30-08-2015، 8:46
(آخرین ویرایش در این ارسال: 03-09-2015، 17:11، توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ.)
در یك دهه اخیر جوانان زیادی به عشق شهرت و محبوبیت وارد عرصه موسیقی شدند و برخی از آنها خیلی زود كنار رفتند و برخی دیگر با استعداد و توانایی كه داشتند، در این عرصه ماندگار شدند. امیرحسین دلبند ملقب به «امیر دیوا» یكی از این جوانان مستعد است كه نهتنها در زمینه موسیقی فعالیت داشته بلكه در این زمینه تحصیل هم كرده است. او چند سالی است كه از كارهای غیرمجاز و زیرزمینی فاصله گرفته و به زودی نخستین آلبوم مجاز وی منتشر خواهد شد. او در سالهای اخیر با امیر تتلو فعالیتهای مشترك زیادی داشته و یكی از دوستان صمیمی اوست.
امیر دیوا از خوانندگی تا تنظیم آثار تتلو
شروع موسیقی من
من درواقع از همان كودكی به موسیقی علاقه داشتم و از سن خیلی كم شروع به نواختن سازهای مختلف مخصوصا گیتار كردم و بعد از گذشت چند سال دیگر در كار نوازندگی حرفهای شدم. برای تدریس در چند آموزشگاه موسیقی مختلف مشغول به كار شدم تا اینكه در سال 83 نخستین آهنگم را ارائه كردم. دوست داشتم موسیقی را خیلی حرفهایتر دنبال كنم و به همین دلیل وارد دانشكده موسیقی شدم و سال 84 با ورود به كنسرواتری تهران، موسیقی برایم خیلی جدی شد و درنهایت در سال 87 تحصیلاتم به پایان رسید و همان سال بود كه استودیو شخصی خودم را افتتاح كردم و به صورت حرفهای به تنظیم، میكس و مسترینگ در آن استودیو پرداختم.
از تنظیم تا خوانندگی
در بیشتر سالهایی كه فعالیت موسیقایی داشتم، بیشتر به كار تنظیم، میكس و مستر مشغول بودم ولی در این بین كار خوانندگی را هم انجام دادم و حتی سال 89 یك ویدیو هم منتشر كردم كه جا دارد همینجا از بابك صفرنژاد عزیز، خانم سارا نایینی و برادرم حسام كه در ساخت این ویدیو خیلی كمك كردند، تشكر كنم. اما در آن سالها ما یك گروه بودیم كه تقریبا همه دوستان كار خوانندگی را انتخاب كرده بودند و من كار تنظیم و میكس را یكجور نیاز در آن زمان حس كرده و شروع به كار كردم. خوانندگی را كمتر انجام دادم و دلیل اصلیاش هم وسواس زیادی بود كه روی كارهایم داشتم. درواقع اگر قرار باشد كاری را خودم بسازم و بخوانم دیگر صددرصد آن كار از حس خودم شكل گرفته و برای همین است كه وسواس زیادی روی كارهای خودم دارم.
پیش به سوی مجاز
چندسال پیش بود كه استودیویی كه راهاندازی كرده بودم چون غیرمجاز بود، تعطیل شد و دوستان اعلام كردند اگر میخواهم فعالیت كنم، باید مجوز بگیرم؛ اتفاقا چون من علاقه به كار مجاز داشتم، این كار را انجام دادم و بعد از اخذ مجوزهای لازم حالا 3-2 سالی است كه همان استودیو را به صورت مجاز راه انداختهام و مشغول فعالیت هستم.
آلبومهایی برای انتشار
یك مجموعه از كارهایی كه در این سالها ساخته شده و من تنظیم و مسترینگ آنها را برعهده داشتم را به صورت بیكلام با نام «حركت اول» برای مجوز به ارشاد ارائه دادهام كه خوشخبتانه مجوز آهنگها صادر شده و حتی كارهای كتابخانه ملی آن هم انجام شده است. فقط برخی مشكلات حراستی مانده كه انشاءالله به زودی حل شده و كار منتشر خواهد شد. این آهنگها درواقع كارهایی است که قبلا یا امیر تتلو آنها را خوانده یا خودم خوانندگیشان را برعهده داشتهام و مردم كاملا با آنها آشنایی دارند. بعد از انتشار این آلبوم بیكلام، قصد دارم آلبومی دیگر ارائه كنم كه خودم در آن خواندهام و تقریبا در پایان مراحل ساخت است.
موسیقی در دوراهی
كسانیكه در عرصه موسیقی فعالیت دارند دو دسته هستند، افرادی كه شغل و زندگی خاص خودشان را دارند و موسیقی را در كنار آن دنبال میكنند و دسته دیگر افرادی كه مانند من، موسیقی تنها شغلشان است و درواقع بخش عمدهای از زندگیشان را تشكیل میدهد. حتی من تحصیلاتم هم در رشته موسیقی بوده، پس اگر قرار است در این عرصه كار كنم و به صورت حرفهای و گسترده كارم را ارائه بدهم، باید مجوز داشته باشم و به صورت مجار كار كنم تا هم به مخاطب خودم راحتتر كارهایم را ارائه بدهم و هم از نظر مالی تامین باشم تا بتوانم ذهن و فكرم را روی كار متمركز كنم.
محدودیتهای حرفهای
تا یك سنی فعالیتهای موسیقی برای من جنبه مشق داشت ولی حالا به صورت حرفهای كارهایم را ارائه میدهم و همانطور كه گفتم قطعا با مجوز و تحت شرایط قانونی این كار را میكنم. همین موضوع باعث شده تا محدودیتهایی در كارهایم ایجاد كنم، یعنی من آدمی نیستم كه بخواهم وطنم را ترك كنم پس قطعا با خوانندگان آن سوی آب كار نخواهم كرد و در داخل هم با خوانندگانی كار میكنم كه هدفشان مشخص و مسیر كار آنها با من هماهنگ است. امیدوارم بعد از ارائه آلبوم دوم، بتوانم مجوز كنسرت هم بگیرم؛ آرزویی كه هر هنرمندی در این عرصه دارد تا بتواند مخاطبش را از نزدیك ببیند.
تتلو، یك دوست واقعی
امیر تتلو بدون شك یك دوست بامعرفت و واقعی است كه مبنای زندگیاش را بر همین رفاقت بنا كرده است و برای دوستانش هركاری میكند. هرگز وابسته به پول نبوده و كلا آدمی است كه اصول خاصی در زندگیاش دارد. اعتقادات و تفكرات خاصی دارد كه بهشدت روی آنها تاكید میكند و هرگز یك قدم از آنها عقب نمیرود و همین اصول است كه او را منحصربهفرد كرده است. سرعت او در كار بینظیر است و ظرف 20 دقیقه شعر مینویسد، شعری كه شما را تحتتاثیر قرار میدهد و واقعا در همكاران دیگر چنین قابلیتی ندیدهام. در 3سال اخیر من به جز امیرتتلو با هیچكس دیگر همكاری نداشتهام. سرعت و انرژی او در كار باعث میشود، ما هم سرعت و انرژی بگیریم و بعضا شده كه 24ساعت بیداریم تا كار را به پایان برسانیم و خوشبختانه همیشه خدا هم كمك كرده تا كارهای خوبی ارائه دهیم.
ماجرای لقب «دیوا»
در آن زمان كه ما شروع به كار كرده بودیم، رسم بود كه همه لقبی برای خودشان انتخاب میكردند و معمولا كسی با اسم و فامیل واقعیاش كار نمیكرد. دوستی داشتم كه با لقب «دیوا» D-VA بازیهای كامپیوتری انجام میداد و زمانی كه كارم را در عرصه موسیقی شروع كرده بودم، به من گفت كه باید یك لقب برای خودت انتخاب كنی و من هم چیزی در ذهن نداشتم و او این لقب را به من پیشنهاد داد. این موضوع برای 13-12 پیش است و خیلی اتفاقی بود و حالا بعد از مدتها كماكان این لقب با من است.
نادر كوهستانی، یكی از جوانان مستعد سالهای اخیر موسیقی كشور بوده كه در كار تنظیم و آهنگسازی بهشدت پیشرفت كرده است و شاید جالب باشد بدانید كه او دوره خاصی در موسیقی ندیده. او تحصیلاتی هم در این زمینه ندارد ولی با شور و علاقه شدیدی كه به این كار داشته، به صورت تجربی پیش رفته است و حالا به یك چهره شاخص تبدیل شده است.
شروع با ساز برادرم
من دقیقا از اسفند سال 81 نواختن گیتار را شروع كرد آنهم با ساز برادرم و شاید جالب باشد بدانید كه در زندگیام كلا هشت جلسه بیشتر كلاس نرفتم كه در خدمت آقای رضا شیجونی بودم و بعد از آن بنابردلایلی ادامه ندادم و سعی كردم به صورت تجربی و با گوش دادن به آهنگها، موسیقی را یاد بگیرم. در همان سالها به دلیل آشناییام با كامپیوتر با نرمافزارهای ابتدایی ماكت میزدم. بعد از آن به خدمت سربازی رفتم و سال 85 كه برگشتم، به خاطر دوستی با برخی از بچههای موسیقی به شكل جدی وارد این كار شدم.
من خواننده نبودم!
به نظرم خوانندگی فقط داشتن یك صدای خوب نیست بلكه فاكتورهای دیگری هم دارد مثل ایجاد ارتباط اجتماعی با مردم و دیگران؛ ظاهر و حتی تیپ كه من این موارد را در خودم نمیدیدم و از طرف دیگر هم بیشتر به بخش فنی موسیقی علاقه داشتم و به همین دلیل در آن سالها كار تنظیم و آهنگسازی را انتخاب كردم، نه خوانندگی!
نداشتن مرجع موسیقی
این موضوع كه در سالهای گذشته و حتی امروز برخی كارها بسیار بیكیفیت ساخته میشود، به این دلیل است كه ما در موسیقی، مرجع خاصی نداریم كه برای كار به آنجا مراجعه كنیم؛ اشتباهاتمان را متوجه شویم و سوالاتمان را بپرسیم. درواقع همه ما به صورت تجربی و از روی علاقه كار كردهایم و قطعا هركسی در ابتدای كارش اشتباهاتی دارد كه كیفیت كارش پایین می آید و به مرور زمان و با كسب تجربه این كیفیت هم بالا میرود.
فقط عشق و علاقه
من همیشه دوست داشتم موسیقی را به عنوان شغل نگاه كنم ولی واقعا تا به امروز از نظر درآمدی، برای من چندان خوب نبوده و در این سالها بارها شده كه با مشكل مالی مواجه شدهام. درواقع بیشتر حضور من در این عرصه به خاطر عشق و علاقه بوده وگرنه به عنوان فردی 30ساله هنوز با درآمد موسیقی، به پشتوانه خوبی از نظر مالی دست پیدا نكردهام!
آشنایی با امیر تتلو
من به واسطه دوستی با امیر دی وا با برخی دیگر از بچههای موسیقی آشنا شدم و سال 86 بود كه با امیر تتلو هنگام كار «غیرمستقیم» كه خیلی از بچههای دیگر هم در آن كار بودند، آشنا شدم و این نخستین همكاری ما با هم بود. از همان زمان دوستی ما شكل گرفت چرا كه یكسری از رفتارها و خصوصیات اخلاقی امیر مثل خودم بود و زندگیاش را برای این كار گذاشته بود.
رفاقت بالاتر از موسیقی
دوستی و رفاقت من و امیر تتلو خیلی بالاتر از همكاری در حد موسیقی است. ما اگر هر روز همدیگر را نبینیم، یكروز درمیان این اتفاق میافتد و یكجورهایی اصلا با هم زندگی میكنیم. به نظرم امیر تتلو خیلی آدم باجراتی است و در عین حال دلی صاف و ساده و مهربان دارد. اینها را نمیگویم چون با او دوست هستم؛ اینها را میگویم چون به چشم دیدهام.
از بینبردن حواشی
اطراف امیر همیشه حاشیه بوده ولی او خودش را از نظر روحی و روانی با شعرهایی كه میگوید و با نوشتن تخیله میكند. از نظرم او یك نابغه است. حرفهایش را در كارهایش میزند و میداند كه چه میخواهد و چطور باید رفتار كند.
اعتماد دوجانبه
در تمام سالهایی كه با امیر كار كردهام، به یك اعتماد و شناخت دوجانبه از یكدیگر دست پیدا كردهایم و به خوبی خصوصیات كاری هم را میدانیم. به هم مشاوره میدهیم و همفكری میكنیم ولی روند كاریمان معمولا اینطور بوده كه امیر روی شعر و ملودی تمركز میكند و معمولا من دخالتی در كارهایش ندارم و سپس من روی تنظیم و كیفیت قطعات كار میكنم و باتوجه به شناختی كه از امیر دارم، میدانم باید چطور كار كنم و او نیز به من اطمینان دارد. یكجورهایی ذهن همدیگر را میخوانیم.
یك دوست قدیمی
میخواهم در پایان از امید نیكبین تشكر كنم كه قدیمها زحمت میكس بعضی از كارهایم را داشته و تنها كسی بوده كه در موسیقی به من چیزهایی آموخته وگرنه در این عرصه معمولا كسی به دیگری چیزی یاد نمیدهد. امید نیكبین برای من حكم استاد را در شروع كارهایم داشته و همیشه به او احترام میگذارم.
امیر دیوا از خوانندگی تا تنظیم آثار تتلو
شروع موسیقی من
من درواقع از همان كودكی به موسیقی علاقه داشتم و از سن خیلی كم شروع به نواختن سازهای مختلف مخصوصا گیتار كردم و بعد از گذشت چند سال دیگر در كار نوازندگی حرفهای شدم. برای تدریس در چند آموزشگاه موسیقی مختلف مشغول به كار شدم تا اینكه در سال 83 نخستین آهنگم را ارائه كردم. دوست داشتم موسیقی را خیلی حرفهایتر دنبال كنم و به همین دلیل وارد دانشكده موسیقی شدم و سال 84 با ورود به كنسرواتری تهران، موسیقی برایم خیلی جدی شد و درنهایت در سال 87 تحصیلاتم به پایان رسید و همان سال بود كه استودیو شخصی خودم را افتتاح كردم و به صورت حرفهای به تنظیم، میكس و مسترینگ در آن استودیو پرداختم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
از تنظیم تا خوانندگی
در بیشتر سالهایی كه فعالیت موسیقایی داشتم، بیشتر به كار تنظیم، میكس و مستر مشغول بودم ولی در این بین كار خوانندگی را هم انجام دادم و حتی سال 89 یك ویدیو هم منتشر كردم كه جا دارد همینجا از بابك صفرنژاد عزیز، خانم سارا نایینی و برادرم حسام كه در ساخت این ویدیو خیلی كمك كردند، تشكر كنم. اما در آن سالها ما یك گروه بودیم كه تقریبا همه دوستان كار خوانندگی را انتخاب كرده بودند و من كار تنظیم و میكس را یكجور نیاز در آن زمان حس كرده و شروع به كار كردم. خوانندگی را كمتر انجام دادم و دلیل اصلیاش هم وسواس زیادی بود كه روی كارهایم داشتم. درواقع اگر قرار باشد كاری را خودم بسازم و بخوانم دیگر صددرصد آن كار از حس خودم شكل گرفته و برای همین است كه وسواس زیادی روی كارهای خودم دارم.
پیش به سوی مجاز
چندسال پیش بود كه استودیویی كه راهاندازی كرده بودم چون غیرمجاز بود، تعطیل شد و دوستان اعلام كردند اگر میخواهم فعالیت كنم، باید مجوز بگیرم؛ اتفاقا چون من علاقه به كار مجاز داشتم، این كار را انجام دادم و بعد از اخذ مجوزهای لازم حالا 3-2 سالی است كه همان استودیو را به صورت مجاز راه انداختهام و مشغول فعالیت هستم.
آلبومهایی برای انتشار
یك مجموعه از كارهایی كه در این سالها ساخته شده و من تنظیم و مسترینگ آنها را برعهده داشتم را به صورت بیكلام با نام «حركت اول» برای مجوز به ارشاد ارائه دادهام كه خوشخبتانه مجوز آهنگها صادر شده و حتی كارهای كتابخانه ملی آن هم انجام شده است. فقط برخی مشكلات حراستی مانده كه انشاءالله به زودی حل شده و كار منتشر خواهد شد. این آهنگها درواقع كارهایی است که قبلا یا امیر تتلو آنها را خوانده یا خودم خوانندگیشان را برعهده داشتهام و مردم كاملا با آنها آشنایی دارند. بعد از انتشار این آلبوم بیكلام، قصد دارم آلبومی دیگر ارائه كنم كه خودم در آن خواندهام و تقریبا در پایان مراحل ساخت است.
موسیقی در دوراهی
كسانیكه در عرصه موسیقی فعالیت دارند دو دسته هستند، افرادی كه شغل و زندگی خاص خودشان را دارند و موسیقی را در كنار آن دنبال میكنند و دسته دیگر افرادی كه مانند من، موسیقی تنها شغلشان است و درواقع بخش عمدهای از زندگیشان را تشكیل میدهد. حتی من تحصیلاتم هم در رشته موسیقی بوده، پس اگر قرار است در این عرصه كار كنم و به صورت حرفهای و گسترده كارم را ارائه بدهم، باید مجوز داشته باشم و به صورت مجار كار كنم تا هم به مخاطب خودم راحتتر كارهایم را ارائه بدهم و هم از نظر مالی تامین باشم تا بتوانم ذهن و فكرم را روی كار متمركز كنم.
محدودیتهای حرفهای
تا یك سنی فعالیتهای موسیقی برای من جنبه مشق داشت ولی حالا به صورت حرفهای كارهایم را ارائه میدهم و همانطور كه گفتم قطعا با مجوز و تحت شرایط قانونی این كار را میكنم. همین موضوع باعث شده تا محدودیتهایی در كارهایم ایجاد كنم، یعنی من آدمی نیستم كه بخواهم وطنم را ترك كنم پس قطعا با خوانندگان آن سوی آب كار نخواهم كرد و در داخل هم با خوانندگانی كار میكنم كه هدفشان مشخص و مسیر كار آنها با من هماهنگ است. امیدوارم بعد از ارائه آلبوم دوم، بتوانم مجوز كنسرت هم بگیرم؛ آرزویی كه هر هنرمندی در این عرصه دارد تا بتواند مخاطبش را از نزدیك ببیند.
تتلو، یك دوست واقعی
امیر تتلو بدون شك یك دوست بامعرفت و واقعی است كه مبنای زندگیاش را بر همین رفاقت بنا كرده است و برای دوستانش هركاری میكند. هرگز وابسته به پول نبوده و كلا آدمی است كه اصول خاصی در زندگیاش دارد. اعتقادات و تفكرات خاصی دارد كه بهشدت روی آنها تاكید میكند و هرگز یك قدم از آنها عقب نمیرود و همین اصول است كه او را منحصربهفرد كرده است. سرعت او در كار بینظیر است و ظرف 20 دقیقه شعر مینویسد، شعری كه شما را تحتتاثیر قرار میدهد و واقعا در همكاران دیگر چنین قابلیتی ندیدهام. در 3سال اخیر من به جز امیرتتلو با هیچكس دیگر همكاری نداشتهام. سرعت و انرژی او در كار باعث میشود، ما هم سرعت و انرژی بگیریم و بعضا شده كه 24ساعت بیداریم تا كار را به پایان برسانیم و خوشبختانه همیشه خدا هم كمك كرده تا كارهای خوبی ارائه دهیم.
ماجرای لقب «دیوا»
در آن زمان كه ما شروع به كار كرده بودیم، رسم بود كه همه لقبی برای خودشان انتخاب میكردند و معمولا كسی با اسم و فامیل واقعیاش كار نمیكرد. دوستی داشتم كه با لقب «دیوا» D-VA بازیهای كامپیوتری انجام میداد و زمانی كه كارم را در عرصه موسیقی شروع كرده بودم، به من گفت كه باید یك لقب برای خودت انتخاب كنی و من هم چیزی در ذهن نداشتم و او این لقب را به من پیشنهاد داد. این موضوع برای 13-12 پیش است و خیلی اتفاقی بود و حالا بعد از مدتها كماكان این لقب با من است.
نادر كوهستانی، یكی از جوانان مستعد سالهای اخیر موسیقی كشور بوده كه در كار تنظیم و آهنگسازی بهشدت پیشرفت كرده است و شاید جالب باشد بدانید كه او دوره خاصی در موسیقی ندیده. او تحصیلاتی هم در این زمینه ندارد ولی با شور و علاقه شدیدی كه به این كار داشته، به صورت تجربی پیش رفته است و حالا به یك چهره شاخص تبدیل شده است.
شروع با ساز برادرم
من دقیقا از اسفند سال 81 نواختن گیتار را شروع كرد آنهم با ساز برادرم و شاید جالب باشد بدانید كه در زندگیام كلا هشت جلسه بیشتر كلاس نرفتم كه در خدمت آقای رضا شیجونی بودم و بعد از آن بنابردلایلی ادامه ندادم و سعی كردم به صورت تجربی و با گوش دادن به آهنگها، موسیقی را یاد بگیرم. در همان سالها به دلیل آشناییام با كامپیوتر با نرمافزارهای ابتدایی ماكت میزدم. بعد از آن به خدمت سربازی رفتم و سال 85 كه برگشتم، به خاطر دوستی با برخی از بچههای موسیقی به شكل جدی وارد این كار شدم.
من خواننده نبودم!
به نظرم خوانندگی فقط داشتن یك صدای خوب نیست بلكه فاكتورهای دیگری هم دارد مثل ایجاد ارتباط اجتماعی با مردم و دیگران؛ ظاهر و حتی تیپ كه من این موارد را در خودم نمیدیدم و از طرف دیگر هم بیشتر به بخش فنی موسیقی علاقه داشتم و به همین دلیل در آن سالها كار تنظیم و آهنگسازی را انتخاب كردم، نه خوانندگی!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نداشتن مرجع موسیقی
این موضوع كه در سالهای گذشته و حتی امروز برخی كارها بسیار بیكیفیت ساخته میشود، به این دلیل است كه ما در موسیقی، مرجع خاصی نداریم كه برای كار به آنجا مراجعه كنیم؛ اشتباهاتمان را متوجه شویم و سوالاتمان را بپرسیم. درواقع همه ما به صورت تجربی و از روی علاقه كار كردهایم و قطعا هركسی در ابتدای كارش اشتباهاتی دارد كه كیفیت كارش پایین می آید و به مرور زمان و با كسب تجربه این كیفیت هم بالا میرود.
فقط عشق و علاقه
من همیشه دوست داشتم موسیقی را به عنوان شغل نگاه كنم ولی واقعا تا به امروز از نظر درآمدی، برای من چندان خوب نبوده و در این سالها بارها شده كه با مشكل مالی مواجه شدهام. درواقع بیشتر حضور من در این عرصه به خاطر عشق و علاقه بوده وگرنه به عنوان فردی 30ساله هنوز با درآمد موسیقی، به پشتوانه خوبی از نظر مالی دست پیدا نكردهام!
آشنایی با امیر تتلو
من به واسطه دوستی با امیر دی وا با برخی دیگر از بچههای موسیقی آشنا شدم و سال 86 بود كه با امیر تتلو هنگام كار «غیرمستقیم» كه خیلی از بچههای دیگر هم در آن كار بودند، آشنا شدم و این نخستین همكاری ما با هم بود. از همان زمان دوستی ما شكل گرفت چرا كه یكسری از رفتارها و خصوصیات اخلاقی امیر مثل خودم بود و زندگیاش را برای این كار گذاشته بود.
رفاقت بالاتر از موسیقی
دوستی و رفاقت من و امیر تتلو خیلی بالاتر از همكاری در حد موسیقی است. ما اگر هر روز همدیگر را نبینیم، یكروز درمیان این اتفاق میافتد و یكجورهایی اصلا با هم زندگی میكنیم. به نظرم امیر تتلو خیلی آدم باجراتی است و در عین حال دلی صاف و ساده و مهربان دارد. اینها را نمیگویم چون با او دوست هستم؛ اینها را میگویم چون به چشم دیدهام.
از بینبردن حواشی
اطراف امیر همیشه حاشیه بوده ولی او خودش را از نظر روحی و روانی با شعرهایی كه میگوید و با نوشتن تخیله میكند. از نظرم او یك نابغه است. حرفهایش را در كارهایش میزند و میداند كه چه میخواهد و چطور باید رفتار كند.
اعتماد دوجانبه
در تمام سالهایی كه با امیر كار كردهام، به یك اعتماد و شناخت دوجانبه از یكدیگر دست پیدا كردهایم و به خوبی خصوصیات كاری هم را میدانیم. به هم مشاوره میدهیم و همفكری میكنیم ولی روند كاریمان معمولا اینطور بوده كه امیر روی شعر و ملودی تمركز میكند و معمولا من دخالتی در كارهایش ندارم و سپس من روی تنظیم و كیفیت قطعات كار میكنم و باتوجه به شناختی كه از امیر دارم، میدانم باید چطور كار كنم و او نیز به من اطمینان دارد. یكجورهایی ذهن همدیگر را میخوانیم.
یك دوست قدیمی
میخواهم در پایان از امید نیكبین تشكر كنم كه قدیمها زحمت میكس بعضی از كارهایم را داشته و تنها كسی بوده كه در موسیقی به من چیزهایی آموخته وگرنه در این عرصه معمولا كسی به دیگری چیزی یاد نمیدهد. امید نیكبین برای من حكم استاد را در شروع كارهایم داشته و همیشه به او احترام میگذارم.