15-08-2014، 15:17
با توجه به مشکلات اقتصادی، اشتغال زنان رو به فزونی است و بخصوص بسیاری از زوجهای جوان مجبورند برای رفاه بیشتر هر دو کارکنند اما اشتغال زنان آسیبها و امتیازات خاص خودش را دارد.
زن شاغل
امتیازات اشتغال بانوان
اشتغال زنان در بیرون از خانه دارای امتیازاتی است؛ به عنوان مثال:
1) بهرهمندی از توانمندی علمی، هنری، فنی و...
2) کمک به اقتصاد خانواده و...
آسیبهای اشتغال بانوان
در بیان آسیبهای کار زنان نیز میتوان به مواردی اشاره کرد:
1) فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیتها؛ مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری
اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود
2) کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن درکنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان
3) آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آنها به دیگران.
4) تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی مثل بانکداری، معدن و...
5) استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران میشود و...
البته همه موارد بالا (آسیبها و امتیازات) با توجه به مدیریت زن و نحوه اشتغال وی قابل افزایش یا کاهش و یا تغییر به یکدیگر است، یعنی اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود.
بررسی سهم خواهی مرد از حقوق زن
در این مطلب قصد نداریم به این سوال پاسخ دهیم که اشتغال زنان خوب است یا بد و بیشتر به موضوع سوال مطرح شده خواهیم پرداخت.
آنچه در این میان مهم است اینکه حال زن از طریق محبت گرفتن از همسر، مشارکت در مسئولیتها، مراقبت، پرورش و تربیت فرزند (زایمان، شیردهی) و... خوب میشود که ناشی از ترشح هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) است. یعنی وقتی زن در درجه اول کاری را برای کسی انجام میدهد و در ازای آن پول دریافت میکند هورمون مردانه (تستوسترون) افزایش مییابد (مانند حقوق گرفتن، پس انداز کردن و...) اما اگر همین درآمد (بدون اجبار!) صرف مشارکت در اقتصاد یا مسائل رفاهی خانواده شود میتواند اکسی توسین را تقویت و تحریک کند؛ یعنی اشتغال زن در راستای ماهیت زنانه وی است و موجب بهبود روحیه و حال او میشود اما اگر مدام در حال جمع کردن پول و سرمایه گذاری اقتصادی باشد رفتارهای مردانهاش را تقویت کرده است!
حال با توجه به اطلاعات محدودی که در سوال وجود دارد میتوان گفت: شما به نوعی درصدد تحریک هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) هستید یعنی با فداکاری که میکنید و مشارکتی که در اقتصاد خانواده دارید نقش زنانه خود را خوب ایفا میکنید، اما به نظر میآید سه اشکال در کار شما وجود دارد:
اشکال اول: تعارض
این کار یعنی دادن حقوق به همسرتان به انتخاب خودتان نیست یا در انجام آن دچار تعارض هستید (حقوقم را باید بدهم یا برای خودم نگه دارم) وقتی با انتخاب خود کاری را نمیکنیم مدام دچار تنش و نداشتن احساس آرامش خواهیم بود پس بهتر است برای حل تعارض به این ترتیب عمل کنید:
1) اگر از حقوق خود، ریالی را به شوهرتان ندهید چه اتفاقات بدی میافتد؟ جنجال، آشفتگی وضع اقتصادی خانواده، قهر و...؟
2) اگر کار کردن را با این شرایط کنار بگذارید چه اتفاقات بدی میافتد؟
3) اگر خود را مجاب به ادامه همین وضع کنید چه اتفاقات بدی میافتد؟
با بررسی و تحلیل سود و زیان هر کدام از موارد بالا، دست به انتخاب درست بزنید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید. در واقع باید ببینید کدام یک از موارد بالا ضررهای کمتر و سود بیشتری دارد سپس همان را انجام دهید.
یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند
اشکال دوم: فداکاری منفی!
وقتی زنان فداکاری میکنند اما دیده نمیشوند یا به اندازه کافی چیزی به دست نمیآورند (به عنوان مثال به اندازه کافی حمایت نمیشوند یا مورد قدردانی و توجه قرار نمیگیرند) فداکاری خود را یک فشار تلقی میکنند یعنی فداکاری منفی! ولی آنچه ارزش دارد یک فداکاری مثبت است.
در فداکاری مثبت زن با کنار گذاشتن آرزوها وخواستههای خود به منظور حمایت از دیگری (همسر، فرزند و...) اهمیت بیشتری به شخص مقابل میدهد و توانایی خود را در دوست داشتن تقویت میکند (که موجب ترشح اکسی توسین میشود).
فداکاری توام با «توقع» چندان موجب تحریک هورمون عشق و الفت نمیشود زیرا آمیخته با منفی بودن و عصبانیت است فداکاری بدون قید و شرط تولید کننده قوی آرامش و عشق است و هرگز فرد را دچار نفرت و پشیمانی نمیکند؛ مثل بیدار شدن در نیمه شب و مراقبت از فرزند مریض یا آرام کردن نوزادی که گریه میکند. البته برای حل چنین مشکلی میتوانید:
1) انتظارات خود از همسرتان را به او بگویید، به عنوان مثال به او بگویید که با یک تشکر ساده احساس بهتری در ادامه این رفتار خواهید داشت.
2) معنای مثبتی برای رفتارتان بیابید؛ مانند: کاهش فشار مالی از همسرتان، پیشرفت اقتصادی خانواده، انجام یک کار خیر و معنوی (گره گشایی از مشکلات مالی همسر)، تقویت احساس مردانگی در همسر و جلوگیری از احساس ضعف او و...
اشکال سوم: یک باور اشتباه زنانه
یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند.
زن شاغل
چند نکته مهم
*از آنجا که شما در بیرون از خانه انرژی و درآمدتان را فدای همسر و خانواده میکنید و در خانه هم به مسئولیت خانه داری میپردازید احتمالا دچار فشار عصبی شدهاید پس بهتر است تعادلی بین نیازهای زندگی مشترک و نیازهای شخصیتان برقرار کنید یعنی رسیدگی بیشتر به حال و اوضاع روانی خود؛ مثل رسیدگی به ظاهر، تفریح، ورزش، دید و بازدید و... تا از این فشار خارج شوید و احساس بهتری به نقش خود پیدا کنید.
* پول را از حرفهای روزمره خارج کنید. مهم نیست که یکی از شما 22 میلیون در سال درآمد دارد و آن دیگری 220 میلیون. مهم این است که هر دو شما کار میکنید و هر دو شما ساعتهای روز و هفتهتان را به خانواده اختصاص میدهید.
*حرف بزنید! این مشکلات در یک نشست گفتگو حل نمیشوند. همچنین نمیتوانید تصور کنید که تقسیم کارهای خانه، پول و قدرت تصمیمگیری به خودی خود حل میشود. این مسائل با احساسات درگیر است. ذهن هر زوج با الگوهای سنتی، انتظارات و توقعات خودشان و والدینشان برای موفق بودن، و نظرات خودشان و نسل کنونی درمورد یک مرد یا زن واقعی بودن، درگیر است. این مسائل ساده نیست و معمولاً به طرقی پیچیده و عجیب پیش میآیند.
* درمورد تصمیمگیریهای مالی صحبت کنید. در نسلهای قبلی، پول درآوردن بود که تعیین میکرد چه کسی تصمیمگیریهای مالی را انجام میدهد. شما بعنوان زوجهای پیشگام باید درمورد این تصمیمگیریها با هم بحث کنید - که البته بهتر است زمانی باشد که هیچ تصمیم مهمی لازم نیست آن زمان گرفته شود. در این مورد حرف بزنید که در خانواده هر کدامتان تصمیمات چگونه اتخاذ میشد و نتایج هرکدام چه بوده است.
*وقت بگذارید و در این مورد حرف بزنید که درآمد هر کدامتان چقدر است؟ به چه حسابهای بانکی نیاز دارید؟ کدامتان به کدام هزینهها و پولها دسترسی دارید؟ قبضها چطور باید پرداخت شوند؟ کدام تصمیمات مالی را باید به تنهایی و کدامها را در کنار هم بگیرید؟ و اگر باز هم بحث احساسی شد، بدانید که دیگر درمورد مسائل مالی حرف نمیزنید. وارد مسائل عمیقتری شدهاید.
* برای کمک گرفتن از متخصص تردید نکنید. اینکه مسائل مالی بخواهد یک رابطه خوب را خراب کند واقعاً ناراحتکننده است. باید بدانید که مسائل حول محور پول و قدرت، برای اکثر افراد مسائلی کهنه و عمیق هستند. اگر متوجه شدید که شما و همسرتان مدام سر بحثها مالی، تصمیمگیریها و کارهای خانه مشاجره میکنید، به این نتیجه نرسید که مشکل همسر شماست. ممکن است به یک مشاور متخصص و بیطرف نیاز داشته باشید که احساسات، برخوردها و رفتارهای هرکدام از شما را بررسی کند. یک مشاور خوب میتواند به شما کمک کند کنار هم باشید.
زن شاغل
امتیازات اشتغال بانوان
اشتغال زنان در بیرون از خانه دارای امتیازاتی است؛ به عنوان مثال:
1) بهرهمندی از توانمندی علمی، هنری، فنی و...
2) کمک به اقتصاد خانواده و...
آسیبهای اشتغال بانوان
در بیان آسیبهای کار زنان نیز میتوان به مواردی اشاره کرد:
1) فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیتها؛ مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری
اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود
2) کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن درکنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان
3) آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آنها به دیگران.
4) تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی مثل بانکداری، معدن و...
5) استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران میشود و...
البته همه موارد بالا (آسیبها و امتیازات) با توجه به مدیریت زن و نحوه اشتغال وی قابل افزایش یا کاهش و یا تغییر به یکدیگر است، یعنی اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیبهای بیشتری متوجه زندگی او و خانوادهاش میشود.
بررسی سهم خواهی مرد از حقوق زن
در این مطلب قصد نداریم به این سوال پاسخ دهیم که اشتغال زنان خوب است یا بد و بیشتر به موضوع سوال مطرح شده خواهیم پرداخت.
آنچه در این میان مهم است اینکه حال زن از طریق محبت گرفتن از همسر، مشارکت در مسئولیتها، مراقبت، پرورش و تربیت فرزند (زایمان، شیردهی) و... خوب میشود که ناشی از ترشح هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) است. یعنی وقتی زن در درجه اول کاری را برای کسی انجام میدهد و در ازای آن پول دریافت میکند هورمون مردانه (تستوسترون) افزایش مییابد (مانند حقوق گرفتن، پس انداز کردن و...) اما اگر همین درآمد (بدون اجبار!) صرف مشارکت در اقتصاد یا مسائل رفاهی خانواده شود میتواند اکسی توسین را تقویت و تحریک کند؛ یعنی اشتغال زن در راستای ماهیت زنانه وی است و موجب بهبود روحیه و حال او میشود اما اگر مدام در حال جمع کردن پول و سرمایه گذاری اقتصادی باشد رفتارهای مردانهاش را تقویت کرده است!
حال با توجه به اطلاعات محدودی که در سوال وجود دارد میتوان گفت: شما به نوعی درصدد تحریک هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) هستید یعنی با فداکاری که میکنید و مشارکتی که در اقتصاد خانواده دارید نقش زنانه خود را خوب ایفا میکنید، اما به نظر میآید سه اشکال در کار شما وجود دارد:
اشکال اول: تعارض
این کار یعنی دادن حقوق به همسرتان به انتخاب خودتان نیست یا در انجام آن دچار تعارض هستید (حقوقم را باید بدهم یا برای خودم نگه دارم) وقتی با انتخاب خود کاری را نمیکنیم مدام دچار تنش و نداشتن احساس آرامش خواهیم بود پس بهتر است برای حل تعارض به این ترتیب عمل کنید:
1) اگر از حقوق خود، ریالی را به شوهرتان ندهید چه اتفاقات بدی میافتد؟ جنجال، آشفتگی وضع اقتصادی خانواده، قهر و...؟
2) اگر کار کردن را با این شرایط کنار بگذارید چه اتفاقات بدی میافتد؟
3) اگر خود را مجاب به ادامه همین وضع کنید چه اتفاقات بدی میافتد؟
با بررسی و تحلیل سود و زیان هر کدام از موارد بالا، دست به انتخاب درست بزنید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید. در واقع باید ببینید کدام یک از موارد بالا ضررهای کمتر و سود بیشتری دارد سپس همان را انجام دهید.
یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند
اشکال دوم: فداکاری منفی!
وقتی زنان فداکاری میکنند اما دیده نمیشوند یا به اندازه کافی چیزی به دست نمیآورند (به عنوان مثال به اندازه کافی حمایت نمیشوند یا مورد قدردانی و توجه قرار نمیگیرند) فداکاری خود را یک فشار تلقی میکنند یعنی فداکاری منفی! ولی آنچه ارزش دارد یک فداکاری مثبت است.
در فداکاری مثبت زن با کنار گذاشتن آرزوها وخواستههای خود به منظور حمایت از دیگری (همسر، فرزند و...) اهمیت بیشتری به شخص مقابل میدهد و توانایی خود را در دوست داشتن تقویت میکند (که موجب ترشح اکسی توسین میشود).
فداکاری توام با «توقع» چندان موجب تحریک هورمون عشق و الفت نمیشود زیرا آمیخته با منفی بودن و عصبانیت است فداکاری بدون قید و شرط تولید کننده قوی آرامش و عشق است و هرگز فرد را دچار نفرت و پشیمانی نمیکند؛ مثل بیدار شدن در نیمه شب و مراقبت از فرزند مریض یا آرام کردن نوزادی که گریه میکند. البته برای حل چنین مشکلی میتوانید:
1) انتظارات خود از همسرتان را به او بگویید، به عنوان مثال به او بگویید که با یک تشکر ساده احساس بهتری در ادامه این رفتار خواهید داشت.
2) معنای مثبتی برای رفتارتان بیابید؛ مانند: کاهش فشار مالی از همسرتان، پیشرفت اقتصادی خانواده، انجام یک کار خیر و معنوی (گره گشایی از مشکلات مالی همسر)، تقویت احساس مردانگی در همسر و جلوگیری از احساس ضعف او و...
اشکال سوم: یک باور اشتباه زنانه
یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند.
زن شاغل
چند نکته مهم
*از آنجا که شما در بیرون از خانه انرژی و درآمدتان را فدای همسر و خانواده میکنید و در خانه هم به مسئولیت خانه داری میپردازید احتمالا دچار فشار عصبی شدهاید پس بهتر است تعادلی بین نیازهای زندگی مشترک و نیازهای شخصیتان برقرار کنید یعنی رسیدگی بیشتر به حال و اوضاع روانی خود؛ مثل رسیدگی به ظاهر، تفریح، ورزش، دید و بازدید و... تا از این فشار خارج شوید و احساس بهتری به نقش خود پیدا کنید.
* پول را از حرفهای روزمره خارج کنید. مهم نیست که یکی از شما 22 میلیون در سال درآمد دارد و آن دیگری 220 میلیون. مهم این است که هر دو شما کار میکنید و هر دو شما ساعتهای روز و هفتهتان را به خانواده اختصاص میدهید.
*حرف بزنید! این مشکلات در یک نشست گفتگو حل نمیشوند. همچنین نمیتوانید تصور کنید که تقسیم کارهای خانه، پول و قدرت تصمیمگیری به خودی خود حل میشود. این مسائل با احساسات درگیر است. ذهن هر زوج با الگوهای سنتی، انتظارات و توقعات خودشان و والدینشان برای موفق بودن، و نظرات خودشان و نسل کنونی درمورد یک مرد یا زن واقعی بودن، درگیر است. این مسائل ساده نیست و معمولاً به طرقی پیچیده و عجیب پیش میآیند.
* درمورد تصمیمگیریهای مالی صحبت کنید. در نسلهای قبلی، پول درآوردن بود که تعیین میکرد چه کسی تصمیمگیریهای مالی را انجام میدهد. شما بعنوان زوجهای پیشگام باید درمورد این تصمیمگیریها با هم بحث کنید - که البته بهتر است زمانی باشد که هیچ تصمیم مهمی لازم نیست آن زمان گرفته شود. در این مورد حرف بزنید که در خانواده هر کدامتان تصمیمات چگونه اتخاذ میشد و نتایج هرکدام چه بوده است.
*وقت بگذارید و در این مورد حرف بزنید که درآمد هر کدامتان چقدر است؟ به چه حسابهای بانکی نیاز دارید؟ کدامتان به کدام هزینهها و پولها دسترسی دارید؟ قبضها چطور باید پرداخت شوند؟ کدام تصمیمات مالی را باید به تنهایی و کدامها را در کنار هم بگیرید؟ و اگر باز هم بحث احساسی شد، بدانید که دیگر درمورد مسائل مالی حرف نمیزنید. وارد مسائل عمیقتری شدهاید.
* برای کمک گرفتن از متخصص تردید نکنید. اینکه مسائل مالی بخواهد یک رابطه خوب را خراب کند واقعاً ناراحتکننده است. باید بدانید که مسائل حول محور پول و قدرت، برای اکثر افراد مسائلی کهنه و عمیق هستند. اگر متوجه شدید که شما و همسرتان مدام سر بحثها مالی، تصمیمگیریها و کارهای خانه مشاجره میکنید، به این نتیجه نرسید که مشکل همسر شماست. ممکن است به یک مشاور متخصص و بیطرف نیاز داشته باشید که احساسات، برخوردها و رفتارهای هرکدام از شما را بررسی کند. یک مشاور خوب میتواند به شما کمک کند کنار هم باشید.