اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه و مفید

#1
یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر

 
 دو ماشینبه شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.
 

- ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده!
 

– آه چه جالب، شما یه مرد هستید!
 

مرد با تعجب میگه:
 
 
– بله، چطور مگه؟
 
 

– چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً
 
 سالم هستیم!
 

– منظورتون چیه؟
 

– این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم
 
 
ملاقات کنیم و آشنا بشیم!
 

مرد با هیجان زیادی میگه:
 
 

– اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!
 

زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:
 

– یه معجزه دیگه! ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری
 
 مشروب کاملاً سالمه! این یعنی باید این آشنایی رو
 
جشن بگیریم!
 

– بله بله، حتماً همینطوره! کاملاً موافقم!
 

زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه،
 
مرد هم بطری
 
 رو تا نصف سر میکشه و برمیگردونه به زن.
 

ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد! مرد
 
 با تعجب میگه:
 

– مگه شما نمینوشین؟
 

زن با شیطنت خاصی میگه:
 

– نه عزیزم، فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!!
تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط Xx - wounded -xX ، +K!nd~G!Яl+ ، mr.destiny ، . . . P oo R ! A . . . ، NO.NAME ، tidaaa ، ѕтяong ، دریای بی موج ، ایرانی666
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
داستان کوتاه و مفید - serpent - 08-06-2015، 8:54

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان کوتاه عاشقانه
  بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش و بز حسود
  داستان اموزنده به خدایت نگو چرا
  داستان عشق مرا بغل کن
Book داستان ترسناک
  داستان وحشتناک(یکمی)
  داستان خنده دار و طنزی
  داستان به دنیا اومدن سید پوتین
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
Smile کارهای مفید دخترای دبیرستانی تو دبیرستان....اخر خنده...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان