11-12-2015، 12:19
برندگان نوبل چگونه انتخاب میشوند
چطور باید صاحب نوبل شد؟!
رویکرد سیاسی مسئولین نوبل آنقدر برای اهالی ادبیات زننده و توهینآمیز بود که «ژان پل سارتر» در سال1964میلادی از دریافت آن سرباز زد و بسیاری دیگر از نویسندگان برتر جهان به آن انتقاد کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس، شاید مهمترین و مشهورترین جایزه ادبی در دنیا، جایزه ادبی نوبل باشد که برگزیده آن با شهرت و آوازه جهانی مواجه میشود؛ این جایزه که به مناسبت سالروز مرگ «آلفرد نوبل» دانشمند سوئدی هر سال دهم دسامبر در شهر استکهلم برگزار میشود در کشور ما نیز انعکاس ویژهای دارد.
آنچه برای مطبوعات، رسانهها و محافل ادبی کشورمان مشخص نیست، معیارها و شاخصههای متولیان این جایزه برای انتخاب آثار برگزیده است لکن با توجه به برگزیدگان هر سال، مشخص میشود اهداف برگزاری نوبل ادبی، آن هم توسط آکادمی سلطنتی سوئد که از مراکز مرتبط با یهود است، مربوط به ترویج و تبلیغ و تبلیغ تفکرات صهیونیزم در سطح جهانی است!
* چه کسی برنده نوبل را انتخاب میکند؟
امروزه در دنیا نویسندگانی که میخواهند در جایزه ادبی نوبل، جزء نفرات برتر باشند، نمیدانند آثارشان را بر چه اصول، قاعده و حول چه محوری یا با رعایت چه قوانینی باید بنویسند، چرا که متولیان برگزار کننده نوبل ادبی، معیارها و اهداف خود را اعلام نکردهاند، لذا نویسندگانی را انتخاب میکنند که اهداف و برنامههای آنان را ترویج و تبلیغ کنند.
انعکاس گسترده و ویژه خبر اهدای جایزه ادبی نوبل در مطبوعات و رسانههای داخلی و پیرو آن جریان تبلیغی آثار و تمدن غربی به ویژه فرهنگ صهیونیزم امری است که طی سالیان اخیر هر ساله در این برهه زمانی رخ میدهد.
«آلفرد نوبل» دانشمند صنعتی و مخترع دینامیت اهل سوئد، یکسال قبل از مرگش در وصیتنامه خود میآورد که ثروتش را منبعی برای جوایزی میان افرادی که در طول یکسال بزرگترین فایده را به جامعه بشریت میرسانند، قرار دهند! در بین متولیان برگزاری جایزه نوبل در حوزههای ادبیات، فیزیک، شیمی و صلح، «آکادمی سلطنتی سوئد» مسئول انتخاب فرد برگزیده است.
آنچه مسلم است تنها افراد محدود و به خصوصی حق انتخاب نامزدهای نوبل ادبی را دارند! این افراد شامل اعضای آکادمی سوئد، اساتید برجسته و منتخب در رشته ادبیات و زبان، برندگان سابق جایزه نوبل در زمینه ادبیات و رئیس انتشاراتی که اثر کاندیدایی را در حوزه ادبیات چاپ کرده، میباشند.
اهدای جایزه نقدی ده میلیون کرونی توسط پادشاه سوئد به برگزیده نوبل، موجب طمع بسیاری از نویسندگان برای تطمیع نظر مسئولین آکادمی سوئد میشود!
نکته جالب و حائز توجه آن است که آکادمی سلطنتی سوئد در انتخاب برگزیده نوبل، هیچ اشارهای به برگزیدگان احتمالی و یا به عبارتی نامزدهای دریافت این جایزه نمیکند! و بیش از 50 سال است نام نامزدهای دریافت این جایزه علنی نمیشود! اعضای 18 نفره آکادمی سوئد در مورد انتخاب برنده نهایی نوبل آنچنان پنهان کاری میکنند که حتی تاریخ اعلام جایزه تا دو روز قبل از آن فاش نمیشود.
لیستهای منتشره به عنوان کسانی که احتمال دریافت جایزه برای آنان مطرح است و یا به عبارتی نامزدها دریافت جایزه نوبل، همگی ساخته و پرداخته رسانهها و محافل ادبی است که سعی در حدس نام منتخب جایزه میکنند! از این روست که در محافل داخلی نیز در چندین نوبت گروهی از نویسندگان و فعالان دگراندیش دچار توهم برگزیده شدن در نوبل ادبی شدهاند. آنان با گسترده شدن اقدامات و زمینههای اشاعه آثار و تفکرات ضددینی و در تعارض با ارزشهای ملی و مذهبی کشورمان منتظر توجه بیشتر حامیان غربی خود بودند و چندین بار خود را به عنوان نامزد نوبل ادبی معرفی کردند! لکن از آنجا که تلاشهای این عناصر خود فروخته با تدابیر متعهدین به انقلاب خنثی شده و نتیجه لازم را برای یهود که همان سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است، به همراه نداشته، موجبات عدم توجه لازم را از آنان فراهم آورده است!!
* برندگان نوبل و اپوزیسیونی برای حکومتها
توجه آکادمی سلطنتی برای اهداء نوبل به اپوزیسیون حکومتی که برخلاف اهداف صهیونیزم جهانی حرکت میکند از رویکردهای سالهای اخیر این تشکل است.
اهداء جایزه به «اورهان پاموک» در سال 2006 که مغضوب مردم ترکیه است و انتخاب «ووله سوییکا» از نیجریه از مصادیق این روش متولیان نوبل میباشد.
رویکرد سیاسی مسئولین نوبل آنقدر برای اهالی ادبیات زننده و توهینآمیز بود که «ژان پل سارتر» در سال1964میلادی از دریافت آن سرباز زد و بسیاری دیگر از نویسندگان برتر جهان به آن انتقاد کردند.
تمایلات یهود و صهیونیزم جهانی در انتخابات نوبل ادبی در سال 2002، بیش از پیش نمایان شد چرا که آکادمی سلطنتی سوئد با انتخاب نویسنده یهودیتبار اهل مجارستان به نام «ایمره کرتژ» درصدد رفع مظلومیت از یهود برآمد.
مسئولان صهیونیستی نوبل با تبلیغ این نویسنده او را به خاطر زجرهایی که در اردوگاه اجباری «آوشویتس» و «بوکنوالد» کشیده است تجلیل کردند تا بار دیگر دم از مظلومیت یهود در واقع هولوکاست بزنند.
مؤسسه نوبل در تقدیرنامه خود برای این نویسنده چنین میآورد: «بازداشت کرتژ در آوشویتس در خلال آزار نازیها به یهودیان مجارستان تأثیر عمدهای بر زندگی او داشته و مسالهای است که او به تناوب در داستانهایش به آن اشاره میکند.
در بیان رسانههای گروهی آثار ایمره کرتژ در جهت مظلوم نمایی یهودیان به جایی رسیده است که جنگ جهانی دوم، کشتار جمعی، یهود کشی و کورههای آدم سوزی، موضوعاتی است که بالغ بر نیم قرن بر پوست و گوشت این نویسنده مجاری غالب بوده و تمام آثارش در همین موضوع ارائه شده است. وی در آثارش همواره تلاش میکند فضاهای تیره و غبار آن دوران را با بزرگ نمایی ویژه القا نماید!»
انتخاب کرتژ موجب تعجب بسیاری از نویسندگان و محافل ادبی در دنیا شد که این انتخاب را فاصله بسیار روح ادبیات خواندند و آن را آب سردی بر ادب دوستان جهان دانستند لکن عدهای از عناصر داخلی و روزنامههای همسو با این جریانات اقدام به تبلیغ نویسنده مجاری و موضوع آثارش مبنی بر مظلومیت یهود کردند!
* چه کسی به یهود نزدیکتر است؟
علاوه بر تمایلات یهودمحور در جایزه نوبل، اسلام ستیزی نیز از محورهایی است که همواره مورد توجه آکادمی سلطنتی سوئد بوده است. انتخاب نویسنده انگلیسی هندی الاصل، وی.اس.نایپول (V.S.NAMIPUL) در سال 2001 بر پایه همین سیاست بود. این نویسنده در مصاحبهای با روزنامه اسپانیایی زبان «ال موندو» اسلام را مکتب تروریسم و مسلمانان را تروریستهای خشن و متعصب قلمداد کرد.
وی مدعی شد مسلمانان مردمی لبریز از خشم، کینه و عداوت هستند و بر علیه تمامی انسانها و ملل جهان عمل میکنند. نایپول اسلام را به خشونت و تروریسم محکوم کرده و از دنیای غرب خواست تا هر زودتر به اقدامات جدیتر علیه مسلمانان در سرتاسر جهان مبادرت ورزند!
جالب اینکه برای انتخاب منتخب نوبل ادبی در سال 2010، رسانههای گروهی از نویسندهای اسرائیلی نام میبردند! «آموس از» رماننویس و استاد ادبیات! است که شبکه BBC او را با دیدگاههای صلح طلبانه سیاسی معرفی میکند!
البته در سالیان اخیر مشخص شده که فرد اعلام شده به عنوان برنده نوبل، در بین نامزدهای مورد پیشبینی رسانهها نبوده و این موضوعی است که اعتبار ادبی نوبل را زیر سؤال میبرد.
نگاهی دیگر به منتخبی نوبل ادبی و محتوای آثار برگزیده شاهدیم که اکثر آنان از محتوایی خاص و یکنواخت برخوردارند؛ سیاهنمایی، نمایش بدبختی و فلاکت مردم علیالخصوص کشورهای جهان سوم در بین آنها موج میزند!
در واقع در نگاه کلی مشخص میشود که رویکرد مسئولان نوبل به سوی استفاده ابزاری از ادبیات برای پیشبرد اهداف شوم خود میباشد. جایی که ادبیات میبایست بیانگر احساسات و عواطف درونی انسان باشد، آن را به عاملی جهت ایجاد یأس و ناامیدی در طبقات مختلف جامعه و یا دیگر اهداف سیاسی تبدیل کردهاند.
چطور باید صاحب نوبل شد؟!
رویکرد سیاسی مسئولین نوبل آنقدر برای اهالی ادبیات زننده و توهینآمیز بود که «ژان پل سارتر» در سال1964میلادی از دریافت آن سرباز زد و بسیاری دیگر از نویسندگان برتر جهان به آن انتقاد کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس، شاید مهمترین و مشهورترین جایزه ادبی در دنیا، جایزه ادبی نوبل باشد که برگزیده آن با شهرت و آوازه جهانی مواجه میشود؛ این جایزه که به مناسبت سالروز مرگ «آلفرد نوبل» دانشمند سوئدی هر سال دهم دسامبر در شهر استکهلم برگزار میشود در کشور ما نیز انعکاس ویژهای دارد.
آنچه برای مطبوعات، رسانهها و محافل ادبی کشورمان مشخص نیست، معیارها و شاخصههای متولیان این جایزه برای انتخاب آثار برگزیده است لکن با توجه به برگزیدگان هر سال، مشخص میشود اهداف برگزاری نوبل ادبی، آن هم توسط آکادمی سلطنتی سوئد که از مراکز مرتبط با یهود است، مربوط به ترویج و تبلیغ و تبلیغ تفکرات صهیونیزم در سطح جهانی است!
* چه کسی برنده نوبل را انتخاب میکند؟
امروزه در دنیا نویسندگانی که میخواهند در جایزه ادبی نوبل، جزء نفرات برتر باشند، نمیدانند آثارشان را بر چه اصول، قاعده و حول چه محوری یا با رعایت چه قوانینی باید بنویسند، چرا که متولیان برگزار کننده نوبل ادبی، معیارها و اهداف خود را اعلام نکردهاند، لذا نویسندگانی را انتخاب میکنند که اهداف و برنامههای آنان را ترویج و تبلیغ کنند.
انعکاس گسترده و ویژه خبر اهدای جایزه ادبی نوبل در مطبوعات و رسانههای داخلی و پیرو آن جریان تبلیغی آثار و تمدن غربی به ویژه فرهنگ صهیونیزم امری است که طی سالیان اخیر هر ساله در این برهه زمانی رخ میدهد.
«آلفرد نوبل» دانشمند صنعتی و مخترع دینامیت اهل سوئد، یکسال قبل از مرگش در وصیتنامه خود میآورد که ثروتش را منبعی برای جوایزی میان افرادی که در طول یکسال بزرگترین فایده را به جامعه بشریت میرسانند، قرار دهند! در بین متولیان برگزاری جایزه نوبل در حوزههای ادبیات، فیزیک، شیمی و صلح، «آکادمی سلطنتی سوئد» مسئول انتخاب فرد برگزیده است.
آنچه مسلم است تنها افراد محدود و به خصوصی حق انتخاب نامزدهای نوبل ادبی را دارند! این افراد شامل اعضای آکادمی سوئد، اساتید برجسته و منتخب در رشته ادبیات و زبان، برندگان سابق جایزه نوبل در زمینه ادبیات و رئیس انتشاراتی که اثر کاندیدایی را در حوزه ادبیات چاپ کرده، میباشند.
اهدای جایزه نقدی ده میلیون کرونی توسط پادشاه سوئد به برگزیده نوبل، موجب طمع بسیاری از نویسندگان برای تطمیع نظر مسئولین آکادمی سوئد میشود!
نکته جالب و حائز توجه آن است که آکادمی سلطنتی سوئد در انتخاب برگزیده نوبل، هیچ اشارهای به برگزیدگان احتمالی و یا به عبارتی نامزدهای دریافت این جایزه نمیکند! و بیش از 50 سال است نام نامزدهای دریافت این جایزه علنی نمیشود! اعضای 18 نفره آکادمی سوئد در مورد انتخاب برنده نهایی نوبل آنچنان پنهان کاری میکنند که حتی تاریخ اعلام جایزه تا دو روز قبل از آن فاش نمیشود.
لیستهای منتشره به عنوان کسانی که احتمال دریافت جایزه برای آنان مطرح است و یا به عبارتی نامزدها دریافت جایزه نوبل، همگی ساخته و پرداخته رسانهها و محافل ادبی است که سعی در حدس نام منتخب جایزه میکنند! از این روست که در محافل داخلی نیز در چندین نوبت گروهی از نویسندگان و فعالان دگراندیش دچار توهم برگزیده شدن در نوبل ادبی شدهاند. آنان با گسترده شدن اقدامات و زمینههای اشاعه آثار و تفکرات ضددینی و در تعارض با ارزشهای ملی و مذهبی کشورمان منتظر توجه بیشتر حامیان غربی خود بودند و چندین بار خود را به عنوان نامزد نوبل ادبی معرفی کردند! لکن از آنجا که تلاشهای این عناصر خود فروخته با تدابیر متعهدین به انقلاب خنثی شده و نتیجه لازم را برای یهود که همان سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است، به همراه نداشته، موجبات عدم توجه لازم را از آنان فراهم آورده است!!
* برندگان نوبل و اپوزیسیونی برای حکومتها
توجه آکادمی سلطنتی برای اهداء نوبل به اپوزیسیون حکومتی که برخلاف اهداف صهیونیزم جهانی حرکت میکند از رویکردهای سالهای اخیر این تشکل است.
اهداء جایزه به «اورهان پاموک» در سال 2006 که مغضوب مردم ترکیه است و انتخاب «ووله سوییکا» از نیجریه از مصادیق این روش متولیان نوبل میباشد.
رویکرد سیاسی مسئولین نوبل آنقدر برای اهالی ادبیات زننده و توهینآمیز بود که «ژان پل سارتر» در سال1964میلادی از دریافت آن سرباز زد و بسیاری دیگر از نویسندگان برتر جهان به آن انتقاد کردند.
تمایلات یهود و صهیونیزم جهانی در انتخابات نوبل ادبی در سال 2002، بیش از پیش نمایان شد چرا که آکادمی سلطنتی سوئد با انتخاب نویسنده یهودیتبار اهل مجارستان به نام «ایمره کرتژ» درصدد رفع مظلومیت از یهود برآمد.
مسئولان صهیونیستی نوبل با تبلیغ این نویسنده او را به خاطر زجرهایی که در اردوگاه اجباری «آوشویتس» و «بوکنوالد» کشیده است تجلیل کردند تا بار دیگر دم از مظلومیت یهود در واقع هولوکاست بزنند.
مؤسسه نوبل در تقدیرنامه خود برای این نویسنده چنین میآورد: «بازداشت کرتژ در آوشویتس در خلال آزار نازیها به یهودیان مجارستان تأثیر عمدهای بر زندگی او داشته و مسالهای است که او به تناوب در داستانهایش به آن اشاره میکند.
در بیان رسانههای گروهی آثار ایمره کرتژ در جهت مظلوم نمایی یهودیان به جایی رسیده است که جنگ جهانی دوم، کشتار جمعی، یهود کشی و کورههای آدم سوزی، موضوعاتی است که بالغ بر نیم قرن بر پوست و گوشت این نویسنده مجاری غالب بوده و تمام آثارش در همین موضوع ارائه شده است. وی در آثارش همواره تلاش میکند فضاهای تیره و غبار آن دوران را با بزرگ نمایی ویژه القا نماید!»
انتخاب کرتژ موجب تعجب بسیاری از نویسندگان و محافل ادبی در دنیا شد که این انتخاب را فاصله بسیار روح ادبیات خواندند و آن را آب سردی بر ادب دوستان جهان دانستند لکن عدهای از عناصر داخلی و روزنامههای همسو با این جریانات اقدام به تبلیغ نویسنده مجاری و موضوع آثارش مبنی بر مظلومیت یهود کردند!
* چه کسی به یهود نزدیکتر است؟
علاوه بر تمایلات یهودمحور در جایزه نوبل، اسلام ستیزی نیز از محورهایی است که همواره مورد توجه آکادمی سلطنتی سوئد بوده است. انتخاب نویسنده انگلیسی هندی الاصل، وی.اس.نایپول (V.S.NAMIPUL) در سال 2001 بر پایه همین سیاست بود. این نویسنده در مصاحبهای با روزنامه اسپانیایی زبان «ال موندو» اسلام را مکتب تروریسم و مسلمانان را تروریستهای خشن و متعصب قلمداد کرد.
وی مدعی شد مسلمانان مردمی لبریز از خشم، کینه و عداوت هستند و بر علیه تمامی انسانها و ملل جهان عمل میکنند. نایپول اسلام را به خشونت و تروریسم محکوم کرده و از دنیای غرب خواست تا هر زودتر به اقدامات جدیتر علیه مسلمانان در سرتاسر جهان مبادرت ورزند!
جالب اینکه برای انتخاب منتخب نوبل ادبی در سال 2010، رسانههای گروهی از نویسندهای اسرائیلی نام میبردند! «آموس از» رماننویس و استاد ادبیات! است که شبکه BBC او را با دیدگاههای صلح طلبانه سیاسی معرفی میکند!
البته در سالیان اخیر مشخص شده که فرد اعلام شده به عنوان برنده نوبل، در بین نامزدهای مورد پیشبینی رسانهها نبوده و این موضوعی است که اعتبار ادبی نوبل را زیر سؤال میبرد.
نگاهی دیگر به منتخبی نوبل ادبی و محتوای آثار برگزیده شاهدیم که اکثر آنان از محتوایی خاص و یکنواخت برخوردارند؛ سیاهنمایی، نمایش بدبختی و فلاکت مردم علیالخصوص کشورهای جهان سوم در بین آنها موج میزند!
در واقع در نگاه کلی مشخص میشود که رویکرد مسئولان نوبل به سوی استفاده ابزاری از ادبیات برای پیشبرد اهداف شوم خود میباشد. جایی که ادبیات میبایست بیانگر احساسات و عواطف درونی انسان باشد، آن را به عاملی جهت ایجاد یأس و ناامیدی در طبقات مختلف جامعه و یا دیگر اهداف سیاسی تبدیل کردهاند.