14-12-2012، 19:49
Its nice when the rain falls because it crys for me
وقتي بارون ميباره خيلي خوبه چون داره براي من گريه ميكنه
The memories trace the deep night but falls asleep in the sun rays
ردپاي خاطرات در عمق شبه اما در اشعه هاي خورشيد خوابه
Without choice, your name that lingers in my throat is called out
بدون اراده ، اسمت كه در گلوم باقي مونده بود خارج شد
I will turn to look back just once
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
As the days pass on
Su-eomneun naldeuri jinado
همينطور كه روزها ميگذرن
Love would probably stop
عشق شايد متوقف بشه
I didn’t know the meaning of pain
معني درد رو نميفهمم
Even if I wash away with my tears, I bruise and it gathers
حتي اگه احساساتم ضربه بخوره ، اشكهام باقي ميمونه
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
I didn’t know the meaning of seperation
معني جدايي رو نميفهمم
Even if I push away my feelings, my tears remain
حتي اگه احساساتم ضربه خورده ، اشكهام باقي مونده
yeah
بله
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
Please
خواهش ميكنم
وقتي بارون ميباره خيلي خوبه چون داره براي من گريه ميكنه
The memories trace the deep night but falls asleep in the sun rays
ردپاي خاطرات در عمق شبه اما در اشعه هاي خورشيد خوابه
Without choice, your name that lingers in my throat is called out
بدون اراده ، اسمت كه در گلوم باقي مونده بود خارج شد
I will turn to look back just once
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
As the days pass on
Su-eomneun naldeuri jinado
همينطور كه روزها ميگذرن
Love would probably stop
عشق شايد متوقف بشه
I didn’t know the meaning of pain
معني درد رو نميفهمم
Even if I wash away with my tears, I bruise and it gathers
حتي اگه احساساتم ضربه بخوره ، اشكهام باقي ميمونه
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
I didn’t know the meaning of seperation
معني جدايي رو نميفهمم
Even if I push away my feelings, my tears remain
حتي اگه احساساتم ضربه خورده ، اشكهام باقي مونده
yeah
بله
baby say again
عزيزم دوباره بگو
baby please say again
عزيزم خواهش ميكنم دوباره بگو
I’ll turn back to look to say I forgive you
برخواهم گشت بهت نگاه كنم و بهت بگم بخشيدمت
tell me where you are
بهم بگو كجا هستي
Please don’t leave me
خواهش ميكنم تركم نكن
So I can feel you once more
پس يه بار ديگه ميتونم احساست كنم
Please
خواهش ميكنم