امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فقر و تناقض(سبک زندگی افغان هـآ)

#1
سبک زندگی از معدود مفاهیمی است که به‌تازگی در حوزة علوم اجتماعی راه یافته است. سبک زندگی موضوعی است که از جنبه‌های زیادی می‌توان در باب آن به بحث و بررسی پرداخت.

در ساده‌ترین تعریف، سبک زندگی به مجموعه عملکردهای روزمره و انتخاب فرد از میان امکان‌های موجود، یا چگونگی زیستن تعریف کرده‌اند. در دنیای امروز سبک زندگی به شیوة پاسخ‌دهی به نیازهای انسان محدود نمی‌شود و فرا‌تر از آن، موقعیت اجتماعی و هویت او را نیز مشخص می‌کند. برخی ادعا دارند که سبک زندگی ابزاری اعمال قدرت است. بگذریم از این‌که این تعریف تا چه حد واقعبینانه و مناسب است. اما سبک زندگی به‌صورت قاطع با شیوة مصرف پیوند خورده است. امروزه مصرف تنها معنای اقتصادی ندارد بلکه ماهیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیدا کرده است. مصرف در گذشته و زندگی سنتی چندانی اهمیت نداشت و مورد توجه نبود. اما امروزه به دلیل گستردگی مصرف و عرضة کالاهای اقتصادی و فرهنگی به اشکال و شیوه‌های مختلف فرایند مصرف را به یک پدیدة محوری تبدیل کرده است. اما این بحث که سبک زندگی یک جامعه چگونه است، بحث ساده‌ای نیست؛ زیرا سبک زندگی متأثر از عوامل و عنصرهای مختلف است که تحلیل و بررسی آن را دشوار می‌سازد. در‌واقع می‌توان از دو سبک زندگی سخن گفت؛ سبک زندگی مدرن و غربی در مقابل سبک زندگی سنتی یا افغانی‌ـ‌اسلامی. امروزه یکی از نگرانی‌های اساسی برخی از گروه‌های اجتماعی ورود سبک زندگی مدرن و غربی در جامعه است. برای نسل جدید هم مشخص نیست که چه باید بکنند. آیا سبک جدید زندگی را بپذیرند یا آن را طرد کنند. این تعارض و سردرگمی مختص نسل جدید و جوان جامعه است. امروزه با ادبیات و رخدادهای آشناییم که چندسال پیش هیچ‌شناختی از آن نداشتیم. پدیده‌های جدیدی در زندگی ما وارد شده‌اند و ما پیوسته تحت تأثیر آن قرار می‌گیریم و آن را در زندگی خود پیاده می‌کنیم. فارغ از داوری‌های اخلاقی و مذهبی تکلیف ما در برابر این پدیده‌های نو نامشخص و مبهم است.



 سبک زندگی افغانی ماهیت مبهم و پیچیده دارد. ما در فرهنگ خود و در مجموع در شیوه‌های رفتار خود دچار سردرگمی هستیم. سردرگمی ناشی از تعارض و تردیدهای ما در پذیرش شیوه‌های جدید و پدیده‌های تازه در زندگی است. فی‌المثل ما روزهای زیادی را به مناسبت‌های مختلف تجلیل می‌کنیم. شیوه‌های ارتباط ما و انتظارات ما تغییر کرده است. پدیده‌های تازه از مد و پوشش تا نمادهای مختلفی که در زندگی خود به کار می‌بریم. نسل امروز به چیزهایی که پدرانشان باور دارند و براساس آن زندگی می‌کنند، باور ندارند. در‌واقع نکته‌ای که در این‌جا قابلیت تأمل را دارد این است که این سبک زندگی مطابق ذوق یا نیازهای نسل جوان نیست. اعتراض و شکایت هم بیشتر از سوی این گروه طرح می‌گردد. بنابراین، سبک زندگی افغانی تا حد زیادی برای جوانان جذابیتی ندارد. به همین دلیل توسط جوانان به‌آسانی پذیرفته نمی‌شوند.
فقر و تناقض(سبک زندگی افغان هـآ) 1

با توجه به تحولاتی که رخ داده است، سبک زندگی سنتی توان مقابله با سبک جدید را ندارد. در این میان آنچه مهم و مسأله‌دار است، ایجاد ابهام و تنش میان این دو سبک زندگی است؛ زیرا نسل جدید بدون توجه به معیار‌ها و ضوابط سنتی زندگی به رویه‌های جدید آشنا می‌شوند و بر اساس این الگو‌ها عمل می‌کنند. از یکسو تأکید گروه‌های سنتی بر الگو‌ها و ضوابط سنتی نوعی مقاومت و مخالفت نسل جدید را بر‌می‌انگیزند که نه‌تنها سبب طرد رویه‌های سنتی بلکه موجب نفرت نیز خواهد شد.
راه حل تعارض و تنش میان این دو سبک زندگی تأکید بر الگوهای جدید است. ما باید شهامت پذیرش شیوه‌ها و رویه‌های درست زندگی را داشته باشیم. سبک زندگی از ظرفیت مفلوک و فقیری برخوردار است. ما بیش از هر‌چیز به شیوه‌ها و الگوهای جدیدی نیاز داریم. حداقل ما بتوانیم شهامت قرض گرفتن الگوهای جدید زندگی را داشته باشیم. ما در حوزة فرهنگی خود به تجدید نظر و برنامه‌ریزی نیاز داریم. سیاست‌گذاری فرهنگی ما باید باز و منعطف و مبتنی بر تأمین نیازهای اساسی انسان باشد. این امر بیش از هرچیز به نهاد‌ها و مراکز اکادمیک مربوط می‌شود؛ زیرا هر‌تغییر و تحول بیشتر در این مراکز پدیدار می‌شود و این نهاد‌ها توان توجیه سبک جدید را نیز دارد. هر‌اصطلاح و الگویی که در جامعه رایج می‌شود عمدتاً از دانشگاه ناشی می‌شود. بنابراین، دانشگاه می‌تواند نقش پر‌رنگ و بی‌بدیل در عرصة گسترش سبک زندگی جدید داشته باشد.
در افغانستان بسیاری از عرصه‌های زندگی تحت تأثیر سیاست قرار دارد. شاید بتوان این وضعیت را سیاست‌زدگی نامید. از نهاد دانشگاه تا جامعة مدنی و حوزة عمومی تحت تأثیر سیاست قرار دارد. در حالی که این حوزه‌ها باید از حیات مستقلی برخوردار بوده و به زندگی مردم سمت‌و‌سو دهد. اما مقاومت در برابر الگوهای جدید نتایج ضد مطلوب دارد. هرچه برای نسل جدید قواعد سخت‌گیرانه تحمیل شود، به‌‌ همان میزان موجب نفرت و بیزاری می‌شود.
مسألة اساسی این‌جا‌ست که رفتار ما با پدیده‌های جدید همواره خصمانه بوده است. ما با الگوهای جدید تا آن‌جا که ممکن بوده، مبارزه کرده‌ایم. در حالی‌که پذیرش الگوهای جدید که به‌صورت بهتر بتواند به نیازهای انسان پاسخ گوید نه منافاتی با آموزه‌های دینی دارد و نه به نظام فرهنگی جامعه آسیب می‌زند. در جامعه دیده می‌شود که سبک‌های مختلفی از جاهای مختلف گزینش شده و استفاده می‌شود؛ شاید روشن‌ترین نمونه آن سبک معماری باشد. بنابراین، ما از سبک واحد و منظمی برخوردار نیستیم. الگوهای جدید معماری به دلیل جذابیتی که داشته مورد پذیرش ما قرار گرفته است. سایر عرصه‌ها نیز مثل معماری است. معماری سنتی با معماری‌های جدید قابل قیاس نیست. خانه‌های سنتی با خانه‌های جدید قابل قیاس نیست. بر همین قیاس سایر عرصه‌ها نیز به تغییر و تحول نیاز دارد. ما چه بخواهیم یا نخواهیم تحول و تغییر اتفاق می‌افتد؛ زیرا بدون تغییر امکان دوام وجود ندارد. هر‌نظامی که در برابر تغییر و شرایط جدید مقاومت کند، محکوم به انقراض و نابودی است؛ اما این تغییر و تحول باید با برنامه‌ریزی، آموزش، تمرین و ترویج همراه باشد. نخست باید برنامه‌ریزی شود، تمرین شود، بعد توسط رسانه‌ها، مراکز هنری و آموزشی به جامعه تزریق شود.
تغییر سبک زندگی خطر و آسیب جدی نیست؛ بلکه تغییر بی‌برنامه و بی‌مطالعه، تغییر تصادفی و بی‌رویه خطرناک است. اما از رهگذر برنامه‌ریزی می‌توان میان سبک سنتی و سبک جدید سازگاری ایجاد کرد. در این صورت نظام فرهنگی و سبک زندگی هم رشد می‌کند و از بنیادهای سنتی خود هم چندان دور نمی‌شود. البته این برنامه‌ریزی بدون دانش فرهنگی و اجتماعی ناممکن است. برای برنامه‌ریزی فرهنگی ما باید دانش فرهنگی را فراگیریم و به سازوکارهای انتقال فرهنگ و چگونگی تزریق آن درجامعه مسلط باشیم؛ امری که برنامه‌ریزی فرهنگی را با چالش جدی مواجه می‌کند، نبود دانش فرهنگی یا حداقل فقر دانش فرهنگی ما‌ست. در حالی که امروزه با چالش‌های جدی در عرصة شهر‌نشینی، بهداشت، ‌ تحصیل و پرورش مواجهیم. بنابراین، در حوزة فرهنگ ما بیش از هر‌چیز به دانش فرهنگی ضرورت داریم. ضرورت برنامه‌ریزی فرهنگی و دانش فرهنگی را زمانی احساس خواهیم کرد که در صدد توسعه و نوسازی باشیم؛ زیرا نوسازی و توسعه بدون توسعة فرهنگی ناممکن است. توسعة فرهنگی هم به برنامه‌ریزی و هم به دانش فرهنگی ضرورت دارد.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط Xx - wounded -xX ، mr.destiny
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان