18-10-2014، 18:53
یونانیان باستان مشاهده کردند که وقتی کهربا با پشم مالش داده شود، اشیای کوچک را به سمت خود جذب میکند. اگر از صاعقه صرف نظر کنیم، این پدیده اولین تجربهٔ مکتوب بشر از الکتریسیتهاست.[۱۴] در دههٔ ۱۶۰۰ دانشمندی انگلیسی به نام ویلیام گیلبرت در مقالهای با عنوان مگنت برای اشاره به این ویژگی جذب اشیای کوچک پس از مالش، واژهٔ لاتین جدیدی به نام الکتریکوس را به کار برد.[۱۵] واژههای الکتریسیته و الکتریک هر دو از واژهٔ لاتین الکتروم (هم چنین ریشهٔ ترکیب همان اسم)، که از واژهٔ یونانی ήλεκτρον (الکترون) برای کهربا آمدهاست، مشتق شدهاند.
در سال ۱۷۳۷ دوفی و هاوکس بی به طور جداگانه آن چه را که به عنوان دو نوع اصطکاک الکتریکی میشناختند کشف کردند؛ یکی تولید شده از مالش شیشه، و دیگری از مالش رزین. مطابق آن دوفی گفت که الکترون از دو مایع الکتریکی تشکیل شدهاست، «ویترئوس» و «رزینوس» که به وسیلهٔ اصطکاک از هم جدا شدهاند و هنگامی که با هم ترکیب شوند یکدیگر را نابود میکنند.[۱۶] یک دهه بعد بنجامین فرانکلین پیشنهاد داد که الکتریسیته از انواع مختلف مایعهای الکتریکی ساخته نشدهاست، بلکه یک مایع الکتریکی تحت فشارهای مختلف است. او بارهای جدید را به ترتیب با نامهای مثبت و منفی نام گذاری کرد.[۱۷] فرانکلین حامل بار را مثبت در نظر گرفته بود.[۱۸]
بین سالهای ۱۸۳۸ تا ۱۸۵۱، فیلسوف طبیعت گرای انگلیسی ریچارد لامینگ به گسترش این نظریه که اتم متشکل از یک هستهٔ مادی است که به وسیله ذرات زیر اتمی حامل واحدهای بار الکتریکی در بر گرفته شدهاست، پرداخت.[۱۹] در اوایل سال ۱۸۳۶، یک فیزیکدان آلمانی به نام ویلیام وبر نظریهای را مطرح کرد که الکتریسیته متشکل از مایعهای باردار مثبت و منفی است و برهم کنش آنها از قانون عکس مجذوری تبعیت میکند. پس از مطالعهٔ پدیدهٔ الکترولیز در سال ۱۸۷۴، فیزیکدان ایرلندی جورج جانستون استونی پیشنهاد کرد که یک مقدار بار الکتریکی ثابت وجود دارد که همان بار یون تک ظرفیتی است. او قادر بود تا مقدار بار بنیادی الکترون را به وسیلهٔ قوانین الکترولیز فارادی تخمین بزند.[۲۰] هرچندکه استونی معتقد بود این بارها به طور دائمی به اتمها متصل هستند و نمیتوانند جدا شوند. در سال ۱۸۸۱ یک فیزیکدان آلمانی به نام هرمان وان هلمولتز مدعی شد که بارهای مثبت و منفی هر دو به قسمتهای بنیادی تری تقسیم میشوند که هر کدام از آنها «مانند اتمهای الکتریسیته رفتار میکنند».[۲۱]
در سال ۱۸۹۴ استونی واژهٔ الکترون را برای توصیف این بارهای بنیادی به کار برد و گفت: «... یک تخمین از این قابل توجه ترین میزان واحد پایهای الکتریسیته زده شد، که من به این دلیل اقدام به پیشنهاد نام الکترون کردم».[۲۲] کلمهٔ الکترون یک ترکیب از کلمهٔ الکتریک و پسوند -ون میباشد، که امروزه از دومی برای معین کردن یک ذرهٔ زیر اتمی مانند یک پروتون و یا یک نوترون استفاده میشود
در سال ۱۷۳۷ دوفی و هاوکس بی به طور جداگانه آن چه را که به عنوان دو نوع اصطکاک الکتریکی میشناختند کشف کردند؛ یکی تولید شده از مالش شیشه، و دیگری از مالش رزین. مطابق آن دوفی گفت که الکترون از دو مایع الکتریکی تشکیل شدهاست، «ویترئوس» و «رزینوس» که به وسیلهٔ اصطکاک از هم جدا شدهاند و هنگامی که با هم ترکیب شوند یکدیگر را نابود میکنند.[۱۶] یک دهه بعد بنجامین فرانکلین پیشنهاد داد که الکتریسیته از انواع مختلف مایعهای الکتریکی ساخته نشدهاست، بلکه یک مایع الکتریکی تحت فشارهای مختلف است. او بارهای جدید را به ترتیب با نامهای مثبت و منفی نام گذاری کرد.[۱۷] فرانکلین حامل بار را مثبت در نظر گرفته بود.[۱۸]
بین سالهای ۱۸۳۸ تا ۱۸۵۱، فیلسوف طبیعت گرای انگلیسی ریچارد لامینگ به گسترش این نظریه که اتم متشکل از یک هستهٔ مادی است که به وسیله ذرات زیر اتمی حامل واحدهای بار الکتریکی در بر گرفته شدهاست، پرداخت.[۱۹] در اوایل سال ۱۸۳۶، یک فیزیکدان آلمانی به نام ویلیام وبر نظریهای را مطرح کرد که الکتریسیته متشکل از مایعهای باردار مثبت و منفی است و برهم کنش آنها از قانون عکس مجذوری تبعیت میکند. پس از مطالعهٔ پدیدهٔ الکترولیز در سال ۱۸۷۴، فیزیکدان ایرلندی جورج جانستون استونی پیشنهاد کرد که یک مقدار بار الکتریکی ثابت وجود دارد که همان بار یون تک ظرفیتی است. او قادر بود تا مقدار بار بنیادی الکترون را به وسیلهٔ قوانین الکترولیز فارادی تخمین بزند.[۲۰] هرچندکه استونی معتقد بود این بارها به طور دائمی به اتمها متصل هستند و نمیتوانند جدا شوند. در سال ۱۸۸۱ یک فیزیکدان آلمانی به نام هرمان وان هلمولتز مدعی شد که بارهای مثبت و منفی هر دو به قسمتهای بنیادی تری تقسیم میشوند که هر کدام از آنها «مانند اتمهای الکتریسیته رفتار میکنند».[۲۱]
در سال ۱۸۹۴ استونی واژهٔ الکترون را برای توصیف این بارهای بنیادی به کار برد و گفت: «... یک تخمین از این قابل توجه ترین میزان واحد پایهای الکتریسیته زده شد، که من به این دلیل اقدام به پیشنهاد نام الکترون کردم».[۲۲] کلمهٔ الکترون یک ترکیب از کلمهٔ الکتریک و پسوند -ون میباشد، که امروزه از دومی برای معین کردن یک ذرهٔ زیر اتمی مانند یک پروتون و یا یک نوترون استفاده میشود