بازی آنلاین
آپلود عکس
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تاریخچه ای از نسخه های رزیدنت اویل
Resident Evil 1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وقایع اولین قسمت از سری بازی بسیار محبوب Resident evil در تاریخ July 24 , 1998 در Raccoon city اتفاق افتاد و حوالی شهر در ان زمان از زامبی ها پر شده بود.اما پلیس محلی انجا برای مقابله با این مشکل ، نیروهای ویژه ی خودش یعنی Bravo Team از S.T.A.R.S را برای تحقیق و بررسی در این مورد فرستاد.اما پس از مدتی ارتباط با این گروه قطع شد و برای پیدا کردن Bravo Team و همچنین ادامه ی تحقیقات ، Alpha Team دست به کار شد.آنها هلیکوپتر Bravo Team را پیدا کردند ولی از اعضای تیمشان هیچ چیزی به جز یک دست بریده شده پیدا نکردند.در ادامه ی تحقیقاتشان ، توسط سگهای وحشی مورد حمله واقع شدند و حتی یکی از اعضای گروه به نام Joseph Frost کشته شد.خلبان گروه به نام Brad Vickers، فرار کرد و گروه را تنها گذاشت.کمی بعد چهار نفر از اعضای تیم به نام های Chris Redfield , Barry Burton , Albert Wesker , Jill Valentine در تله افتادند.در ادامه آنها یکی از اعضای Baravo Team به نام Kenneth j Sullivan را پیدا کردند.که بدن او توسط یک زامبی دریده شده بود.بعد از مدتی آزمایشگاه Umbrella را پیدا کردند.در آنجا مشخص شد که Wesker برای Umbrella کار میکند .در ان هنگام یک موجود خطرناک به اعضای تیم حمله کرد و Wesker ظاهرا در آنجا کشته شد.بعد از آن ، انها توانستند آن موجود خطرناک را ازپا در آورند.آنها توسط هلیکوپتر فرار کردند و بازی با منفجر شدن آن ساختمان تمام شد.
---------------------------------
Resident Evil 2
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وقایع این قسمت از بازی در1998September 29 اتفاق می افتند.دقیقا زمانی که تمام مردم Raccoon City توسط T_virus آلوده شده اند.Leon S.Kennedy اولین روز خدمتش در اداره پلیس Raccoon City را سپری میکند و Claire Redfield که یک دانشجو است به دنبال برادر ظاهرا گم شده ی خود یعنی Chris Redfield میگردد.او برای پیدا کردن برادرش وارد Raccoon City می شود و در مسیر بازی با Leon همراه می شود.این دو در ادامه با زنی به نام Ada Wong و دختر بچه ای به نام Sherry Birkin مواجه می شوند.در ادامه متوجه می شوند که Chris برای متوقف کردن فعالیتهای شرکت Umbrella به اروپا رفته است.آنها پس از مدتی با مادر Sherry یعنی Annette Birkin ملاقات می کنند.آنها فهمیدند که گسترش T_virus در شهر به طور تصادفی اتفاق افتاده است و همچنین شوهر Annette یعنی William Birkin به یک هیولا تبدیل شده است.(این قسمت به طور کامل در قسمت مربوط به G_Virus شرح داده می شود.)او سعی داشته تا sherry را به G_Virus آلوده کند و در این عمل موفق می شود.در ادامه Leon فهمید که Ada یک جاسوس است و همچنین به آزمایشگاه شرکت Umbrella پس از سختی بسیار راه یافتند یعنی همان جایی که T_Virus و G_Virus تولید می شوند.در آنجا با William Birkin درگیر شدند.Claire به جست و جو برای پیدا کردن دارویی برای شفای Sherry می پرداخت.Annette سعی کرد تا Claire را بکشد اما خود توسط شوهرش یعنی William کشته شد ولی قبل از مرگش روش آماده کردن دارو برای شفای Sherry را به او گفت.Leon و Ada چیزی به نام T_103 را پیدا کردند و در آن موقع Ada ظاهرا مرد.Claire به Leon گفت که او و Sherry به داخل قطار بروند تا بتوانند هر سه از اینجا فرار کنند.همچنین Claire توانست تا دارویی برای شفای Sherry آماده کند و به او تزریق کند و بعد از این هر سه نفرشان توانستند از آنجا فرار کنند ولی با William مواجه شدند.آنها او را در قطار گیر انداختند و با منفجر کردن قطار او را کشتند.
---------------------------------
Resident Evil 3
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در این قسمت از بازی شما کنترل Jill Valentine ، عضو سابق گروه S.T.A.R.S را به دست میگرید و باید از Raccoon City که مورد هجوم زامبیها قرار گرفته است فرار کنید.در هنگام فرار با سه بازمانده ازUmbrella Biohazard Countermeasure Service یا به اختصار UBCS مواجه میشوید.نام این افراد Mikhail Victor , Carlos Oliveira , Nicholai Ginovaef بود.اما در ادامه ی بازی Mikhail برای نجات دادن جان Jill جان خودش را فدا میکند و او را از دست Nemesis خلاص میکند و میمیرد و Jill به همراه Carlos از آنجا فرار میکند.دولت آمریکا پس از اینکه متوجه شد تمام تلاشهایش برای متوقف کردن گسترش T_virus بی فایده است تصمیم گرفت که Raccoon City را با استفاده از سلاح هسته ای به کلی نابود کند.در این موقع Jill 15 دقیقه وقت داشت تا شهر را ترک کند و در آن هنگام برای آخرین بار با Nemesis رودررو شد ولی این بار توانست او را از بین ببرد و بعد از این ، با موفقیت از Raccoon City فرار کرد.
---------------------------------
Resident Evil Zero
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شخصیتهای اصلی بازی : James Marcus , Albert Wesker , Billy Coen , Rebecca Chambers
در 23 july سال 1998 وقایع این قسمت از بازی رخ میدهند.در پایین کوههای Arklay (Raccoon City ) یک قطار توسط گروه زیادی از موجودات عجیب و وحشی مورد حمله قرار گرفت و تمام مسافران آن به طرز وحشتناکی کشته شدند.دو ساعت بعد ، دسته ای از گروه نظامیان ویژه به سرعت برای تحقیق به آنجا اعزام شدند.نام این گروه S.T.A.R.S است.آنها با یک هلیکوپتر بر فراز منطقه های جنگلی Raccoon City مشغول گشت شدند.اما متأسفانه موتور هلیکوپتر دچار مشکل شد و در آن لحظات فرود آمدن یک امر ضروری بود.آنها با موفقیت در کنار یک جیپ داغون شده فرود آمدند و.این خودرو از خودروهای مخصوص حمل و نقل زندانی ها بود.ولی تمام افراد داخل جیپ کشته شده بودند.بعد از بازرسی از این جیپ یک برگه پیدا کردند که اطلاعاتی در مورد یک قاتل فراری به نام Billy Coen را بازگو میکرد و حکم اعدام او صادر شده بود.او فرار کرده بود و افراد تیم S.T.A.R.S برای پیدا کردن و دستگیر کردن او به دو گروه تقسیم شدند.بعد از مدتی جست و جو Rebecca یک قطار را پیدا کرد که هیچ اثری از مسافران ان نبود.اما آیا این همان قطاری است که توسط آن موجودات وحشی مورد حمله قرار گرفت و افراد تیم برای تحقیق به محل قطار اعزام شدند ؟هنوز هیچ چیز معلوم نبود.Rebecca تصمیم گرفت تا به شخصه داخل قطار شود.اما بعد از وارد شدن به قطار با زامبی ها مواجه شد ! تعداد زیادی از زامبی ها به دنبال Billy بودند.Billy و Rebecca برای زنده ماندن باید با همدیگر متحد میشدند.آنها پس از مدتی توانستند که از قطار فرار کنند.بعد از سرگردانیهای متعدد این دو نفر توانستند به آزمایشگاه محرمانه ی Umbrella جایی که James Marcus در آنجا مستقر بود بروند و فهمیدند که این زامبی ها چطور به وجود آمده اند.در اینجا بود که معلوم شد خالق T_Virus همین James Marcus بوده.Umbrella به واسطه ی دانش های James Marcus روی انسانها آزمایشات خطرناکی انجام می داده.بعد از یک سری وقایع حالا Rebecca میبایست Billy را که یک قاتل فراری بود دستگیر و به پلیس تحویل دهد.همانطور که میدانید Billy متهم به قتل 23 نفر بوده است.اما Rebecca جانش را مدیون Billy بود و به همین خاطر Billy را فراری داد و او را مرده اعلام کرد.
در این قسمت از بازی ما فهمیدیم که Albert Wesker برای شرکت Umbrella کار میکرده و به آن وابسته بوده است.
Spencer به James خیانت کرد و توسط زیردستانش او را کشت.
---------------------------------
Resident Evil 4
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در سال 2004 ، فعالیتهای مرموز شرکت Umbrella در Raccoon City افزایش پیدا کرده بود.چند نفر از عالیرتبه های شرکت Umbrella هم توسط حکومت تحت تعقیب بودند.در آن زمان Leon S Kennedy یک سرباز تازه کار بود که توسط پلیس استخدام شده بود.Leon برای انجام مأموریتی بسیار دشوار عازم سفر شده بود که این مأموریت پیدا کردن Ashley Graham دختر رییس جمهور بود که توسط افراد مرموزی دزدیده شده بود.Leon برای رسیدن به Ashley باید در یک روستا به تحقیقاتش ادامه میداد.در ان روستا با مردمی درگیر شد که دین عجیبی به نام Los Illuminados داشتند.در ادامه او با زنی به نام Ada Wong که قبلا هم او را دیده بود رودررو شد.(Ada همان زنی است که در RE2 هم حضور داشت)همچنین او با رفیق دیرینه ی خود یعنی Jack Krauser درگیر شد چرا که در اصل کسی که Ashley را دزدیده بود همین جک بوده است.Leon تا قبل از این گمان میکرد که جک مرده است.برای به نتیجه رسیدن تلاشهای Leon شخصی به نام Luis Sera که قبلا به عنوان یک پژوهشگر برای Osmund Saddler کار میکرد به Leon تا سر حد امکان کمک کرد و البته پس از مدت کوتاهی توسط Saddler که رهبر مذهب Los Illuminados بود کشته شد.Leon با بررسی یادداشتهای Luis فهمید که این روستاییان توسط انگلی به نام Las Plagas کنترل میشوند.در حقیقت Saddler با دزدیدن Ashley هدفی را دنبال میکرد و آن این بود که بعد از آلوده کردن Ashley توسط انگل Las Plagas ، او را به آمریکا برگرداند تا توسط او ، دولتمردان آمریکایی آلوده به این انگل شده و بتواند کنترل تمام آنها را در دست بگیرد و شاید کمی بعد دنیا را به تصرف خود در آورد.اما پس از مدتی Leon توانست Ashley را از دست saddler نجات دهد.Saddler که از این موضوع ناراحت بود به زیردستانش دستور داد تا هر طور شده Ashley را برگردانند.ضمنا پس از کشتن رییس دهکده یعنی Bitores Mendez ، Leon و Ashley در قصر Ramon Salazar پناه گرفتند.اما پس از اندک زمانی ، دوباره ashley توسط زیردستان saddler دستگیر شد و این دفعه توانستند او را توسط Las Plagas آلوده کنند.علایم رشد انگل در بدن او کم کم نمایان می شد.اما Leon باز هم توانست تا Ashley را از دست Saddler نجات دهد ولی باز هم در به ثمر رساندن مأموریتش شکست خورد و بار دیگر Ashley را از دست داد.این بار آنها Ashley را به جزیره ای در همان نزدیکی منتقل کردند و Leon عازم دشوارترین سفر خودش شد.اما این بار نه تنها توانست Ashley را نجات بدهد بلکه حتی توانست انگل را از بدن Ashley و خودش که قبلا به طور تصادفی آلوده شده بود نابود کند و نمونه ای از انگل را بعد از کشتن Saddler پیدا کرد.اما این بار Ada این نمونه ی انگل را از چنگ Leon درآورد و با یک هلیکوپتر فرار کرد .Leon و Ashley هم توسط یک جت اسکی از جزیره فرار کردند.
---------------------------------
Resident Evil 5
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مقدمه
Resident Evil 5 را در ژاپن با نام (Biohazard 5 (バイオハザード5 مبشناسند.که در حقیقت هفتمین قسمت از سری بازی Resident Evil Survivor Horror Video Game به شمار میرود که برای کنسول های این نسل یعنی Xbox360 وPS3 عرضه شده است.سازنده و منتشر کننده ی بازی شرکت CapCom است.CapCom کار بر روی پروژه ی بزرگ خود یعنی RE5 را از July 20, 2005 شروع کرد و در March 5, 2009 در ژاپن و در آمریکا و اروپا March 13, 2009 بازی را عرضه کرد.سری بازی Resident Evil همیشه از پرطرفدارترین و بهترین بازی های ترسناک بوده که همیشه از رقیب اصلی خودش یعنی Silent Hill یک قدم جلوتر بوده است.اما این نسخه از بازی را نمیتوان یک شاهکار نامید چرا که این بازی شباهت بسیار زیادی به نسخه ی قبلی خود یعنی RE4 دارد.
به آفریقا خوش آمدید
وضع ظاهری Resident Evil 5 شبیه به فیلم شقوط شاهین سیاه است.
شروع بازی به صورتی است که Chris Redfield در حال رفتن به آفریقاست و وقتی که به مقصد میرسد با یار و شریک جدیدش یعنی Sheva Alomar ملاقات می کند.بعد از مدت کوتاهی به یاد سنگ قبر Jill می افتد ولی او یقین دارد که Jill زنده است.کریس و شیوا با صحنه ی عجیبی رو به رو میشوند . در هنگام راه رفتن در بین مردم شهر وقتی که کمی آنطرفتر رفتند و برگشتند ملاحظه کردند که هیچ یک از کسانی که در اینجا بودند حضور ندارد ! چه اتفاقی افتاده بود ؟ مردم به یک باره کجا رفتند ؟ بعد از اندک مدتی با یک قصاب ملاقات کردند و او به کریس و شیوا اسلحه و مهمات رساند . کمی بعد دو نفر را دیدند که چیز عجیبی در دهان کسی گذاشتند و فرارکردند.بعد از این اتفاق آن فرد چهره ی کریهی پیدا کرد و به طرف شیوا و کریس به حالت دیوانه وار حمله ور شد.کریس و شیوا موفق به کشتن این فرد شدند.
در ادامه کریس و شیوا خیل عظیمی از مردم را دیدند که فریاد میزدند و بعد به سخنان یک نفر گوش دادند و همان مرد قصاب جلوی سخنران به زانو در آمده بود . در همین حین جلادی با هیکلی بزرگ و تنومند وارد شد و سر قصاب را از تنش جدا کرد.شیوا و کریس حالا فهمیدند که در چه مخمصه ای گیر افتادند.در همان هنگام سخنران ، شیوا و کریس را در پشت پنجره ی کلبه ای مشاهده کرد و به مردم دستور حمله داد.تمام کسانی که آنجا بودند به طرز دیوانه واری شروع به حمله به طرف شیوا و کریس کردند.پس از یک نبرد نسبتا طولانی یک هلیکوپتر که ظاهرا نیروی کمکی برای شیوا و کریس بود با یک شلیک RPG بیشتر آن زامبی ها را کشت و در را برای آن دو نفر باز کرد.کمی بعد زنی با موهای بور را مشاهده کردند که عاجزانه در خواست کمک میکرد و یک زامبی او را به داخل کلبه برد و در را بست.شیوا و کریس برای کمک به او به داخل کلبه رفتند و آن زن را تنها درون کلبه یافتند .او روی دستان کریس افتاد و بعد از چند ثانیه او هم به کریس شروع به حمله کرد که شیوا به کمک کریس آمد.نکته ی جالب اینجاست که بعد از کمی شلیک کردن به آن زن ، سرش ترکید و انگل Las Plagas به جای سرش بیرون آمد دقیقا شبیه به همان موجوداتی که در Resident Evil 4 مشاهده کرده بودیم.بعد از کشتن آن زن و یا فرار از دست او ، کریس و شیوا جنازه هایی را پیدا کردند که درون آب افتاده بودند.ولی در همان حین از بدن همان جنازه ها موجوداتی پرنده مانند بیرون آمدند و به آن دو نفر حمله کردند.با پیشروی در بازی با یک زامبی نیرومند و بسیار خطرناک مواجه شدیم که یک اره برقی در دست داشت و به سرعت میدوید و میخواست سر از تن شیوا و کریس جدا کند.بعد از درگیری با او و کشتنش کلید دری را بدست می آورید که برای باز کردن دری در نزدیک آنجا کار ساز بود.با پیشرفت در بازی به محل استقرار Alpha Team میرسیم.ولی مشاهده میکنیم که تمام اعضای گروه به وسیله ی یک موجود بسیار عجیب و خطرناک کشته شدند.بعد از کشتن او و فرار از آنجا و درگیری با دشمنان و سگهای وحشی ، با بقایای هلیکوپتری مواجه شدیم.اینجا در اصل کمینگاهی بود که عده ای با استفاده از موتورسیکلتهایشان به طرف کریس و شیوا حمله کردند .پس از کمی مقاومت در برابر انها تمام آن راننده ها توسط Delta Team و رهبر گروهش یعنی Josh کشته شدند.Josh عکسی از Jill را به کریس نشان داد و در مورد یک خیانتکار به نام Irving با آنها گفت و گو کرد و آنها را به طرف مقر Irving راهنمایی کرد.در وسط مسیر شان با یک مشکل مواجه شدند ! یک کامیون با سرعت زیادی به طرفشان می آمد ولی در بین راه واژگون شد.در پشت کامیون باز شد و یک هیولای بسیار عجیب که ترکیبی از عنکبوت ، عقرب و خفاش بود بیرون آمد.بعد از نبرد با هیولا او و کامیون به همراه یکدیگر از صخره ها افتادند و کارشان تمام شد !بعد از این اتفاق سروکله ی یکی از اعضای Delta Team پیدا شد و آنها را تا جایی که تمام اعضای گروه مرده بودند راهنمایی کرد.در حین بررسی اجساد کسی که کریس و شیوا را همراهی کرده بود توسط یک غول نسبتا بزرگ و قوی هیکل له شد !برای رودررویی با این غول ، کریس و شیوا از اسلحه ی جیپ استفاده کردند و توانستند غول را بکشند.در آن هنگام تصمیم گرفتند تا به دنبال Josh بروند و پیدایش کنند.برای این منظور یک قایق موتوری برداشتند و با استفاده از آن از دریاچه عبور کردند.در حین عبور از دریاچه ، کریس در مورد اینکه چه بلایی سر Jill آمده صحبت کرد و این گونه بیان کرد که سالها قبل او و Jill به محل استقرار Spencer رفتند ولی با جسد او مواجه شدند.اما در کنار جسد او شخصی ایستاده بود . این شخص کسی نبود جز Albert Wesker . وسکر از سرعت و قدرت بسیار بالای برخوردار بود و تا نزدیکی کشتن کریس پیش رفت اما Jill برای نجات جان کریس جان خودش را فدا کرد و به طرف وسکر خودش را پرتاب کرد و دو نفرشان از ساختمان به بیرون پرت شدند.اما کریس میگوید که جسد Jill را هنوز پیدا نکرده و یقین دارد که او زندست .آنها به یک مرداب رسیدند و در آنجا با بومی هایشان درگیر شدند که لباسهایی شبیه اجداد و نیاکانشان پوشیده بودند.در همان حوالی یک دفترچه یافتند که در آن نوشته شده بود که این بومی ها و روستایی ها با یک بیماری خطرناک مواجه بودند و برای حل این مشکل عاجزانه کمک میخواستند.اما عده ای از این فرصت سوء استفاده کردند و روستایی ها را فریب دادند و ویروسی به نام Uroborus را به عنوان داروی این بیماری به آنها دادند.Uroborus یک ویروس بسیار خطرناک است که بعد از وارد شدن به بدن قدرت تفکر و اندیشیدن را از فرد میگیرد.آنها تمام زنان و بچه های روستاییان را طی یک عملیات وحشیانه کشتند.(به خاطر همین است که بیشتر زامبی ها مرد هستند )بعد از مدتی کریس و شیوا به یک پالایشگاه نفت رسیدند و در آنجا Irving را مشاهده کردند . برای دستگیری او اقدام کردند و در طی عملیاتشان دوباره با Josh ملاقات کردند و او در باز کردن درهای امنیتی و یا آسانسورها کمک شایانی به کریس و شیوا کرد.و گفت که به دنبال راه فراری از اینجا بعد از دستگیری Irving می گردد.کریس و شیوا بالاخره با Irving مواجه شدند ولی نتوانستند او را دستگیر کنند زیرا یک زن بسیار سریع و چابک او را نجات داد.Irving با یک کشتی و آن زن هم با یک قایق موتوری فرار کردند.اما آن زن که بود ؟ او یک شنل و یک ماسک برای مخفی کردن هویتش دارد و اگر او نبود حتما کریس و شیوا Irving را دستگیر میکردند.آن دو نفر در حالیکه دیگر نا امید شده بودند به طرف بندر جایی که Josh با یک قایق موتوری دنبالشان آمده بود رفتند و با کمک Josh از آنجا فرار کردند.آنها به دنبال Irving رفتند و پس از مدتی کشتیش را مشاهده کردند و برای دستگیریش اقدام کردند ولی وقتی که به Irving رسیدند او به خودش مقداری از Uroborus را تزریق کرد و تبدیل به یک هیولای عظیم الجثه شد.پس از شکست دادن او ، در حین مرگش ، به کریس و شیوا میگوید که تما پاسخها در یک غار است و بعد میمیرد.آنها حرف او را باور کردند و پس از اندکی مدتی به یک غار رسیدند ولی Josh داخل نیامد و گفت بعدا برای کمک خواهد آمد.درون این غار پر از آثار باستانی بود.با پیشروی در بازی با یک باغ عجیب از گل مواجه میشوید که در کنار آن علامت شرکت Umbrella قرار دارد.کمی بعد وارد آزمایشگاهی شدند که پر از حیوانات بود و موجودات عجیبی به کریس و شیوا حمله ور شدند.کمی بعد به جایی رسیدند که پر از مخزن هایی بود که درون آنها بدن انسانها را نگهداری میکردند !کریس در این هنگام به یاد Jill افتاد و به طرف کامپیوتر رفت و اطلاعات مربوط به Jill را بررسی کرد.ناگهان هیولایی خرچنگ مانند به آنها حمله کرد.بعد از کشتن این هیولا مخزنی که مربوط به بدن Jill بود به طرف کریس و شیوا آمد و باز شد ولی درون مخزن خالی بود.سپس تصویری از یک زن بر روی کامپیوتر ظاهر شد و با کریس شروع به گفت و گو کرد اما کریس نمیدانست اوکیست.شیوا گفت که نام او Excella است و برای شرکت Tricell کار میکند.او کریس و شیوا را در یک مکان گیر انداخت و به واسطه ی یک مرد آلوده شده به ویروس Uroborus به آنها حمله کرد.کریس و شیوا پس از زنده ماندن از دست این مرد ، به دنبال Excella تا یک محل بزرگ رفتند ولی در آنجا توسط آن زن مرموز و Wesker مورد حمله واقع شدند.Wesker نقاب آن زن را برداشت و کریس فهمید این زن کسی نیست جز Jill .وسکر به واسطه ی چیزی که روی سینه ی جیل قرار داده بود قدرت تفکر را از او گرفته بود و به طریقی او را کنترل میکرد.بعد از یک نبرد کوتاه ، کسی به موبایل وسکر زنگ زد و بعد وسکر آنجا را ترک کرد.بعد از رفتن وسکر ، جیل کمی از زیپ لباسش را پایین کشید و کریس آن شی ء عجیب را روی سینه ی جیل مشاهده کرد.و بعد جیل با کریس و شیوا درگیر شد.این دو نفر Jill را شکست دادند و آن چیزی را که روی سینه ی Jill بود را از بین بردند.او به آنها گفت که نگرانش نباشند و به دنبال وسکر بروند و جان میلیونها نفر را نجات دهند.اما پس از مدتی آنها دوباره با Excella رودررو شدند.او کیف اسناد و مدارک را برداشت ولی یکی از کیفها را جا گذاشت.Jill به آنها گفت که وسکر از نمونه ی ویروس برای کنترل قدرتش استفاده میکند.بر روی عرشه ی کشتی آنها Excella را مشاهده کردند .در آنجا انبوهی از جسدهای انسان بود.وسکر از سیستم بلندگوی کشتی استفاده کرد و گفت که Excella اصلا فرد لایقی نیست و Excella هم بعد از اینکه کمی به خودش پیچید و نام آلبرت را به زبان آورد تبدیل به یک هیولای عظیم الجثه شد و از جسدهای آنجا برای بزرگتر شدن و قدرتمند شدن خودش استفاده کرد.بعد از شکست دادن او ، کریس و شیوا با وسکر در جلوی کشتی رودررو شدند و وسکر میخواست که با یک بمب ویروسی تمام مردم کره را آلوده کند.او گفت که انسان ها هر روز به نابودی نزدیک تر و نزدیک تر میشوند و با این کار دنیا را از خطر نابودی نجات خواهد داد.کریس و شیوا باید به وسکر مقداری از آن سرنگهایی را که در کیف Excella پیدا کرده بودند تزریق میکردند.وسکر بسیار عصبانی شده بود و سوار بمب افکن شد و گفت که باید خیلی وقت پیش کریس را میکشته .بعد از یک درگیری کوتاه کریس موفق شد تا در هواپیما را باز کند. وسکر هم برای نجات جان خودش پای شیوا را گرفت تا از بلندی نیفتد.شیوا با نگاهش از کریس کمک میخواست ولی این را به زبان نیاورد تا کریس به دردسر نیفتد.اما کریس دیگه دوست نداشت تا شیوا را مثل Jill از دست بدهد به همین خاطر سریعا دست شیوا را گرفت و او را نجات داد و شیوا به وسکر شلیک کرد قبل از اینکه هواپیما درون آتشفشان سقوط کند.آنها موفق شدند تا وسکر را درون آتشفشان بیندازند. و خودشان توسط یک هلیکوپتر که در آن Josh و Jill بودند نجات پیدا کردند.اما وسکر درون آتشفشان هنوز زنده بود پس کریس و شیوا او را به وسیله ی گلوله های RPGمنفجر کردند.بازی طوری تموم میشه که هلیکوپتر در کنار غروب خورشید پرواز میکنه و کریس به خودش میگه که این همه زحمت و تلاش ارزشش رو داشت.بعد از اینکه به شیوا ، Jill و Josh نگاه کرد لبخندی زد و بازی به پایان رسید.
Music
موسیقی های بازی توسط Kota Suzuki کار شده اند.بیشتر موسیقی های بازی به صورت الکترونیکی ساخته شده اند اما در حدود 15 دقیقه از ارکست استفاده شده است که در Los Angeles و در اسودیو ی 20th Century Fox به کمک 103 نفر از هم نوایان استودیو ی هالیوود ضبط شده است.تیم ارکستتوسط شخصی به نامwataru Hokoyamaبه نظم و ترتیب در می آمدند. .علت اینکه CapCom لس آنجلس را برای ضبط موسیقی ها انتخاب کرد ، استفاده از soundtrack هایی از هالیوود بود که به بازی حالت سینمایی می داد.تم های مربوط به بازی به خوبی موسیی های تیم ارکست اجرا میشوند.تم های بازی توسط Kota Suzuki و آهنگها توسط Oulimata Niang کار شده اند.
Game Play
گیم پلی بازی بسیار شبیه به گیم پلی نسخه ی قبلی یعنی Resident Evil 4 است .حتی کارگردان بازی یعنی آقای Jun Takeuchi هم به این موضوع اعترا ف کرده است.کنترل کردن کریس در طول بازی همانند کنترل کردن Leon در RE4 است.دید بازی هماند RE4 بر روی شانه ی کریس است و از این لحاظ هم تقریبا هیچ تفاوتی با RE4 ندارد.اما محیط ها هستند که یکی از نقشهای مهم را در یک بازی ترسناک برای ترساندن مخاطب بر عهده دارند.محیط های بازی انصافا خوب کار شده اند و باید از این جهت از Cap Com ممنون باشیم ولی باز هم در این بخش مشکلی وجود دارد . تقریبا 90 درصد از بازی در روشنایی کامل سپری میشود که این موضوع باعث از بین رفتن ترس و وحشت در مخاطب میشود که این برای یک بازی ترسناک فاجعه است.مینی گیم Mercenaries که هم در RE3 و هم در RE4 وجود داشت بار دیگر در RE5 حظور دارد.بخش مولتی پلیر در این مینی گیم فقط به صورت آفلاین است اما با خرید یک پچ برای نسخه ی Xbox360 میتوانید آن را به صورت آنلاین هم بازی کنید.اما میرسیم به دشمنان در طول بازی که تعداد اندکی از دشمنان در این قسمت را در RE4 مشاهده نکرده بودیم.
در اواخر بازی با موجوداتی خزنده که زبانشان دراز بود برخورد میکردیم ، ولی فکر نکنید که اینها دشمنانی جدید هستند چرا که اگر گیمرهای عزیز به خاطر داشته باشند آنها را قبلا در RE:Survivor در PS1دیده اند!!. Takeuchi گفته بود که دشمنان در بازی بسیار زیرک هستند ولی اصلا چنین چیزی نیست چرا که ددشمنان شدیدا خنگ و احمق هستند و حتی گاهی مشاهده شده که به دیوار میچسبند و به سمت خود دیوار میدوند !!! بسیاری از مواقع مشاهده شده که شیوا در حین شلیک کردن به سمت دشمنان بیشتر گلوله هایش به کریس برخورد میکند که این یک فاجعه است.نکته ی منفی دیگر بازی که یکی از مشکلات اساسی بازی است را باید ذکر کرد و آن این است که سری بازی محبوب و ترسناک RE اخیرا به سمت بازی های تمام اکشن پیش میرود و ارکان اصلی ترس و وحشت در بازی از بین رفته اند.همین شیوا که در طول بازی همراه شماست از چند جهت مفید بوده و از چند جهت یکی از مشکلات بازی ! چرا که وجود او در بازی ترس و وحشت را از بین میبرد و باید قبول کرد که کاراکتر تنها و بی کس در طول بازی یکی از ارکان اصلی ترس و وحشت است و CapCome با این کارش در اصل RE را تبدیل به یک بازی اکشن کرده تا به یک بازی سوپر ترسناک و از این لحاظ شاید رقیبانی مانند Silent Hill که همیشه در رتبه های بعدی قرار داشتند از RE جلو زدند.اما این قسمت از بازی فقط دارای ایراد نیست بلکه خوبی هایی نیز دارد که به بررسی تک تک آنها می پردازیم .مثلا در RE4 شما وقتی که احتیاج پیدا میکردید که سلاحتان را عوض کنید باید حتما در منوی استارت میرفتید و از بین سلاح ها به دلخواه یکی را انتخاب میکردید اما در اینجا برای راحتی کار و از بین بردن این مشکل شما با دکمه های جهت دار میتوانید سلاح مورد احتیاجتان را انتخاب کنید.نکته ی مثبت دیگر تبادل مهمات و یا اسلحه بین کریس و شیوا است که این کار بسیار در طول بازی به شما کمک خواهد کرد.اگر در طول بازی شما زخمی شدید شیوا سریعا به طرف شما می آید و با اسپری مخصوص شما را شفا میدهد که این هم از جنبه های مثبت بازی است.سلاح ها هم در این قسمت از بازی کمی واقع گرایانه تر کار شده اند و استفاده از آنها بسیار دلچسب است.اما در بازی نکته ی جالبتری وجود دارد و آن چیزی نیست جز سیستم کاور گیری همانند بازیهایی از قبیل Gears Of War و ... البته نه به روانی آنها. در بازی شما قادر خواهید بود به دشمنان مشت یا لگد بزنید و حتی میتوانید با شیوا یک کار گروهی انجام داده و با سه حرکت دشمن را از پا درآورید.امتحان کنید ! خلاصه اینکه واقعا از RE5 که اینهمه منتظرش بودیم و به عنوان ادامه ی یک شاهکار، انتظار بیشتری می رفت.
Graphic
اما از تمام نکات منفی بازی میگذریم و میرسیم به بخش گرافیک.اگر CapCome در گیم پلی بازی کم کاری کرده انصافا کار خودش را روی گرافیک بازی به درستی انجام داده.شما در طول بازی و مخصوصا در کات سنس ها با یک بازی کاملا سینمایی با گرافیک بسیار بالا و جزییات زیاد رو به رو هستید.چهره ی افراد در بازی بسیار زیبا کار شده مثلا اگر کمی به صورت وسکر و یا کریس نگاه کنید جزییات بالا را در چهره شان مشاهده خواهید کرد و از این لحاظ امیدوار به چند بار تمام کردن بازی میشوید هرچند که گرافیک اهمیت کمتری نسبت به گیم پلی دارد .طراحی زامبی ها و باس ها خوب است و فقط میتوان به چند تا از باس ها که انصافا شبیه باسهای RE4 هستند اعتراض کرد.نور پردازی بازی در حد خوبی است و میتوان از آن به عنوان نکته ی مثبتی در بازی یاد کرد.طراحی آب خوب کار شده اند ولی به پای طراحی آب بازیهایی مانند Gears of war و ... نمیرسد .تمساح های دریاچه بسیار عالی طراحی شده اند و صحنه ی گرفتار شدن کریس توسط یکی از آنها بسیار جالب و دیدنی است.در کل این بخش از بازی RE5 را از سقوط کامل حفظ کرده است !
شخصیت های مهم نسخه های رزیدنت اویل :
Claire Redfield :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
این شخصیت یکی از شخصیتهای سری بازی RE است که مخصوصا در RE2 و RE Code : Veronica حضور ویژه ای داشت.شخصیت Claire به غیر از این سری بازی در فیلم RE هم نقش مهمی داشته که از جمله ی آنها میتوان به سومین قسمت RE با نام RE : Extinction اشاره کرد.همانطور که میدانید او خواهر Chris Redfield عضو S T A R S است که برای مدتی مفقود شده بود.
وقتی که او یک دانشجو بود برای اینکه بفهمه چه بلایی سر برادرش اومده با یک موتور سیکلت به Raccoon City میره.برای رسیدن به هدفش مجبور میشه که با زامبی ها بجنگه و به تلاشش ادامه بده.در آن مدت فهمید که Chris برای تحقیق در مورد Umbrella که مسؤل ساخت T _ Virus است کشور رو ترک کرده و به اروپا رفته.T _ Virus یک سلاح زیستی است که به طور تصادفی در جهان رها شده و موجب ظهور زامبی ها شده.
Claire از Raccoon City خارج شد.بعد از اون به دنبال برادرش به اروپا رفت.در آنجا توسط عاملان Umbrella دستگیر و در
جزیره ی Rockfort زندانی شد.سرانجام او توانست به کمک زندان بانی به نام SteveBurnside فرار کنه.ولی بعد از مدتی در آزمایشگاه مخفی Umbrella واقع بر Antarctica رخمی شد و دوباره دستگیر شد.اما بعد از مدتی Chris اون رو پیدا کرد و نجات داد و دوباره با کمک هم به جنگ با شرکت شیطانی Umbrella ادامه دادند.
در فیلم RE Sega این شخصیت ( Claire ) و Carlos Oliverira سر دسته ی گروه نجات یافتگان از چنگ ویروس بودند که از بیابان نوادا به Alaska سفر میکردند که با زحمت فراوان توانستند به Alaska برسند و به زندگی خودشون ادامه بدهند.صداپیشگی Claire توسط Alyson Court انجام شده و در فیلم RE:Extinction بازیگری به نام Ali Larter نقش اون رو ایفا کرده.از شخصیت Claire در فیلم RE degeneration که یک انیمیشن خوش ساخت بود هم استفاده شده است.
Ada Wong :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نام Ada اولین بار در نامه ی یک پژوهشگر به نام John ذکر شد.ولی در RE2 چهره ی او برای همگان به نمایش درامد که مأموریت داشت به صورت مخفیانه و همانند یک جاسوس نمونه ای از G_Virus را بدست اورد.وقتی که Ada با Leon مواجه شد وانمود میکرد که یک فرد مظلوم است که تنها به خاطر پیدا کردن دوست پسرش که گم شده بود آنجاست.اما پس از مدتی مأموریت او برای همگان فاش شد و به شدت زخمی شد.در اخر RE3 بنا به مدارکی که بعدا در RE Code :Veronica تأیید شد ما فهمیدیم که Ada هنوز زنده است که بعدا در
RE : the Umbrella Chronicles به طور کامل همه چیز شرح داده شد.بعد از RE2 حضور بزرگی در RE4 در کنار Leon داشت.در RE4 ، Ada به Leon برای پیدا کردن دختر رییس جمهورAshley Graham ) ) کمک میکرد.گرچه هدف اصلی او به دست آوردن یک نمونه از انگل Las Plagas برای Wesker بود.
صداپیشگی Ada در RE2/RE4/RE : The Umbrella Chronicles توسط Sally Cahill انجام شده.
Leon Scott Kennedy :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Leon Scott Kennedy یکی از شخصیتهای مهم RE2 بود.او تازه به عنوان یک افسر پلیس برای اداره ی پلیس Raccoon City انتخاب شده بود که وقتی به Raccoon City رسید شهر مورد حمله ی زامبی ها قرار گرفته بود.او با Claire Redfield کار میکرد
و با کمک Claire از شهر فرار کرد.او همیشه با پیامهای رادیویی با Claire در ارتباط بود و یک همکار زن به نام Ada Wong پیدا کرده بود که ادعا میکرد فقط به دنبال دوست پسر خود میگردد ( در بیوگرافی خود Ada نیز گفته شد )
همچنین Ada به Leon برای پیدا کردن آزمایشگاه مخفی Umbrella کمک میکرد. همچنین نقش اصلی RE4 هم بود که میبایست یک مأموریت مخفی برای دولت امریکا انجام دهد و اون مأموریت چیزی نبود جز پیدا کردن و نجات دادن دختر رییس جمهور به نام
Ashley Graham .که در اروپا به دنیا اومده بود.کسانی که Ashley را دزدیده بودند دینی به نام Los Illuminados داشتند که کنترل روستایی ها رو به وسیله ی انگل Las Plagas به دست گرفته بودند.در آن موقع Ada به Leon برای رسیدن به هدفش کمک میکرد و یک نفر دیگر هم به نام Luis Sera به Leon تا سر حد امکان برای رسیدن به هدفش کمک میکرد که در این راه توسط Saddler کشته شد.Luis پژوهشگری بوده که قبلا در خدمت Saddler کار میکرده.Saddler نیز رهبر آن گروهی است که دینی به نام Los Illuminados دارند.صداپیشگی Leon در RE2 توسط Paul Haddad و در RE4 توسط Paul Mercier و در فیلم
RE degeneration باز هم توسط Paul Mercier انجام شده.
Albert Wesker :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Albert Wesker اولین بار در اولین نسخه ی RE به عنوان شخصیت اصلی منفی بازی ایفای نقش کرد که در ان موقع فرمانده ی ارشد گروه S.T.A.R.S و سردسته ی جوخه ی Alpha بود.در تمام طول بازی نقش مهمی داشت ولی هیچ گاه به عنوان یک شخصیت قابل بازی برای گیمرها مورد استفاده قرار نگرفت.وقتی کمی در بازی پیشرفت میکردید و وقایع را به جلو پیش
می بردید مدارکی را به دست می آوردید مبنی بر اینکه Wesker عضو شرکت معروف Umbrella بوده و معلوم شد که او از مافوقانش دستور میگرفته تا گروه S.T.A.R.S رو فریب بده.او ظاهرا کشته شده بوده ولی بعدا در RE Code : Veronica بنا به مدارکی ثابت شد که قبل از مرگش یک ویروس آزمایشی را که توسط همکار سابق خود یعنی William Birkin ساخته شده بود به خودش تزریق کرده و زنده مانده است و البته تبدیل به یک سوپر انسان شده بوده ( نیرومند و بسیار چابک ) در RE Code : Veronica نقش یک مأمور رو ایفا میکرد که برای یک سازمان ناشناس و مخفی بر ضد Umbrella کار میکرد.Chris Redfield نیز در گذشته زیر دست او بوده که در طول بازی با Wesker رو به رو میشود.Wesker سپس در RE4 و RE Zero به عنوان یک دسیسه چی که در پس تمام وقایع بوده و تمام وقایع رو کنترل میکرده حضور داشت.که Ada Wong نیز در قسمت چهارم برای او کار میکرد و قرار بود که نمونه ای از انگل Las Plagas را برای Wesker پیدا کند و برایش ببرد.سپس در RE : The Umbrella Chronicles حضور پیدا کرد که برای اولین بار به عنوان یک شخصیت قابل بازی در سری RE قرار گرفت که در این قسمت تمام وقایع قسمتهای قبلی شرح داده شد مثل گرفتاری های Wesker برای انحطاط شرکت Umbrella بعد از وقایع RE 4 و RE Zero و RE Code : Veronica .در RE1 صداپیشگی او توسط Peter Jessop انجام شد.در فیلم RE:Extinction بازیگری نقش او نیز توسط Jason O’Mara انجام شد.
حالا Wesker دوباره در RE5 برمیگرده و در RE5 صداپیشگی اون توسط D.C Douglas انجام میشه یعنی همان کسی که صداپیشگی Wesker رو در RE:The Umbrella Chronicles انجام داده بوده است.
Carlos Oliveira :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Carlos Oliveira اصالتا اهل آمریکای جنوبی است ولی ملیت او دقیقا مشخص نیست.او یک فرد ضد حکومت است و بعد از اینکه دولت، Umbrella رو تعطیل کرد ، Carlos دیگه یک مکتشف برای Umbrella محسوب نمیشد و در عوض به یک گروه به نام
U B C S پیوست.و در جوخه ی دلتا گماشته شد.اعضای دیگر گروه Nicholai Ginovaef و Mikhail Victor بودند.در RE3 کارلوس در تمام طول بازی همراه Jill بود و هر دوی آنها برای فرار از Raccoon City تلاش میکردند.در قسمتی از بازی Jill هنگام مبارزه با Nemesis آلوده به T_Virus شد و Carlos نیز به دنبال پیدا کردن یک واکسن برای درمان Jill میگشت و درنهایت آنها توانستند از Raccoon City فرار کنند.صداپیشگی Carlos در RE3 توسط Vincent Corazza انجام شد.در فیلم RE:Apocalypse و فیلم RE:Extinction شخصی به نام Oded Fehr بازیگری نقش Carlos را برعهده داشت.
Chris Redfield :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
Chris Redfield در اولین قسمت سری بازی Resident Evil به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی بازی ظاهر شد که
عضو S T A R S Alfa Team بود.Chris برای تحقیق در باره ی هم وطنان ناپدید شده اش فرستاده شده بود.او و گروهی که برای تحقیق فرستاده شده بود بقایای یک هلیکوپتر از گروه Bravo رو پیدا کردند و بعد از اندک زمانی با گروهی از سگهای مسموم شده مواجه شدند . Chris به همراه Albert Wesker و
Jill Valentine برای پیدا کردن پناهگاه رفتند.
Chris در Resident Evil 2 هم بسیار مشاهده شد.بعد از آن در
Resident Evil Code : Veronica بازگشت.در RE2 تلاش میکنه تا خواهرش Claire رو از آزمایشگاه مخفی Umbrella واقع بر Antarctica نجات بده.
Chris دوباره در RE5 برمیگرده تا مأموریتهای خطرناکی رو به کمک Sheva انجام بده.
صداپیشگی Chris در RE Code : Veronica توسط
Michel Filipwich و در بازسازی RE Code veronica توسط
Joe Whyte انجام شد.
Billy Coen :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نام Billy Coen ابتدا درگزارش پلیس توسط Rebecca Chambers در RE2 ورژن Nintendo64 برده شد.او یک تفنگدار سابق نیروی دریایی بوده که به خاطر کشتن 23 نفر محکوم به اعدام است.ولی او توانست از دست پلیس فرار کند.او به دنبال پناهگاه میگشت که با یک قطار متروکه مواجه شد.در آنجا با Rebecca Chambers رودررو شد.ولی با اینکه او یک جانی فراری بود و Rebecca یک پلیس ، آن دو مجبور شدند برای اینکه بتوانند زنده بمانند با همدیگر متحد بشوند و با زامبی ها مبارزه کنند.آنها تمام سعیشان را کردند تا اسرار Umbrella رو فاش کنند.این دو در نهایت با James Marcus روبه رو شدند.در آن موقع بود که مارکوس توسط مأموران Spencer کشته شد و Rebecca به Billy اجازه ی فرار کردن داد چرا که دیگه میخواست به نوعی به Billy کمک کنه و اون رو از اعدام نجات بده.
Rebecca در گزارش خودش اعلام کرد که Billy در کوه های Arklay مرده است.صداپیشگی Billy توسط Steve Van Wormer انجام شده است.
Rebecca Chambers :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یکی از عضوهای تازه وارد تیم Bravo از گروه کارکشته ی S.T.A.R.S است.کسی بود که برای برقرای امنیت کار میکرد و در تیم پزشکی نیز مشغول به کار بود.در قسمت اول فیلم Resident Evil بازیگری نقش او توسط هنرپیشه ی زنی به نام Linda انجام شد.در RE:Zero چهره ی او از روی چهره ی Ayumi Hamasaki مدلسازی شده بود. Ayumi Hamasaki یک سخنگوی زن برای بازیها در ژاپن نیز هست.اولین بار او در اولین قسمت سری بازی بسیار محبوب RE آشکار شد.در اونجا به Chris Redfield کمک میکرد و درحقیقت Chris رو پشتیبانی میکرد.همچنین او یکی از پیش کسوتان RE:Zero بود که تیم Bravo که Rebecca نیز عضو تازه واردی برایش محسوب میشد زودتر از گروه Alpha برای تحقیق به کوه های Arklay رسید.Rebecca به بررسی در مورد علت مرگ کشته شدگان در کوه های Arklay میپرداخت.در آن زمان با مجرمی به نام Billy Coen که یک تفنگدار دریایی بود برخورد کرد.که بعدا Billy او را در رسیدن به هدفش در طول بازی کمک میکرد.این دو نفر فهمیدند که این همه کشتار و حمله با نبوغ فکری James Marcus انجام میشده است.که قبلا یکی از دانشمندان تاپ شرکت Umbrella بود.James بعد از مرگ خود دوباره به حیاتی تازه دست پدا کرد تا بتواند قاتلین خودش را بکشد.Rebecca همچنین در RE:The Umbrella Chronicles دوباره ظاهر شد.
Jack Krauser :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
او یکی از شخصیتهای منفی مهم در RE4 محسوب میشود.او یک مزدور است که برای Saddler کار میکند و دستورات او را انجام میدهد.در اصل او یکی از عاملان حکومت بوده است.او و Kennedy در گذشته با هم دوست بودند ولی او ظاهرا درحادثه ی سقوط هلیکوپتر هلاک شد.در اصل کسی که Ashley را دزدید بوده است ، Krauser بوده .او این کار رو انجام داده تا اعتماد Saddler رو نسبت به خودش جلب کنه.اما زیاد از طرف Saddler به او سودی نمیرسید و فقط میخواست نمونه ای از انگل Las Plagas رو برای Albert Wesker پیدا کنه.او در استفاده از چاقو برای نبردهای تن به تن مهارت بسیار زیادی داره و در تیراندازی هم استاده ! او خصوصیات یک سوپر انسان را داراست یعنی بسیار سریع و چابکه ،استقامت زیادی داره ، بسیار نیرومنده ، ویک قابلیت منحصر به فرد دارد که به وسیله ی این قابلیت میتونه دست چپش رو به پنجه های یک غول تبدیل کنه.او دو مرتبه در طول وقایع RE4 با Leon رو در رو شد.در حالیکه قبلا ظاهرا مرده بود !! او در مینی گیم Assignment که جزء مأموریتهای Ada بود نقش یک Boss رو ایفا کرد.و در نهایت در مینی گیم Separate Ways کشته میشه.صداپیشگی او در Resident evil 4 توسط Jim Ward انجام شده است.
Jill Valentine :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جیل ولنتاین (به انگلیسی: Jill Valentine) نام یکی از شخصیتهای معروف بازی رزیدنت ایول است. جیل برای اولین بار در رزیدنت ایول ۱ جزء یکی از دو شخصیت قابل انتخاب در بازی بود. بهمراه کریس ردفیلد، او یکی از اعضای تیم آلفای استارز بود. تیم آلفا مورده حمله چندین سگ زامبی قرار گرفت و به محل پژوهش آرکلِی عقب نشینی کرد. جیل در ابتدا با بری برتون کار میکرد، آنها در آن عمارت در حال جستجو بودند که به زامبیهای مقیم آنجا پی بردند.
گیلری در نقش جیل ولنتاین در فیلم رزیدنت اویل:آینده جیل به عنوان یک شخصیت منفرد در رزیدنت ایول ۳: نمسیس باز میگردد. او در کناره کارلوس الیویرا (یک سربازه UBCS که در تلاش است از شهر راکون فرار کند) به نبرد می‌پردازد. جیل با نمسیس (رزیدنت ایول)، یک سربازه ویژه که توسط شرکت آمبرلا خلق شده است روبرو میشود. او از این حادثه جان سالم بدر میبرد و در تاریخچه آمبرلا جایی که او با کریس ردفیلد برای نابود کردن شرکت آمبرلا کار میکند ظاهر میشود. در پیش نمایش رزیدنت ایول ۵ کریس ردفیلد را در حالی که بر سره مزاری که نام جیل ولنتاین بر روی سنگ قبر آن است نشان میدهد. او همچنین به عنوان یکی از شخصیت‌ها در بازی مارول برعلیه کپکام و همچنین در فیلم اکشن رزیدنت ایول : آینده با بازی تیگی گیلری حضور دارد ...
سپاس فراوان ...
منبع : راستشو بخواید بیشتری هارو خودم چون بازی کرده بودم نوشتم و مقداری هم از مجله بازی نما استفاده کردم ...
این تاریخچه رو یه هفته هست که دارم روش کار میکنم ، امیدوارم ازش نهایت لذت رو ببرید ...
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
