، موجب وحشت شاه و دولتمردانی شد که خود، خواهان جنگ با روسیه بودند. بنابراین، چون روسها توسط اللهیارخان آصفالدوله که متهم به خیانت و سازش با روسها بر سر تبریز بود، پیشنهاد مذاکره و صلح دادند، عباسمیرزا پذیرفت و به بهراممیرزا که گویا در این زمان در حدود خوی فرمانده بود، نوشت که خود برای مصالحه به اردوی روسیه خواهد رفت. پاسکویچ هم شخصا از عباسمیرزا خواست که جلسهای با او منعقد کند و قرار مصالحه را بگذارد.
در این هنگام، حسینخان سردار به دستور نایبالسلطنه، با توپ و سپاه در دهخوارقان متوقف شد و 500تفنگچی و شمار بسیاری سوار به سوی خوی و گرگر اعزام کرد. از آن سو، کلنل مکدانلد، وزیر مختار انگلیس که به اقتضای مصالح دولت متبوع خود، مصمم شده بود مصالحه را تسریع کند، با عباسمیرزا وارد گفتوگو شد. عباس میرزا مصالحه را به 3 شرط مشروط کرد: اول اینکه ما خاک و ملک ندهیم، در عوض هر قدر گنجایش دارد، پول نقد و هرجا گرفتهاند، پس بدهند. دوم اینکه هرچه در دست ماست یا در دست آنهاست، به همین حالت بماند تا انقضای مدت متارکه و سوم آنکه هرگاه این دو شق صورت نگیرد، قرار بدهیم که رودخانه ارس سرحد دو مملکت باشد. قائممقام هم موافقت خود را با این عبارت که این مصالحه خیر هر 3 دولت است، به مکدانلد اعلام داشت ولی از قرار معلوم نه نخجوان بهعنوان محل مذاکره تعیین شد و نه به 3 شرطی که عباسمیرزا گذاشته بود، اعتنا شد. ژنرال روس دهخوارقان (آذرشهر) را بهعنوان محل مذاکره تعیین کرد و عباسمیرزا، قائممقام، میرزامحمدعلی و میرزامسعود انصاری به آنجا رفتند. پاسکویچ و سایر همراهان او با تواضع به استقبال نایبالسلطنه آمدند و مذاکرات با حضور هیأت ایرانی و پاسکویچ، گریبایدوف، ابرسکف و چند نفر دیگر آغاز شد.
در این انجمن، پاسکویچ خواهان واگذاری ایالات ایروان، نخجوان، ماکو، تالش و مغان و پرداخت 20کرور اشرفی بهروسیه شد. پس از مذاکراتی، پاسکویچ به 15کرور تومان و تصرف ایالات شمال ارس راضی شد اما فتحعلیشاه از این پیشنهاد سخت برآشفت و دستور تجهیز قوا را برای ادامه جنگ صادر کرد. مکدانلد، سفیر انگلیس در تهران، برای حفظ منافع انگلستان، بهخصوص در هندوستان، به دربار فتحعلیشاه شتافت و شاه غضبناک را به پرداخت 10کرور تومان غرامت راضی کرد. آنگاه بهکوشش او مقرر شد، دور مذاکرات صلح در قریه ترکمانچای آغاز شود. از طرف دولت ایران عباسمیرزا، قائممقام و میرزاابوالحسنخان، وزیر امور خارجه و از طرف روسها پاسکویچ و افسران ستاد وی شرکت داشتند. دکتر جان مکنیل، پزشک سفارت انگلیس نیز بهعنوان ناظر در مذاکرات شرکت کرد.
سرانجام، پس از مذاکراتی طولانی مبلغ غرامت، همانطور که مکدانلد قول داده بود، 10کرور تومان تعیین و مقرر شد که دولت ایران این مبلغ را قبل از امضای معاهده به روسها بپردازد. لازم به توضیح است که طراح و نویسنده پیشنویس قرارداد ترکمانچای گریبایدوف بود زیرا وی در مذاکرات ترکمانچای فعالانه شرکت داشت و تمامی شرایط عهدنامه را او تهیه و تنظیم کرده و شکل بخشیده بود.
فتحعلیشاه با آنکه هنوز از پرداخت غرامت ناخشنود بود، بیدرنگ 6کرور تومان نقد از خزانه خود فرستاد تا معاهده صلح به امضا برسد و ضمنا به عباس میرزا اعلام کرد که باید 5کرور آن بهعنوان انعام و یک کرور به رسم مساعده و وام به روسها تلقی شود. به هر حال در 5شعبان 1243قمری (21فوریه 1828میلادی) عهدنامه ترکمانچای به امضای دو دولت ایران و روسیه رسید. چند عهدنامه جداگانه دیگر نیز برای تفسیر و تتمیم عهدنامه اصلی نوشته و به آن الحاق شد.
در این انجمن، پاسکویچ خواهان واگذاری ایالات ایروان، نخجوان، ماکو، تالش و مغان و پرداخت 20کرور اشرفی بهروسیه شد
مفاد عهدنامه ترکمانچای
روز 2اسفند برابر با 21 فوریه سال 1828 عهدنامه ترکمانچای امضا شد. مفاد این عهدنامه ننگین بدین شرح بود:
واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران.
پرداخت 10کرور تومان (5میلیون تومان) بهطور اقساط از طرف ایران به روسیه بهعنوان غرامت جنگی.
اجازه عبور و مرور آزاد به کشتیهای تجاری روسی در دریای مازندران.
رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روسها لازم بدانند.
حمایت روسیه از ولیعهدی عباسمیرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه.
استرداد اسرای طرفین.
اعطای حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) به اتباع روسیه.
پس از اینکه انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد. دولت صمصامالسلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در 18شوال 1336 در مصوبهای الغای قرارداد ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام کرد که این اقدام شامل لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه نیز میشد. دولت ایران چند روز بعد مصوبهای برای لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای کشورهای دیگر نیز صادر کرد چرا که چند کشور دیگر نیز پیش از این بر اساس قراردادهایی تحت عنوان دولت کامله الوداد از امتیاز کاپیتولاسیون مطابق قرار داد ترکمانچای برخوردار شده بودند و با لغو قرارداد ترکمانچای منطقا این بخش از این قراردادها نیز باید ملغی میشد. مصوبه دوم همانطور که انتظار میرفت توسط دولت بریتانیا رد شد.