امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پروژه چند وجهی به نام وهابیت

#1
نباید تصور کنیم استعمارگران این جریان را دریک محیط خلأ به وجود آورده و آن را حمایت کرده اند. چنین چیزی ممکن نیست وکندوکاوهای تاریخی نیزآن را تایید نمی کند. رگه هایی از این تفکر مسبوق به سابقه بوده است. ظاهر گرایی ازویژگی هایی است که درجهان اسلام قبلا وجود داشته است








درسالهای اخیر از نحله فکری وهابیت صحبت ها وحرف های زیادی به میان آمده است. این جریان فکری مانند بسیاری از نحله های فکری دیگر، زمینه های پیدایش دارد. پیروان وهابیت که خود را «موحدون» می خوانند، اسلام را بر اساس اصول این فرقه برای خود و دیگران معنا می کنند. دراین اصول به قرآن و حدیث تاکید زیادی می شود وبدعت گذاری دردین هرگز پذیرفتنی نیست. چندی پیش نمایشگاهی دردانشگاه آزاد اسلامی، با هدف معرفی وفعالیت های این نحله فکری درآذربایجان دایر شد. این نمایشگاه اطلاعات و تاریخچه وهابیت در برخی کشورهای اسلامی به همراه تصاویر شخصیت های برجسته آنان به عرضه گذاشته شد. ضرورت آشنایی با این جریان فکری که نامش بیش از جریان های فکری دیگرجهان اسلام برسرزبان ها افتاده است، بر کسی پوشیده نیست. شاید نگاهی به علل ظهور این تفکر وهابیت و فرود وفرازهای آن درتاریخ اسلام، شناخت وماهیت این نحله فکری را روشن تر به تصویر بکشد.




محمدبن عبدالوهاب کیست؟

وهابیت جنبشی مذهبی است که محمدبن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان بنا کرد. محمد عبدالوهاب معتقد بود که دین اسلام از قرن سوم هجری، راهی متفاوت را طی کرده و دارای زواید و حواشی بسیاری شده است. او مسائلی چون زیارت مزار مردگان و ستایش و بزرگداشت شخصیت های دینی ومذهبی را ازجمله این حواشی بر می شمرد. اصل آموزه های وهابیت به توحید ویکتا پرستی وپرهیز از چند خدایی و شرک تاکید دارد. پیوستگی وهابیت به خاندان آل سعود در چندین مقطع اتفاق افتاده است. محمد عبدالوهاب درابتدا به علت اعتقادات خود از شبه جزیره عربستان اخراج شد. وی توانست در شمال نجد خاندان سعودی را ازنظر اعتقادی با خود همراه سازد. آنها نخستین بار در سال ۱۸۱۸ به شبه جزیره عربستان مسلط شدند. اما سلطان عثمانی با کمک حاکم مصر، وهابیت را ازشبه جزیره بیرون کرد. این نحله فکری با اینکه موفق شدند، بار دیگر توسط فیصل اول قدرت سیاسی را باز پس گیرند، دوباره به دست حکام رشیدیه ازقدرت سیاسی برکنارشدند. قرن بیستم زمانی که حکومت ملک عبدالعزیز بر شبه جزیره عربستان تثبیت شد. وی درسال ۱۹۰۲ ریاض را به تصرف خود در آورد، می توان گفت این زمان آغازتثبیت وهابیت در شبه جزیره عربستان بود.




ریشه های ظهور وهابیت به کجا برمی گردد؟

دکتر جواد میری استاد جامعه شناسی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی واستاد مدعو دانشگاه ادیان ومذاهب در گفت و گو با تهران امروز به ریشه های بروز وظهور این تفکر اشاره کرده و می گوید: «نگاه کلی به فعالیت های محمد عبدالوهاب دربسیاری از کتب به صورت کلی آمده است. اما با یک نگاه مجمل می توان گفت که رشد این پروژه به استعمار قرن نوزدهم پیوند نزدیکی دارد. استعماردرقرن نوزدهم سه امپراتوری بزرگ مانند گورکانیان درشمال هند، امپراتوری عثمانی و سلسله پادشاهی قاجار را در نظر داشت. هرسه کشور اواخر قرن نوزدهم با اتفاقات خاصی همراه است. درایران، ما با پیدایش بابیت وبهائیت روبه رو هستیم. درداخل مستعمرات عثمانی، ما ظهور و پیدایش وهابیت را داریم. درداخل امپراتوری گورکانی که رو به اضمحلال می رفت، پیدایش نحله فکری قادیانی گری یا احمدیه را شاهد هستیم. هر سه اینها به گونه ای با استعمار قرن نوزدهم که در بازی ای بزرگ حرکت خود را شروع کرده بود، رشد ونمو خود را آغاز کرده بودند. به عبارت دیگر ما نباید وهابیت را به صورت یک پروژه ببینیم. بلکه وهابیت یک پروژه چند ضلعی بوده که از سوی استعمارگران ترسیم شده است. ارتباط مستقیم پروژه استعمار با وهابیت به گسترش امپراتوری عثمانی ورقابت اروپاییان با این امپراتوری برمی گردد. آنها چون از خارج موفق به تضعیف امپراتوری عثمانی نبودند، تصمیم گرفتند از داخل به تضعیف این امپراتوری بپردازند. قرن نوزدهم قرن ناسیونالیسم و شکل گیری مفهوم ملت هاست. مفهوم ناسیونالیسم براساس ایده واحد وزبان، خاک وملیت بنا شده است. ما درداخل امپراتوری عثمانی با قومیت های گوناگونی مواجه هستیم. به دلایل گوناگون ازجمله حاکمیت ناصواب امپراتوران عثمانی نارضایتی دردرون این اقوام ایجاد می شود که استعمارگران به آن دامن می زنند. تناقض بین حاکمیت ترک ونژاد عرب و مسیحیانی که درداخل لبنان زندگی می کردند، گوشه ای ازتفاوت هاست. دراین میان به علت رفت وآمد مسلمان به اروپا وبرعکس، وجود ایده های مدرن حکومت، چون دموکراسی نیز خودش را نشان می دهد.




آیا علت رشد وهابیت، تنها حمایت های مادی است؟

دکتر جواد میری پایه فکری وهابیت را به سالهای دورتر مرتبط می داند ومی گوید: «تفکر محمدبن عبدالوهاب به ابن تیمیه برمی گردد. او کسی است که به قرائت های افراطی ازاسلام مشهور است. او تقربیا هرکسی که با مرام فکری او منطبق نبودرا فردی ملحد و کافر قلمداد می کرد، تاجایی که او خواجه نصیرالدین طوسی که حکیم جهان اسلام است را درجرگه کافران قرارمی دهد. درتفکر ابن تیمیه که محمدبن عبدالوهاب از آبشخورهای فکری او تغذیه می کند نقل، اساس وثقل فهم دین قلمداد می شود. دراین دیدگاه جایی برای عقل و بینش حکمی تعریف نشده است. درکشورهایی که وهابیت به صورت گسترده وجود ندارد، به بسیاری از نقاط این نحله فکری کمتر توجه می شود.

ما برای شناخت وهابیت وعلل پیشبرد برنامه های فکری درکشورهای مسلمان نیازمند بررسی های متعدد هستیم، این نحله فکری در بسیاری از جاها ازجمله آسیای مرکزی و قفقاز و شمال کشورچین ودرروسیه و اروپای غربی وحتی درکشورهایی که مسلمانان مهاجر زیادی را می پذیرند، به شکل محسوسی پیشرفت می کند. بسیاری دلیل رشد وهابیت را حمایت های مادی کشورعربستان می دانند. این دلیل درستی است اما تنها دلیل پیشبرد اهداف وهابیت نیست. علت دیگر پیشروی وهابیت، رادیکالیزیم است. وهابیت درهرکجا پای می گذارد، با حکام وقت به مبارزه می پردازد. وهابیت با تمامی حکام غیر مسلمان درگیر است. این جریان فکری از این طریق پیام خود را به جوانان منتقل می کند. در روان شناسی اجتماعی ثابت شده که جوانان به سمت افراطی گری کشیده می شوند. جوانان نیز به طور معمول در همه جهان از وضعیت موجود ناراضی هستند. به عنوان مثال وقتی وهابیت به روسیه وارد می شود، وهابیون می گویند: «کسانی که درکرملین هستند، حاکمان کفر هستند.»درنتیجه به مسلمانان آن ناحیه فرمان می دهد که شما با حاکمیت کفرمبارزه کنید.

آنها با هرحاکمیت غیر مسلمان و هر حاکمیت غیروهابی شروع به مخالفت می کنند. به همین دلیل است که درالقاعده که شعبه ای ازوهابیت است، حتی سفید پوست آمریکایی دیده می شود، هم سیاه پوست مسیحی مسلمان شده پیدا می شود. درواقع وهابیت یک شبکه جهانی را ایجاد کرده است. دلیل این امرهم مخالفت با وضعیت موجود است. برای قاطبه وهابیت موجودیت غیر از خود، معنایی دارد. در جهان بیشتر ایدئولوژی ها خود را با نگاه سرمایه داری انطباق داد ه اند، خلأ آرمان خواهی دردنیای امروزسبب شکل گیری یک شبه آرمان خواهی و شبه رادیکالیزیم میان جوانان درجهان اسلام می شود. دکتر میری مخالفت وهابیت را فقط به شیعیان مختص نمی داند ومی گوید: «وهابیت فقط با تشیع مخالف نیست بلکه با بسیاری ازدیدگاه های اهل تسنن نیز به طورجدی مخالفت می کند.»




تاثیر وهابیت بر دیگر جریان های فکری جهان اسلام چیست؟

دکترسید علی موسوی نژاد عضو هیات علمی دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان ومذاهب درباره تاثیرات نحله وهابیت برجریان های دیگر جهان اسلام می گوید: «ما باید درنظر بگیریم جریان وهابیت، جریان فکری تازه ای درقرن اخیر محسوب می شود. اما این نحله فکری درتفکرات قبل ازخودش نیز ریشه هایی دارد. ریشه های فکری این جریان دردوره های قبلی وجود داشته است، اما محمدبن عبدالوهاب به شکلی افراطی این جریانات را درزندگی خود دنبال می کند. تاثیرات این جریان درابعاد سیاسی واجتماعی واقتصادی بسیار مشهود است. این جریان بر جهان اسلام ازمنظرکلامی، افراطی گری و تفکرجمود وتاثیرات غیرمقبول که ازسوی دین مبین اسلام تایید نشده است را گسترش داد. آثار این فرقه جهان اسلام را تحت تاثیر خودش قرار داده است. حمایت هایی که دردوقرن اخیر ازاین جریان صورت گرفته است، بیش ازبن مایه های فکری وهابیت، سبب رشد ومطرح شدن این جریان شده است. وهابیت به نوعی به علت حمایت های سیاسی که از آن صورت گرفته است به رقابت با اسلام اعتدالی وتساهلی پرداخته است. بنا براین به دلیل اتخاذ این موضع، بسیاری ازدانشمندان جهان اسلام، جریان وهابیت را خارج ازجریان های اسلامی بررسی می کنند.»




آیا توطئه استعمار تنها دلیل مطرح شدن وهابیون است؟

دکتر موسوی نژاد تنها حمایت های استعمارگران از جریان وهابیت را عامل بقای این نحله فکری نمی داند ومعتقد است: «به نظر من ما باید برای درست دیدن این نحله فکری هر دو بعد را بررسی کنیم. ما نباید تصور کنیم استعمارگران این جریان را دریک محیط خلأ به وجود آورده و آن را حمایت کرده اند. چنین چیزی ممکن نیست وکندوکاوهای تاریخی نیزآن را تایید نمی کند. رگه هایی از این تفکر مسبوق به سابقه بوده است. ظاهر گرایی ازویژگی هایی است که درجهان اسلام قبلا وجود داشته است. این نگاه که فقط به ظاهر اسلام نگاه می کرد وعقل وشهود را دراین جریان دخالت نمی داد، دارای سابقه تاریخی است. بخشی از جهان اسلام همواره راه ظاهر قرآن وحدیث را دنبال می کردند. وهابیت نیزهیچ گونه جایی برای تاملات عقلانی یا عرفانی را برای رسیدن به خدا درنظر نمی گیرد. جریان جمود وخود بسندگی درفهم دین قبل ازوهابیت وجود داشته است مثلا جریان خوارج که درزمان امام علی(ع) رخ داد؛ این نوع تفکر را شاهد هستیم. این جریان مفسران دین را به رسمیت نمی شناسند. ما در وهابیت این جهت گیری را به وضوح مشاهده می کنیم. محمدعبدالوهاب حتی امامان اهل سنت را به رسمیت نمی شناسد. بی توجهی به شعار دینی وبعد انعطاف پذیر دین چیزی است که درجریان وهابیت اصلا به آن توجه نمی شود. یک بعد دین اسلام، تعالیم این دین است. اما بعد دیگر آن نمود دینداری که بسته به فرهنگ های مختلف، ازسوی مسلمانان دیده می شود. ما از صدر اسلام شاهد جریان جمود گرایانه هستیم که به نوعی کوچک ترین تفاوت فرهنگی را نمی پذیرد. نباید یک نکته را دراین ماجرا فراموش کنیم. درکلام ابن تیمه که هفت قرن قبل از محمدبین عبدالوهاب به بیان پایه فکری وهابیت می پردازد، نوعی واکنش را احساس می کنیم. متاسفانه درقرون بعد از اسلام نوعی خرافه گرایی را دردین اسلام مشاهده می کنیم. دربحث زیارت قبور این خرافه گرایی مشاهده می شود. زیارت اهل قبور با شعائر اسلام منافات ندارد. اما ما به مرور شاهد شکل گیری قبور موهومی هستیم که آثارآن هنوز در سرزمین شام وجود دارد. ابن تیمیه که درشام زندگی می کرده است، در مقابل این افراط ها دست به تفریط می زند. دردوره محمد عبدالوهاب نیز ما اینگونه مسائل را مشاهده می کنیم. درآن برهه زمانی نیز مذهب حنفی صوفی گرایانه دربعد شعائر اسلام به انحرافاتی دچار شده بود ومشکلات زیادی را برای جامعه ایجاد می کردند. این مسائل سبب شد که محمدبن عبدالوهاب این مسائل را با توحید ویکتا پرستی خداوند درتباین و تضاد قرار بدهد و با آنان به مخالفت بپردازد. استعمارگران به دلیل کوتاه کردن دست امپراتوری عثمانی جهان اسلام نیز، به این نحله فکری توجه کرده اند. غربی ها به دلیل حمایت از مخالفان مذهب حنفی وصوفی گرایانه امپراتوری عثمانی که نوعی عقل گرایی را نیز دنبال می کرد، دست زدند. ما باید هم بعد فکری این جریان را بررسی کنیم وهم ازدیدن زمینه های فکری شکل گیری این پدیده غافل نشویم.»




عامل دافعه این جریان چیست؟

دکترسید علی موسوی نژاد به گرایش به وهابیت درجهان اسلام اشاره می کند و می گوید: «شاید درابتدا شعار بازگشت به اسلام سبب جذب پیروان این نحله فکری شود، اما بسیاری از افرادی که به این فرقه گرایش پیدا می کنند، بعد از مدتی به علت عدم انعطاف و خشک بینی این مذهب ازآن دوری می کنند. زیرا این مذهب به چاشنی خشونت نیزممزوج شده است. درجهان امروز که صحبت از همگرایی و گفت وگوی مذاهب است، این جریان خشن که دیگری را تحمل نمی کند، نمی تواند پایدار بماند. متاسفانه کشورهایی که منادی آزادی هستند به دلایل سیاسی این نحله فکری را حمایت می کنند. هر چه به گفتمان های واقعی اسلام بیشتر رجوع کنیم، زمینه برای جلوه گری وهابیت کمترخواهد شد.»
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  پیدایش وهابیت
  آخرین پروژه دکتر حاتمی
Exclamation فتواهای جنجالی و بسیار خنده دار وهابیت
  تمسک وهابیت به قرآن در نفی شفاعت
  فرقة وهابیت چگونه به وجود آمد وعقایدش چیست؟
  مادر وهابیت نمی میرد!! ، ولی...
  وهابیت به راحتی مخالف خود را کافر می‌خواند!
  فتواهای خواندنی وخنده دار وهابیت (لعنت الله علیه )
  آیا وهابیت همان اهل سنت است؟
  وهابیت در دام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان