22-04-2015، 16:25
تفکر، پشت درای بسته!
عوامل زیادی وجود دارند که میتوانند بهعنوان موانع تفکر عمل کنند. یکی از تأثیرگذارترین اینها، ترس از شکست است.
بعضی کودکان دید خوشبینانهای در مورد شانسهای موفقیت خود دارند. آنها از موفقیتهای گذشته خود اعتماد به نفس کسب میکنند و بدون اینکه دلسرد شوند، بهراحتی شکست خود را میپذیرند. برخی کودکان دیدگاه بدبینانهای در اینباره دارند. موفقیتهای گذشته در اینگونه کودکان احساس آرامش اندکی را پدید میآورد و موفقیتهای خود را تا حدی تصادفی میدانند. در واقع شکست خود را تأییدی بر بیلیاقتی خود میدانند. شکلهای مختلف فشار روانی مانند اضطراب و نگرانی میتوانند مانع تفکر شوند.
کودکان مضطربی که احساس خطر میکنند معمولاً میتوانند بر تکالیف خویش تمرکز کنند؛ و افکار آنها به سمت شکستهای احتمالی " من نمیتوانم این کار را انجام دهم"، " من به درد هیچ کاری نمیخورم"، منحرف میشود. مشاجره با والدین یا دوستان هم ممکن است باعث ایجاد موانعی شود و از تمرکز افکار کودک روی یک کار خاص جلوگیری نماید. کودکان با استفاده از مکانیزمهای مختلف سازگاری نسبت به اضطراب واکنش نشان میدهند:
• اجتناب: اگر من ساکت بمانم احتمالاً کسی متوجه من نمیشود.
• سرزنش دیگران: او مقصر است نه من.
• انکار واقعیت: او هیچ اطلاعی ندارد.
• خود جداسازی از دیگران: من اصلاً اهمیت نمیدهم.
این مکانیزمهای سازگاری میتوانند خیلی زود تبدیل به عادتهای ذهنی شده و در شرایط درگیری و دشمنی راه را بر انتقادهای دیگران ببندد. ما باید راههایی پیدا کنیم تا بتوانیم احساس خشم و یأس را به مسیرهای درست هدایت کنیم و همچنین نکتههای مثبت را مورد تأکید قرار داده، نکتههای منفی را مورد بازنگری و هدایت دوباره قرار دهیم.
خستگی هم میتواند عملکرد شناختی را معیوب سازد. تعجبی ندارد که در اولین دههی زندگی، کودکان نیاز دارند ساعتهای زیادی را بخوابند تا بتوانند از عهده فعالیتهای یادگیری برآیند. بدون صرف زمان مناسب برای استراحت، ممکن است انرژی مورد نیاز برای فعالیت ذهنی به اندازه کافی بازیابی نشود. کودک زمانی میتواند به بهترین شکل فکر کند که احساس شادابی و سرزندگی داشته باشد.
یکی از علتهای گیج شدن کودک این است که او واقعاً نمیداند انجام چه چیزی از او خواسته شده است. ابهامهای ایجاد شده میتواند کودک را دچار فشار روانی کند
داشتن انتظار بیش از حد از کودک باعث خستگی او میشود. ممکن است علت این باشد که ازکودک انتظار داشتهایم کارهای زیادی را همزمان انجام دهد. بهطور مثال در زمان نوشتن مطلبی، ممکن است از آنها انتظار برود که ایده های خود را به وضوح و با نظم صحیحی بر روی کاغذ بیاورند و در عین حال به نقطهگذاری، دستور زبان، هجی و سبک نوشتن خود هم توجه داشته باشند. هر چند کودک نیازمند نوعی محرک است، اما چنانچه کودک را بیش از حد به چالش بکشانیم کار مفیدی انجام ندادهایم. باید این شعار را به کودک فهماند: " بهجای اینکه خیلی چیزها را سطحی انجام دهی، در مورد یک کار به دقت فکر کن!". مواظب عوامل مختل کننده حواس کودک در محیط باشید. چیزهایی مانند صداهای بلند یا فعالیتهایی که توجه او را به خود جلب میکند، باعث برهم خوردن تمرکز او میشود.
احتمالاَ یکی از علتهای گیج شدن کودک این است که او واقعاً نمیداند انجام چه چیزی از او خواسته شده است. ابهامهای ایجاد شده میتواند کودک را دچار فشار روانی کند."در حال حاضر دیگران انتظار انجام چه کاری را دارند؟" " باید چگونه شروع به انجام این کار کنم؟" "چه چیزی در این رابطه مهم است؟" باید خیلی دقیق روی فرآیندهای ضروری یا وظیفههای مورد نظر تمرکز کرد. با استفاده از شیوههای مختلف روشن کنید که کودک تا چه اندازه نسبت به هدف کاری که میخواهد انجام دهد آگاهی دارد. به کودک کمک کنید تا کاری را که میخواهد انجام دهد مورد بررسی اجمالی قرار دهد، سپس آنرا بهطور کامل مطالعه نماید و سرانجام آن را مورد بازنگری قرار دهد. به او نشان دهید که چگونه میتوان یک کار بزرگ را با تقسیم آن به مرحلههای کوچکتر انجام داد.
مانعهای فرهنگی زیادی وجود دارند که میتوانند باعث انسداد فکری شوند. همواره افراد، همسالان و گاهی معلمان و حتی ماشینهایی در اطراف کودک وجود دارند که میخواهند به جای تحریک فکر جانشین آن شوند. اشکال آلودگی محیطی هم میتوانند تفکر را مسدود کنند و مانعی برای بروز تواناییهای مغز باشند. بسیاری از مواد موجود در محیط هم میتوانند به مغز و سیستم عصبی انسان بهطور مستقیم آسیب برسانند. این مواد نه تنها روی کودکان در حال رشد بلکه میتوانند روی مغز کودکان متولد نشده، از اولین لحظه شروع حاملگی اثر بگذارند.
قابل ذکر است که گروههای طرفدار غذای سالم در طول سالیان زیادی اظهار کردهاند که غذاهای مدرن تهیه شده در کارخانه چندان خاصیتی ندارند و ما به ویتامینها و مواد معدنی اضافی نیاز داریم تا بتوانیم سلامتی خود را به بهترین شکل حفظ کنیم. در واقع عادات غذایی نامناسب بر عملکرد مغز تآثیر گذاشته و باعث کاهش کارآیی ذهنی کودک میشوند.
عوامل زیادی وجود دارند که میتوانند بهعنوان موانع تفکر عمل کنند. یکی از تأثیرگذارترین اینها، ترس از شکست است.
بعضی کودکان دید خوشبینانهای در مورد شانسهای موفقیت خود دارند. آنها از موفقیتهای گذشته خود اعتماد به نفس کسب میکنند و بدون اینکه دلسرد شوند، بهراحتی شکست خود را میپذیرند. برخی کودکان دیدگاه بدبینانهای در اینباره دارند. موفقیتهای گذشته در اینگونه کودکان احساس آرامش اندکی را پدید میآورد و موفقیتهای خود را تا حدی تصادفی میدانند. در واقع شکست خود را تأییدی بر بیلیاقتی خود میدانند. شکلهای مختلف فشار روانی مانند اضطراب و نگرانی میتوانند مانع تفکر شوند.
کودکان مضطربی که احساس خطر میکنند معمولاً میتوانند بر تکالیف خویش تمرکز کنند؛ و افکار آنها به سمت شکستهای احتمالی " من نمیتوانم این کار را انجام دهم"، " من به درد هیچ کاری نمیخورم"، منحرف میشود. مشاجره با والدین یا دوستان هم ممکن است باعث ایجاد موانعی شود و از تمرکز افکار کودک روی یک کار خاص جلوگیری نماید. کودکان با استفاده از مکانیزمهای مختلف سازگاری نسبت به اضطراب واکنش نشان میدهند:
• اجتناب: اگر من ساکت بمانم احتمالاً کسی متوجه من نمیشود.
• سرزنش دیگران: او مقصر است نه من.
• انکار واقعیت: او هیچ اطلاعی ندارد.
• خود جداسازی از دیگران: من اصلاً اهمیت نمیدهم.
این مکانیزمهای سازگاری میتوانند خیلی زود تبدیل به عادتهای ذهنی شده و در شرایط درگیری و دشمنی راه را بر انتقادهای دیگران ببندد. ما باید راههایی پیدا کنیم تا بتوانیم احساس خشم و یأس را به مسیرهای درست هدایت کنیم و همچنین نکتههای مثبت را مورد تأکید قرار داده، نکتههای منفی را مورد بازنگری و هدایت دوباره قرار دهیم.
خستگی هم میتواند عملکرد شناختی را معیوب سازد. تعجبی ندارد که در اولین دههی زندگی، کودکان نیاز دارند ساعتهای زیادی را بخوابند تا بتوانند از عهده فعالیتهای یادگیری برآیند. بدون صرف زمان مناسب برای استراحت، ممکن است انرژی مورد نیاز برای فعالیت ذهنی به اندازه کافی بازیابی نشود. کودک زمانی میتواند به بهترین شکل فکر کند که احساس شادابی و سرزندگی داشته باشد.
یکی از علتهای گیج شدن کودک این است که او واقعاً نمیداند انجام چه چیزی از او خواسته شده است. ابهامهای ایجاد شده میتواند کودک را دچار فشار روانی کند
داشتن انتظار بیش از حد از کودک باعث خستگی او میشود. ممکن است علت این باشد که ازکودک انتظار داشتهایم کارهای زیادی را همزمان انجام دهد. بهطور مثال در زمان نوشتن مطلبی، ممکن است از آنها انتظار برود که ایده های خود را به وضوح و با نظم صحیحی بر روی کاغذ بیاورند و در عین حال به نقطهگذاری، دستور زبان، هجی و سبک نوشتن خود هم توجه داشته باشند. هر چند کودک نیازمند نوعی محرک است، اما چنانچه کودک را بیش از حد به چالش بکشانیم کار مفیدی انجام ندادهایم. باید این شعار را به کودک فهماند: " بهجای اینکه خیلی چیزها را سطحی انجام دهی، در مورد یک کار به دقت فکر کن!". مواظب عوامل مختل کننده حواس کودک در محیط باشید. چیزهایی مانند صداهای بلند یا فعالیتهایی که توجه او را به خود جلب میکند، باعث برهم خوردن تمرکز او میشود.
احتمالاَ یکی از علتهای گیج شدن کودک این است که او واقعاً نمیداند انجام چه چیزی از او خواسته شده است. ابهامهای ایجاد شده میتواند کودک را دچار فشار روانی کند."در حال حاضر دیگران انتظار انجام چه کاری را دارند؟" " باید چگونه شروع به انجام این کار کنم؟" "چه چیزی در این رابطه مهم است؟" باید خیلی دقیق روی فرآیندهای ضروری یا وظیفههای مورد نظر تمرکز کرد. با استفاده از شیوههای مختلف روشن کنید که کودک تا چه اندازه نسبت به هدف کاری که میخواهد انجام دهد آگاهی دارد. به کودک کمک کنید تا کاری را که میخواهد انجام دهد مورد بررسی اجمالی قرار دهد، سپس آنرا بهطور کامل مطالعه نماید و سرانجام آن را مورد بازنگری قرار دهد. به او نشان دهید که چگونه میتوان یک کار بزرگ را با تقسیم آن به مرحلههای کوچکتر انجام داد.
مانعهای فرهنگی زیادی وجود دارند که میتوانند باعث انسداد فکری شوند. همواره افراد، همسالان و گاهی معلمان و حتی ماشینهایی در اطراف کودک وجود دارند که میخواهند به جای تحریک فکر جانشین آن شوند. اشکال آلودگی محیطی هم میتوانند تفکر را مسدود کنند و مانعی برای بروز تواناییهای مغز باشند. بسیاری از مواد موجود در محیط هم میتوانند به مغز و سیستم عصبی انسان بهطور مستقیم آسیب برسانند. این مواد نه تنها روی کودکان در حال رشد بلکه میتوانند روی مغز کودکان متولد نشده، از اولین لحظه شروع حاملگی اثر بگذارند.
قابل ذکر است که گروههای طرفدار غذای سالم در طول سالیان زیادی اظهار کردهاند که غذاهای مدرن تهیه شده در کارخانه چندان خاصیتی ندارند و ما به ویتامینها و مواد معدنی اضافی نیاز داریم تا بتوانیم سلامتی خود را به بهترین شکل حفظ کنیم. در واقع عادات غذایی نامناسب بر عملکرد مغز تآثیر گذاشته و باعث کاهش کارآیی ذهنی کودک میشوند.