01-07-2015، 9:56
معمولا رفتارهای منفی گرایانه و لجبازی بهشکل یکدندگی مستمر، مقاومت در برابر دستورالعملها و تمایل نداشتن به صلح و سلطهپذیری یا جر و بحث با بزرگسالان و همسالان ظاهر میشود.
این اختلال بین دو تا 16 درصد کودکان دیده میشود و تا قبل از بلوغ در پسران شایعتر است و از قبل از هشت سالگی و معمولا تا اوایل نوجوانی دیده میشود. برای تشخیص لازم است چهار یا بیش از چهار مورد از نشانههای زیر حداقل به مدت شش ماه دوام داشته باشد:
براحتی از کوره در میرود، با بزرگسالان مشاجره میکند، به طور فعال از انجام خواستهها سرپیچی میکند، قواعد و مقرراتی را که بزرگسالان اعلام میکنند، نادیده میگیرد، از روی عمد موجب ناراحتی دیگران میشود، دیگران را به خاطر اشتباهات یا بدرفتاری خودش سرزنش میکند، حساس و زودرنج است، خشمگین و اوقات تلخ است، کینهتوز و انتقامجو است .
عوامل مختلفی از قبیل فضای خانواده؛ تعارضات و مشاجراتی که بین پدر و مادر وجود دارد؛ نوع ارتباط والد ـ فرزند؛ عدم برخورداری از نظم و برنامههای تفریحی و قوانین سختگیرانه والدین از جمله عوامل موثر در بروز این اختلال است.
برای مقابله با نافرمانی چکار میتوان کرد؟
درکشان کنید. وقتی از کودک خود میخواهید برای ناهار بیاید و او فریاد میزند که «الان نه!» و اگر دوباره خواستید که به هر حال بیاید و عصبانی شد، خود را جای او بگذارید. اگر در حال اسکیت بازی کردن با دوستاناش است، بگویید که میدانید ترکِ بازی کار سختیست ولی غذا آماده شده است.
این کار برای این است که به او نشان دهید، علیرغم اینکه جزئی از مشکل بودهاید، ولی در واقع طرف او هستید. سعی کنید عصبانی نشوید (حتی اگر همسایهها سرگرم تماشای این نمایش بین شما و کودک دبستانیتان باشند). مهربان و درعین حال درخصوص ضرورت آمدنش مصر باشید.
حد و حدودی مشخص کنید. کودکان دبستانی نیازمند – و حتی خواهان- محدودیت هستند، پس این محدودیتها را وضع کنید و مطمئن شوید که فرزندتان از آنها اطلاع دارد. حد و حدود را گوشزد کنید، «اجازه نداری بدون اجازه از تلفن استفاده کنی»، یا «یه بار که بهت گفتم باید بیای».
اگر فرزندتان (مثل هر بچه دیگری) در اطاعت از این حدود مشکل دارد، روی راهحلها کار کنید. در مورد وضعیت پیشآمده صحبت کنید و سعی کنید که به عمق مسئلهی نافرمانی فرزندتان راه یابید.
شاید به این دلیل از انجام دادن تکالیف خانه خودداری میکند که در ریاضیات مشکل دارد. در این شرایط، یک بازی رایانهای ریاضی یا چند جلسهی تقویتی با برادر یا خواهر بزرگتر موثر خواهد بود. یا به این خاطر از پذیرش درخواست شما مبنی بر رفتن برای ناهار یا چیز دیگر سر باز میزند که به اندازه کافی وقت بیرون رفتن ندارد. اگر بداند که شما نیز به همراه او در پی یافتن راهی برای حل مشکل هستید، میزان نافرمانی خود را کاهش خواهد داد.تنبیه ممکن است کودک را به خوب رفتار کردن وادارد، ولی تنها از روی ترس است. بهتر است که او کار خوب را با میل خودش انجام دهد چون اینکار روز را برای او خوشایندتر می کند و احساس خوبی در او ایجاد میکند
اخلاق و رفتار خوب را تقویت کنید. با این که تنبیه زبانی به هنگام نافرمانی فزرندتان وسوسهکننده است، توصیه میکنیم که زبان خود را نگه دارید. به گفتهی جین نلسون، نویسندهی سری کتابهای «انضباط مثبت»، "وقتی رفتار بدی از کودک سر میزند، بلافاصله خود احساس بدی خواهد داشت. این فکر از کجا آمده است که برای بهبود رفتار کودکان، باید ابتدا کاری کنیم که احساس بدتری نسبت به خود داشته باشند ؟» در واقع این کار تنها به رفتاری منفیتر خواهد انجامید.
در عوض، سعی کنید وقتی فرزندتان کار خوبی انجام میدهد، او را تشویق کنید. به یاد داشته باشید، تادیب کودک دبستانیتان به معنای کنترل وی نیست – به جای آن به او بیاموزید که خود را کنترل کند.
تنبیه ممکن است او را به خوب رفتار کردن وادارد، ولی تنها از روی ترس است. بهتر است که او کار خوب را با میل خودش انجام دهد چون اینکار روز را برای او خوشایندتر می کند و احساس خوبی در او ایجاد میکند.
معذلک به کودک خود بفهمانید که وقتی قانونی را زیرپا میگذارد، پیامدهایی خواهد داشت. به جای تنبیه، منطقی و روراست باشید: «اگه تو خونه با توپ فوتبال بازی کنی، مجبورم بذارمش تو گاراژ و دیگه بهت ندمش».
از بهانهها استفادهی مثبت کنید. وقتی کودک دبستانی شما به خاطر اینکه چیزی یا کاری مطابق میلاش نبوده، در آستانهی عصبانی شدن قرار میگیرد، به او کمک کنید تا خونسردی خود را بازیابد. به جای دستور تنبیهی («برو تو اتاقت»)، وی را تشویق کنید که در گوشهی مورد علاقهاش در اتاقخواب خود یا کاناپهای راحت در نشیمن تنها بنشیند تا آرام گیرد.
شاید کودک شما حتی بخواهد «جایی برای تمدد اعصاب" برای خود پیدا کند - با یک بالش بزرگ، رواندازی نرم، و چند کتاب محبوب خودش. اگر از درخواس
ت شما سر باز زد، پیشنهاد دهید که با هم کتابی بخوانید یا به پیادهروی بروید.
اگر باز مخالفت کرد، خودتان تنها بروید – فقط برای آرام شدن. این کار شما نه تنها مثالی خوب برای او خواهد بود، بلکه برای خودتان نیز فرصت استراحتی ارزشمند پدید خواهد آورد. آنگاه که هر دوی شما احساس آرامش کردید، زمان صحبت کردن در مورد رفتار مناسب فرا رسیده است.
به کودک دبستانی خود قدرت و اختیار بدهید. سعی کنید برای فرزند خود فرصتی برای بروز دادن استقلال شکوفاشدهاش فراهم آورید. بگذارید خود لباسهایش را انتخاب کند (البته تا جایی که تمیز و فاقد لک یا سوراخ باشند). به عقیدهی نلسون «این نوع مشارکت به این معنا نیست که کودک دبستانی شما همهکاره است. بلکه تنها نشان میدهد که به وی و نیازهایش اهمیت میدهید.»
راه دیگری برای اینکه به کودکتان کمک کنید بیشتر احساس اختیار کند این است به جای اینکه بگویید چهکار نمیتواند بکند، بگویید چه کاری میتواند بکند.
این اختلال بین دو تا 16 درصد کودکان دیده میشود و تا قبل از بلوغ در پسران شایعتر است و از قبل از هشت سالگی و معمولا تا اوایل نوجوانی دیده میشود. برای تشخیص لازم است چهار یا بیش از چهار مورد از نشانههای زیر حداقل به مدت شش ماه دوام داشته باشد:
براحتی از کوره در میرود، با بزرگسالان مشاجره میکند، به طور فعال از انجام خواستهها سرپیچی میکند، قواعد و مقرراتی را که بزرگسالان اعلام میکنند، نادیده میگیرد، از روی عمد موجب ناراحتی دیگران میشود، دیگران را به خاطر اشتباهات یا بدرفتاری خودش سرزنش میکند، حساس و زودرنج است، خشمگین و اوقات تلخ است، کینهتوز و انتقامجو است .
عوامل مختلفی از قبیل فضای خانواده؛ تعارضات و مشاجراتی که بین پدر و مادر وجود دارد؛ نوع ارتباط والد ـ فرزند؛ عدم برخورداری از نظم و برنامههای تفریحی و قوانین سختگیرانه والدین از جمله عوامل موثر در بروز این اختلال است.
برای مقابله با نافرمانی چکار میتوان کرد؟
درکشان کنید. وقتی از کودک خود میخواهید برای ناهار بیاید و او فریاد میزند که «الان نه!» و اگر دوباره خواستید که به هر حال بیاید و عصبانی شد، خود را جای او بگذارید. اگر در حال اسکیت بازی کردن با دوستاناش است، بگویید که میدانید ترکِ بازی کار سختیست ولی غذا آماده شده است.
این کار برای این است که به او نشان دهید، علیرغم اینکه جزئی از مشکل بودهاید، ولی در واقع طرف او هستید. سعی کنید عصبانی نشوید (حتی اگر همسایهها سرگرم تماشای این نمایش بین شما و کودک دبستانیتان باشند). مهربان و درعین حال درخصوص ضرورت آمدنش مصر باشید.
حد و حدودی مشخص کنید. کودکان دبستانی نیازمند – و حتی خواهان- محدودیت هستند، پس این محدودیتها را وضع کنید و مطمئن شوید که فرزندتان از آنها اطلاع دارد. حد و حدود را گوشزد کنید، «اجازه نداری بدون اجازه از تلفن استفاده کنی»، یا «یه بار که بهت گفتم باید بیای».
اگر فرزندتان (مثل هر بچه دیگری) در اطاعت از این حدود مشکل دارد، روی راهحلها کار کنید. در مورد وضعیت پیشآمده صحبت کنید و سعی کنید که به عمق مسئلهی نافرمانی فرزندتان راه یابید.
شاید به این دلیل از انجام دادن تکالیف خانه خودداری میکند که در ریاضیات مشکل دارد. در این شرایط، یک بازی رایانهای ریاضی یا چند جلسهی تقویتی با برادر یا خواهر بزرگتر موثر خواهد بود. یا به این خاطر از پذیرش درخواست شما مبنی بر رفتن برای ناهار یا چیز دیگر سر باز میزند که به اندازه کافی وقت بیرون رفتن ندارد. اگر بداند که شما نیز به همراه او در پی یافتن راهی برای حل مشکل هستید، میزان نافرمانی خود را کاهش خواهد داد.تنبیه ممکن است کودک را به خوب رفتار کردن وادارد، ولی تنها از روی ترس است. بهتر است که او کار خوب را با میل خودش انجام دهد چون اینکار روز را برای او خوشایندتر می کند و احساس خوبی در او ایجاد میکند
اخلاق و رفتار خوب را تقویت کنید. با این که تنبیه زبانی به هنگام نافرمانی فزرندتان وسوسهکننده است، توصیه میکنیم که زبان خود را نگه دارید. به گفتهی جین نلسون، نویسندهی سری کتابهای «انضباط مثبت»، "وقتی رفتار بدی از کودک سر میزند، بلافاصله خود احساس بدی خواهد داشت. این فکر از کجا آمده است که برای بهبود رفتار کودکان، باید ابتدا کاری کنیم که احساس بدتری نسبت به خود داشته باشند ؟» در واقع این کار تنها به رفتاری منفیتر خواهد انجامید.
در عوض، سعی کنید وقتی فرزندتان کار خوبی انجام میدهد، او را تشویق کنید. به یاد داشته باشید، تادیب کودک دبستانیتان به معنای کنترل وی نیست – به جای آن به او بیاموزید که خود را کنترل کند.
تنبیه ممکن است او را به خوب رفتار کردن وادارد، ولی تنها از روی ترس است. بهتر است که او کار خوب را با میل خودش انجام دهد چون اینکار روز را برای او خوشایندتر می کند و احساس خوبی در او ایجاد میکند.
معذلک به کودک خود بفهمانید که وقتی قانونی را زیرپا میگذارد، پیامدهایی خواهد داشت. به جای تنبیه، منطقی و روراست باشید: «اگه تو خونه با توپ فوتبال بازی کنی، مجبورم بذارمش تو گاراژ و دیگه بهت ندمش».
از بهانهها استفادهی مثبت کنید. وقتی کودک دبستانی شما به خاطر اینکه چیزی یا کاری مطابق میلاش نبوده، در آستانهی عصبانی شدن قرار میگیرد، به او کمک کنید تا خونسردی خود را بازیابد. به جای دستور تنبیهی («برو تو اتاقت»)، وی را تشویق کنید که در گوشهی مورد علاقهاش در اتاقخواب خود یا کاناپهای راحت در نشیمن تنها بنشیند تا آرام گیرد.
شاید کودک شما حتی بخواهد «جایی برای تمدد اعصاب" برای خود پیدا کند - با یک بالش بزرگ، رواندازی نرم، و چند کتاب محبوب خودش. اگر از درخواس
ت شما سر باز زد، پیشنهاد دهید که با هم کتابی بخوانید یا به پیادهروی بروید.
اگر باز مخالفت کرد، خودتان تنها بروید – فقط برای آرام شدن. این کار شما نه تنها مثالی خوب برای او خواهد بود، بلکه برای خودتان نیز فرصت استراحتی ارزشمند پدید خواهد آورد. آنگاه که هر دوی شما احساس آرامش کردید، زمان صحبت کردن در مورد رفتار مناسب فرا رسیده است.
به کودک دبستانی خود قدرت و اختیار بدهید. سعی کنید برای فرزند خود فرصتی برای بروز دادن استقلال شکوفاشدهاش فراهم آورید. بگذارید خود لباسهایش را انتخاب کند (البته تا جایی که تمیز و فاقد لک یا سوراخ باشند). به عقیدهی نلسون «این نوع مشارکت به این معنا نیست که کودک دبستانی شما همهکاره است. بلکه تنها نشان میدهد که به وی و نیازهایش اهمیت میدهید.»
راه دیگری برای اینکه به کودکتان کمک کنید بیشتر احساس اختیار کند این است به جای اینکه بگویید چهکار نمیتواند بکند، بگویید چه کاری میتواند بکند.