بازی آنلاین
آپلود عکس
اگر حوصله دیدن شش قسمت قبلی جنگ ستارگان را ندارید و می خواهید مستقیم قسمت هفتم را ببینید یا اگر فکر می کنید اتفاقا مهم آن شش قسمت را فراموش کرده اید این مطلب را از جلوی چشم تان بگذرانید. واضح و مبرهن است که خطر اسپویل کردن (لو رفتن داستان) شما را تهدید می کند هم چنین فیلم ها به ترتیب داستان مرتب شده اند و نه سال ساخت.
1- رونمایی از نیرویی تاریکی
Star Wars Episode I: The Phantom Menace
سال تولید: 1999
استاد اعظم «کوای گان جین» و شاگردش «اوبی وان کنوبی» از طرف «جمهوری کهکشانی» مامور می شوند برای حل مشکلات سیاره «نابو» و فدراسیون تجاری، به این سیاره صلح طلب سفر کند. در ادامه، ملکه «آمیدالا» رهبر نابو نیز آنها را همراهی می کند. در سیاره «تاتویین»، دو «جدای» با کودکی به نام «آناکین اسکای واکر» آشنا می شوند که با توجه به قدرت هایش می تواند به جنگ جویی قدرتمند بدل شود. کوای گان جین متوجه می شود که هیچ کس به اندازه آناکین، توانایی استفاده از «فورس» را ندارد (Force، براساس توضیحات اولی وان یک میدان انرژی قدرتمند است که درون تمام موجودات زنده وجود دارد.
فورس هم مثل هر چیز دیگر، یک روی مثبت و یک روی منفی دارد و تنها جدای ها و اربابان تاریکی می توانند از قدرتش به بهترین شکل ممکن بهره بگیرند). کوای گان جین و اوبی وان، مسئولیت تعلیم و تربیت آناکین را به عهده می گیرند تا او در آینده، به جدای قابلی تبدیل شود. طی یک نبرد طولانی، «دارت مابول» که یکی از نیروهای تاریکی است، کوای گای جین را می کشد؛ هر چند پس از آن به دست اوبی وان به سزای اعمالش رسیده و درون چاهی عمیق سقوط می کند. با این اتفاق، اعضای کنسول جدای ها متوجه بازگشت نیروهای تاریکی می شوند.
2- ازدواج به سبک جنگ ستارگان
Star Wars Episode II: Attack of the Clones
سال تولید: 2002
در پی سوءقصد به جان «پدمه»، آناکین اسکای واکر شخصا وظیفه حفاظت از او را بر عهده می گیرد. در سوی دیگر، اوبی وان به دنبان «جنگوفت» است، یکی از مشهورترین جایزه بگیران کهکشان که تهدیدی برای پدمه به حساب می آید. در پی رد پای جنگوفت، اوبی وان متوجه می شود که «کامینون»ها (یکی از نژادهای دنیای جنگ ستارگان) ارتشی قدرتمند از «کلون»ها درست کرده اند. آن ها تصور می کردند که دراند این ارتش را برای جدای های می سازند، در حالی که «دارث سیدیوس» قدرتمندترین ارباب تاریکی و مشاور فدراسیون تجاری، پشت پرده این ماجرا حضور داشته.
3- سیاهی چیره می شود
Star Wars Episode III: Revenge of the Sith
سال تولید: 2005
آناکین مامور نجات صدراعظم «یالپتین» می شو و سپس در نبرد با کنت دوکو، او را خلع سلاح کرده و از پا در می آورد. با انجام این ماموریت صدر اعظم پالپتین اطمینان می یابد که توانایی تبدیل آناکین به لرد تاریکی را دارد. آناکین مدت هاست کابوس مرگ پدمه را می بیند و مطمئن شده که حادثه شومی در انتظار همسر حامله اش است. در چنین شرایطی، پالپتین (که در حقیقت همان دارث سیدیوس است) به آناکین پیشنهاد می دهد به نیروهای تاریکی بپیوندد تا قدرتمندترین فرد کهکشان نام گیرد. آناکین پیشنهاد او را رد می کند؛ اما پالپتین او را مطمئن می کند که این، تنها راه نجات پدمه است.
دارث سیدیوس به آناکین می گوید فورس دو روی متفاوت دارد و پیوستن به نیروهای تاریکی باعث می شود تا او به قدرتی عظیم دست یابد. آناکین در نهایت به لرد تاریکی بدل می شود.
در ادامه، پالپتین جدای ها را به توطئه علیه کهکشان متهم کرده و دستور قتل تمامی آن ها را صادر می کند تا نیروهای تاریکی بر کهکشان مسلط شوند. آناکین که روحش را تسلیم تاریکی کرده، به پدمه صدمه می زند. هر چند اوبی وان کنوبی پدمه و فرزندش را نجات می دهد. در نهایت طی نبردی دراماتیک، اوبی وان کنوبی دست و پای شاگرد ناخلفش آناکین را قطع کرده و او را به حال مرگ رها می کند.
پالپتین آناکین را پیدا کرده و تقریبا همه بدنش را با قطعات مکانیکی جایگزین می کند. پدمه در زمان زایمان، به دلیل جراحات وارده کشته می شود؛ اما دو فرزندش «لوک» و «لیا» به دنیا می آیند. اوبی وان و «یودا» که از خطر آناکین (یا همان «دارث ویدز») باخبرند، ترتیبی می دهند تا هویت لوک و لیا مخفی بماند. آخرین بازماندگان جدای ها که به شکست شان پی برده اند هم در جایی مخفی شده و تنها شاهد قدرت گرفتن پالپتین هستند.
4- طلوع یک امید
Star Wars Episode IV: A New Hope
سال تولید: 1977
دارث ویدر فرزندش لیا را دستگیر می کند. اما هر دو از این ماجرا بی خبرند. لیا می خواهد با انفجار ستاره مرگ، به امپراتوری ضربه بزند و به همین خاطر، پیامی برای اوبی وان مخابره می کند. لوک اسکار واکر، جوان بسیار بااستعدادی است که هیچ اطلاعاتی درباره گذشته پدرش ندارد و عمویش او را بزرگ کرده است. اوبی وان به لوک اطلاع می دهد که مدت ها پیش پدرش را می شناخته، زمانی که پدرش یک جدای قدرتمند بوده؛ هرچند اوبی وان مدعی می شود پدر لوک به دست دارث ویدر کشته شده است. پس از کشته شدن عموی لوک، اوبی وان جنگ جوی جوان را راضی می کند تا به همراه او، به سیاره «آلدران» سفر کند.
اوبی وان و لوک با یک قاچاق چی کهکشانی به نام «هان سولو» آشنا می شوند. سولو راضی می شود تا آنها را به آلدران ببرد، هر چند در ادامه مشخص می شود که این سیاره به دست «ستاره مرگ» نابود شده است. لیا نجات می یابد و اوبی وان به نبرد دارث ویدر می رود. دارث ویدر که هنوز اوبی وان را مسئول اشتباهات گذشته می داند، او را در نبردی نفس گیر از پای در می آورد. نیروهای شورشی به رهبری لیا، به ستاره مرگ حمله کرده و در انتها لوک اسکای واکر، اسلحه خانه شماره یک امپراتوری را منفجر می کند.
5- امپراتوری بر نمی تابد
Star Wars Episode V: The Empire Strikes Back
سال تولید: 1980
لوک اسکار واکر در رویایش، اوبی وان را می بیند که از او می خواهد با سفر به «Dagobah» به دیدار آخرین جدای زنده در کهکشان یعنی یودا برود. یودا برای مدتی طولانی، رئیس کنسولگری جدای ها بوده و در زمان اتفاقات فیلم های جنگ ستارگان، بیش از نهصد سال سن دارد. او به عنوان معلم، اسرار جدای بودن را به لوک می آموزد. آن هم در حالی که لوک به هویت دارث ویدر مشکوک شده و رویای کشتن ارباب تاریکی را در سر می پروراند.
جالب این که در این رویا، خود او پشت ماسک دارث ویدر پنهان شده است. هان سولو و لیا به دنبال پناهگاه هایی در «کلادسیتی» هستند. در این راه، «لاندو» دوست قدیمی هان سولو نیز آن ها را همراهی می کند، هر چند در ادامه به آن ها خیانت کرده و موجبات دستگیری شان به دست دارث ویدر را فراهم می آورد. لوک اهمیتی به حرف های یودا نمی دهد و برای نجات دوستانش راهی «Dagobah» می شود.
هان سولو در محفظه ای یخ زده، تحویل «بوبافت» (فرزند جنگوفت و مشهورترین جایزه بگیر فعلی کهکشان) می شود؛ ولی لاندو که از کرده خود پشیمان شده، به امپراتوری پشت کرده و لیا و ربات هایش را آزاد می کند. در همین حال، لوک برای مبارزه با دارث ویدر از راه می رسد. طی مبارزه ای سخت، دارث ویدر دست لوک را قطع می کند و بعد به او می گوید که نه تنها قاتل پدرش نیست، بلکه خودش، پدر لوک است. لوک موفق به فرار می شود و در ادامه دست قطع شده اش را با دستی مکانیکی جایگزین می کند.
6- خداحافظ یودا
Star Wars Episode VI: Return of the Jedi
سال تولید: 1983
لیا و دو رباتش در حالی که قصد نجات هان سولو را دارند، در عمارت «جوبا» دستگیر می شوند؛ اما لوک که حالا قدرتمندترین جدای کهکشان است، برای آزاد کردن آن ها از راه می رسد. او پس از نجات دوستانش، بار دیگر به «Dagobah» می رود تا برای آخرین بار با یودا دیدار کند. یودا طی صحبت هایش با لوک، حرف های دارث ویدر را تایید می کند. یودا طی صحبت هایش با لوک، حرف های دارث ویدر را تایید می کند. سپس روح اوبی وان، به اطلاع جدای جوان می رساند که لیا خواهر دوقلویش است. پس از این مکالمه، یودای پیر فوت می کند. شورشیان متوجه می شوند که پالپتین، شخصا مسئولیت نظارت بر ساخت و ساز ستاره مرگ جدید را بر عهده دارد و این بهترین فرصت برای نابودی او و امپراتوری اش است.
لوک، لیا و هان سولو داوطلب می شوند تا سپر دفاعی ستاره مرگ را از بین ببرند. برای از بین بردن امپراتوری و دیدار مجدد با پدر، لوک عمدا خود را تسلیم دارث ویدر می کند. لوک و ویدر بار دیگر وارد نبرد می شوند، با این تفاوت که این بار لوک بر پدر غلبه می کند. پالپتین که شاهد قدرت فراوان لوک بوده، تمام تلاش خود را به کار می بندد تا او هم مانند پدرش به نیروهای تاریکی بپیوندد. پالپتین از لوک می خواهد با کشتن پدرش، جایگاه او را تصاحب کند؛ اما جدای جوان از این کار سر باز می زند. امپراتور تاریکی که از جواب منفی لوک عصبی شده، به او حمله می برد؛ اما چند لحظه بعد، دارث ویدر پسرش را از چنگال پالپتین در می آورد و امپراتور تاریکی را به قتل می رساند.
دارث ویدر پیش از مرگش، از لوک عذر می خواهد. در ادامه، شورشی ها یک بار برای همیشه، ستاره مرگ را نابود می کنند. در پایان روح های اوبی وان، یودا و آناکین در مقابل لوک ظاهر شده و با خنده، خشنودی خود را اعلام می دارند.
1- رونمایی از نیرویی تاریکی
Star Wars Episode I: The Phantom Menace
سال تولید: 1999
استاد اعظم «کوای گان جین» و شاگردش «اوبی وان کنوبی» از طرف «جمهوری کهکشانی» مامور می شوند برای حل مشکلات سیاره «نابو» و فدراسیون تجاری، به این سیاره صلح طلب سفر کند. در ادامه، ملکه «آمیدالا» رهبر نابو نیز آنها را همراهی می کند. در سیاره «تاتویین»، دو «جدای» با کودکی به نام «آناکین اسکای واکر» آشنا می شوند که با توجه به قدرت هایش می تواند به جنگ جویی قدرتمند بدل شود. کوای گان جین متوجه می شود که هیچ کس به اندازه آناکین، توانایی استفاده از «فورس» را ندارد (Force، براساس توضیحات اولی وان یک میدان انرژی قدرتمند است که درون تمام موجودات زنده وجود دارد.
فورس هم مثل هر چیز دیگر، یک روی مثبت و یک روی منفی دارد و تنها جدای ها و اربابان تاریکی می توانند از قدرتش به بهترین شکل ممکن بهره بگیرند). کوای گان جین و اوبی وان، مسئولیت تعلیم و تربیت آناکین را به عهده می گیرند تا او در آینده، به جدای قابلی تبدیل شود. طی یک نبرد طولانی، «دارت مابول» که یکی از نیروهای تاریکی است، کوای گای جین را می کشد؛ هر چند پس از آن به دست اوبی وان به سزای اعمالش رسیده و درون چاهی عمیق سقوط می کند. با این اتفاق، اعضای کنسول جدای ها متوجه بازگشت نیروهای تاریکی می شوند.
2- ازدواج به سبک جنگ ستارگان
Star Wars Episode II: Attack of the Clones
سال تولید: 2002
در پی سوءقصد به جان «پدمه»، آناکین اسکای واکر شخصا وظیفه حفاظت از او را بر عهده می گیرد. در سوی دیگر، اوبی وان به دنبان «جنگوفت» است، یکی از مشهورترین جایزه بگیران کهکشان که تهدیدی برای پدمه به حساب می آید. در پی رد پای جنگوفت، اوبی وان متوجه می شود که «کامینون»ها (یکی از نژادهای دنیای جنگ ستارگان) ارتشی قدرتمند از «کلون»ها درست کرده اند. آن ها تصور می کردند که دراند این ارتش را برای جدای های می سازند، در حالی که «دارث سیدیوس» قدرتمندترین ارباب تاریکی و مشاور فدراسیون تجاری، پشت پرده این ماجرا حضور داشته.
3- سیاهی چیره می شود
Star Wars Episode III: Revenge of the Sith
سال تولید: 2005
آناکین مامور نجات صدراعظم «یالپتین» می شو و سپس در نبرد با کنت دوکو، او را خلع سلاح کرده و از پا در می آورد. با انجام این ماموریت صدر اعظم پالپتین اطمینان می یابد که توانایی تبدیل آناکین به لرد تاریکی را دارد. آناکین مدت هاست کابوس مرگ پدمه را می بیند و مطمئن شده که حادثه شومی در انتظار همسر حامله اش است. در چنین شرایطی، پالپتین (که در حقیقت همان دارث سیدیوس است) به آناکین پیشنهاد می دهد به نیروهای تاریکی بپیوندد تا قدرتمندترین فرد کهکشان نام گیرد. آناکین پیشنهاد او را رد می کند؛ اما پالپتین او را مطمئن می کند که این، تنها راه نجات پدمه است.
دارث سیدیوس به آناکین می گوید فورس دو روی متفاوت دارد و پیوستن به نیروهای تاریکی باعث می شود تا او به قدرتی عظیم دست یابد. آناکین در نهایت به لرد تاریکی بدل می شود.
در ادامه، پالپتین جدای ها را به توطئه علیه کهکشان متهم کرده و دستور قتل تمامی آن ها را صادر می کند تا نیروهای تاریکی بر کهکشان مسلط شوند. آناکین که روحش را تسلیم تاریکی کرده، به پدمه صدمه می زند. هر چند اوبی وان کنوبی پدمه و فرزندش را نجات می دهد. در نهایت طی نبردی دراماتیک، اوبی وان کنوبی دست و پای شاگرد ناخلفش آناکین را قطع کرده و او را به حال مرگ رها می کند.
پالپتین آناکین را پیدا کرده و تقریبا همه بدنش را با قطعات مکانیکی جایگزین می کند. پدمه در زمان زایمان، به دلیل جراحات وارده کشته می شود؛ اما دو فرزندش «لوک» و «لیا» به دنیا می آیند. اوبی وان و «یودا» که از خطر آناکین (یا همان «دارث ویدز») باخبرند، ترتیبی می دهند تا هویت لوک و لیا مخفی بماند. آخرین بازماندگان جدای ها که به شکست شان پی برده اند هم در جایی مخفی شده و تنها شاهد قدرت گرفتن پالپتین هستند.
4- طلوع یک امید
Star Wars Episode IV: A New Hope
سال تولید: 1977
دارث ویدر فرزندش لیا را دستگیر می کند. اما هر دو از این ماجرا بی خبرند. لیا می خواهد با انفجار ستاره مرگ، به امپراتوری ضربه بزند و به همین خاطر، پیامی برای اوبی وان مخابره می کند. لوک اسکار واکر، جوان بسیار بااستعدادی است که هیچ اطلاعاتی درباره گذشته پدرش ندارد و عمویش او را بزرگ کرده است. اوبی وان به لوک اطلاع می دهد که مدت ها پیش پدرش را می شناخته، زمانی که پدرش یک جدای قدرتمند بوده؛ هرچند اوبی وان مدعی می شود پدر لوک به دست دارث ویدر کشته شده است. پس از کشته شدن عموی لوک، اوبی وان جنگ جوی جوان را راضی می کند تا به همراه او، به سیاره «آلدران» سفر کند.
اوبی وان و لوک با یک قاچاق چی کهکشانی به نام «هان سولو» آشنا می شوند. سولو راضی می شود تا آنها را به آلدران ببرد، هر چند در ادامه مشخص می شود که این سیاره به دست «ستاره مرگ» نابود شده است. لیا نجات می یابد و اوبی وان به نبرد دارث ویدر می رود. دارث ویدر که هنوز اوبی وان را مسئول اشتباهات گذشته می داند، او را در نبردی نفس گیر از پای در می آورد. نیروهای شورشی به رهبری لیا، به ستاره مرگ حمله کرده و در انتها لوک اسکای واکر، اسلحه خانه شماره یک امپراتوری را منفجر می کند.
5- امپراتوری بر نمی تابد
Star Wars Episode V: The Empire Strikes Back
سال تولید: 1980
لوک اسکار واکر در رویایش، اوبی وان را می بیند که از او می خواهد با سفر به «Dagobah» به دیدار آخرین جدای زنده در کهکشان یعنی یودا برود. یودا برای مدتی طولانی، رئیس کنسولگری جدای ها بوده و در زمان اتفاقات فیلم های جنگ ستارگان، بیش از نهصد سال سن دارد. او به عنوان معلم، اسرار جدای بودن را به لوک می آموزد. آن هم در حالی که لوک به هویت دارث ویدر مشکوک شده و رویای کشتن ارباب تاریکی را در سر می پروراند.
جالب این که در این رویا، خود او پشت ماسک دارث ویدر پنهان شده است. هان سولو و لیا به دنبال پناهگاه هایی در «کلادسیتی» هستند. در این راه، «لاندو» دوست قدیمی هان سولو نیز آن ها را همراهی می کند، هر چند در ادامه به آن ها خیانت کرده و موجبات دستگیری شان به دست دارث ویدر را فراهم می آورد. لوک اهمیتی به حرف های یودا نمی دهد و برای نجات دوستانش راهی «Dagobah» می شود.
هان سولو در محفظه ای یخ زده، تحویل «بوبافت» (فرزند جنگوفت و مشهورترین جایزه بگیر فعلی کهکشان) می شود؛ ولی لاندو که از کرده خود پشیمان شده، به امپراتوری پشت کرده و لیا و ربات هایش را آزاد می کند. در همین حال، لوک برای مبارزه با دارث ویدر از راه می رسد. طی مبارزه ای سخت، دارث ویدر دست لوک را قطع می کند و بعد به او می گوید که نه تنها قاتل پدرش نیست، بلکه خودش، پدر لوک است. لوک موفق به فرار می شود و در ادامه دست قطع شده اش را با دستی مکانیکی جایگزین می کند.
6- خداحافظ یودا
Star Wars Episode VI: Return of the Jedi
سال تولید: 1983
لیا و دو رباتش در حالی که قصد نجات هان سولو را دارند، در عمارت «جوبا» دستگیر می شوند؛ اما لوک که حالا قدرتمندترین جدای کهکشان است، برای آزاد کردن آن ها از راه می رسد. او پس از نجات دوستانش، بار دیگر به «Dagobah» می رود تا برای آخرین بار با یودا دیدار کند. یودا طی صحبت هایش با لوک، حرف های دارث ویدر را تایید می کند. یودا طی صحبت هایش با لوک، حرف های دارث ویدر را تایید می کند. سپس روح اوبی وان، به اطلاع جدای جوان می رساند که لیا خواهر دوقلویش است. پس از این مکالمه، یودای پیر فوت می کند. شورشیان متوجه می شوند که پالپتین، شخصا مسئولیت نظارت بر ساخت و ساز ستاره مرگ جدید را بر عهده دارد و این بهترین فرصت برای نابودی او و امپراتوری اش است.
لوک، لیا و هان سولو داوطلب می شوند تا سپر دفاعی ستاره مرگ را از بین ببرند. برای از بین بردن امپراتوری و دیدار مجدد با پدر، لوک عمدا خود را تسلیم دارث ویدر می کند. لوک و ویدر بار دیگر وارد نبرد می شوند، با این تفاوت که این بار لوک بر پدر غلبه می کند. پالپتین که شاهد قدرت فراوان لوک بوده، تمام تلاش خود را به کار می بندد تا او هم مانند پدرش به نیروهای تاریکی بپیوندد. پالپتین از لوک می خواهد با کشتن پدرش، جایگاه او را تصاحب کند؛ اما جدای جوان از این کار سر باز می زند. امپراتور تاریکی که از جواب منفی لوک عصبی شده، به او حمله می برد؛ اما چند لحظه بعد، دارث ویدر پسرش را از چنگال پالپتین در می آورد و امپراتور تاریکی را به قتل می رساند.
دارث ویدر پیش از مرگش، از لوک عذر می خواهد. در ادامه، شورشی ها یک بار برای همیشه، ستاره مرگ را نابود می کنند. در پایان روح های اوبی وان، یودا و آناکین در مقابل لوک ظاهر شده و با خنده، خشنودی خود را اعلام می دارند.
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
