امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شکاف بین نسلی: مادران، دختران و ازدواج

#1
مقدمه   شکاف نسلي که به عنوان اختلافي در نگرش يا رفتار جوانان و افراد سالمندتر تعريف شده است، موضوع بحث و بررسي ديرينه و مشترک جامعه‌شناسان، روانشناسان اجتماعي، صاحب‌نظران علوم تربيتي و مردم‌شناسان فرهنگي بوده است.(معیدفر،1383: 56)
 اين مفهوم نخستين بار پس از جنگ دوم جهاني و به ويژه در دهه 60 در جوامع غربي مطرح شد که به نحوي اختلاف فرهنگي ميان فرزندان و والدينشان را تشريح مي‌کرد. در ايران نيز دهه، پنجاه ،  شصت از دوره‌هاي حساس و پرفراز و نشيبي تاریخ ایران می باشند.در این دوران، رويداد های مهمی از تاريخ ایران رقم میخورد ؛ يعني انقلاب اسلامي آغاز مي‌شود و پس از آن نيز جنگ تحميلي به عنوان يک پديده اجتماعي مهم ديگر به وقوع مي‌پيوندد. اين دو پديده اجتماعي تغييرات وسيعي را در باورها و بينش‌هاي نسلي که در آن دوران زندگي مي‌کرد بوجود آورد. نسل ديروزي که داراي تجربه جنگ و انقلاب بود امروزه در کنار نسلي زندگي مي‌کند که فاقد اين نوع تجربه است و اين خود سبب شده است شکافي در بينش و آگاهي، باورها، تصورات، انتظارات، جهت‌گيري‌هاي ارزشي و الگوهاي رفتاري و سبک‌هاي زندگي اين نسل (والدين) با نسل جديد (فرزندان) به وجود آيد. اينک بحران شکاف نسل‌ها به هر تعبير، مشغله‌اي از مشغله‌هاي ذهني انديشمندان اجتماعي گرديده و بررسي عوامل موثر بر شکاف بين دو نسل در جامعه کنوني، از جمله مسائل حياتي و در اولويت است. (دانائي، 1384: 8)
مقاله حاضر با هدف شناخت مبانی نظری و ریشه یابی موضوع شکاف و تعارض نسل ها به عنوان یکی از مهمترین و فعالترین شکاف های اجتماعی در جامعه پر تحول معاصر ایران می پردازد. 


    بیان مسئله
مفهوم شکاف نسلی به چگونگی تداوم فرهنگ یک جامعه از نسلی به نسل ديگرمربوط مي شود. اگر در فرایند اجتماعی کردن کودکان،نوجوانان وجوانان، فرهنگ یک جامعه تا حد مطلوبی از یک نسل به نسل دیگر تا حد مطلوبی منتقل شود و باز تولید فرهنگی به نحو احسن انجام گیرد، میزان اشتراکات فرهنگی بین دو نسل بالا میرود و اختلاف فاحشی بین دو نسل به وجود نمی آید. در این صورت، تفاهم بین نسل جدید و نسل قدیم برقرار می شود. و اختلاف چندانی بین نسلها به وجود نمی آید و بحران هویتی نیز برای نسل جدید روی نمی دهد. نمود چنین وضعی در خانواده این است که بین والدین و فرزندان رابطه و احساس فکری خوبی برقرار می گردد و درک متقابل قبولی دیده می شود. در مقابل ،اگرفرایند اجتماعی کردن به علل داخلی وخارجی دچار مشکل شود و به طور ناقص انجام پذیرد،وفرهنگ جامعه در حد مطلوبی به نسل بعد منتقل نشود،تداوم فرهنگی جامعه دچارمشکل می شود وبین نسل جدید وقدیم فاصله وشکاف می افتد.نمود چنین وضعی در خانواده،ضعف رابطه فکری و وعاطفی واحساسی بین والدین وفرزندان وعدم تفاهم ودرک متقابل آنهااست. معمولا جوامع در حال گذار و یا جوامعی که با تحولات سریع اجتماعی و تقابلات سیاسی– اجتماعی مواجه می گردند، بیشتر مستعد پدیداری شکاف در میان نسلهای خود می گردندو این قاعده عام، در مورد کشور ایران که مصداق بارزی از یک جامعه درحال عبور از مظاهر سنت به اشکال مدرن است، مشهودتر به نظر می رسد.( تاجیک:1381 به نقل از شیرزاد).
در جریان تغییرات اجتماعی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی تغییر می کنند و با تغییر ارزش ها و هنجارها ، شکاف بین نسل ها نیز گسترده تر میشود و شاید بتوان دلیل این امر را در پاسخی بدانیم که مانهایم بیان کرد ،" نسل ها مهر خاص حوادث سیاسی – اجتماعی دوره اصلی شکل گیری خود ( جوانی ) را بر پیشانی دارند". حوادثی که در این دوره تجربه میشود ، نفوذی قاطع و تعیین کننده در تمایز ایدئولوزیک و در تعیین ساختار ذهنی ، فرهنگ و رفتار بعدی اعضای یک نسل خواهد داشت.(معیدفر،1383: 59) 
ملاک های ازدواج وهمسر گزینی، انتظارات زن و شوهر از همدیگر و همچنین مناسبات بین آنها که                                    خود تحت تاثیر ارزش ها و هنجارها قرار دارد به شدت با تغییر ارزش ها و هنجارها تغییر میابند. با وجود تداوم نقش عناصر فرهنگي گذشته و تأثير پايدار ارزشهاي مذهبي بر نگرشها و رفتارهاي خانوادگي ايرانيان، طي ساليان اخير نهاد ازدواج و خانواده تغييرات محسوسي را تجربه کرده است. (مهدوی، 1377: 30)
با توجه به سرعت تغييرات اجتماعي در ساليان اخير، انتظار مي رود که بازتاب تغييرات سريع اجتماعي دهه‏هاي اخير، در ارزش‏ها و نگرش‏هاي بين‏نسلي نمود پيدا کند و از اين رو، نگرش نسل‏هاي جديد و قديم در امر ازدواج از يکديگر متمايز باشند.       اما سوال اینجاست که: Ø     آيا شكاف نسل در حيطه‌ارزش‌هاي مرتبط با ازدواج و الگوهاي آن در جامعه ايران رخ داده‌است؟ 
ضرورت و اهمیت تحقیق
ازدواج را به درستی مهم ترین پدیده فردی- اجتماعی می دانند. با آن سرنوشت انسان ها برای همیشه رقم می خورد، همان طور که جامعه نیز سخت تحت تاثیر قرار می گیرد.مطالعات جامعه شناختی نشان می دهد که هیچ جامعه ای اگر از خانواده ایی نابسامان رنج برد، نمی تواند ادعای سلامت کند، همان طور که هیچ انسانی نمی تواند به تعادل روانی دست یابد، اگر در خانواده ای ناسالم، آشفته و به هم ریخته زندگی کند.(محسنی، 1379: 79)
طي سال‌هاي گذشته به موازات تغييرات اقتصادي و سياسي كه در جامعه ما روي داده، بسياري از ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي نيز دستخوش تغيير و دگرگوني شده است. اين هنجارها كه به آرامي جاي خود را در ميان باورها و اعتقادات مردم باز مي‌كنند، ممكن است با باورهاي گذشته همخواني چنداني نداشته باشند و حتي در تعارض با آن‌ها قرار گيرند. تغييرات به وجود آمده در زمينه شيوه‌هاي همسريابي و ازدواج جوانان، از جمله مواردي است كه بسياري از خانواده‌ها را با مسائل متعددي روبه‌رو كرده است. (ساروخانی، 1388: 15) 
بنابراین  مطالعه ازدواج و مسائل و مشکلات مربوط به آن در جهت دستیابی  به قانونمندیهای اجتماعی به منظور تسهیل روابط اجتماعی و استواری بنیانهای خانواده، توسعه بررسی و شناخت  بیشتر در این زمینه را ضروری می سازد. وجود جامعه ای سالم در درجه اول وابسته به وجود  نهادهایی سالم با اصول  و ضوابط  و هنجارهای متناسب با نیازها می باشد. مطالعه هر چه بیشتر در زمینه های مربوط به مسائل اجتماعی خانواده از جمله ازدواج، که با شمار قابل توجهی از اعضای جامعه یعنی جوانان ارتباط پیدا می کند، به عنوان یکی از رسالت های علمی علم جامعه شناسی محسوب می شود. (همان: 23 ) با توجه به اهمیت این موضوع در این تحقیق به بررسی تحولات نگرشی و رفتاری مادران و دختران نسبت به ازدواج پرداخته شده است.
  شاخص های تشخیص شکاف نسلی در حوزه ازدواج:
مراسم نامزدی و ازدواج: با ازدواج، خانواده بنا می شود. کوچک ترین لغزش در گزینش همسر، خانواده را دچار آسیب می کند. اگر در گزینش همسر، حضور جامعه از طریق مراسم و اداب عادات اجتماعی حاصل نشود، بر قوام و بقای خانواده اثر می نهد. در تحقیقی که دکتر محسنی در سطح کشورانجام داد، 65% موافق برپایی مراسم نامزدی بودند، اما28% مخالف آن بودند و همینطور بیش از نصف جمعیت مورد مطالعه (57%) با مراسم عروسی باشکوه مخالف بودند. در تحقیقی دیگر شدت مخالفت بسیار بیشتر بوده است(77% ). با افزایش سن، به طور مستمر و نسبتا منظم موافقت با مراسم باشکوه عروسی تقلیل می پذیرد. همچنین وقتی سطح تحصیلات فزونی می گیرد، بر شدت تمایل به ازدواج های ساده نیز افزوده می شود.افزایش درآمد نیز به معنای افزایش تعلق خاطر به مراسم باشکوه ازدواج است.(محسنی،1379 :84-82)   معاشرت قبل از ازدواج: موضوع دیگر، شناخت میزان موافقت جامعه ایرانی با معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج بود. در گذشته این نوع معاشرتها معنی نداشت. بسیار اتفاق می افتاد زن و شوهر تا شب زفاف یکدیگر را نمی دیدند، نیاز چندانی هم  به آن نبود، زیرا: اولا ازدواج به معنای مشارکت متقابل زن و شوهر نبود. زن برای ارزش آموزی به خانه ” آقا“ می آمد و ازدواج، زمینه پیدایش بنایی را با هرمی بسیار عمودی فراهم می ساخت. ثانیا، در ازدواج اندیشه انسان ها مورد توجه نبود. بزرگترین اقدام، شناخت جهات فیزیکی همسر بود. بزرگترها هنگام عزیمت برای خواستگاری، سفارشهای فیزیکی دریافت می کردند. از این رو معاشرت در چنین زمینه ی اجتماعی بی معنا بود. حال باید دید جامعه جدید ایران در این مورد چگونه می اندیشد. نتایج بدست آمده از تحقیق دکتر محسنی نشان می دهد که میزان موافقت با آن(معاشرت قبل از ازدواج) بالاست (68/6%). 
به نظر می رسد که جامعه پدیده ای نو را در خود جای می دهد. با افزایش سن، میزان موافقت، کاهش می پذیرد. جوان ترها به آن بیش تر تمایل دارند و حال آنکه هنوز بسیاری از پیران، در اندیشه های گذشته غوطه می خورند. تفاوت بین دو گروه سنی بسیار چشم گیر است: گروه نخست یعنی 16 تا 24 ساله ها در حد بسیار بالایی (74/9) با  معاشرت قبل از ازدواج دختر و پسر موافق هستند اما گروه دوم، 55 ساله ها و بالاتر کم ترین موافقت را با این امر نشان می دهند(64/7%). (همان: 84 -86) در تحقیقی که دکتر موحد بررسی کرد، 33/2 درصد از کلیه خانواده های پاسخگویان دارای نگرش منفی بوده اند، تنها 23/6 درصد از دانشجویان دارای نگرش منفی به معاشرت و دوستی دختر وپسر قبل از ازدواج بوده اند(موحد و همکاران،1386: 43). 
ازدواج با اقوام و خویشاوندان: گرایش جامعه ایرانی با اقوام و خویشان در بطن سنن ایران جای دارد. در گذشته ها گفته می شد که عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمان ها بسته شده است. در تحقیق دکتر محسنی، 61/9% با ازدواج با اقوام مخالفند. آن چه از این رقم پیداست، گذر از مرز سنت ها و تحقق اولویت های جامعه سالم است. نسبت مخالفان با ازدواج های همخون به موافقان دو برابر است. با افزایش سن، به طور منظم بر نسبت موافقان این نوع ازدواجها افزوده می شود. با افزایش سواد، میزان موافقان این نوع ازدواج ها رو به کاهش می گذارد(محسنی،1379: 88).
رضایت والدین با ازدواج: آنجا که نظر والدین رعایت می شود، نه تنها خانواده جدید از نسل های پیشین بریده نخواهد شد، بلکه در هر آن، نقطه اتکا دارد. در تحقیق دکتر محسنی، بیش از 90% آنان بر این نکته تاکید دارند و فقط در 100 نفر، 3نفر با آن مخالف هستند. پس می توان گفت که با جامعه ای سروکار داریم که در آن سالمندان مخزن موثق اندیشه، تجربه و خرد محسوب می شوند(همان: 89).
سن ازدواج: موضوع دیگر در گزینش همسر، سن زن و مرد به هنگام ازدواج است. پسر و دختر از نظر سنی دو جایگاه متفاوت دارند و این تفاوت بالاتر از جوامع صنعتی است(همان: 90). سن متوسط اولین ازدواج در مورد دختران از 18 سالگی در سال 45 به 22 سالگی در سال 75 افزایش یافته است. در تحقیق دکتر محسنی، پاسخگویان جوان و میانسال از سنین بالای ازدواج برای دختران حمایت می کنند و سالمندان، سن بیست سال و پایین تر از آن را مناسب می دانند. در تحقیق دیگری که در سال 1378 به بررسی نگرش دانشجویان درباره ازدواج پرداخته است، سن بالای ازدواج به خصوص در قشر دانشجو بسیار قابل توجه است. در دانشجویان پزشکی سن ازدواج پسران 29 و دختران 27 سال بوده است. در اینجا به روشنی تاثیر تحصیلات در امر ازدواج نمایان شده است. به عبارت دیگر هرچه تحصیلات بیشتر باشد، این انتظار وجود دارد که پیوند زناشویی به تعویق افتد(جنادله و...، 1388: 84-77).
 چند همسری: در ایران همواره چند همسری با چند زنی مترادف بوده است. با توجه به شرایط فرهنگی- اجتماعی جدید، به نظر می رسد، از نظر کمی، مخصوصا در شهرها کاهشی چشم گیر داشته باشد. از سوی دیگر در جامعه جدید نوعی دیگر از چند همسری در حال تکوین است و آن چند همسری ناهمزمان است.گسترش طلاق و تعدد آن موجبات تعدد همسران در چند زمان را فراهم آورده است. بیش از 90% از افراد با جند همسری مخالفند، به نظر می رسد که کاهش کمی و شاید هم محو چند زنی بعد از این یک واقعیت طبیعی در جامعه ایران باشد( محسنی، 1379: 93).
مبانی نظری    
   رويکردها و تبيين‏هاي نظري مطرح در زمينه تغييرات ازدواج و خانواده را مي توان به دو گروه کلي  تقسيم نمود: گروه اول، تأکيد بيشتري بر نقش تغييرات ساختاري جامعه در تبيين تغييرات خانواده دارند (تبيين‏هاي ساختاري). دسته دوم، بيشتر بر نقش عوامل فرهنگي و تغيير ايده‏ها در تبيين تغييرات خانواده تأکيد مي‏کنند(تبيين‏هاي ايده ايي) (موحد،1385: 73).
يکي از رايج ترين و پرکاربردترين تبيين‏هاي ساختاري، تئوري مدرنيزاسيون يا همگرايي خانواده است. بر طبق اين تئوري، فرآيند مدرنيزاسيون، موجب تجديد ساختار جوامع از طريق صنعتي شدن، شهرنشيني، افزايش آموزش، گسترش رسانه‏هاي گروهي، توسعه حمل و نقل و ارتباطات و... مي‏گردد. تحت تأثير اين تحولات ساختاري، الگوها و عناصر سنتي ازدواج و خانواده در جوامع کمتر توسعه‏يافته، سرانجام به سمت مدل جهان شمول خانواده مدرن غرب با ويژگي‏هايي نظير هسته‏اي بودن، فردمحوري، آزادي در انتخاب همسر، ازدواج در سنين بالا، باروري پايين و برابري جنسيتي پيش خواهد رفت. در تبيين‏هاي ايده ايي و نگرشي عمدتاً بر نقش تغييرات فرهنگي و ارزشي جوامع، (نظير رشد فردگرايي و سکولاريزم و همچنين اشاعه ايده‏ها و ارزش‏هاي غربي)، در تغيير رفتارها و ايده‏آل‏هاي مرتبط با ازدواج و خانواده تأکيد مي‏شود.  تئوري گذار دوم جمعيتي يکي از چارچوب هايي است که عمدتا ًبراي تحليل روند تحولات خانواده در کشورهاي پيشرفته صنعتي پس از جنگ جهاني دوم (نظير افزايش ميزان‏هاي طلاق، گسترش آزادي جنسي، کاهش باروري، افزايش سن ازدواج، افزايش زندگي‏هاي مشترک بدون ازدواج و رواج فرزندآوري خارج از حيطه ازدواج) مطرح گرديد. نظريه گذار دوم جمعيتي، تغييرات بنيادين ارزشي و گسترش ايده‌هاي پست‌ماترياليستي، يعني تأكيد بر استقلال فردي و خود تحقق‌بخشي را عامل تغييرات نوين خانواده تلقي مي‌كند. نسخه جديدي از تبيين‏هاي ايده ايي و ارزشي تغييرات خانواده، اخيراً تحت عنوان تئوري ايده‏آليسم توسعه مطرح شده است. براساس اين ديدگاه، ايده‏هاي مرتبط با توسعه و پيشرفت به عنوان يک آرمان بشري مطلوب در سراسر جهان مقبوليت يافته و به شکل بسته‏اي از ايده‏ها- ايده‏آليسم توسعه- انتشار يافته است.
بسته ايده‏آليسم توسعه حاوي مجموعه‏اي از ايده‏ها بدين شرح است که: 1)جامعه مدرن جامعه‌اي خوب و قابل حصول است. 2)خانواده مدرن، خانواده‌اي خوب و قابل‌حصول است. 3)خانواده مدرن و جامعه مدرن ارتباط علّي متقابل دارند و لازم و ملزوم يکديگرند. 4) انسان هاي مدرن آزاد و برابرند و روابط اجتماعي، مبتني برتوافق و اجماع است.  اين مجموعه از ايده‏ها، آرمانها و ايده‏آل‏هاي تأثيرگذاري را ايجاد نموده که در تغييرات نگرشي و رفتاري خانواده در سطح جهان نيرويي قدرتمند بوده است(همان). هر کجا که عناصري از ايده‏آل‏هاي اساساً غربي توسعه و اشکال خانواده مرتبط با آن، گسترش و مقبوليت يافته‏اند، به تسريع تغيير در بسياري از رفتارهاي جمعيتي و خانوادگي، نظير افزايش استفاده از روش‏هاي پيشگيري، کاهش باروري و گسترش خانواده‌هاي کوچک تر، افزايش سن ازدواج، نظارت کمتر والدين بر ازدواج جوانان، طلاق بيشتر، برابري جنسيتي بيشتر، روابط جنسي و فرزندآوري خارج از محدوده ازدواج کمک کرده‏اند. در عين حال، مقاومت در برابر عناصري از ايده‌آليسم توسعه در نقاطي از دنيا، عاملي در ابقاء الگوها و اشکال سنتی خانواده بوده است(همان).    
  روش تحقیق  این تحقیق مبتنی بر مطالعه کتب، نشریات و آمار و اسناد می باشد.  تمامی گروه های مورد بررسی در این تحقیق مبتنی بر گروه های بررسی شده درمنابع می باشد. رویکرد این نوشتار جامعه شناختی و نیز جمعیت شناختی می باشد.
تعاریف مفاهيم و اصطلاحات مرتبط با شکاف نسلی q 
  نسل: بالس: یک نسل عبارت است از فاصله میان والدین با فرزندانشان. بدین ترتیب ما شاهد حضور سه نسل در هر دوره هستیم: پدربزرگان و مادربزرگان، پدران و مادران و فرزندان. (چیت ساز قمی، 1386: 88) ارمكي تعریف نسل را اینگونه بيان آورده است :فاصله ي زماني بين تولد اعضایي از جامعه که همزمان زاده شده اند و تولد فرزندان آنها، كه دانشمندان علوم اجتماعي آنرا از لحاظ آماري معين فرض مي دانند كه معمولاً 25 سال است. (ارمکی،1380: 56 به نقل از شیرزاد) q  
  شكاف نسلي: درباره اختلاف نسل ها با یکدیگر، مفاهیم متعددی به کار رفته است. گاهی صحبت از تفاوت نسلی شده است. تفاوت اندک دو نسل در ارزشها یا هنجارها یا در نگرشها، طبیعی بوده و تقریبا در همه و زمان ها وجود داشته است. این تفاوت عمدتا ریشه ای روان شناختی دارد و افراد در سنین مختلف به دلیل شرایط متفاوت عاطفی و روانی از یکدیگر بازشناخته می شود. (ساروخانی، 1388: 13) اختلاف دو نسل بعضا در مفهوم انقطاع یا گسست نسلی بکار برده می شود و آن عبارت از اختلافی در ارزش ها یا هنجارها و نگرش هاست که موجب جدایی نسل جدید از نسل قدیم  و طغیان نسل جدید در برابر نسل قدیم می شود. در این وضعیت، غالبا نوجوانان و جوانان می کوشند تا آخرین پیوندهای خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و اغلب در این راه به گردن کشی و طغیانگری می پردازند. گسست نسلی در خانواده میان پدر، مادر و فرزندان به معنی عدم تبعیت کامل فرزندان از پدر و مادر و تغییر گروه مرجع جوانان است.(همان) گاهي بين مفهوم شكاف نسلي ، گسست نسلي و انقطاع نسلي تفاوتی قائل نشده و آنها را به جاي یکدیگر بكار مي گيرند . اما چنانچه تيز بينانه تر به این مفاهيم نگریسته شود مي توان با توجه به شدت این مفاهيم آنها را در یك طيف قرار داد.چنانكه با توجه به شدت آن از تفاوت سني ، شكاف نسلي ، انقطاع یا گسست نسلي نام برد.به هر حال در تمایز این مفاهیم تعاریف دقیقی ارائه نشده است. اما شاید بتوان گفت مفهوم گسست یا انقطاع نسلی به بزرگترین و گسترده ترین اختلاف میان نسلها اشاره دارد، در حالی که منظور از شکاف نسلی، وجود وجوه نازل تر چنین اختلافی میان نسلهاست. (همان) q  
ازدواج : عقدی است که به موجب آن مرد و زن برای مدت محدود یا به منظور تشکیل خانواده و زندگی مشترک دائمی قانونا با هم زندگی می کنند.( مرکز آمار ایران، 1383: 6)  کارلسون: ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دو فرد،یک زن و یک مرد که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی  برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اندو به طور کلی عمل آنها مورد پذیرش قانون قرار گرفته است. (مهدوی، 1377: 9)  کلود لوی اشتروس: ازدواج برخوردی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت  یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی. وی ازدواج را به عنوان نمونه ای از مبادله اجتماعی تلقی می کند.( همان: 10) 
  نتیجه گیری هدف از اين مقاله، بررسي تحولات ايده‏اي، نگرشي و ارزشي نسبت به موضوعات مرتبط با ازدواج و تشکيل‏ خانواده با استفاده از رويکرد نسلی بود. با توجه به سرعت تغييرات اجتماعي در ساليان اخير، انتظار تئوريک بر اين بود که بازتاب تغييرات سريع اجتماعي دهه‏هاي اخير، در تغييرات ارزشي و نگرشي بين‏نسلي نمود پيدا کند و در نتيجه نگرش نسل‏هاي جديد (دختران) و قديم (مادران) متمايز از يکديگر باشند. مقايسه و تحليل بين‏نسلي نگرش‏ها، حاکي از اين بود که نسل دختران و مادران نگرشي متفاوت از هم نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج دارند. (ساروخانی، 1388: 15)    یکی از دلایل تفاوت بین نسلی این است که رسانه های گروهی جهانی هم چون اینترنت، ماهواره و فیلم های غربی، ارزش های مدرن و سکولار را گسترش می دهند که برانگیزاننده به داشتن چنین معاشرت هایی است. از آن جا که جوانان(نسل جدید) بیش تر رسانه هایی چون اینترنت و فیلم را به کار می گیرند، ناگزیر ارزش هایشان نیز به سوی ارزش های مدرن خواهد رفت.(موحد، 1385: 93)
یافته‏هاي مـطالعه همچـنين نشان داد که تفاوت‏هاي بين‏نسلي محسوسي در زمينه ايده‏آل‏ها و ترجيحات انتخاب ‏همسر در درون و يا بيرون از شبکه خويشاوندي وجود دارد و داده‏هاي تحقيق، از کاهش مطلوبـيت ازدواج‏هاي فـاميلي و خويـشاوندي در بيـن نسل جديد حکايت مي‏کند، به طوري که دختران به مراتب کمتر از مادران ‏شان موافق ازدواج خويشاوندي بوده‏اند و در مقابل، نظر مساعدتري نسبت به ازدواجهاي غيرخويشاوندي ابراز داشته‏اند.   افزایش قابل توجه سن ازدواج پس از قرن ها تجربه ازدواج زودرس، پدیده ای مهم در حوزه تغییرات اجتماعی به شمار می رود.ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این مسئله را تجربه کرده است. سن ازدواج برای زنان به صورت خطی رو به افزایش بوده است، اما در مورد مردان از سال 1365 رو به کاهش بوده است، اما از آن به بعد رو به افزایش گذاشته است. (جنادله و همکاران، 1388: 69-68)   با توجه به تفاوتهاي دو نسل در مشخصه ها و زمينه هاي اقتصادي- اجتماعي، بخشي از تفاوتهاي بين نسلي در ابعاد مذکور مي‏تواند ناشي از تفاوتهاي نسلي در برخورداري از مشخصه هاي اجتماعي مدرن نظير آموزش و تحصيلات، خاستگاه شهري و اشتغال در بخش مدرن اقتصادي باشد و بخشي از آن نيز مي‏تواند به تغييرات ايده ايي و پذيرش سريعتر و گسترده تر آن توسط نسل جديد مربوط باشد.(همان ) بدين ترتيب،نسلها بطور متفاوتي در معرض تغييرات ازدواج و الگوهاي آن بوده و بالطبع اين تغييرات را به گونه‏اي متفاوت درک، باور وعملياتي کرده اند. 
پيشنهادات
پيشنهادات در چند مورد زیر خلا صه می شود: ١. در تعيين ابعاد مسئله و گستردگی مو ضوع می بایست در حد توان و وسع محقق باشد .چنانچه پيشنهاد می گرد برای محققی که به تنهایی می خواهد دراین مورد مطالعه کند تنها بعدی از مسئله را مورد سنجش قرار دهد . ٢. این نوع تحقيقات چون به تغييرات و دگرگونی های اجتماعی می پردازد پس بهتر آن است که به شيوه مطالعات طولی مورد بررسی قرار گيرد . چنانچه پيشنهاد می گردد همين افراد بعد از طی کردن مراحل بعدی زندگی همچون سربازی و….. دوباره مورد بررسی قرار گيرند . ٣. در استفاده از روش پيمایشی و استفاده از پرسشنامه و جامعه آماری جامعه پدران ومادران نيز مورد پرسش و قضاوت قرار گيرند. ۴. استفاده از پرسشگران ماهر یا آموزش دقيق پرسشگران مبتدی و کنترل ونظارت دقيق برآنها می تواند در رسيدن به هدف کمک بسيار نماید.
  منابع و ماخذ:
1- آزاد ارمکی، تقی (1383)، شکاف نسلی در ایران. نامه انجمن جامعه شناسی ایران، شماره چهارم. 2- تاجیک ،محمد رضا(1380)، جامعه ایرانی و شکاف بین نسلها. فصلنامه راهبرد، شماره 26، مرکز تحقیقات استراتژیک. 3- ساروخانی، باقر و صداقتی فرد، مجتبی(1388)، شکاف نسلی در خانواده ایرانی. پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال سوم، شماره 4، صص 7- 31. 4- شیرزاد، امیر(1388)، بررسی وضعیت شکاف نسلی دانشجویان پسر خوابگاه نواب دانشگاه مازندران: پایان نامه کارشناسی دانشگاه مازندران. 5- دانايي، نسرين (1384)، «تفاوت نسل ديروز و نسل امروز»، روزنامه همشهري، شماره‌. 6- جنادله،علی ، دغاقله،عقیل و رهنما،مریم (1388)، پیامدهای فرهنگی- اجتماعی افزایش سن ازدواج در ایران. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی. دفتر گسترش علم. 7- چیت ساز قمی، محمد جواد(1386)، بازشناسی مفاهیم نسل و شکاف نسلی. جوانان و مناسبات نسلی، شماره اول، صص 112- 85 . 8- محسنی، منوچهر(1379)، بررسی آگاهی ها، نگرش ها و رفتارهای اجتماعی – فرهنگی در ایران. تهران: دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی. 9- مرکز آمار ایران(1383)، تحلیلی بر ویژگی های ازدواج در ایران. تهران: دفتر انتشارات و اطلاع رسانی.   10- معیدفر، سعید(1383)، شکاف نسلی یا گسست نسلی. نامه علوم اجتماعی، ش24، صص 55- 80 . 11- مهدوی، محمد صادق(1377)، بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج، تهران: مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. 12- موحد، مجید(1385)، بررسی جامعه پذیری و نگرش دختران به ارزشهای سنتی و مدرن. مطالعات زنان، سال 4، شماره 1، صص 99- 67 . 13- موحد،مجید ، مقدس،علی اصغر و عباسی شوازی، محمدتقی(1386)، جوانان، خانواده و جامعه پذیری. فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 809 ، صص54- 33 .
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ستاره مشرق زمین
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان