26-12-2014، 8:55
(آخرین ویرایش در این ارسال: 26-12-2014، 9:19، توسط pink girl45.)
برای روزهای خوب
آن روزهایی که فراموش نمی شوند
آن روزهایی که دیگرنمی آیند
دلتنگم
روزهای خوب باران
یادتان بخیر
بــــــــ*اران
پاییز با همه ی بغض ها و اشکهاش داره میره...
خیلی ها از تنهایی در اومدن...
خیلی ها تنها شدن و خیلی هام با تنهایی هاشون تنها بودن...
خوش به حال اونهایی که یه آغوش گرم پیدا کردن برای روز های سرد زمستون...
لبریز است از
عاشقانه ها
دوستت دارم ها
بوسه ها
مروزم را دوست دارم
به امید فردا نخواهم ماند
سهمم را ازعشق توهمین امروز خواهم گرفت
آن هنگام که باد
بوی عطر تنت را برایم هدیه می آورد
و من مست و خراب پر از ناز و نیاز
برایت ازعشق می سرایم
از انتظاری که هر روز دیوانه میکند روحم را[
ازعشقی که هرروز می سوزاند تنم را
وازمهر[ی که هر روز پرمیکند قلبم را
مروز همین امروز سهمم را ازعشق تومیگیرم
به امید فردا نخواهم ماند
بـــــــ*اران
هنوزهم دنیا با من سر ناسازگاری دارد
هنوز هم ساز ناکوک می نوازد
و من تنها و بی هیچ پناهی
می رقصم باهرسازَش
چون مترسکی تنها درمیان مزرعه
و لبان این مترسک مثل همیشه پر از لبخند است
و چشمانش
مات نگاه می کند بدون هیچ احساسی
نه خشم نه عشق نه شادی نه نفرت
گویی میخواهد بگذرد وتمام شود
به امید روزی است که از پا بیافتد
ومزرعه دارتن فرسوده اش را
درگوشه ای رها کند
بــــــــ*اران
اگه خوبه لطفا سپاس نشه فراموش
آن روزهایی که فراموش نمی شوند
آن روزهایی که دیگرنمی آیند
دلتنگم
روزهای خوب باران
یادتان بخیر
بــــــــ*اران
پاییز با همه ی بغض ها و اشکهاش داره میره...
خیلی ها از تنهایی در اومدن...
خیلی ها تنها شدن و خیلی هام با تنهایی هاشون تنها بودن...
خوش به حال اونهایی که یه آغوش گرم پیدا کردن برای روز های سرد زمستون...
[color=#000000]دلم شور میدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زن د
وای اگر نیایی
دردهای انباشته در سینه ام را برای که خواهم گفت
چه کسی موهای پریشان چون روحم را نوازش خواهد کرد
وچگونه به این قلب بی قرار بگویم تو مرا نخواستی
چگونه باور کنم دنیا درهای خوشبختی را به رویم می بندد
چگونه دنیا را بی خورشید تحمل کنم
دلم برای تو شور می زند
تویی که ندارمت
ب*اران
[align=center]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مروزم با توعالی استزن د
وای اگر نیایی
دردهای انباشته در سینه ام را برای که خواهم گفت
چه کسی موهای پریشان چون روحم را نوازش خواهد کرد
وچگونه به این قلب بی قرار بگویم تو مرا نخواستی
چگونه باور کنم دنیا درهای خوشبختی را به رویم می بندد
چگونه دنیا را بی خورشید تحمل کنم
دلم برای تو شور می زند
تویی که ندارمت
ب*اران
[align=center]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
لبریز است از
عاشقانه ها
دوستت دارم ها
بوسه ها
مروزم را دوست دارم
به امید فردا نخواهم ماند
سهمم را ازعشق توهمین امروز خواهم گرفت
آن هنگام که باد
بوی عطر تنت را برایم هدیه می آورد
و من مست و خراب پر از ناز و نیاز
برایت ازعشق می سرایم
از انتظاری که هر روز دیوانه میکند روحم را[
ازعشقی که هرروز می سوزاند تنم را
وازمهر[ی که هر روز پرمیکند قلبم را
مروز همین امروز سهمم را ازعشق تومیگیرم
به امید فردا نخواهم ماند
بـــــــ*اران
هنوزهم دنیا با من سر ناسازگاری دارد
هنوز هم ساز ناکوک می نوازد
و من تنها و بی هیچ پناهی
می رقصم باهرسازَش
چون مترسکی تنها درمیان مزرعه
و لبان این مترسک مثل همیشه پر از لبخند است
و چشمانش
مات نگاه می کند بدون هیچ احساسی
نه خشم نه عشق نه شادی نه نفرت
گویی میخواهد بگذرد وتمام شود
به امید روزی است که از پا بیافتد
ومزرعه دارتن فرسوده اش را
درگوشه ای رها کند
بــــــــ*اران
[size=large][b][font=Arial','sans-serif]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اگه خوبه لطفا سپاس نشه فراموش