16-08-2015، 16:51
آیدن ؟
این دیگر کیست ؟
سواله دیگه شاید برای شما غیر گیمر ها باشه
راستش نمیدونم شاید برای یک فرد اصلا کاراکتر جالبی نباشه ولی من همین که زیتدگی این شخصیت رو خوندم شیفتش شدم
کسی که ارادش رو از دست نداد با تلاش خودش و کمک دوستاش تونست بعد دوسال دشمنش رو پیدا کنه !
حال زندگی نامه این فرد چیست ؟ آیدن پیرس ( Aiden Pearce ) اصالت ایرلندی دارد و در 2 می 1974 در ایرلند متولد شده است ولی با این حال او به همراه خواهرش نیکل پیرس و مادرش برای فرار از دست پدرشان به شیکاگو مهاجرت کرده اند . آیدن پیرس علاقه بسیار زیادی به Hک و سیستم و تکنولوژی داشت و همین علاقه باعث شده بود تا در جوانی در ضمینه Hک پیشرفت بسیاری بکند و از هکران بسیار خطرناک در شیکاگو شود راستش دلیل اصلی خشن بودن شخصیت آیدن همین شهر شیکاگو است چون این شهر آلوده به فساد است .
اما چرا آیدن مبارزه با ارگان های دولتی را آغاز کرد ؟
در ابتدا هیچ سیستم امنیتی قوی وجود نداشت و همین باعث شده بود که این شهر مورد Hک قرار بگیرد سوء استفاده های زیادی از دیگران شود به همین دلیل شرکت ctos روی کار امد که این شرکت هم بعد از گذشت چند سال از امنیت خارج شد و در دست هکران این شهر قرار گرفت و به همین دلیل ایدن سعی میکرد تا با این سیستم مبارزه کند اما چرا خوهر زاده وی مرد ؟
آیدن در هتل فردی ثروت مند به نام درموت "لاکی" کویین هستد و سعی میکند به کمک دوستش دمیان برنکس به حساب بانکی هتل دسترسی پیدا کند اما سیستم پیشرفته هتل این اجازه را به وی نمیدهد و عملیات ناموفق باقی میماند اما لاکی کویین تصور میکند تا هکر به این دلیل به این سیستم وارد شده است تا فیلمی که شهردار شهر فردی به نام رز واشنگتن را به قتل میرساند دسترسی پیدا کند به همین دلیل سعی میکند تا آن هکر را ساکت کند به همین دلیل هنگامی که آیدن به همراه خواهر و خواهرزاده هایش به مسافرت میروند فردی را مسئول کشتن وی میکند و در این هنگان همان فرد ( موریس وگا ) با شلیک به لاستیک ماشین باعث واژگون شدن ماشین و باعث کشته شدن خواهر زاده وی میشود به همین دلیل اعتماد خواهر زاده وی به آیدن از بین میرود و آیدن هم اعتمادش را به دوست خود دمیان برنکس از دست میدهد دمیان که خود نیز در دید دشمنان بود و یه پای او در پلاتین بود سعی کرد تا با آیدن دوباره یک تیم بسازد اما ایدن اعتمادی دیگر نسبت به اون داشت و سعی میکرد به تنهایی با این ارگان مبارزه کند .
تمام داستان از جایی شروع میشود که در سال 2013 آیدن به کمک دوست خود جوردی چین در یک ورزشکاه بیسبال فردی که به لاستیک ماشین تیر زد و باعث مرگ لنا شده است ( موریس وگا ) را پیدا میکند و سعی میکند از او حرف بکشد اما تلاش آیدن بی ثمر میماند و هیچ حرفی نمیتواند از اون بیرون بکشد در نهایت سعی میکند اورا بکشد ولی تفنگش خالی از تیر است موریس سعی میکند از این فرصت استفاده کند و میخواد آیدن را بکشد اما شما با باتوم ، وی را بیهوش میکند . در سالن جوردی را میبیند که به او میگوید پلیس هارا خبر کرده ام و به آنها گفته ام که چند قتل اتفاق افتاده است سپس به کمک جوردی میتواند از ورزشگاه خارج شود و داستان از آنجا آغاز میشود ...
jordi chin
پس از فرار از استادیوم شما به جشن تولد خواهر زاده خود جکسون میرود جکسون بعد از مرگ خواهر خود کمتر با کسی صحبت میکند که ناگهان مکالمه یک فرد با خواهر خود را میبیند پس از گذشت مدتی گوشی را Hک کرده و سعی میکند به مکالمه آنها گوش دهید و متوجه میشود که جان خواهرش در خطر است سپس رد این صدا را میگیرد و به تعقیب آن فرد میپردازد و در نهایت او را میکشد پیش از اینها فردی که ابتدا خود را bad boy 17 مینامد که خود از بانیان گروه dedsoc است اطلاعاتی درباره این گروه میدهد و توضیحاتی درباره مرگ خواهرزاده آیدن را در اختیار وی قرار میدهد سپس از او ملاقات حضوری را درخواست میکند و آیدن برای ملاقات به مکان موردنظر میرود و با زنی به نام کلارا لیل آشنا میشود این همان فردی بود که خود را bad boy 17 مینامید و سعی میکند تا به وی برای پیدا کردن قاتل خواهرزاده اش کمک کند .
آیدن پس از حستوجوی بیشتر چند باند دیگر را در شهر میبیند که شیوه های مختلفی کار میکنند از حمله باند قاچاق انسان و ... که منشا تمام این باند ها همان صاحب هتل لاکی کویین است. در ادامه راهش کلارا هکر دیگری به نام تی-بون را به آیدن معرفی میکند و آیدن به کمک جوردی ، کلارا و تی-بون میتواند تمام باند های شهر را از بین ببرد و به هدف اصلی خود برسد .
clara lille
T_bone
اما دشمن اصلی آیدن تنها لاکی کویین نبود بلکه دمیان هم پس از اینکه آیدن درخواست وی را رد کرد با گروگان گرفتن خواهرش ایدن را تهدید میکند هرچند که آیدن توانست خواهر خودرا نجات دهد اما دمیان دیگر برای آیدن یک دوست نبود بلکه دشمن او نیز بود که هرکاری میکرد تا آیدن بیمیرد پس از اینکه ایدن خواهرش را نجات داد او و پسرش را از شهر خارج کرد تا دیگر آسیبی به آنها نرسد ولی دشمنی دمیان ، آیدن را وارد فاز جدیدی میکند و یک مشکل دیگر برای وی به وجود می آورد زیرا کلارا در جریان هتل مرلات ( همان هتلی که ایدن سعی داشت تا حساب بانکی اش را Hک کند ) هویت او و آیدن را ردیابی و به کویین داده است.پس اطلاعات اورا به کلوب جنوبی میدهد زیرا کلارا از کلوب خارج شده بود و اطلاعات زیادی از این کلوب داشت سپس هنگامی که کلارا به قبرستان برای دیدن قبر دختر آیدن رفته بود مردان مسلح کلوب جنوبی به دستور لاکی کویین به کلارا حمله حمله کردند آیدن از این موضوع با خبر شد و خود را سریع به قبرستان رساند اما تلاش وی کافی نبود و آن مردان کلارا را در جلوی چشمان آیدن به قتل رساندند درست زمانی کلارا به قتل رسید که آیدن متوجه شد کلارا باعث قتل خواهرزاده اش نبود در نهایت آیدن با Hک دوربین ها و شبکه به درموت کویین رسید و کویین راز فیلم شهردار را برای وی برملا کرد و به وی گفت که من فکر کردم که تو برای گرفتن این فیلم به هتل من آمدی این فیلم باعث میشد تا بتوانم بر روی شهردار فشار بیاورم و او نیز دستورات مرا اجرا میکرد و در نهایت آیدن و Hک گوشی کویین که در جیبش قرار داشت امواج مغناطیسی بسیار زیادی ایجاد شد و کویین بر اثر سکته قلبی مرد .
luchy quinn
پس از مرگ کویین دمیان کنترل کامل بر روی تمام اجزای شهر داشت چراع های راهنمایی ، زیر گذر ها و ... و دمیان سعی میکرد تا مانع رسیدن به وی شود و آیدن تنها راه چاره اش از کار انداختن ctos بود و در نهایت با دشواری های فراوات توانست هر سه سرور ctos را از کار بیندازد و کل شهر در تاریکی فرو میرود و تنها یک ساختمان شهر از نور برخوردار بود و آیدن حدس زد که دمیان در آنجا قرار دارد این ساختمان یک فانوس دریایی بر روی یک جزیره کوچک قرار داشت سپس آیدن با قایق خودش را به دمیان برنکس رساند در همان زمان جوردی چین خودش را به آنها می رساند آیدن را تهدید به مرگ میکند و به وی میگوید تا اسلحه اش را بیندازد آیدن این کار را انجام میدهد و در آخر با گوشی خود چراغ را Hک کرده و آنرا منفجر میکند و بازی را به سود خودش میبرد در آن زمان جوردی به سمت پایین فنس ها پرت میشود و دمیان سعی میکند از این فرصت جدید استفاده کند و آیدن را بکشد ولی آیدن اورا مورد هدف گلوله قرار داد و وی را به پایین فنس ها پرت میکند و هنگامی به پایین نگاه میکند متوجه میشود که جوردی فرار کرده است .
damian brenks
iraq ( از جمله باند های خطرناک در شیکاگو )
این بود تمام داستان زندگی Aiden Pearce و بازی watch dogs خب امیدوارم مورد پسند شما کاربران قرار گرفته باشد
منبع : flashkhor.com