امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازگشت

#1
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرین» [۱]

همانا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و پاکان را نیز دوست دارد.

توبه و بازگشت از لغزش ها به سوی خدواند یکی از راه های کسب محبوبیت نزد خداوند است و خداوند علاقه و محبت خود را نسبت به توبه کنندگان اظهار می دارد نه خشم خود را. خداوند هماره انتظار می کشد تا بندة گنه کارش بازگردد و از عفو و رحمت او نامید نگردد. چنانکه پروردگار مهربان به حضرت عیسی (ع) فرمود:«یَا عِیسَی کَمْ أُجْمِلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَوْمُ فِی غَفْلَةٍ لَا یَرْجِعُونَ»[۲]یعنی ای عیسی! چه بسیار چشم انتظار می مانم و در طلب مردمان نیکویی می ورزم؛ اما آنها در غفلت اند و به سوی من باز نمی گردند!

این محبت و علاقة خداوند به بندگان عاصی خویش، دل ها را می لرزاند و عقل ها را حیران می کند. چنین محبتی از سوی خدا به بندگان را در بارگاه کدام کریمی می توان یافت.

«إنّ عبدی المؤمن إذا أذنب ذنبا ثمّ تاب من ذلک الذنب و استحیی منّی عند ذکره غفرت له و أنسیته الحفظه و أبدلته حسنه، و لا أبالی و أنا أرحم الراحمین» [۳] هر گاه که بندة مؤمنم مرتکب گناهی شود، سپس به سوی من بازگردد و از آن گناه توبه کند و هنگام یادآوری آن، از من شرم و حیا کند، گناه او را می بخشم، خطایش را از خاطر ملایکه ای که آن گناه را ثبت کرده اند، محو و گناهانش را تبدیل به خوبی و نیکی می کنم که من مهربان ترین مهربانانم.

عالم واصل و عارف دلسوخته، میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(ره) اشتیاق الهی را نسبت به بندگان گنه کار خویش این گونه بیان می کند:«در این روایت دقت کن که می فرماید: اگر روگردانان از من بدانند که من چگونه به آنان مشتاقم و در انتظار توبه و بازگشت آنانم، هر آینه از شوق جان می سپردند و بندهای بدنشان از هم گسیخته می شد. دقت کن در آنچه دربارة خشنودی خدای تعالی از توبة بنده روایت شده؛ در حدیث کافی: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا.[۴] مضمون این روایت این است که اگر کسی در شب تاریکی در بیابانی مرکبی داشته باشد و آب و نانش بار آن مرکب باشد و آن مرکب را گم کند و هر چه به دنبالش رود و جست وجو نکند و اثری از مرکب و توشة راهش نیابد و با کمال یأس و نا امیدی خود را تسلیم مرگ کند، در آن بیابان تاریک و در لحظاتی که به انتظار مرگِ حتمی است، ناگهان چشم باز کرده و مرکبش را در بالای سر خود با آب و نان و توشه اش ببیند، این شخص از این پیش آمد تا چه حد خوشحال و فرحناک می شود؟ خدای تعالی از توبة بندة گنه کارش بیش از این خوشحال و فرحناک می شود.

چقدر جای تأسف است؟ چه جای رسوایی بر ما است؟ و به کجا باید پناه برد؟ از عظمت این کلمات و عظمت موقعیت این سخنان نزد عقلا. سبحان الله که ما تا چقدر رسوا و تا چه اندازه جفاکار و بی شرمیم! به عزت و جلال و جمالش سوگند که اگر ما با حیا بودیم، اگر ذرّه ای حیا و عقل در ما بود، آن چنان بر خود خشمناک می شدیم که بالاتر از آن، خشمی متصور نباشد و راضی نبودیم که پروردگار، تا روزگار هست، ما را به عذاب الیم معذب گرداند... که چرا پس از این همه معاملات لطیف و این چنین احترامات جلیل و جمیل در محضر خدای تعالی معصیت او را کردیم؟ ائمه دین(ع) که به این عوالم معرفت داشتند، می بینی که در مناجات می گویند: الهی! لوکان لی جلدٌ علی انتقامِکَ و عذابِکَ، لما سئَلتُکَ العَفوَ عنّی و سئَلتُکَ الصَّبرَ علیه، مَقتَاً علی نفسی کیفَ عصَیتُک! یعنی خدای من! اگر طاقت انتقام و عذابت را داشتم، از تو مسألت نمی کردم که مرا عفو کنی، بلکه می خواستم که به من شکیبایی بر عذابت را عنایت کنی، از بس که نسبت به نفس خود خشمناکم که چرا معصیت تو را کرد.»[۵]

پیامبر اعظم (ص) فرموده است:«ما من شی ء أحبّ إلی اللَّه من شابّ تائب»[۶] هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از جوان توبه کار نیست. مولی الموحدین و امام العارفین، علی(ع) نتیجة توبه را قرار گرفتن در آغوش محبت پروردگار و سایه سار عنایت او معرفی می کند:«تُوبُوا إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ادْخُلُوا فِی مَحَبَّتِهِ فَ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِین»[۷] به سوی خداوند(عزّوجل) توبه کنید و در محبت او داخل شوید که همانا خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست می دارد.

لذت بازگشت
خوشبخت و سعادتمند کسی است که هنگام بارش رحمت الهی چتری بر سر خو نیفکند و خود را زیر باران رحمت الهی پاکیزه ببیند. ماه مبارک رمضان یکی از فصل های بهاری و پربارش رحمت خداوند بر بندگان است.

پیامبر رحمت(ص) فرموده است:«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»[۱] همانا در روزگار زندگی شما، نسیم های عنایت و رحمت الهی در حال وزیدن است، آگاه باشید که خود را در مسیر آن قرار دهید.

ماهی که در آن مژدة عفو و رحمت داده شده است و برای بندة گنه کاری مانند من، روزگاری خوش تر از روز و شب ماه رمضان، برای بازگشت به سفرة کریمانة محبوب و معبودم نیست. وقتی که سر مقابل عظمتش پایین بیاورم و پیشانی غرورم را بر خاک درگاهش خاکی کنم و از تمام لحظاتی که از یادش غافل بودم بگویم و بگویم که پشیمانم. چه لذتی بالاتر از آن که کوله بار سنگین گناهم را از دوشم پایین بیندازم و راحت و سبک دلم را پیش ساحت محبتش خالی کنم و با زبانی شسته و رفته از گناه با او سخن بگویم و با تمام وجود ناله کنم که استغفر الله و اتوب الیه...

مگر نه این که امام صادق(ع) فرموده است:«طوبی لمن وجد فی صحیفة عمله یوم القیامة تحت کلّ ذنب أستغفر اللَّه»[۲] یعنی خوشا به حال کسی که روز قیامت در نامة اعمالش در زیر هر گناهی استغفر الله ببیند.

به راستی که برای بندة گنهکار چاره ای جز بازگشت نیست، آن چنان که پیامبر اعظم(ص) می فرماید:«لکلّ شی ء حیلة و حیلة الذّنوب التّوبة»[۳] هر چیزی چاره ای دارد و چارة گناهان توبه است.

خوشا به حال کسی که چاره ای برای گناهان و خطاهایش اندیشده و هنگام مغرب با لبخند رضایت محبوب، روزة خویش را می گشاید و با لذت انس مناجات او افطار می کند. وقتی که رو به درگاه محبوب خویش می کند و اشک ریزان هم نوا با سید الساجدین(ع) می گوید:«اللهم! إنّی أتوب الیک فی مقامی هذا من کبائر ذنوبی و صغائرها، و بواطن سیّئاتی و ظواهرها، و سوالف زلّاتی و حوادثها، توبة من لا یحدّث نفسه بمعصیة، و لا یضمران یعود فی خطیئة، و قد قلت ـ یا الهی ـ فی محکم کتابک: إنّک تقبل التّوبة عن عبادک، و تعفو عن السّیّئات، و تحبّ التّوّابین. فاقبل توبتی کما وعدت، و اعف عن سیّئاتی کما ضمنت، و أوجب لی محبّتک کما شرطت. و لک ـ یا ربّ ـ شرطی أن لا أعود فی مکروهک، و ضمانی أن لا أرجع فی مذمومک، و عهدی أن أهجر جمیع معاصیک ...[۴]

خدایا! در این مقام از گناهان بزرگ و کوچکم و بدکاری های نهان و آشکارم و لغزش های کهنه و نو و از همه و همه گناهانم به درگاه تو توبه می کنم، توبه کسی که دیگر با خود سخنی از گناه کردن نمی گوید و قصد تکرار ندارد. خدایا! تو در قرآن مجید گفته ای که توبه را از بندگانت می پذیری و از بدکاری های ایشان در می گذری و توبه کنندگان را دوست می داری؛ پس چنان که وعده کرده ای توبه مرا بپذیر، و چنان که قول داده ای از بدی های من درگذر، و چنان که بر خود شرط کرده ای مرا دوست بدار! و شرط من با تو ای خدا!، آن است که به آنچه دوست نداری بازنگردم و قول من آن است که دیگر گرد آنچه نمی پسندی نگردم و پیمان من آن که از همه گناهان دوری گزینم.

«الهی! البستنی الخطایا ثوب مذلّتی و جلّلنی التّباعد منک لباس مسکنتی و امات قلبی عظیم جنایتی، فاحیه بتوبة منک، یا املی و بغیتی و یا سؤلی و منیتی ...»[۵] یعنی معبود من! گناهان جامه خاکساری ام پوشیده است و دور شدن از تو(به وسیله معصیت کردن) لباس بینوایی ام بر تن کرده است و جنایت بزرگم(غفلتم، گناهانم) دل مرا میرانده است؛ پس آن را به برکت توبه زنده کن، ای آرزوی من و مطلوب من، ای مقصود من و محبوب من.

«الهی! إن کان قبح الذّنب من عبدک، فلیحسن العفو من عندک ...»[۶] یعنی اگر چنین است که گناه کردن بنده زشت است، عفو کردن تو بسیار زیبا است!
پاسخ
 سپاس شده توسط Key Armin
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  توبه؛راه بازگشت به حق

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان