15-10-2014، 11:03
داریوش رحمانیان، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران معتقد است با اینکه مشروطه سرآغاز تاریخ معاصر و نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود اما کتابهایی که در اینباره نوشته شدهاند، مطلوب و در حد نیاز جامعه ایران نیست.
نهضت مشروطه که از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد میشود، اتفاقی است که در اواخر دوران 151 ساله حکومت قاجار در ایران روی داد و روند حکومت را که تا پیش از آن بر اساس تفکر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر کشور حاکم بود، به روندی قانونی تبدیل کرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر کشور سایه افکند و برای دهها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندانهای مستبد نگه داشت اما نهضت مشروطیت از این نظر که باعث کاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژهای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا که توانست پایههای قدرت مطلق شاه را فرو ریزد و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند.
داریوش رحمانیان، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و نویسنده کتاب مهم «جنبش مشروطه» که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد در این باره دیدگاهش را با خبرنگار «ایبنا» در میان گذاشته است. گفتوگوی وی را در ادامه میخوانید.
تاریخ مشروطه هنوز زنده است
رحمانیان گفت: سالروز پیروزی مشروطه عید ملی ماست؛ عیدی که افتخارآمیز است و اهمیتی جهانی دارد؛ چراکه ملت ایران نخستین ملتی بودند که در آسیا، شرق و خاورمیانه علیه بیعدالتی خیزش ملی کردند. اما متاسفانه در عین حال که پارهای از کتابهای خوب درباره مشروطه نوشته شدهاند، این آثار اندکشمارند و در حد مطلوب و نیاز جامعه ایران نیست. مشروطه سرآغاز تاریخ معاصر و نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود و مسائلی که در مشروطه مطرح شده، مسائل دیروز نیست و نباید تصور شود که تاریخ مشروطه با تاریخ سلجوقیان، ساسانیان و یا غیره همسنگ و دارای اهمیت تاریخی یکسانی است، به دلیل اینکه موضوعاتی که در مشروطه مطرح شده و تبعاتی که مشروطه به بار آورد، مسائل امروز جامعه ماست و تاریخ مشروطه هنوز زنده است.
تصویر درست تاریخ مشروطه ایران توسط کسروی
این استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان اینکه تاریخ برخلاف پندار عدهای که آن را داستان و حکایت میدانند، نوعی روایت است، ادامه داد: مورخ با کسیکه به وقایعنگاری صرف میپردازد، متفاوت است. از اینرو، امثالی چون احمد کسروی را که راویان تاریخ مشروطه ایران هستند نمیتوان با افرادی چون مهدی ملکزاده و غیره مقایسه کرد که تنها به وقایعنگاری صرف پرداختهاند. با این ملاحظه، تنها کسیکه توانسته تاریخ مشروطه ایران را تبدیل به روایتی ملی کند، احمد کسروی است. وی به خوبی تاریخ عصر مشروطه ایران را با روایتی درست از آغاز روند برآمدن، به بلوغ رسیدن و رشیدشدن مردم را به تصویر کشیده است. اما باید گفت این روایت روند برآمدن و بالیدن مردم، روایتی بوده که هنوز ناتمام مانده است.
شکست مشروطه را قبول ندارم
نویسنده کتاب «جنبش مشروطه»، درباره واژه «شکستی» که اغلب تحلیلگران تاریخ برای این رویداد به کار میبرند، گفت: واژه «شکست را که برخی از جریان مشروطه ارائه میدهند نمیپسندم. انگار که در پیشانی مردم ایران نوشته شده که این ملت لایق آزادی نیستند و گویا مقدر بوده که نهضت مشروطه با شکست مواجه شود. مفهوم شکست مقدر را نمیتوان به همین راحتی برای این رویداد در نظر گرفت و این واژه را باید با ملاحظاتی چند و با دقت بسیار به کار برد. با این حال، اگر این مفهوم برای جریان مشروطه به نوعی حامل القای یاس و ناامیدی نباشد و به معنای شکست محتوم و مقدر به کار گرفته نشود، ایرادی ندارد.
وی ادامه داد: اما به طور کلی، شکست مشروطه را قبول ندارم؛ چراکه تاریخ یک روند امکانی (حادثی) است و نمیتوان آن را یک روند جبری مقدر تصور کرد. مفهوم شکست محتوم یا مقدر با فلسفه تاریخ جور در نمیآید و کسانیکه این مفهوم را درباره علتشناسی رکود و ضعف مشروطه به کار میگیرند یا نسبت به ماهیت فلسفه تاریخ جهل دارند یا مغرض هستند (برای القای یأس و ناامیدی). نباید فقط روی ضعف و رکود مشروطه مانور داد زیرا مشروطه دستاوردهای بسیار بزرگی داشته است که آنها را باید دید.
همیشه تاریخ ملتها تحریف میشود
رحمانیان در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه چه تحریفات و ناگفتههایی از تاریخ مشروطه وجود دارند، گفت: تاریخ چیز سادهای نیست و با قدرت در ارتباط است. به طور کلی جنس مسایل تاریخی با گفتمان قدرت و سیاست حاکم در هم آمیخته است و ملاحظات حکومتها، فرقهها، گروهها، باندها و دار و دستهها را در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت زیرا آنها دوست دارند طبق مصالحشان تاریخ روایت شود.
این پژوهشگر تاریخ تاکید کرد: اگر نام پیروی تاریخ از گفتمان قدرت و سیاست را تحریف کردن تاریخ بگذاریم، نوعی سادهکردن بحث است. معرفت تاریخ، عرصه جنگ گفتمانهای رقیب است؛ چراکه به قول «جرج اورول» کسی که در گذشته فرمان میراند، فرمانروای امروز و آینده است. گفتمانهای رقیب تلاش میکنند تاریخ را به نفع خود تسخیر کنند بنابراین از نظر تحلیل گفتمانی هر نوع تفسیر نوعی اعمال قدرت یا نوعی تسخیر و تصرف به حساب میآید و هرگونه روایت را مبتنی بر مفهوم اراده معطوف به قدرت باید تلقی کرد.
وی همچنین درباره ناگفتههای تاریخی این رویداد عنوان کرد: ناگفتههای بسیاری درباره انقلاب مشروطه در ایران وجود دارد. مشروطه به مانند کوه یخی است که اصل قضیه آن هنوز برملا نشده و خیلی از شواهد، اطلاعات و دادههای مربوط به این رویداد هستند که هنوز به شکل اسناد پراکنده، نامدون و نامنظم وجود دارد و نیاز به کار درازآهنگ و جمعی افراد و گروههای گوناگون دارد تا تاریخ مشروطه براساس آنها روایت شود.
رحمانیان گفت: بنده سالها پیش در تبریز به دلیل اینکه این شهر جایگاه بسیار بزرگی در تاریخ انقلاب مشروطیت دارد، پیشنهاد دادم نهادی به نام «بنیاد مشروطیت» (به شکل غیر دولتی، غیر انتفاعی و به شکل NGO) برپا و تشکیلات اداری و علمی مستقلی برای آن ایجاد شود که اسناد، مدارک، تحقیقات و هر آنچه که مربوط به انقلاب مشروطه است در آنجا گردآوری شود و هرساله همایشها و سمینارهایی در آنجا برپا و دارای ژورنالهایی از جمله فصلنامه و سالنامه باشد. به طور کلی، نظر بر این بود که یک حلقه ارتباطی نیرومندی بین همه محققان و موسسههایی که به نوعی ارتباط با تاریخ انقلاب مشروطیت دارند، ایجاد شود که متاسفانه این پیشنهاد هنوز عملی نشده است و نیاز به حمایت ملی و مردمی دارد.
*درباره داریوش رحمانیان:
داریوش رحمانیان (۱۳۴۴) پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران است. او مولف کتابی با عنوان «جنبش مشروطه» است که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد. رحمانیان دوره کارشناسی تاریخ را در دانشگاه تبریز (۱۳۶۸)، دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۷۲) و دوره دکتری را در دانشگاه تبریز (۱۳۸۱) گذراند.
«تاریخ علتشناسی انحطاط و عقبماندگی ایرانیان و مسلمین (از آغاز دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی)» و «ایران بین دو کودتا (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای ۲۸ مرداد)» از مهمترین کتابهای رحمانیان هستند. وی همچنین حدود 60 مقاله را در کارنامه علمی خود به ثبت رسانده است.
مجموعه مقالات همایش «ایران و سیاست جهانی در آغاز قرن بیستم در یکصدمین سالگرد قرارداد ۱۹۰۷»، «تاریخ تفکر سیاسی در دوره قاجاریه (رشته تاریخ)»، «سیدجمال الدین اسدآبادی»، «چالش جمهوری و سلطنت در ایران: زوال قاجار و روی کار آمدن رضاشاه» و «افسانههای لری، بختیاری و شوشتری» برخی دیگر از کتابهای وی هستند.
نهضت مشروطه که از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد میشود، اتفاقی است که در اواخر دوران 151 ساله حکومت قاجار در ایران روی داد و روند حکومت را که تا پیش از آن بر اساس تفکر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر کشور حاکم بود، به روندی قانونی تبدیل کرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر کشور سایه افکند و برای دهها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندانهای مستبد نگه داشت اما نهضت مشروطیت از این نظر که باعث کاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژهای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا که توانست پایههای قدرت مطلق شاه را فرو ریزد و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل کند.
داریوش رحمانیان، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و نویسنده کتاب مهم «جنبش مشروطه» که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد در این باره دیدگاهش را با خبرنگار «ایبنا» در میان گذاشته است. گفتوگوی وی را در ادامه میخوانید.
تاریخ مشروطه هنوز زنده است
رحمانیان گفت: سالروز پیروزی مشروطه عید ملی ماست؛ عیدی که افتخارآمیز است و اهمیتی جهانی دارد؛ چراکه ملت ایران نخستین ملتی بودند که در آسیا، شرق و خاورمیانه علیه بیعدالتی خیزش ملی کردند. اما متاسفانه در عین حال که پارهای از کتابهای خوب درباره مشروطه نوشته شدهاند، این آثار اندکشمارند و در حد مطلوب و نیاز جامعه ایران نیست. مشروطه سرآغاز تاریخ معاصر و نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود و مسائلی که در مشروطه مطرح شده، مسائل دیروز نیست و نباید تصور شود که تاریخ مشروطه با تاریخ سلجوقیان، ساسانیان و یا غیره همسنگ و دارای اهمیت تاریخی یکسانی است، به دلیل اینکه موضوعاتی که در مشروطه مطرح شده و تبعاتی که مشروطه به بار آورد، مسائل امروز جامعه ماست و تاریخ مشروطه هنوز زنده است.
تصویر درست تاریخ مشروطه ایران توسط کسروی
این استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان اینکه تاریخ برخلاف پندار عدهای که آن را داستان و حکایت میدانند، نوعی روایت است، ادامه داد: مورخ با کسیکه به وقایعنگاری صرف میپردازد، متفاوت است. از اینرو، امثالی چون احمد کسروی را که راویان تاریخ مشروطه ایران هستند نمیتوان با افرادی چون مهدی ملکزاده و غیره مقایسه کرد که تنها به وقایعنگاری صرف پرداختهاند. با این ملاحظه، تنها کسیکه توانسته تاریخ مشروطه ایران را تبدیل به روایتی ملی کند، احمد کسروی است. وی به خوبی تاریخ عصر مشروطه ایران را با روایتی درست از آغاز روند برآمدن، به بلوغ رسیدن و رشیدشدن مردم را به تصویر کشیده است. اما باید گفت این روایت روند برآمدن و بالیدن مردم، روایتی بوده که هنوز ناتمام مانده است.
شکست مشروطه را قبول ندارم
نویسنده کتاب «جنبش مشروطه»، درباره واژه «شکستی» که اغلب تحلیلگران تاریخ برای این رویداد به کار میبرند، گفت: واژه «شکست را که برخی از جریان مشروطه ارائه میدهند نمیپسندم. انگار که در پیشانی مردم ایران نوشته شده که این ملت لایق آزادی نیستند و گویا مقدر بوده که نهضت مشروطه با شکست مواجه شود. مفهوم شکست مقدر را نمیتوان به همین راحتی برای این رویداد در نظر گرفت و این واژه را باید با ملاحظاتی چند و با دقت بسیار به کار برد. با این حال، اگر این مفهوم برای جریان مشروطه به نوعی حامل القای یاس و ناامیدی نباشد و به معنای شکست محتوم و مقدر به کار گرفته نشود، ایرادی ندارد.
وی ادامه داد: اما به طور کلی، شکست مشروطه را قبول ندارم؛ چراکه تاریخ یک روند امکانی (حادثی) است و نمیتوان آن را یک روند جبری مقدر تصور کرد. مفهوم شکست محتوم یا مقدر با فلسفه تاریخ جور در نمیآید و کسانیکه این مفهوم را درباره علتشناسی رکود و ضعف مشروطه به کار میگیرند یا نسبت به ماهیت فلسفه تاریخ جهل دارند یا مغرض هستند (برای القای یأس و ناامیدی). نباید فقط روی ضعف و رکود مشروطه مانور داد زیرا مشروطه دستاوردهای بسیار بزرگی داشته است که آنها را باید دید.
همیشه تاریخ ملتها تحریف میشود
رحمانیان در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه چه تحریفات و ناگفتههایی از تاریخ مشروطه وجود دارند، گفت: تاریخ چیز سادهای نیست و با قدرت در ارتباط است. به طور کلی جنس مسایل تاریخی با گفتمان قدرت و سیاست حاکم در هم آمیخته است و ملاحظات حکومتها، فرقهها، گروهها، باندها و دار و دستهها را در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت زیرا آنها دوست دارند طبق مصالحشان تاریخ روایت شود.
این پژوهشگر تاریخ تاکید کرد: اگر نام پیروی تاریخ از گفتمان قدرت و سیاست را تحریف کردن تاریخ بگذاریم، نوعی سادهکردن بحث است. معرفت تاریخ، عرصه جنگ گفتمانهای رقیب است؛ چراکه به قول «جرج اورول» کسی که در گذشته فرمان میراند، فرمانروای امروز و آینده است. گفتمانهای رقیب تلاش میکنند تاریخ را به نفع خود تسخیر کنند بنابراین از نظر تحلیل گفتمانی هر نوع تفسیر نوعی اعمال قدرت یا نوعی تسخیر و تصرف به حساب میآید و هرگونه روایت را مبتنی بر مفهوم اراده معطوف به قدرت باید تلقی کرد.
وی همچنین درباره ناگفتههای تاریخی این رویداد عنوان کرد: ناگفتههای بسیاری درباره انقلاب مشروطه در ایران وجود دارد. مشروطه به مانند کوه یخی است که اصل قضیه آن هنوز برملا نشده و خیلی از شواهد، اطلاعات و دادههای مربوط به این رویداد هستند که هنوز به شکل اسناد پراکنده، نامدون و نامنظم وجود دارد و نیاز به کار درازآهنگ و جمعی افراد و گروههای گوناگون دارد تا تاریخ مشروطه براساس آنها روایت شود.
رحمانیان گفت: بنده سالها پیش در تبریز به دلیل اینکه این شهر جایگاه بسیار بزرگی در تاریخ انقلاب مشروطیت دارد، پیشنهاد دادم نهادی به نام «بنیاد مشروطیت» (به شکل غیر دولتی، غیر انتفاعی و به شکل NGO) برپا و تشکیلات اداری و علمی مستقلی برای آن ایجاد شود که اسناد، مدارک، تحقیقات و هر آنچه که مربوط به انقلاب مشروطه است در آنجا گردآوری شود و هرساله همایشها و سمینارهایی در آنجا برپا و دارای ژورنالهایی از جمله فصلنامه و سالنامه باشد. به طور کلی، نظر بر این بود که یک حلقه ارتباطی نیرومندی بین همه محققان و موسسههایی که به نوعی ارتباط با تاریخ انقلاب مشروطیت دارند، ایجاد شود که متاسفانه این پیشنهاد هنوز عملی نشده است و نیاز به حمایت ملی و مردمی دارد.
*درباره داریوش رحمانیان:
داریوش رحمانیان (۱۳۴۴) پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران است. او مولف کتابی با عنوان «جنبش مشروطه» است که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد. رحمانیان دوره کارشناسی تاریخ را در دانشگاه تبریز (۱۳۶۸)، دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۷۲) و دوره دکتری را در دانشگاه تبریز (۱۳۸۱) گذراند.
«تاریخ علتشناسی انحطاط و عقبماندگی ایرانیان و مسلمین (از آغاز دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی)» و «ایران بین دو کودتا (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای ۲۸ مرداد)» از مهمترین کتابهای رحمانیان هستند. وی همچنین حدود 60 مقاله را در کارنامه علمی خود به ثبت رسانده است.
مجموعه مقالات همایش «ایران و سیاست جهانی در آغاز قرن بیستم در یکصدمین سالگرد قرارداد ۱۹۰۷»، «تاریخ تفکر سیاسی در دوره قاجاریه (رشته تاریخ)»، «سیدجمال الدین اسدآبادی»، «چالش جمهوری و سلطنت در ایران: زوال قاجار و روی کار آمدن رضاشاه» و «افسانههای لری، بختیاری و شوشتری» برخی دیگر از کتابهای وی هستند.