امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

راه های تبلیغ و روش های مبارزه با شبیخون فرهنگی دشمنان

#1
مقدمه

یا ایها الذین امنو ان جاءکم فاسق بنباءٍفتبیّنوا ان تُصِیبُوا قوماٌ بجهالهٍ فَتُصبِحُوا علی ما فعلتم نادمین.
(حجرات – ۶)
(ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما آورد، دربارة آن تحقیق کنید. تبیین کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کردة خود پشیمان شوید.)
امام صادق(ع) میفرماید: به ناطقی که از زبان شیطان سخن میگوید گوش فرا ندهید.
قرآن بزرگترین کتاب عملیات روانی جبهة نور ایمان، حق و عدالت است. بنده با این نگاه چند دوره قرآن مبین را تلاوت کردهام اگر با نگاه تخصصی در جستجوی هدایت کتاب خدا در امر عملیات روانی باشیم می توان نتیجه گرفت که کتاب کوثر خدا و کتاب قرآن حکیم مجید، علاوه بر همة ابعادی که مد نظر قرار داده، کتابی برای حفظ روحیه پیامبر اعظم(ص) است که در آن صحنههای عظیم، خطرناک و پر فراز و نشیب رسالت ایشان در مکه و حکومت ایشان در مدینه نشان داده شده و نیز بخش مهمی از آیات شریفة قرآن کریم شامل صحنههای عظیم قوت قلب دادن به رسول خدا (ص) و مسلمین و پاسخ به جبهههای کفر و شرک و نفاق مقابل پیامبر(ص) و امید بخشیدن به آیندة اسلام و مسلمین میشود.
حضرت امام خمینی(قدس الله نفس الزکیه) رهبر مبارزه و مقاومت در برابر عملیات روانی غرب علیه مسلمانان و مستضعفین است و بخش مهمی از مباحث صحیفه نور حضرت امام(ره) از عملیات روانی برای استحکام قلب ملت انقلابی ایران و گامهای مبارزین و رزمندگان اسلام در جبههها و پاسخ به بدگویان در جبهة جهانی کفر و نفاق و استکبار تشکیل می شود.
لازم است به گذشته ادبیات پر محتوای ملت بزرگ ایران اشارهای شود. کتاب حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، کتاب عملیات روانی یک مرد حکیم و مسلمان انقلابی برای حفظ روحیة حماسی ملت ایران و پیروان امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) در این سرزمین پرمهر است و افسانههای او پردازش ایمان، قوت قلب، ایستادگی و مردانگی و مروت و امید به پیروزی برای ایرانیان و همه مشتاقان است.
مهدویت، ولایت و روحانیت افق امید و ستون استقامت و رهبری مقابلة با عملیات روانی استکبار و استعمار هستند، پیروزی انقلاب اسلامی شکست راهبردی(استراتژیک) کفر و شرک استکبار در عصر ما در خاورمیانه بود و مقاومت، شکست آن را در سراسر گیتی انشاءالله مژده میدهد.
در یکصد سالة اخیر که تهاجم فرهنگی غرب به ایران آغاز شد از صندوق شهر فرنگ تا قلدری رضاخان و ساختار حکومتی و برنامههای او، ابزار عملیات روانی غرب برای توجیه و خام کردن ملت ایران و غارت منابع ملی ما بوده است.
ابر قدرتهای امریکا و شوروی و جنگ سرد بین آنها دو سرچشمة بزرگ عملیات روانی استکبار جهانی برای جذب نخبگان ملتهای جهان در دو قطب و مبارزة زرگری آنها برای غفلت ملتها از فرهنگ غنی سرمایههای ملی خودشان بود تا ابر قدرتها و هم پیمانان آنان در غارت ملتها به منافع خودشان دستیابند. غرب استکباری از مرام (ایدئولوژی)سازی تا مکاتب فلسفی و تربیت نخبگان ملتها در دو قطب غرب و شرق و صادرات کتاب، استاد ، فناوریهای آموزشی و رسانهها و راهاندازی دعواهای روشنفکری و جذب جوانان به مکاتب خود و ساختن انسانهای از خود بیگانه شدهای که چشم و گوش بسته مجری سیاستهای استکبار و استعمارگرا نباشند و یا حداقل از فرهنگ خود بیگانه و نسبت به تجاوز و غارت بیتفاوت باشند. تا کاروان مستشاران و میسیونرها و شرکت و بنگاه های استخراج، صادرات، کارخانهها و تجارتخانههای اجناس رنگارنگ آنان بیدردسر غارت کنند و خوشگذرانی نمایند.
ملتها، مارگزیدة توطئه ها و عملیات روانی غرب و شرق هستند مارهایی خوش خط و خال که سم خطرناک آنان موجب تخدیر و مستی و سرخوشی ملتها میشود و زیر تازیانههای ظلم و ستم از درهم پیچیدن اندامهای زخم خوردة خود احساس حرکتهای موزون میکند و از کشتار و ستمورزیهای آمریکائی، اسرائیلی، انگلیسی و… احساس تماشای فیلمهای هالیودی به آنها دست میدهد. وقتی خمینی ظهور میکند، افقی پرنور همه را بیدار میکند. وقتی چشمهایشان را میمالند، انقلاب اسلامی و پیشرفتهای ایران را میبینند. ملتها و نخبگان ملتها نیز برای شورش علیه استکبار نیم خیز میشوند. استکبار جهانی شاخکهایش و چشمان مرکبّش ناباورانه علائم بیداری ملتها را احساس میکند، جهان شرق و غرب دستپاچه میشوند شاه را هم نمیتوانند نگه دارند، عمال داخلی خود را فعال میکنند، گروهکها کاری از پیش نمیبرند، تا اینکه میگویند جلوی این سیلاب زلال نجات ملتها باید سد زد.
صدام و همه امکانات اعم از نیروهای تخصصی و فناوری خود و همة حیلهها و دستگاههای عملیات روانی جهانی استکبار و صهیونیسم و سرمایهداری و شرق را بسیج میکنند و به کار میگیرند؛ اما امام، ملت ایران و اسلام ناب پیروز میشود. ملت ایران آب دیده و امت اسلامی هوشیار میشوند. وقتی میبینند از نیروی نظامی و ماشین جنگی کاری ساخته نیست، درمانده میشوند و سوال چه باید کرد سر میدهند.
امام، روح خدا کالبد فانی دنیا را ترک کرد و به خدا پیوست، خامنهای جای او آمد، چون او نائب امام زمان(علیهالسلام)، مرجع تقلید، ولایت فقیه شد، گفت: «راه ما، راه امام است» ملت به او اقتدا کرد و با هدایت او به پرورش استعدادها و ساختن کشور و تولید علم پرداخت و به افتخارات بزرگ علمی و فنی و زیر ساختهای عظیم دست یافت. انقلاب اسلامی برای بیداری ملتها، برای قیام بشری تو عدالت، استقلال، خودکفایی و سعادت ملتها هر روز پیام و موجی به جهان صادر میکند.
انجمنهای مخوف پنهان کار و گردانندگان اصلی آمریکا، اسراییل و سرمایهداری جهانی چه میکنند؟ رهبران و نخبگان شیطانی، وسایل ارتباط جمعی، موجی، گفتاری و نوشتاری و همة آنچه که در جهان در اختیار دارند اعم از سازمانهای بینالمللی، مقررات خود ساخته بینالملل یا فناوریهای نوین، ماهواره، اینترنت، فرستندهها، گیرندهها، دانشگاهها، مراکز پژوهشی، سیستمهای به هم پیوستة دیپلماسی و تبلیغی را به کار میگیرند و همة عقلهای نداشتهشان را روی هم میریزند، تا با یکساختار وسیع و به هم پیوسته و برنامهریزی جهانی، تبلیغات روانی خود را برای استحاله، مغلوب و متوقف کردن ملت ایران و انقلاب اسلامی، و نیز خاموش کردن مرکز انفجار نور و در نهایت بکارگیری ماشین نظامی و شکستن مقاومت ملت ایران و برقراری مجدد غارتگری ملتها و منطقه انجام میدهند.
به این سخنان مولای عزیزمان، رهبر فرزانة انقلاب، حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای توجه میکنیم که خطاب به استکبار جهانی و قدرتهای زورگو میفرمایند: شما یکبار، صد سال تاریخ منطقه را نوشتید دوباره میخواهید تاریخ صدساله آینده منطقه را بنویسید، ما و ملتهای مسلمان منطقه نخواهیم گذاشت تاریخ صدسالة آینده منطقه را شما بنویسید این بار تاریخ صدسالة آینده را خودمان خواهیم نوشت. لاحول ولاقوة الاباالله العلی العظیم.
راه های تبلیغ و روش های مبارزه با شبیخون فرهنگی دشمنان 1

اهمیت مهندسی عملیات روانی

باید بدانیم هرگونه تنظیمی اصولاً معطوف به یک غایت است و مهندسی هم از این قاعده مستثنی نیست. مهندسی به معنای تنظیم عناصر یک محیط است به گونهای که در تناسب با غایت مطلوب قرار گیرد. مهندسی عملیات روانی نیز یک فن مبتنی بر مهارتهای فراوانی است که از فناوری و دانش روانشناسی قدرت، سرچشمه می گیرد. تجربه و ذوق سلیم هنری نیز می تواند درکنار دانش نظری این فرآیند، مهندسی آن را زیبا و از سوی دیگر کم هزینه و پربار سازد. مهندسی اجتماعی و فرهنگی مقوله ای حاکم بر عملیات روانی است و بدون مشارکت جمعی و رسانه ای امکان آن وجود ندارد.
اهمیت “مهندسی عملیات روانی” به لحاظ نتایجی که برای برتری روانی جوامع و دولتها دارد به گونهای است که باید دقیقاً دید که چه سازههایی در طراحی روانشناختی و بالتبع مهندسی اجتماعی و یا افکار عمومی اولویت دارند؟
“آینده پژوهان” و “اساتید”در یک گفتمان جمعی می توانند، نقشه اولیه ساختمان جدید تولید پیام و رسانه، آینده جامعه را متناسب با اهداف و تهدیدات آن ترسیم کنند. اما این کارکرد نیز باید همواره در معرض نقد و بررسی حرفهای قرار گیرد تا مسیر روبه رشد، و پویایی لازم را در جلب موفقیت و کنترل محیط داشته باشد.
لازم است که به مقولة افکار عمومی ، به عنوان یک مقولة زنده، رشد یابنده، بیمار شونده و مقولهای که همة خصوصیات یک انسان زنده و یک جامعه را دارد، بیشتر توجه شود.
محققین و پژوهشگران ما باید روی افکار عمومی مطالعه بیشتری کنند.حتی جوانان ما به انسانی که مانند یک قطره است و خاصیّت آب یا گلاب را دارد، بیاندیشند.
یک دریا علاوه بر اینکه خاصیّت آب یا گلاب را دارد، ویژگی های دیگری نیزدارد. بنابر فرموده خدا در قرآن، میتوان روی آن کشتی راند، تجارت و جنگ کرد و یا جلویش سد بسته شود تا از آن نیرو گرفته شود.
افکار عمومی مثل آب دریا و اقیانوس است، ویژگی های فراوانی در افکار عمومی وجود دارد که باید توجه خاصّی به آنها شود.
بیان مسئله
تلاش میشود با این پرسش از نگاه عملیات روانی طرح موضوع نمائیم: وقتی یک بنای فیزیکی بدون مهندسی دقیق ناقص محسوب میشود و غیرقابل استفاده خواهد بود، آیا عملیات روانی به عنوان یک کارکرد فرهنگی، اجتماعی و محیط محور با آن پیچیدگی نظری و عملی، به مهندسی دقیق، در طراحی و ترسیم نقشه عملیاتی، جامع و نظارت صحیح نیاز ندارد؟
مهندسی عملیات روانی، بر خلاف مهندسی یک ساختمان که با پایان گرفتن ساختمان پایان مییابد، یک پروژه بیپایان است و همواره نیازمند بازنگری، تصحیح و ارتقاء می باشد.
مجامع علمی، به ویژه آنهایی که دغدغه امنیت ملی و دفاع اجتماعی را دارند، باید به تناسب رشته خود سهمی در بازآرایی، مهندسیِ فکر و مدیریت عملیات روانی داشته باشند.
همه دستگاهها در عملیات روانی نقش دارند و مسئولی در جمهوری اسلامی نیست که در عملیات روانی نقش نداشته باشد؛ چه جبهه عملیات روانی به سمت خودی و برای ایجاد اعتماد به نفس و اعتماد به نفس ملی در افکار عمومی ملت و ایستادگی و مقاومت و پیروزی و تولید علم و سازندگی باشد و چه جبهه عملیات روانی در برابر دشمن و مبارزه با جنگ عظیم ، وسیع ، رنگارنگ و پرعمق و ژرفای عملیات روانی استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی که به عنوان یک نیروی حق استکبار را تهدید میکند و پایه هایش را به لرزه در آورده باشد.
روح حاکم بر نقشه فکری جامعه و مهندسی آن، روح عزت دینی و ملی، اخلاق پروری و معنویت است. اما هیچ بخشی از آن نباید در تعارض با عقل و خرد حرفهای در تولید پیام باشد و این جمع بین عقل و ایمان با علم و تخصص درعملیات روانی، مقوله دشواری است که نیازمند مشارکت علمی تمامی مجامع دانشگاهی، حوزوی ، رسانهای دفاعی- امنیتی، فرهنگی و راهبردی است.
اکنون که در قالب همایش مهندسی عملیات روانی و آینده پژوهی زمینه این کار فراهم شده، باید نقشه ای جامع برای تبلیغ و عملیات روانی به معنای فراگیر آن ترسیم شود. بدین صورت که نخست جایگاه منافع ملی و امنیت ملی که بنیاد و ستون فقرات قدرت ملی است، با دقت تمام تعیین و به خوبی تدوین شود. سپس با شناخت و شفافسازی ابعاد مختلف سازه عملیات روانی، بنیانها و کارکردهای آن در عصر جدید و در قبال تهدیدات نظام بینالملل را شفاف سازیم.
مهندسی عملیات روانی یک پروژه محض نیست، بلکه یک پروسه پرتداوم است که تدریجی، مستمر و دائمی خواهد بود. لحظه ای نباید از آن غفلت کرد و ظرفیتی را نباید خالی گذاشت. نخست باید مهندسی در گوشهها و زوایای مختلف این سازه انجام گیرد و رویکرد آرمانی آن شناخته شده و شکل گیرد، سپس طرح آمایش منزلت و هویت، یعنی شاخصها و مختصات نگرش، هدف تعیین شده و کارکردها و ساختارهای متناسب با نفوذ فرهنگی و بین المللی در آن لحاظ شود.
بدیهی است این مهم نیاز به یک پشتوانه نیرومند و همه جانبه مطالعاتی، تحقیقاتی و آموزشی دارد و اینجاست که نقش مراکز علمی و به ویژه دانشگاه ها و حوزه های علمیه دینی ظاهر میشود. مطالعات، پژوهشها وآموزشهای علمی روشمند و هدفمند درحوزه عملیات روانی با همه ابعاد و اجزایش باید انجام گیرد. این مساله به بهرهمندی از همه تخصصهای موجود و بلکه طراحی تخصصهای تازه و گشودن حوزههای مطالعاتی جدید در دانشگاه، حوزه و مراکز علمی و پژوهشی محتاج است، لذا مهندسی عملیات روانی پروژهای نیست که از عهده یک شخص، ارگان یا مجموعهای به تنهایی برآید، بلکه همه جامعه علمی، حوزوی و رسانهای باید در این موضوع خود را مسئول بدانند.
اهمیت و ضرورت موضوع
مهندسی عملیات روانی یعنی طراحی هندسه معضلات ارتباطی، رسانهای، اطلاعاتی و نگرش سیستماتیک و نظامند به مقوله کنترل فکر و رفتار می باشد و به معنای دیگر مدیریت مجموعه باورها، آداب و رسوم، تربیت، آموزش و پرورش، اخلاق و اعمال مخاطب پیام در راستای اهداف منبع پیام نیز گفته می شود.
کارکردهای عملیات روانی با نگاهی سیستماتیک و نظاممند باید در چهار مرحله تحقق یابد:
۱ – ترسیم وضعیت مطلوب روانشناختی جامعه مخاطب .
۲ – ترسیم وضعیت موجود رسانه های موثر در آن حوزه.
۳ – شناسایی و ترسیم فاصله رفتاری، فکری موجود با وضعیت حوزه کنترل و هدایت مطلوب.
۴ – شناسایی و ترسیم راه کارهای تأثیرگذار در انتقال از “وضعیت موجود” به “وضعیت مطلوب”.
مطلب مهم:
به نظر میرسد این ضرورت یعنی ضرورت مهندسی و آینده پژوهی و ساختار دهی و سازماندهی عملیات روانی باید مورد توجه قوای سه گانه کشور، دولت، مجلس و قوه قضائیه و مورد حمایت شورای عالی امنیت ملّی قرار گیرد تا بتوان بسیج ظرفیت کارشناسی کل کشور در تمام ساحتهای عملیات روانی اعم از جهانبینی، آموزش، پرورش، اخلاق، تبلیغ و اعمال نظر را با موفقیت ظاهر نمود.
عملیات روانی نظام جامعی را در بر می گیرد که شامل موارد زیر است:
۱ – نظام باورها، اعتقادات، مدعیات و مفروضات اساسی.
۲ – نظام ارزشها و نگرشها (جهانبینی و ایدئولوژی)
۳ – نظام نمادها و رفتارها.
۴ – نظام مطالبات و انتظارات.
مهندسی عملیات روانی با شناخت دقیق اجزای چهارگانه ۱٫ روانی ۲٫ اجتماعی۳٫طراحی
۴٫ نوسازی و بازسازی مجدد آن، به گونهای شکل میگیرد که بتواند از یک سو بین ارزشها و نگرشها با مدعیات و مفروضات اساسی و از سوی دیگر با باورها، نمادها و رفتارها ارتباط موزون و منطقی برقرار نموده تا در تعمیم کارکرد خود موفق شود.
این کارکرد مهندسی میتواند مراحل چهارگانه وضعیت مطلوب، موجود، شکاف و فاصله میان دو وضعیت و راهکارهای تولید رفتار، انتقال فکر را از طریق القاء و یا اقناعسازی فراهم کند. در این راستا است که میتوان مهندسی عملیات روانی را در هر شرایط و متناسب با سطح نیاز و یا تهدید مورد بازخوانی، نوسازی و بازسازی وتنظیم و ترمیم مجدد قرار داد و با سیاست ها، قوانین و ساز و کارهای لازم برای تحقق هدف آرمانی آن را در رسیدن با ایده آل و عمل مطلوب، یاری نمود.
مهندسی مطلوب عملیات روانی حداقل در طراحی خود باید به سه نقشه اصلی همت گمارد :
۱ – طرح دقیق وضعیت فکری، واقعسازی و سیر جریان شکلگیری رفتار فرهنگی و اجتماعی در نزد مخاطب بر اساس فلسفه سیاسی و تبعیت پذیری فرهنگی.
۲ – طراحی دقیق مدل رفتاری مخاطب برای ترسیم وضعیت انتفاعپذیری آن براساس ارزشها و اندیشههای مادی و فلسفی.
۳ – الگو مهندسی فکر و ظهور ایدهها در نزد مخاطب پیام برای کنترل هرگونه تغییر و تحول وضعیت موجود و وصول به وضعیت مطلوب.
قلمرو مهندسی عملیات روانی شامل موارد زیر است:
مهندسی ساختار
مهندسی شیوه
مهندسی مدیریت
مهندسی هدف
مهندسی بینش
مهندسی تبلیغ
که هریک از آنها در شرایط امروز و با ارزشهای آینده گرایانه بایستی خود را ترسیم و بازسازی نمایند.
مهمترین تحولاتی که در قلمرو مهندسی عملیات روانی درآینده میتواند قابل پیگیری باشد عبارتند از :
۱ – مدیریت تحول فناورانه ( با تأکید بر تحول در کارکردها)
۲ – مدیریت تحول ابعادی (با تأکید بر تحول در پهنا)
۳ – مدیریت تحول در ماهیت (با تأکید بر تحول در ژرفا)
۴ – مدیریت تحول در نفوذ (با تأکید بر تحول در ایمنی و ثبات رفتار)
۵ – مدیریت تحول تأثیری (با تأکید بر تحول در پدیدهسازی).
۶ – مدیریت تحول در کنش پذیری (با تأکید بر تحول در تمکین)
۷ – مدیریت تحول در کنترل (با تأکید بر تحول در تغییر پذیری تأثیر ناپذیری ها.)
قلمرو مهندسی در عملیات روانی سه مقولة رهیافتها، راهبردها و راه کارها را نیز در بر دارد که این موارد از اصول آرمانی و فرهنگی منبع پیام گرفته می شود. به همین جهت مهندسی عملیات روانی را باید نوعی از مهندسی فرهنگی دانست که مخاطب خود را به سوی شباهتپذیری فرهنگی و به تعبیر دیگر تمکین در برابر مدل فرهنگی خود در جامعه ایده آل سوق میدهد.
آینده پذیری عملیات روانی
امیرالمومنین علی (ع) میفرمایند که: من نام عن عدوه انبهته المکائد “به پیامدها بیندیش تا در بحرانها گرفتار نشوی”.
سرعت روز افزون تغییرات سیاسی و اجتماعی در دنیای رقابتی امروز، رهبران را به ایجاد آمادگی برای پاسخ به این تغییرات وا میدارد. چرا که اصول پارادایم نوین مدیریت راهبردی (یعنی مدیریت در محیط پویا، بیثبات و غیره قابل پیشبینی) برنامهریزی دولتها برای نگاه به آینده و تغییرات آن را مغتنم میشمارد. رهبران و مدیران فرهنگی کشور بایستی برای مدیریت در محیط بی ثبات و پویای آینده، عِلم آیندهشناسی و بهرهبرداری از آن را بیاموزند. زیرا مدیران موفق قرن بیست و یکم منتظر نمیمانند تا فرصت به سراغ آنان برود بلکه ضمن توانایی شناسایی و بهره برداری از فرصتها، توانایی تبدیل تهدید به فرصت را نیز دارند. تفکر درباره آینده و حوادث آن سابقه ای به دیرینگی همه نظامهای سیاسی دارد بدان گونه که همه رهبران در همه اعصار همواره مشتاق آگاهی از آینده کشور خویش بوده اند.این میل بتدریج جای خویش را به ضرورت کشف و شناخت آینده در دوران معاصر داده است؛ زیرا که لازمه زندگی در دنیای سیال امروز و فردا، مطالعه آینده بعنوان علمی مدرن برای شناخت فرصتها و تهدیدات پیش رو و مدیریت و هدایت آن است.
آینده نگری و تحول در کارکردها
با پیشرفت علم و فناوری درسده های اخیر، ثبات یک پدیده نادرشده و موجب تغییرات فیزیکی و کارکردی پی درپی آن میشود. این تغییرات انواع و اقسام پدیده های اجتماعی و سیاسی بدیع را به همراه دارند و از آنجا که حامل عنصر تازگی هستند، از یک سو مخاطب خود را وادار به”فهمی جدید” می کنند و از سوی دیگر شالوده عادتهای او را در هم می کوبند.
بروز تحولات کارکردی و فناوریهای عظیم صنعت تبلیغات و ضرورت کنترل رفتارها و نوسانات آینده، سؤالهای فراوانی نزد منابع تولید پیام ایجاد میکند ولی آیا این منابع به تأثیر تولیدات رفتاری خود فکر کرده و آیا کاملاً میدانند که رسانههای مولد پیام آنها کدام عملکرد و چه کارکردی را تولید و به کدام سو حرکت میدهند؟ نتایج مورد تعقیب در برنامه های ما ظرف یک، دو، پنج و ۱۰ سال دیگر به کجا خواهد رسید؟ مطمئناً اگر ندانیم که به کجا میخواهیم برویم، هرگز به مقصدی نخواهیم رسید.
کنترل پذیر نمودن تأثیر ناپذیرها
آیندهنگاری، ابزاری برای” مهندسی هوشمندانه آینده” است.
این شکل از مهندسی است که منعکس میکند چگونه از دل تغییرات یا ثبات «امروز»، واقعیت «فردا» تولد می یابد و تولد او چگونه و با چه شرایطی شکل گیرد.آینده نگاری دانش ومعرفتی است که سازمان را نسبت به رویدادها، فرصتها ومخاطرات احتمالی آینده آگاه نموده و ابهامات،تردیدها و دغدغه های فرساینده آن را می کاهد و توانایی انتخابهای هوشمندانه سازمان را افزایش میدهد.”آینده پژوهی” نیز در کنار واژه “آینده نگاری”برای کنترل مند نمودن آینده به کاربرده میشود. آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاشهایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آینده های بالقوه و برنامهریزی و مدیریت آن میپردازد.
هدف از مهندسی هوشمند توجه به ممکنسازی آینده است که جوامع را مدیریت و کنترل کند و موجب تحقق کارکردهای زیر شود:
مطالعهی تصاویری از آینده که قابل ترسیم و تشکیل است.
مطالعهی مبانی اخلاقی و رفتاری که قابل برنامه ریزی و مهندسی است.
تفسیر گذشته و جهتگیریهای حال که امکان شکل دهی رفتار مطلوب در آینده را دارند.
تفسیر ارزشها و معلومات بنیادی برای طراحی عوامل کلیدی اجتماعی یک جامعه برتر و عدالت محور.
افزایش مشارکت عمومی در تصویرپردازی و طراحی آینده که موجب هم افزایی و مهرپروری گردد.
ترویج و اشاعهی تصاویر مطلوب از جامعه آینده که مدینه فاضله ی تمامی ملت ها است.
آینده پژوهان تقریباً برای رسیدن به این تصویر هر موضوعی را مطالعه می کنند و با میلی که به رویکرد جامع نگری و سیستمی دارند، روابط بین تغییرات حوزه های حیات اجتماعی را با حوزههای دیگر بررسی میکنند.
روندهائی همچون بحران های کلان جهانی، صلح، مناقشه و جنگ در جهان، روند های جهانی سیاست، چندپارگی اجتماعی، بازآفرینی اجتماعی، تغییر پارادایمهای فرهنگی و آداب و رسوم معنوی و مذهبی ودیگر روندهای نوظهور از جمله محورهائی است که باید در این قالب تحت مدیریت وکنترل در آیند.
نگاهی کوتاه به تحولات کلیدی در آینده لزوم توسعه و تحقیق و تفکر در عمل مطلوب را در این باب کاملاً مشخص کند. به گونه ای که امروزه از آینده پژوهی انتظار می رود پا را از کشف و پیشبینی آینده فراتر نهاده و به مهندسی هوشمندانهی آینده همت گمارد. این دانش معتقد است با همراهی و همدلی نهادهای موثر و پر افق آینده می توان آینده را هوشمندانه و در قالب رفتاری دلخواه ترسیم و تقریر کرد.
آینده تمکین ساز و پر کنش
آیندهپژوهی، کشف فرصتها و موفقیتهای افتخارآفرین، افزایش امید به آینده، وفاق ملّی و تعمیق آیندهای کارآمد و موفق را در سطح جامعه درپی دارد. همانگونه که مهدویت و حکومت جهانی منجی صالح عدالت گستر بشر ما را به آن میخواند .
به نظر اکثر صاحب نظران اجتماعی و روان شناسی نیز، ظهور دو حوزه کنشپذیری وتمکینسازی هویتها در قالب آرمانهای انسانگرا و عدالت پرور، انسجامی جهانی را در راه رسیدن به یک ثبات کامل همراه با معرفت و تأکید بر ویژگیها و خصوصیات اخلاقی هویت ها، آزادی فکری و تحولپذیری مثبت و مستقل فراهم می سازد و ضرورت پویایی و حرکت زنده این دو مقوله در طول افقهای آینده نیازمند ظهور رفتار، تفکر، ایدئولوژی و ادبیاتی وفاق گونه و اشتراکاتی هم پایه است که فکر پویا و تکامل محور نه تنها در آن توقف نخواهد کرد بلکه با پرورش این دو به پیش خواهد رفت و راه را برکسانی که در صدد در تقابل قرار دادن این دو حوزه و در پی منافع خویش می باشند، خواهد بست.
آینده ژرفانگر ( تحول ها در ماهیت عملیات روانی)
امروز آگاهان سیاسی و امنیتی بر این باورند سه روش برای جنگ نرم وجود دارد: اعتراض نرم، اغوای نرم و مداخله نرم.
اغوای نرم و مداخله نرم در قالب انتشار بیانیه های رسمی ، ارتباطات گسترده تر با مخاطبین، اقدامهای عمومی نمادین، وارد آوردن فشار برافراد، برگزاری برنامههای نمایشی و موسیقی دسته جمعی، بزرگداشت درگذشتگان، عدم همکاری در رویدادهای اجتماعی غالب، رخدادها، سنن و عرفها، کناره گیری از تشکیلات اجتماعی ، طراحی اقداماتی توسط مدیران و متصدیان منابع مالی، عدم همکاری اقتصادی، ترغیب به عدم همکاری شهروندان با دولت و بالاخره عدم تمکین سیاسی به عنوان اساسی ترین تحول نهادینه شده در ماهیت و ذات عملیات روانی می تواند موجب تغییرات بنیادین اجتماعی و سیاسی شود.
توجه: انقلاب در قالب جنگ نرم، به نوعی مبتنی بر دستیابی به قدرت از طریق فضاسازی، کنترل ذهنیت و اراده جامعه است. در خصوصیات امروزی، این روند می تواند با ایجاد غفلت از ذهنیت مطلوب اجتماعی و امنیت ناشی از آن، مقدار تاثیرگذاری موردنظر منبع پیام را تشدید نموده و موثرترین الگوی رفتاری آن را همراه با مطلوبیت نهایی برای مخاطب شکل بخشد.
دراین تحول ژرف که از طریق”استحاله الگوهای رفتاری ملی در این حوزه ها” و”جایگزینی الگوهای نظامی سلطه” محقق می شود، اهداف و ارزشهای حیاتی یک نظام سیاسی اعم از زیرساخت های فکری، باوری و الگوهای رفتاری درحوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست به خطر افتاده و یا موجب تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی یک کشور می شود. اما جدای از تمامی این کارکردها جنگ نرم، امروزه به عنوان یک واقعیت در دنیای عملیات روانی خود را به نمایش گذاشته و زمینه حرکتی نوینی در کنترل و استحاله فرهنگی را در جوامع هدف آزمون نموده و خود را به عنوان سرمایه ای قابل بهره برداری به رهبران رسانه و جوامع مولد رفتار و فکر تحمیل نموده است تا برای آن آیندهای در شأن را ترسیم نمایندو متاسفانه آنچه که در این نرم افزار و جنگ ناشی از آن فراموش شده است، هدایت این رفتار به سمت توسعه اخلاق، عدالت و مهرپروری است.
تحول در گستره پهناپذیری عملیات روانی
امروز ظاهراً رسانهای در این دنیا موفق است که بتواند با افکار عمومی حرکت کند و خود را سازگار با آنها نشان دهد. در عصر رسانههای نوین جهانی، به یاری فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات کسب قدرت نرم به مراتب راحتتر از به دست آوردن و نگهداری قدرت سخت است. اما اگر دولت ها بتوانند مفاهیم جدید امنیتی را در قالب قدرت هوشمند برای خود بازتعریف کنند، در آن صورت مجبور نیستند لشکرهای عظیم نظامی خود را تقویت کنند.
امروز دیگر گستره حضور جهانی در صحنه تبلیغ ارزشها و آرمانها و مبارزه با انحرافات فرهنگی و تهاجم به تمدن ها در پناه موارد زیر شکل و جهت میگیرد:
۱ – داشتن کانالهای چندگانه ارتباطی داخلی و خارجی.
۲ – نزدیک کردن سنت ها و ایده های فرهنگی اجتماعی و سیاسی خود با عرف و تمایلات جهانی .
۳ – حرکت پیوسته در جهت تسخیر افکار عمومی و همگامی با مردم.
۴ – ایجاد گفتمان های خبری- رسانه ای در خارج و داخل به زبانهای مختلف.
شبیخون فرهنگی دشمن و استراتژی ما
گستردگی و پهناپذیری تبلیغات و عملیات روانی که خود را در حس جهان شمولی گنجانده است، هژمونی فرهنگی و تهاجم گونه ای را گسترش داده که اصالت خود رابر حرکتی فراتر از مرزهای جغرافیایی و در فراسوی مرزهای فکر، اندیشه و فرهنگ ملتهاست و همچنین فراتر از یک همگامی فرهنگی و در قبضه کردن باورها، ایدئولوژی و جهانبینی ملتها و فرهنگها مستقر نموده است.
جمهوری اسلامی ایران پهنه بندی عملیات روانی در آینده را باید بشارت برظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و شکل گیری قدرت هوشمند و جستجوگر عدالت و اخلاق و منجی گرایی مهدوی (ع) ساماندهی و دنبال نماید تا طراحان قدرت نرم در کپی سازی از انقلاب اسلامی ناتوان و مستأصل گردند.
تحول در ایمنی و ثبات (نفوذپذیری مداوم رسانه و پیام)
جنگ اطلاعات در حوزه عمومی یک مفهوم مشخص و اهمیتی رو به جلو یافته است و خود را زمینه و بستری مناسب در سوء استفاده از ابزارها و تکنیک های مرتبط رسانه و منابع اطلاعات محور، دارائیهای ملی راهبردی می داندکه همانند عناصر بنیادین قدرت نظامی و امنیتی می تواند همه چیز را در معرض خطر و کنترل قرار دهد. اهدافی که میتوان با ایجاد اختلال گسترده در دارائیهای استراتژیک ملی هدف مطلوب، منبع تولید اختلال را موفق و برتری بخشد.
به تعبیر دیگر فراتر از جنگ رسانه ای جنگ اطلاعاتی است که با مجموعهای از تکنیکها شامل جمعآوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات میتواند یکی از طرفین درگیر را بر دشمنان خود به مزیتی چشمگیر رسانده و آن را حفظ کند.
به تعبیری دیگر با این رویکرد در آینده می توان شاهد ظهور اقداماتی بود که از هم اکنون مبنا و ادبیات آن شکل گرفته و منشأ بروز فشارهایی غیرقابل تحمل شده که تمکین رهبران و ملتها را فراهم می سازد.
مارتین لیبیکی ضمن وفادار ماندن به تعریف کاملاً نظامی از جنگ اطلاعات هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی در آینده را به شرح زیر نام می برد:
۱ – جنگ برپایه فرماندهی و کنترل: که هدف آن قطع کردن سرحریف، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن، از طریق فریب، ابهام، پاکسازی و اختلال در اطلاعات حیاتی او برای هر گونه تصمیمسازی است.
۲ – جنگ برپایه اطلاعات :که متشکل از طراحی، حفاظت وممانعت از دسترسی به سیستم هائی است که برای برتری برفضای تصمیم گیری وقدرت مداری با اتکاء بر دانش اطلاعاتی باشد.
۳ – جنگ الکترونیک: تکنیک های رادیوئی، الکترونیک، یا رمزنگاری که هیچگونه حیطه و محدودیت دسترسی را بر نمی تابد.
۴ – جنگ فکر و اختلال بینشی: که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرزفکر دوستان،
بیطرف ها و دشمنان استفاده می شود.
۵ – جنگ نفوذ گران اطلاعاتی: که در آن می توان به سیستمهای مالی و اطلاعاتی یورش برده و هیچ حریم امنی باقی نگذارد.
۶ – جنگ فشار و تحمیل : که با ایجادمانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی و اجتماعی در محیط افکار عمومی و نیازهای اساسی مردم شکل و ترسیم می شود.
۷ – جنگ سایبر: ترکیبی از همه موارد شش گانه بالاست که در نهایت موفقیت را در قالب الینه شدن و استحالگی و تمکینپذیری به همراه دارد.
امروز اگر صنایع ممتازی چون بانکداری،کارخانجات پیشرفته خودکار و یا صنایع شیمیایی و پتروشیمی با اتصال به کامپیوتر و ارتباطات و یا زیر ساختهای شبکه، میتوانند فعال و کارآمد باشند پس در موقع فشار و تحمیل یک رفتار اقتصادی و سیاسی به راحتی از کار خواهند افتاد. در چنین دنیایی فلج کردن، فریب دادن و از هم گسیختن سازمان ها و موسسات از طریق دستکاری ویا انهدام زیر ساخت های اطلاعاتی آنها امری ساده و محتوم است که باید بدان توجه نمود و از آن بهره گرفت.
پس امروز جنگ های اطلاعاتی به تنهایی یا به همراهی عملیات های نظامی کوچک نیز قابلیت وارد نمودن صدمات و لطمات زیاد به دشمن را دارا میباشند. جنگ اطلاعاتی با این کارآمدی
میتواند علیه یک ملت وارد عمل شده و به نظر می رسد میبایست از این کارکرد در بهره گیری از ابزار با دیدگاه جدید نگاهی نو انداخت و به راه کارهای عملیاتی همچون جهاد مجازی توجه نموده و با بالا بردن سطح علم و آگاهی نسبت به دفاع و جنگ در فضای سایبر، سربازانی را در این راستا آموزش داد.
بنابراین لازم است که جهاد مجازی در جهان اسلام در محورهای سایبرنتیک با رویکردهای تدافعی و تهاجمی و شبکهای علیه دشمنان اسلام فعال شود.
نوسازی و آینده پذیری عملیات روانی(راهبردها و رهیافت های پیشنهادی به همایش)
۱ – در حوزه فناوری – تحول در کارکرد :
ایجاد ساختارهای کارآمد عملیات روانی متناسب با رسانهسازی مدرن.
ارتقاء کیفی نیروی انسانی با بهره گیری از امکانات ملی.
تشکیل دوره های تکمیلی آموزشی با استفاده از اساتید و متخصصین تبلیغاتی دانشگاهها.
حرفه ای کردن رفتار عملیات روانی با رویکرد مهندسی رفتار مطلوب و آیندهمدار.
ارتقاء کیفیت اطلاع رسانی و برنامههای آگاهسازی با بکارگیری الگوهای موفق تبلیغی و شیوههای پیشرفته جذب مخاطب.
اجرای تبلیغات و جنگ روانی با بکارگیری فن آوری های ارتباطی، ایجاد تعامل با رسانههای ملی و استفاده از تجهیزات ماهواره ای و فراملی.
لحاظ نمودن سطح تهدیدات و جنگ روانی در برنامه رسانه ملی.
۲ – در حوزه ماهیت و چیستی (تحول در ژرفا):
تشکیل بخش های پژوهشی و تحقیقاتی عملیات روانی و برقراری ارتباط با مراکز علمی و فرهنگی کشور.
نظامند کردن عملیات روانی با تلفیق مؤلفههای ارزشی جامعه و اهداف آرمانی کشور.
توسعه ادبیات وکارکردهای تبلیغی دینی با ایجاد ساختارهای کارآمد متناسب با نیاز، ارتقاء نیروی انسانی، تقویت بخش های پژوهشی و تحقیقاتی و برقراری ارتباط مؤثر با مراکز علمی و فرهنگی کشور.
ارزیابی میزان نفوذ و تسلط تبلیغی رسانه های بیگانه و مهندسی سازه رسانه ای
براساس آن.
۳ – در حوزه نفوذ پذیری (تحول در ایمنی) :
بهره گیری از فن آوری های فرامدرن اطلاعاتی و رسانهای در تبلیغات داخلی و فراملی.
تقویت غرور و افتخار ملی با بهرهگیری از زمینه های همراهی و هماهنگی موجود در بخشهای مختلف کشور.
ایجاد سازکارهای مؤثر تبلیغی جهت برقراری تعامل فکری و فرهنگی با مسئولین دولتی.
کاهش سطح نفوذ رسانههای بیگانه با اجرای برنامه های پدافندی و مهندسی فرهنگی.
خنثی نمودن اهداف عملیات روانی رسانه های خارجی با ایجاد تنوع تبلیغاتی.
حضور فعال و گسترده تبلیغی در داخل و خارج از کشور متناسب با نیازهای توسعه فرهنگی و انقلابی.
۴ – در حوزه کنترل پذیری (تأثیرناپذیری ها):
ارتقاء کیفیت اطلاع رسانی و آگاه سازی با اقتباس از الگوهای موفق مدیریتی تبلیغات ملی و جهانی.
اصلاح شرح وظایف سازمان های عملیات روانی در کشور براساس توانایی های ساختاری با اقتباس از الگوهای حرفه ای سایر کشورها.
نظا مند کردن عملیات روانی، تقویت منزلت اجتماعی، تولید پیام های متنوع با تلفیق ارزشهای جامعه و اهداف تبلیغی و بهرهگیری از زمینههای همکاری و همراهی ملی.
ایجاد ساز وکارهای مناسب برای تبادل اطلاعات و تعامل با رسانه های ملی.
ارزیابی مداوم اثربخشی توان تبلیغات و نفوذ رسانه ای در مقابله با توان اطلاعاتی و پیامسازی و تولید پیام بازدارنده.
ایجاد مکانیزم های لازم برای ممانعت ازدستیابی به تأثیرپذیری تبلیغی بیگانه درلایههای اجتماعی و سیاسی.
۵ – در حوزه کنش گرایی (تحول در تمکین) :
توسعه طرح ریزی و برنامه ریزی تبلیغاتی و اشاعه فرهنگ ایده سازی خلاق و
جهان محور.
اجرای عملیات روانی و فریب های بازدارنده با بهره گیری از رسانه های بین المللی.
توسعه برنامه ریزی تبلیغی در سطوح ملی و متناسب با روحیات بومی و تاریخی ملت ایران درجهت ایجاد انگیزه، مقاومت، افزایش وفاداری، تحکیم مبانی انضباطی و اطاعت پذیری و اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت طلبی در قالب سند چشم انداز.
لحاظ نمودن اصول و مبانی جنگ روانی در ریشه برنامه تفصیلی بخش های دفاعی امنیتی.
نتیجه گیری
با توجه به آنچه مطرح شد، لازمه تحقق مهندسی مطلوب در تبلیغ و مبارزه با شبیخون فرهنگی دشمن و به اصطلاح عملیات روانی، شناسایی محیط اجتماعی وفرهنگی مخاطب وکاربست های آن درحوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد بود و دانشگاهها و حوزههای علمیه دینی به عنوان مؤسسات تولید علم و دانش تخصصی و به لحاظ تمرکز نخبگان فکری در آن، میتوانند در این فرآیند مؤثر واقع شوند.
از یک سو نخبگان دانشگاهی و حوزه های علمیه دینی میتوانند با آگاهی از عناصر متفاوت تولید پیام و نظامهای مربوطه و آگاهسازی نسبت به این عناصر و ارکان، مقدمات تحقق مهندسی تبلیغ را فراهم آورند و از سویی دیگر دانشگاه ها ومراکز تخصصی و رسانهای درقالب یک تعامل سازنده می توانند باشناسایی ضعف ها، ناسازگاری ها و
ناهنجاریهای حوزه مدیریت عملیات روانی و تقویت منابع انسانی و آموزش عناصر موجود و مرتبط، به تبیین نحوه ارتباط نظام مند و نظاموار بین عناصر مردمی، نخبگان
و خواص اجتماعی و بسترسازی و تحقق مهندسی نوین عملیات روانی در کشور کمک کنند.
علاوه بر این مدیران و نخبگان شاغل در هر یک از حوزه ها و نظام های برشمرده شده، می توانند با طراحی و بازسازی اصول و عملکرد ها، متناسب با نظامی که درتولید فکر و بینش دنبال می سازند به رفع ناهنجاریها یا نواقصی که در این خصوص وجود دارد، اقدام نمایند.
ایجاد ارتباط و هماهنگی بین دستگاههای مختلف تولید علم، تبلیغی، رسانهای، تولید اطلاعات و هم اندیشی برای رفع ناسازگاریها در این پروسه و ایجاد تحول، از جمله فعالیتهایی است که دانشگاهیان و حوزویان با توجه به جایگاه علمی خود میتوانند در این جهت ایفای نقش کنند. عمل انقلابی و جهادی، تلاش هوشمندانه و آگاهانه، دلسوزی و احساس مسئولیت و صبر و تحمل از جمله مولفه های اساسی است که برای تحقق این فرآیند لازم و ضروری است.
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذهدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب (آل عمران- ۸)
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
آگهی
#2
سلام...ميدوني چرا مطالبي كه مينويسي زياد طرفدار نداره؟؟و پاسخ نميدن؟؟؟
چون مطالبت خيــــــــلي طولاني و خسته كننده اس!!!
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi ، SaYe 124
#3
دوستان گرامی من نویسنده فرهنگی ام انتظار نداشته باشید یه موضوع 5 خطی بذارم

میتونی بری اجتماعی اونجا موضوعام بهتره=)
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  به‌کارگیری روش‌های جدید مشارکت وقفی در میراث فرهنگی
  گلایه وزیر میراث فرهنگی از تعطیلی کرونایی موزه و ابنیه تاریخی/ مونسان: اجازه ساخت و س
  درخواست نویسندگی در بخش فرهنگی و زیرشاخه ها
Rainbow مهلت ارسال اثر به مسابقه فرهنگی «جانِ من ایرانِ من» تمدید شد!
  صادق هدایت نماد بی فرهنگی وبیمار روانی
  جایگاه نقد در ساحت تحول فرهنگی
  چقدر خرج کنیم تا فرهنگی باشیم؟
  از فرهنگ و مهندسی فرهنگی تا تحولات فرهنگی و جهانی شدن
  پیامک و تاملات فرهنگی آن(فینگلیش اصلا×)
  ساکتین فتنه فرهنگی![باطن فرهنگ غرب..]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان