12-07-2015، 17:34
امروز با وجود ماشینی شدن زندگی، هنوز بافت سنتی زندگی خانوادگی در اغلب جوامع روستایی و عشایری، فرق چندانی با گذشته نکرده و به موازات آنکه بسیاری از مظاهر زندگی مدرن، حتی به سیاه چادرهای عشایری راه یافته و گبه و گلیم زینتبخش خانههای مدرن شهری شده، هنوز روستاییان و عشایر، قسمت اعظم مایحتاج خانواده خود و دیگر خانوادههای محل اقامتشان را با استفاده از مواد و مصالحی که طبیعت در اختیارشان گذاشته، به کمک ابزاری ساده و با بهرهگیری از فرهنگ و فولکلور منطقه تولید میکنند.
در میان انواع متعدد صنایعدستی کشور، که شهرنشینان کم و بیش اغلب آنها را میشناسند، یک محصول نیز هست که با وجود قدمت تولید و کاربردهای متعددش، هنوز چنانکه باید و شاید شناسانده نشده است.
در حالیکه آشنایی با آن، ضمن برطرف ساختن برخی از نیازهای مصرفی ساکنان مناطق شهری، میتواند عامل ایجاد اشتغال و در آمد برای زنان و دختران خانهدار محسوب شود و با افزودن به میزان درآمد خانوادههای روستایی و عشایری، از مهاجرتهای دائمی پیشگیری کند.
این محصول که در نقاط مختلف کشور با عناوین چیق، چیغ یا چیخ از آن یاد میشود و شهرنشینها بیشتر از آن با عنوان «پاراوان» یاد میکنند، محصولی ساده و بدوی است، که با مواد اولیهای بسیار ارزان قیمت ساخته میشود، منتها صبر و هنر زنان و آرایههای اصیلی که بر آن نقش میبندد، ارزش افزوده بسیار زیادی به آن میبخشد.
چیغ که عبارت از بافت حصیری به پهنای تقریبی ۱۵۰ سانتیمتر است و روی آن نقشهای متفاوتی به وسیله نخهای رنگارنگ پشمی ایجاد میشود یکی از تولیدات مناطق عشایر نشین کشورمان استکه برای حفاظت اطراف سیاه چادرها از آن استفاده میشود.
چیغ از نی که به صورت خود رو در محل زندگی عشایر میروید و موی بز بافته میشود و از ورود گرما، سرما، باد، باران و خاک به درون چادر پیشگیری میکند.
از آنجا که نیها توخالی هستند عایق حرارتی محسوب میشوند. هنگام باران نیز به دلیل بالا رفتن رطوبت هوا نیها منبسط میشوند و به هم میچسبند، به این ترتیب در برابر ورود آب به داخل مقاومت میکنند.
در چیغبافی برای تزئین چیغ از پشم و کامواهای رنگی استفاده میکنند. نقشهای به کار رفته روی چیغ هندسی و ذهنی است.
هنوز پس از سالها که از زندگى شهرى مىگذرد چیغ در میان کوچ نشینان جایگاه ویژهاى دارد و به عنوان یکى از هنرها و صنایعدستى اغلب زنان کوچ نشین محسوب مىشود.
در میان انواع متعدد صنایعدستی کشور، که شهرنشینان کم و بیش اغلب آنها را میشناسند، یک محصول نیز هست که با وجود قدمت تولید و کاربردهای متعددش، هنوز چنانکه باید و شاید شناسانده نشده است.
در حالیکه آشنایی با آن، ضمن برطرف ساختن برخی از نیازهای مصرفی ساکنان مناطق شهری، میتواند عامل ایجاد اشتغال و در آمد برای زنان و دختران خانهدار محسوب شود و با افزودن به میزان درآمد خانوادههای روستایی و عشایری، از مهاجرتهای دائمی پیشگیری کند.
این محصول که در نقاط مختلف کشور با عناوین چیق، چیغ یا چیخ از آن یاد میشود و شهرنشینها بیشتر از آن با عنوان «پاراوان» یاد میکنند، محصولی ساده و بدوی است، که با مواد اولیهای بسیار ارزان قیمت ساخته میشود، منتها صبر و هنر زنان و آرایههای اصیلی که بر آن نقش میبندد، ارزش افزوده بسیار زیادی به آن میبخشد.
چیغ که عبارت از بافت حصیری به پهنای تقریبی ۱۵۰ سانتیمتر است و روی آن نقشهای متفاوتی به وسیله نخهای رنگارنگ پشمی ایجاد میشود یکی از تولیدات مناطق عشایر نشین کشورمان استکه برای حفاظت اطراف سیاه چادرها از آن استفاده میشود.
چیغ از نی که به صورت خود رو در محل زندگی عشایر میروید و موی بز بافته میشود و از ورود گرما، سرما، باد، باران و خاک به درون چادر پیشگیری میکند.
از آنجا که نیها توخالی هستند عایق حرارتی محسوب میشوند. هنگام باران نیز به دلیل بالا رفتن رطوبت هوا نیها منبسط میشوند و به هم میچسبند، به این ترتیب در برابر ورود آب به داخل مقاومت میکنند.
در چیغبافی برای تزئین چیغ از پشم و کامواهای رنگی استفاده میکنند. نقشهای به کار رفته روی چیغ هندسی و ذهنی است.
هنوز پس از سالها که از زندگى شهرى مىگذرد چیغ در میان کوچ نشینان جایگاه ویژهاى دارد و به عنوان یکى از هنرها و صنایعدستى اغلب زنان کوچ نشین محسوب مىشود.
تاریخچه چیغبافی
چیغ مثل اغلب دیگر رشتههای صنایعدستی در طول سدهها و سالهای متمادی شکل گرفته و به تکامل رسیده و با صراحت نمیتوان تاریخی دقیق برای ابداع و پیدایی آن تعیین کرد، اما چون از نظر ساختار در گروه حصیربافی قرار میگیرد، میتوان تصور کرد شعبهای از هنر حصیربافی است که برحسب ضرورتهای مناطق تولید و به پشتوانه ذوق تولیدکنندگان، به تدریج از حصیربافی فاصله گرفته است.
بافت چیغ، که هماکنون بیشتر عشایر منطقه غرب کشور و خصوصا کرمانشاه به آن اشتغال دارند، هنری خانگی و صرفا زنانه است که زنان خانهدار، به طور فصلی و در ساعات فراغت از سایر امور خانهداری به آن میپردازند.
چیغ مثل اغلب دیگر رشتههای صنایعدستی در طول سدهها و سالهای متمادی شکل گرفته و به تکامل رسیده و با صراحت نمیتوان تاریخی دقیق برای ابداع و پیدایی آن تعیین کرد، اما چون از نظر ساختار در گروه حصیربافی قرار میگیرد، میتوان تصور کرد شعبهای از هنر حصیربافی است که برحسب ضرورتهای مناطق تولید و به پشتوانه ذوق تولیدکنندگان، به تدریج از حصیربافی فاصله گرفته است.
بافت چیغ، که هماکنون بیشتر عشایر منطقه غرب کشور و خصوصا کرمانشاه به آن اشتغال دارند، هنری خانگی و صرفا زنانه است که زنان خانهدار، به طور فصلی و در ساعات فراغت از سایر امور خانهداری به آن میپردازند.
طرز تهیه چیغ
مهمترین ماده اولیه چیغبافی، نوعی نی مردابی است که حالتی تو خالی دارد و پس از تهیه از اطراف رودخانهها یا مردابها، آن را با ابزار دستسازی شبیه کارد، میترکانند و از طول به چهار قسمت تقسیم میکنند. به طوریکه پهنای هر قسمت نزدیک به یک سانتیمتر میشود. بعد از نخ پشمی ریسیده و رنگرزی شدهای که گاه نیز آمیخته با موی بز است، برای بافت بهره میگیرند.
بافندگان، که معمولاً کار ریسندگی را نیز خودشان انجام میدهند، پشم حاصل از دامهایشان را با ابزار دستی سادهای ریسیده و با استفاده از مواد رنگداری که از طبیعت منطقه به دست میآید، رنگرزی میکنند و سپس، در مرحله تولید، طرح مورد نظر برای تهیه محصول را یا بخاطر داشته و به طور ذهنی آن را به قسمتهای متفاوت تقسیم کرده و هر نی را بر طبق آن میبافند و یا اینکه طرح را روی کاغذ ترسیم کرده و هر نی را روی نقشه نخ پیچی میکنند که در مورد زنان چادر نشین حالت اول بیشتر صادق است.
این طرحها که به تمامی اصیل و سنتی است گوناگون و زیبا بوده و نقشهایی نظیر شیر، آهو، گوزن و ... را شامل میشود.
سپس نخهای پشمی و رنگین را بر روی قسمتهایی از هر نی که به طور معمول ۵/۱ سانتیمتر عرض دارد، میپیچند و پس از انجام این مرحله، کاری را که بیشباهت به بافت حصیر پنجره نیست، شروع میکنند و حدود ۳۲ عدد نی را به هم میبافند و حصیر کوچکی به وجود میآورند که «دسته» نامیده میشود و سپس، شش دسته را دوباره به هم میبافند و در نهایت محصولی میسازند که سه متر طول و ۵/۱ متر عرض دارد و در آن، نخهای رنگینی که روی نیها پیچیده شده، طوری کنار هم قرار میگیرد، که نقشی بدوی، اما در عین حال چشمنواز و زیبا را به نمایش میگذارد.
امروزه با استفاده از این نوع کار دستی اشیای متنوعی از جمله پاراوان، پرده یا پوشش دیوار و صفحههای اسپند (جهت دوری از چشم بد، به اعتقاد عامه) تولید میشود همچنین سبدهای حصیری دهانه گشاد نیز از جمله تولیدات این نوع هنر دستی است.
چیغ دو نوع مصرف دارد یکی نو ساده و یک رنگ است مخصوص حفاظت برههای کوچک در فصول سرد سال که در قسمت گوشه یا پشت چادر برپا داشته و کف آن را با خس خاشاک میپوشانند تا برهها و بزغالهها بیمار نشوند.
نوع دوم آلاچیق است که دورتادور چادرسیاه میکشند و مانع ورود سرما و گرد و خاک بداخل چادر است.
ویژگیهای چیغ
طرحها، رنگها و زیباییهای چیغ، به نوعی نشاندهنده سلیقه زن کوچنشین در نمایش روحیات و خواستههایش محسوب میشود و با گشت و گذاری در میان سیاه چادرهای عشایر یک منطقه، با دقت در نقش و رنگ چیغهای اطراف هر چادر، به خوبی میتوان احساس بانوی آن چادر را درک کرد.
چیغ در اطراف چادرهای عشایری، به صورت یک حصار نصب میشود و بزرگترین خاصیتش این است که جلوی تابش مستقیم آفتاب به چادر را میگیرد و اجازه نمیدهد گرمای آفتاب به داخل چادر نفوذ کند.
در ساعاتی از روز و همچنین شبها، وقتی لبههای چادر را بالا میزنند تا هوای خنک به داخل بیاید، چیغ ضمن آنکه مانع دیده شدن درون چادر از بیرون میشود، هوای خنک را از لابهلای خود عبور میدهد و در ضمن جلوی ورود گرد و غبار ناشیاز باد و عبور حیوانات را میگیرد.
ابزار و وسایل مورد استفاده در چیغبافیاز چند وسیله ساده و ابتدایینظیر داس، انواع کارد، سوهان، درفش، قیچی، سوزن و... تجاوز نمیکند و آنچه بیشتر به محصولات تولیدی زنان ارزش و اهمیت میبخشد، مهارتو ذوقبافندگان است.
با اینهمه، یکی از مهمترین ویژگیهای رشتههایی مانند چیغبافی حفظ و تقویت روحیه تعاون و همکاری بین زنان ایلیاتی است. به این نحو که چون پرداختن به چنین صنعتی، همکاری چند نفر را در آن واحد میطلبد، به طور معمول، وقتی زن یا دختری قصد بافت چیغ را داشته باشد، عده دیگری از زنان و دختران خانوار یا طایفه به کمکش میروند و در ترکاندن نیها، نخپیچی نیها و بافت به او کمک میکنند و در نتیجه، محصولی که بافت آن ممکن است پنج تا شش روز طول بکشد، در یک روز به پایان میرسد.