امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معتادانی که کار می‌کنند تا پاک بمانند

#1
معتادانی که کار می‌کنند تا پاک بمانند 1

خم شده اند روی میز کار و تیغه تیز اره مویی را می سرانند روی چوب. صدای خش خش از هم گسستن تار و پود چوب در کارگاه معرق توی گوش ها پر می شود و می پیچد در صدای رضا که کارآموز معرق است.


اصالتا دماوندی است و سه ماه است به جرم حمل مواد به ندامتگاه این شهر آمده، اما کشش معرق او را به کارگاه زندان آورده و به او آموخته با همان دست هایی که تا سه ماه قبل مواد جا به جا می کرد حالا تکه های نازک چوب را ببرد و کنار هم بچیند. می گوید اگر معرق را یاد بگیرد و حرفه ای شود، بعد از آزادی سراغ مواد نمی رود و این را با لبخندی بر گوشه لب می گوید که من باورش می کنم. من دوست دارم باور کنم که کار با چوب و اره و خلق زیباترین نقش های معرق، جای تجارت مرگ را در زندگی رضا می گیرد و او می گوید باور کن فروش مواد را کنار می گذارم.

بهرام شش ماه حبس کشیده و یک ماه دیگر از محکومیتش مانده است. جرمش را نمی گوید و من هم در کارش باریک نمی شوم که می دانم شرم گفتن دارد. دست های زمخت و پینه بسته ای دارد، با صورتی چروک افتاده که به سیاهی می زند و در تلفیق با ته ریش های سفیدش، شبیه گندمزارهای درو شده است. او قبل از آمدن به ندامتگاه تراشکار بوده و این به پوست قاچ قاچ کف دست هایش می آید. جای بهرام در کارگاه خیاطی ندامتگاه دماوند است، کنار چند جوانی که سرنخ لباس های دوخته شده را می زنند. بهرام سراغ خیاطی آمده، چون می گوید زندان آدم ها را دیوانه می کند و اگر بیکار بمانند دیوانه تر می شوند. او می گوید کار که باشد، فکر و خیال می رود و نفس زندانی باز می شود. برای همین است که کار در خیاط خانه ندامتگاه را دو دستی چسبیده است. نخ های اضافه کش شلوارهایی که آن سوی کارگاه با سرعت از زیر سوزن چرخ های صنعتی بیرون می آید، با قیچی محمد بریده می شود؛ مردی متاهل و سی ساله، پدر دختری کوچک که حالا به جرم درگیری در ندامتگاه است. زندان به چشم محمد جای خوبی نیست؛ ولی برای مهار شرارت آدم ها لازم است.

او پیش از آن که به زندان بیاید پزشکیار بوده، اما وقت اضافه زندگی اش به بطالت می گذشته و در این وقت های تلف شده با جوان های دماوند بر سر هیچ و پوچ بحث می کرده و درگیر می شده تا این که یکی از این درگیری ها او را به ندامتگاه کشانده است. محمد اما دیگر نمی خواهد به زندان برگردد. می گوید جذب خیاطی شده و چهار ماه دیگر که به خانه برگردد، وقت های اضافه اش را با دوخت و دوز پر می کند.


کار، رنج زندان را کم می کند

برای من که شهروندی آزاد هستم، ندامتگاه تازه ساز دماوند (تاسیس سال ۸۵) با سکوت ممتد و چشم انداز باز کوهستان، فرصتی برای به آرامش رسیدن است اما برای کسی که مرتکب جرم شده، زندان دشمن آزادی است. زندان را که به چشم دشمن نگاه کنی، تحملش سخت می شود و بی علت نیست که زندانیان کینه زندان را به دل می گیرند.

با این حال اگر در زندان، دقایق و ثانیه های بی امید محبوسان پر شود، جدال میان زندان و زندانی کمتر می شود و این برقراری صلح، نیاز جدی زندان هاست. آدم بیکار فکر ناجور به سرش می زند و افکار بد می پیچد در تار و پود ذهنش. برای همین داشتن شغل در زندان، بیش از آزادی به کار زندانی می آید.

البته این موضوع از سال ۱۳۱۵ خورشیدی مورد توجه است. در این سال، قانون وادار کردن زندانیان غیرسیاسی به کار در موسسات صنعتی و کشاورزی به تصویب رسید و این روند تا ۱۱ سال ادامه پیدا کرد تا این که سال ۱۳۲۶ فعالیت اشتغالزایی در زندان ها آغاز شد و در دهه ۳۰، کار به تاسیس بنگاه تعاون و صنایع برای اشتغال مددجویان رسید.

اکنون نیز بنیاد تعاون و حرفه آموزی زندانیان همین راه را می رود، البته با فراگیری بیشتر، مشاغل متنوع تر و امکانات بهتر؛ هر چند هنوز هم کاستی هایی وجود دارد که مانع اشتغال صددرصدی زندانیان در دوران محکومیت می شود.

کار خواهان دارد، کار نیست

در هر زندان، تعداد محکومانی که رغبتی به انجام کار ندارند، انگشت شمار است، در مقابل ولع آموختن حرفه و مشغول شدن به یک کار و کسب و درآمد در دوران محکومیت در وجود بیشتر زندانیان موج می زند. آمارهای بنیاد تعاون و حرفه آموزی زندانیان این اشتیاق و توانمندی را تائید می کند که البته تاکنون به علت کمبود اعتبارات فقط به بخشی از این تقاضا پاسخ داده شده است.

آمارها نشان می دهد هر سال در زندان های کشور در ۲۰۰ رشته برای بیش از صدهزار مددجو، دوره های آموزشی فنی و حرفه ای برگزار می شود که از این تعداد ۷۰ هزار نفر موفق به دریافت مدرک می شوند. هم اکنون ۶۰ هزار نفر به واسطه همین مدارک فنی و حرفه ای در زندان های کشور شغل دارند و از بنیاد تعاون حقوق می گیرند، اما آنها که از این قافله جامانده اند، آنهایی هستند که کمبود امکانات و نبود پول کافی برای توسعه اشتغال، آنها را به زندانیان بیکار تبدیل کرده است. رئیس بنیاد تعاون و حرفه آموزی زندانیان می گوید، تعداد نیروهای آماده به کار ۴۰ هزار نفر است که اگر فرصت اشتغال برایشان فراهم شود همانند ۶۰ هزار نفری که هم اکنون مزد می گیرند، قادر به تامین هزینه های خود و نیز پس انداز بخشی از درآمدشان برای روزهای پس از آزادی هستند.

ایجاد ۴۰ هزار شغل در زندان ها اما معطل عملی شدن تعهدات قانونی است. سه سال است مجلس بودجه ای را به عنوان تسهیلات وام برای بنیاد تعاون و حرفه آموزی زندانیان در نظر گرفته که اگر این تسهیلات در اختیار بنیاد قرار بگیرد، این ۴۰ هزار نفر نیز از مزایای داشتن شغل در زندان بهره مند می شوند. البته این تسهیلات معوق، رقم های بزرگی دارد، به طوری که تسهیلات پرداخت نشده سال ۹۰، ۶۲۰ میلیارد تومان است و مجموع تسهیلات سال ۹۱ و ۹۲، ۲۸۸۰ میلیارد تومان.

گرچه این رقم ها بزرگ است و تامین آن کاری نه چندان آسان، اما اگر به فواید سرمایه گذاری در بخش حرفه آموزی زندانیان توجه شود، فوایدی به مراتب ارزشمندتر عاید اجتماع می شود. هم اکنون نرخ بازگشت به زندان ها ۲۰ درصد است؛ یعنی از هر ۱۰۰ نفر که از زندان ها آزاد می شوند، ۲۰ نفرشان دوباره به زندان برمی گردند. البته این وضع در نقاطی که به حرفه آموزی زندانیان توجه شده، برای آنها شغل ایجاد شده و کسب درآمد، انگیزه داشتن زندگی سالم را در آنها به وجود آورده، نرخ بازگشت مجدد زندانیان به زندان تا ده برابر کم شده و این بزرگ ترین نفعی است که حرفه آموزی زندانیان عاید جامعه می کند.

۶۰ هزار زندانی صاحب کار

در همه ۳۲ استان کشور، زندان ها به حرفه آموزی رو آورده اند؛ البته در برخی استان ها و زندان ها بیشتر و در برخی نقاط کمتر. دست ساخته ها و تولیدات زندانیان که در ۲۰۰ رشته متمرکز است، بویژه در رشته های هنری و صنایع دستی به اندازه ای حرفه ای است که نمی شود میان تولیدات آنها با تولیدکنندگان حرفه ای تفاوت قائل شد.

باغداری، صنایع کشاورزی، پرورش آبزیان، دامداری و دامپروری، مبلمان شهری، قطعات صنعتی، عمران و ساختمان، صنایع چوب، مصنوعات چرمی، منسوجات و پوشاک، صنایع دستی، صنایع غذایی و صنایع الکترونیک زمینه هایی است که هم اکنون ۶۰ هزار زندانی بابت فعالیت در آنها کسب درآمد می کنند.

درآمدزا بودن فعالیت زندانیان، شاه کلید حل بسیاری از مشکلات آنهاست. ورود به زندان باعث قطع ارتباط فرد با محیط کار خود و در نتیجه قطع درآمدش می شود که این موضوع، زندانی و خانواده او را در مضیقه جدی قرار می دهد. زمانی که یک زندانی موفق به کار در زندان می شود و فعالیتش به کسب درآمد می انجامد، این معادله به هم می خورد، همان طور که وضع معیشت ۶۰ هزار زندانی صاحب شغل در زندان های کشور تغییر کرده است.

البته این درآمدها لزوما رقم های بزرگی نیست، اما چون ۵۰ درصد درآمد ماهانه زندانیان به خانواده های آنها داده می شود، ۲۰ درصد برایشان پس انداز می شود و ۵ درصد نیز برای بیمه عمر و سرمایه گذاری شان هزینه می شود، تا حدی خانواده های آنها از تنگناهای معیشتی بیرون می آیند و پس از آزادی نیز مبلغی قابل توجه در اختیار زندانی قرار می گیرد که در روزهای سخت پس از خروج از زندان به کارش خواهد آمد.

هم اکنون در زندان ها مددجویان فرشبافی هستند که درآمد ماهانه شان تا ۷۰۰ هزار تومان نیز می رسد؛ درآمدی که اگر سازمان ها و نهادها میزان سفارشات خود به زندان ها را افزایش دهند، رقمش بالاتر خواهد رفت.

..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان