امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روانشناسی کودکان

#41
برخورد با این حس در کودک

روانشناسی کودکان 5

کودک دوست دارد کاملا در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی کند؛وقتی کودک در حال کنجکاوی است سعی می کند چیزی را یاد بگیرد و همین یاد گرفتن زمینه ساز آموزش های بعدی است.
یک روانشناس کودک گفت: 3 تا 5 سالگی سنین کنجکاوی کودکان است بنابراین والدین باید ضمن پاسخ به سؤالات کودک به احساس وابستگی کودک پاسخ دهند و در اماکن شلوغ کودکان خردسال خود را بغل کرده یا بین خود و فردی که همراه آنها است قرار دهند.
بدرالسادات همایونیان با اشاره به اینکه 3 تا 5 سالگی اهمیت زیادی در رشد کودک به لحاظ روانی دارد، اظهار داشت: 3 تا 5 سالگی سن کنجکاوی کودکان است، کودکان پیش از این به دلیل عدم تکمیل ساختار زبانی نمی‌توانستند کنجکاوی خود را با جملات بیان کنند اما در این سنین می‌توانند با استفاده از جملات آنچه در ذهنشان می‌گذرد را بگویند.
وی افزود: یکی از نشانه‌های کنجکاوی کودکان می‌تواند ناشی از نارساخوانی باشد که یکی از اختلالات یادگیری است همچنین گم‌گشتگی که موجب طرح سؤالات زیادی از سوی دانش‌آموزان مقاطع ابتدایی از معلم خود می‌شود ناشی از نارساخوانی است.
* به سؤالات کودکان پاسخ دهید
این روانشناس کودک تأکید کرد: وقتی کودکان از شما سؤالی می‌پرسند به آنها توجه کنید زیرا کودکان با این روش می‌خواهند به احساس امنیتی که باید از اطرافیان خود به ویژه والدین بگیرند دست یابند ممکن است کودک در وسایل نقلیه عمومی نگاه فردی را تهدیدکننده تلقی کند یا کسی به او طعنه بزند در این حالت کودک با پرسش درباره مسائل مختلف می‌خواهد از توجه مادر نسبت به خود مطمئن شود.
همایونیان تصریح کرد: بهتر است والدین کودکان خردسال خود را بغل بگیرند تا از اضطراب آنها در محیط‌های شلوغ کاسته شود همچنین وظیفه والدین به ویژه مادر این است که به احساس وابستگی فرزند خود پاسخ دهد بر این اساس می‌تواند پیش از حضور در اماکن و وسایل نقلیه عمومی به کودک درباره این موقعیت‌ها توضیح داده شود تا او با آگاهی وارد این اجتماعات شلوغ شود.
* آموزش کودکان خود را از 3 سالگی آغاز کنید
این متخصص حوزه بهداشت روان تأکید کرد: متأسفانه برخی والدین وقتی در اماکن شلوغ هستند با اطرافیان خود صحبت می‌کنند و نسبت به فرزند خود بی‌توجه هستند این رفتار موجب می‌شود تا کودک احساس عدم امنیت کند.
وی خاطرنشان کرد: چنانچه با فرد دیگری بیرون می‌روید حتماً کودک را بین خود و او قرار دهید زیرا ترس ناشی از عدم امنیتی که کودک بر اثر بی‌توجهی والدین دریافت می‌کند گاهی منجر به ترس مرضی یا فوبیا از جمعیت می‌شود که در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد.
پاسخ
 سپاس شده توسط eɴιɢмαтιc
آگهی
#42
آیا خلاقیت در کودکان با مغز آنها ارتباط دارد

روانشناسی کودکان 5

مطمئنا، یکی از مشکلاتی که پدرومادر در این زمان با آن مواجه هستند، این است که فرزندان باهوشی تربیت کنند که خلاقیت داشته باشند .بچه هایی که هوش زیادتری دارند ،می توانند دردانشگاه در رشته های خوب درس بخوانند و مدارک دانشگاهی خوبی داشته باشند
با وجود تغییرات چشمگیر در دروس فعلی مدارس و فراهم بودن امکانات آموزشی و در دسترس بودن انواع فناوری ها برای افزایش هوش و خلاقیت کودکان، هنوز والدین نمی دانند چگونه می توانند فرزندی خلاق تربیت کنند.

نمی دانند که خلاقیت را می توان از چه سنی پرورش داد و چقدر با هوش کودک مرتبط است. هرچند پاسخ به این سوالات در یک مطلب نمی گنجد، اما درباره پرورش تفکر خلاق در کودک که اصلی ترین گام در پرورش خلاقیت است، پای صحبت های یکی از کارشناسان نشستیم.
تفکر خلاق
اگر بخواهیم تفکر خلاق را معنا کنیم، باید بگوییم که وقتی از مجموعه اطلاعات و داده ها یک فکر جدید و نو ارائه شود، تفکر خلاق حاصل شده است. در واقع مجموعه ای از افکار رها شده که به تنهایی ثمری ندارد یا کیفیت بالایی ندارد، به اشکال جدیدی تبدیل می شود که نتیجه بخش و مفید است.دکترپیمان هاشمیان، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با بیان این نکته به خراسان، می گوید: تمامی اختراعات، حاصل تفکر خلاق است یعنی فکر جدیدی که در یک مجموعه به تولید شیء جدیدی منجر شده است.

گاهی تفکر خلاق به نوآوری منجر می شود؛ یعنی از داده ها و مصالح موجود استفاده جدیدی می شود. برای داشتن تفکر خلاق به زمینه هایی نیاز است. طبیعی است که هر کودکی با سطحی از هوش، توانمندی، استعداد و علاقه به دنیا می آید و شیوه پرورش تفکر خلاق در کودکان متفاوت است اما می توان زمینه های بروز تفکر خلاق را در کودکان فراهم کرد.
۵ سالگی، اوج تفکر خلاق
از آن جا که کودکان پیش از ۵ سالگی توجه و تمرکز کمتری دارند، رشد خلاقیت در بیشتر کودکان از ۵ سالگی به بعد آغاز می شود اما هستند کودکان خلاقی که از ۲ سالگی کارهای خلاقانه انجام می دهند و البته هوش بالاتری نسبت به همسالان خود دارند. بنابراین والدین از ۵ سالگی به بعد با اتخاذ شیوه های متعدد می توانند امیدوار باشند که خلاقیت در کودکشان پرورش پیدا کند. برخلاف تصور بسیاری از والدین درباره این که برای افزایش خلاقیت کودک نیاز به سرمایه گذاری مالی وجود دارد، در این راستا فقط لازم است کودک درباره اشیای موجود در محیط پیرامون خود اطلاعات کافی داشته باشد و اجازه یابد آن چه کنجکاوی اش را تحریک کرده است، در اختیار داشته باشد. سپس والدین می توانند نحوه استفاده های متنوع از یک شیء را به او آموزش دهند.

او باید بتواند از یک اسباب بازی به اشکال مختلف استفاده کند و با یک فکر رها شده و آزاد با اسباب بازی های خود بازی کند، گاهی لازم است والدین چگونگی کار با اشیا را به کودک نشان دهند و از او سوالاتی درباره سایر کاربردهای آن بپرسند. دکترهاشمیان با اشاره به این که کار با کاردستی یا لگو در بروز خلاقیت کودکان نقش مهمی دارد، تاکید می کند: همراهی با بازی کودکان در این سن بسیار مهم است.

والدین می توانند در ساخت اشکال هندسی به کودک کمک کنند یا از او بخواهند درباره آن چه ساخته است یک داستان بگوید یا یک داستان برای او تعریف کنند و بخواهند آن را طبق علاقه خود تغییر دهد.نقاشی کردن هم یکی از بهترین راه های افزایش خلاقیت کودکان است؛ تشویق کودکان به نقاشی کردن، در شکل گیری نوع جدیدی از طرز تفکر درباره محیط پیرامون و ترسیم آن چه در ذهن دارند، بسیار موثر است. استفاده از هنرهای تجسمی، پازل، جداول ترسیمی هم بسیار سودمند است.
تخیل و خلاقیت
خوب است بدانید کودکان از ۳ تا ۵ سالگی خیال پرداز می شوند و قوه تخیل خود را به کار می گیرند. بعضی از والدین در مواجهه با خیال پردازی کودکان نگران می شوند در صورتی که این امر در فرآیند رشد و تکامل کودک کاملا طبیعی است. بنابراین بهتر است تخیلاتی را که کودک به زبان می آورد، گوش کنند و با طرح سوالاتی تفکر و عمل کودک را تقویت کنند.

در این صورت کودک همیشه یک مدل بازی نمی کند، نقاشی نمی کشد و شکل درست نمی کند، در موارد بسیاری والدینی که از بی حوصلگی، کسالت و بی انگیزه بودن کودکان خود گلایه می کنند، در واقع نتیجه بی توجهی خود را نسبت به تخیلات کودک می بینند. اگر والدین درباره تخیلات کودک به موقع وارد عمل شوند و او را تشویق به اجرای کارهای خلاقانه و ایده هایی که دارد بکنند، کودک خود راه حل هایی برای پر کردن وقتش پیدا می کند.
حل تعارض با تفکر خلاق
در موارد بسیاری حل تعارضات کودک در درون خانواده با تفکر خلاق امکان پذیر است. این فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان با بیان این که با ارائه تصاویر و نقاشی های ناقص به کودکی که در خانواده مورد غفلت یا آزار روانی قرار گرفته است می توان به وی کمک کرد، توضیح می دهد: تکمیل نقاشی و گفتن داستان درباره آن توسط کودک به تفکر خلاق در وی می انجامد و کودک می تواند آن چه را باعث رنجش وی شده است به طور غیرمستقیم بیان کند. این شیوه یکی از بهترین شیوه های درمانی کودکان آسیب دیده و دچار تعارض است. در واقع کارشناسان با رشد تفکر خلاق در کودک، تلاش می کنند کودک خلاقانه با تعارض هایی که با آن مواجه بوده است، روبه رو شود و آن را پشت سر بگذارد.
زمینه های پرورش تفکر خلاق
همان طور که ذکر شد همه کودکان با توانمندی، هوش و قریحه به دنیا می آیند و قابلیت خلاق بودن را دارند اما این والدین هستند که گاه با غفلت و جدی نگرفتن موضوع مانع از بروز آن می شوند. رشد اعتماد به نفس کودک، تشویق به داشتن پشتکار و اراده، افزایش انگیزه کودک، بروز ثبات هیجانی، تعیین اهداف، ریسک پذیری مناسب، قابلیت انعطاف پذیری و تلاش برای افزایش توجه، تمرکز و هوش کودک از جمله راهکارهایی است که کودک برای افزایش خلاقیت به آن نیاز دارد.

گاهی والدین نمی دانند تمرکز و توجه تا چه اندازه در بروز خلاقیت موثر است و فقط موفقیت را نشانه خلاق بودن می دانند در صورتی که یک کودک خلاق حتی در شکست ها، خلاقانه رفتار می کند و می داند چگونه با آن کنار بیاید. یکی از بهترین راه ها برای افزایش خلاقیت کودک این است که او بتواند برای حل یک مشکل یا روبه رو شدن با یک وضعیت خاص، ایده جدیدی را مطرح کند بتواند راه های متفاوتی را نام ببرد و بداند هر راه به کجا منتهی می شود و پیامد هر یک چیست. چنین کودکی با رو به رو شدن با یک وضعیت بغرنج، موضوع را تمام شده تلقی نمی کند و می تواند راهکارهای متفاوتی ارائه کند.
یک راهکار عملی
اگر می خواهید تفکر خلاق در کودکتان پرورش یابد، از ۲ تا ۵ سالگی پاسخ سوالات کودک را به تمامی ارائه نکنید و اجازه بدهید خودش درباره پاسخ ها فکر کند. این کار باعث می شود کودک فکر کند و به یک پاسخ واحد قانع نشود. نکته این جاست که در بیشتر موارد کودکان راه حل ها و پاسخ های بسیار خوب و مناسبی ارائه می دهند. بنابراین سعی نکنید جواب سوالات کودک را بلافاصله و با شرح جزئیات ارائه دهید.

لازم است پس از ابراز خلاقیت کودک، وی را ارزیابی کنید زیرا هوش هیجانی و هوش عملی نقش موثری در بروز خلاقیت کارآمد دارد. گاهی ممکن است کودک خلاق باشد اما دست به کارهای خطرناک بزند. بنابراین کودک باید پس از بروز خلاقیت، افکار خود را پیاده کند و ارزیابی شود تا والدین مطمئن شوند که کودک دست به کارهای خطرناک نمی زند.
پاسخ
 سپاس شده توسط eɴιɢмαтιc
#43
دنیای رنگین کودکان در نوروز

ر کشور و هر فرهنگ آداب و رسوم و سنت هایی با قدمت تاریخی دارد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. این آداب و سنن بسیار معنا دارند و به بیانی وجه مشترک افراد یک مرز و بوم را تشکیل می دهند. بخشی از این سنت ها هویت ملی یک قوماند و به وسیله آن در دنیا شناخته می شوند. بسیاری از اعیاد ملی و مذهبی ما با آداب و رسوم خاصی برگزار می شوند. هر کدام از این مراسم و رفتارهای مرتبط با آن فلسفه خاصی دارند. برپایی این سنت ها با تشریفات، جشن ها و آیین های مربوط به خود برای کودکان نیز لذت بخش و خاطرهساز است. به یاد آوردن لحظه های خوب و به یاد ماندنی همواره باعث تقویت و زنده شدن آن خاطرات می شود و به انسان شادی و نشاط می بخشد.
انسان هایی که خاطراتی مطلوب از دوران کودکی دارند، اصولاً افرادی سازگارتر و به لحاظ روانی سالم ترند. بهعلاوه همیشه از داشتن آن خاطرات و مرور ذهنی آنها انبساط خاطر پیدا می کنند. برعکس کسانی که خاطرات بدی از دوران کودکی دارند، همیشه آنچه به ذهنشان خطور می کند، نامطلوب و نازیباست. آنها دچار حالاتی از قبیل خشم، تنفر و عصیان می شوند. یکی از خاطرات خوب و مثبتی که کودکان می توانند همیشه در ذهن داشته باشند، مراسم عید نوروز است. عطر شکوفهها و گل های بنفشه، جیک جیک پرندگان، سفره هفت سین با عطر سنبل و زیبایی تخم مرغ های رنگ شده، رفتن به خانه مادربزرگ و پدربزرگ و عیدی گرفتن از دست آنها و بسیاری از آداب دیگر رنگ تازهای به زندگی کودک می دهد. این قبیل مراسم نه تنها خاطرهای خوش در حافظه کودک برجا می گذارد، بلکه در رشد عاطفی و اجتماعی او تأثیر بسزایی دارد.

کودکان را تشویق کنیم تا در دید و بازدیدهای عید شرکت فعال داشته باشند. همچنین به نوجوانان که بعضاً از همراه بودن با والدین و پرداختن به دید و بازدید خودداری میکنند، بایستی این آموزش داده شود که برای اینگونه مراسم حتماً وقت بگذارند؛ به دیدن بزرگترها بروند و با احترام و ادب عید را به آنها تبریک بگویند. دست بزرگترها را ببوسند و چنانچه عیدی دریافت کردند قدردانی و تشکر کنند.
والدین بهتر است سعی کنند تمام آداب و رسوم این عید ملی را به جا آورند و همراه با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از «سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سَروَری، سعادت و سبزبختی». به جا آوردن این سنت ها بر استحکام پیوند افراد با یکدیگر می افزاید. جشن های ملی، شادی های ملی و این که همه با یک هدف خوشحالاند، ارتباط افراد با یکدیگر را عمیق تر و وسیع تر می کنند. معمولاً در چنین ایامی اعضای خانوادهها دور هم جمع می شوند؛ حتی اگر در مکان هایی با فاصله زیاد از یکدیگر زندگی کنند، از این فرصت استفاده می کنند و به دیدار هم می روند و چند روزی را با یکدیگر می گذرانند. همین دور هم جمع شدن، برای یکدیگر ارزش قائل شدن و به بزرگترها احترام گذاشتن از مسائل مهم برای کودکان محسوب می شود. آنها ضمن این که از این فضای گرم، صمیمی و شاد خانوادگی لذت می برند، به این معنای مهم در زندگی می رسند که افراد برای یکدیگر ارزش دارند و این ارزش ها را بایستی حفظ کرد. آنها می آموزند که برای بزرگترها احترام ویژهای قائل شوند، زیرا می بینند که والدینشان نیز این گونه عمل می کنند. بسیاری از مسائل تربیتی را می شود به صورت غیرمستقیم و به طور عملی توسط همین آداب و رسوم آموزش داد.
امروزه بسیاری از خانوادهها از این که فرزندانشان به لحاظ فرهنگی از آنها فاصله گرفته اند شکایت دارند. گرچه لازم است که در پارهای موارد، پدر و مادرها خود را به فرهنگ فرزندان نزدیک کنند تا بتوانند آنها را درک کنند و هم صحبت و راهنمای خوبی برای آنها باشند؛ اما بایستی به طور غیرمستقیم بچهها را نیز به فرهنگ والدین و نیز به فرهنگ ملی خود نزدیک کرد. اجرای مراسم گوناگون، برگزاری هرچه باشکوهتر آنها و اهمیت دادن به فلسفه وجودی سنت ها و رسوم به ما این امکان را می دهد که بتوانیم نقش خاص و مهم این آداب را در زندگی برای فرزندانمان روشن کنیم.

با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سروری، سعادت و سبزبختی.

معمولاً پیش از شروع برگزاری چنین جشن ها و مراسمی، صحبت از افراد مستمند و مستحقی به میان می آید که نمی توانند از عهده مسائل مالی این رسوم و به طور کلی یک زندگی معمولی برآیند. شرکت در جشن هایی که هدف از آنها کمک به افراد مستحق است مثلاً «جشن عاطفهها» فرصت مناسبی است تا اهمیت و ضرورت کمک به دیگران را برای بچهها توضیح دهیم. لازم است آنها را با خود به جشن ببریم که از نزدیک مراسم را ببینند. شرکت فرزندان در چنین مجالسی باعث رشد عاطفی و اجتماعی آنها می شود؛ این که به غیر از خود به دیگران هم بیندیشند و روحیه تعاون و همکاری پیدا کنند. به علاوه آنها با این روش، نسبت به خداوند به خاطر نعمت هایی که به آنها عطا فرموده قدرشناس تر و سپاسگزارتر خواهند شد.

حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.

والدین خسته و پرکار و پر مشغله ممکن است نتوانند به درستی این گونه مراسم را برگزار کنند و حتی دیده می شود که از دید و بازدیدهای عید نوروز نیز عاجز می مانند و به علت خستگی مفرط ترجیح می دهند به مسافرت بروند یا به گونههای دیگر از شرکت در این مراسم بپرهیزند. این شرایط نوعی یادگیری غلط برای فرزندان محسوب می شود و آنها را با رشد اجتماعی ناکافی و ناقص همراه می سازد؛ زیرا بخش زیادی از رشد اجتماعی فرزندان تابعی از مشاهده و شرکت در مراسم جمعی است. بنابراین حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.
پاسخ
#44
ارتباط عاطفی از طریق غذا

شیر مادر بهترین و کامل ترین غذا برای
نوزادان و شیرخواران تا پایان ۲ سالگی است. به طوری که تغذیه انحصاری با شیرمادر از
بدو تولد تا پایان۶ ماهگی و سپس ادامه آن همراه با تغذیه تکمیلی تا ۲ سالگی منجر به
رشد و تکامل کودک می شود.مزایای شیر مادر از جنبه های مختلفی قابل بررسی است جنبه
هایی چون فواید مربوط به کودک و مادر، فواید اقتصادی، اجتماعی و ...

مـــــزایای
مــــربوط به کــــودک :

در دوره های مختلف رشد و تکاملی کودک
براساس نیاز شیرخوار ترکیبات شیر مادر تغییراتی پیدا می کند. به عنوان مثال در
روزهای اول پس از تولد که بدن نوزاد هنوز سیستم ایمنی ضعیفی داشته و پادتن های لازم
را جهت مبارزه با میکروب های بیرونی ندارد، در این دوران شیرمادر با شرایط کودک
تطبیق پیدا کرده زرد رنگ و غلیظ تر است که آغوز (کلستروم یا ماک) نامیده می شود که
اولین و بهترین واکسن برای حفاظت کودک بر ضد بیماری های عفونی است. دکتر علی رمضان خانی معاون بهداشتی دانشگاه شهید بهشتی از
دیگر فواید شیرمادر می گوید: کاهش مرگ و میر نوزادان در اثر بیماری های اسهالی،
کاهش ابتلا به پنومونی و عفونت های گوش میانی و عفونت های حاد تنفسی، کاهش ابتلا به
آسم، آلرژی و اگزما، عدم نیاز به دادن آب و قند حتی در مکان های گرم و خشک، عدم
پرخوری شیرخوار و چاق نشدن وی در نتیجه اختلاف در ترکیب چربی شیر مادر، ماده ای سهل
الهضم برای شیرخواران بیمار، هضم و جذب راحت تر چربی و پروتئین شیرمادر، ارضای
غریزه مکیدن کودک، جذب بهتر آهن شیرمادر و... .

مـــــــزایای
مــــربوط به مـــادر :

تحقیقات مشخص کرده اند تغذیه انحصاری با
شیرمادر فواید متعددی برای خود مادر در بردارد. در رابطه با برخی از این فواید دکتر
رمضان خانی می گوید: تغذیه انحصاری و مکرر شیرخوار با شیر مادر منجر به پیشگیری از
حاملگی زودرس، برگشت سریع تر رحم به حالت اولیه، کاهش احتمال ابتلا به سرطان پستان
و تخمدان، بهبود وضعیت روحی عاطفی مادر، برگشت سریع تر وزن مادر به حالت اولیه می

شود.
مــــــزایای اقتصـــادی ـ اجتماعـــی
شیـــرمـــادر :

بنابر اظهارات معاون بهداشتی دانشگاه شهید بهشتی فواید تغذیه با
شیرمادر از جنبه های مختلف اجتماعی ـ اقتصادی شامل موارد زیر است:

۱- کاهش هزینه ها به طوری که تغذیه با شیرمادر موجب افزایش نیاز
تغذیه مادر در دوران شیردهی می شود افزایشی که به مراتب ارزان تر از هزینه خرید
شیرخشک و غذاهای آماده ای است که برای شیرخواران محروم از شیرمادر استفاده می شود.
از سویی دیگر شیرمادر در مقایسه با سایر شیرها منجر به بیماری کمتر در کودکان می
شود در نتیجه هزینه درمان کاهش پیدا می کند. و علاوه بر این در بیمارستان هایی که
هم اتاقی کودک و مادر رعایت می شود عفونت و همه گیر شدن بیماری کمتر اتفاق افتاده و
در نتیجه مجدداً هزینه ها کاهش پیدا می کند.
۲ - تغذیه با شیرمادر علاوه بر کمک به رشد و تکامل کودک از خروج
ارز به خارج از کشور جهت واردات شیرخشک جلوگیری می کند. ۳- تغذیه انحصاری با شیر
مادر ارتباط مستقیم در کنترل جمعیت و تنظیم خانواده دارد بنابراین در صورت تغذیه
شیرخواران با شیر مادر امکانات اقتصادی کمتری به این امر اختصاص داده می شود.
جنبـــــه های ایمنـــــی شیـــــــر
مـــــــــادر :

سیستم ایمنی نوزادان در بدو تولد ضعیف است بنابراین مستعد عفونت های
مختلف هستند اما شیر مادر به جهت دارا بودن اجزای فعال سیستم ایمنی در محافظت کودک
نقشی مؤثر ایفا می کند از جمله ایمونوگلوبولین ها A، G و M.
نحوه شیــــر دادن در شـــرایط خاص
تغذیه نوزاد از ساعات اولیه پس از تولد باید شروع شود و تعداد دفعات
آن در طول شبانه روز براساس نیاز شیرخوار تنظیم شود چرا که تعداد دفعات در نوزادان
مختلف، متفاوت است. برخی شیرخواران تند و برخی شیرخواران کند تغذیه می کنند.
تغذیه با شیــــــر مـــــــادر پس از عمل

ســــزارین:

در افراد سزارینی نوع ضد دردی که مادر در طی عمل دریافت کرده است در
زمان اولین تغذیه نوزاد با شیر مادر تأثیرگذار است. در این راستا بنابر اظهارات
معاون بهداشتی دانشگاه شهید بهشتی در بی حسی نخاعی مادر می تواند با کمک کارکنان
بیمارستان نوزادش را در اتاق ریکاوری شیر دهد اما در پی بیهوشی عمومی مادر با کمک
اطرافیان یک یا دو ساعت پس از ماندن در اتاق ریکاوری می تواند شیردهی را آغاز کند.
در سزارین مادر می تواند دراز کشیده در تخت به نوازد شیر دهد و یا در حالت نشسته
روی تخت درحالی که بالشی را با عنوان محافظ در پشت و بازوهایش قرار داده و یک بالش
روی پاها که نوزاد روی آن قرار می گیرد شیرخوار را تغذیه کند.

تغذیــــه در دو

قلــــــویــــی:

در تغذیه با شیر مادر یکی از مسائل مهم، تغذیه در چند قلویی هاست. در
تغذیه نوزادان دوقلو با شیر مادر رعایت نکاتی ضروری است ؛ تغذیه مناسب و متعادل
مادر (حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کالری اضافی)، تکرار و استمرار شیردهی، تغذیه دوقلوها به
طور جداگانه در روزهای اول به دلیل سادگی این روش برای مادر هر چند که در این حالت
زمان شیردهی دو برابر می شود. در رابطه با سه قلویی ابتدا یک پستان برای هر بچه و
سپس بچه سوم از هر دو پستان تغذیه شود اما همیشه یک نوزاد آخرین نفر نباشد، در
صورتی که با تمام تلاش ها شیر مادر کافی نباشد و نیاز به شیر کمکی باشد هر دو نوزاد
تا حد امکان از شیر مادر تغذیه شوند آنگاه شیر کمکی با فنجان یا قاشق به هر دو
نوزاد خورانده شود. در این مورد نباید یک نوزاد با شیرمادر و نوزاد دیگری با شیرخشک

تغذیه شود.
نـــــــــوزادان کـــــــــم وزن
نوزادان کم وزن اصولاً به صورت نارس متولد می شوند. در صورتی که زنده
متولد شوند برای ادامه حیات نیاز به تغذیه دارد. این که چه نوع تغذیه ای برای آنها
مناسب است باید گفته شود که شیرمادر نوزاد نارس با شیرمادر نوزاد رسیده متفاوت است
ولی با این وجود برای نوزادان نارس و کم وزن شیرمادر خود آن نوزاد مناسب تر است.
چرا که در شیر این مادران موادی وجود دارد که برای سیستم بدنی نوزاد نارس متناسب
است به عنوان مثال منیزیوم، آهن، چربی، پروتئین، شیرمادران نوزادان نارس بیشتر از
شیر مادران نوزادان رسیده است. چنانچه نوزادی با سن زیر ۳۴ هفته حاملگی متولد شود
به دلیل عدم قدرت کافی نوزاد در مکیدن و عدم هماهنگی در عکس العمل های مکیدن و
بلعیدن شیر مادر را می توان از طریق لوله داخل معده به نوزاد خوراند. اما چنانچه
نوزاد بالای ۳۴ هفته حاملگی متولد شود مستقیماً می تواند از پستان مادر تغذیه شود و
نیازی به استفاده از بطری نیست. در صورتی که نوزاد زیر ۱۶۰۰ گرم وزن داشت باز هم از
طریق لوله داخل معده شیر را دریافت می کند که البته در این حالت ابتدا باید مادر
شیر خود را دوشیده و در مدت حداکثر ۴۸ ساعت مصرف کند. و اما اگر وزن نوزاد ۱۶۰۰ گرم
باشد با استفاده از فنجان تغذیه با شیر مادر انجام می شود و همچنین شیرخوار می
تواند شیر را با مکیدن از پستان مادر دریافت کنند. که البته در این حالت ابتدا
نوزاد کم وزن مدت کوتاهی شیر می خورد سپس مدت طولانی استراحت کرده و مجدداً شیر می
خورد. در این مورد مادر باید اجازه دهد نوزاد استراحت کرده و سپس شیرخوردن را از سر

بگیرد.
بعـــد روانـــــی تغذیه شیــــــرمـــــادر

:

دکتر ابوالقاسم مهری نژاد روان شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا
می گوید: چسبیدن به آغوش و فیزیک مادر یک نیاز بنیادی بشر است، که در ۵۰ سال اخیر
مشخص شده است ارضاء این نیاز از همان دوران طفولیت منجر می شود که فرد در بزرگسالی
از لحاظ روانی به یک ثبات روانی رسیده و از آسیب های روانی مصون باشد تا جایی که
این افراد اضطراب های کمتری را تجربه می کنند و از لحاظ شخصیتی و روانی مقاوم تر
هستند. شیرخوردن یکی از راه های مؤثر در ارضای این غریزه است.غریزه ای که در صورت
ارضا در دوران طفولیت منجر به این می شود که ارتباطات عاطفی قوی بین مادر و فرزند
شکل گیرد تا بدان جا که حتی در بزرگسالی این ارتباط استحکام بیشتری پیدا خواهد کرد.
همچنین این گروه از افراد در همه دوران زندگی احساس تنهایی کمتری داشته و مسائلی
چون ترک والدین و سپردن به سرای سالمندان از سوی این خانواده ها کمتر اتفاق می
افتد. در ادامه بحث این روان شناس افزود: کودکانی که سرد بزرگ شده و ارتباطات عاطفی
کمتری بین آنها و مادر برقرار بوده در بزرگسالی این الگو را بر جنس موافق و مخالف
تعمیم خواهند داد.و اما در پایان این گزارش موضوع مهم و قابل ذکر احساس آرامش مادر
است که به هنگام شیرخوردن نوزاد در وی ایجاد می شود.
پاسخ
#45
آشتی غریبه های کوچک

کودکان، امروز با هم دوستان صمیمی هستند و فردا به ظاهر دشمن می شوند. هرکسی که با آنها از مدرسه به خانه می آید دوست لحظه ای آنهاست. بدین ترتیب گردهمایی ها و گروههای دوستان مداوم تشکیل می شوند و از هم می پاشند. والدین زمانی که کودکشان برای دوست یابی و نگه داشتن آنها مشکل پیدا می کند، احساس ناتوانی می کنند. هر نوباوه ای نیازمند چند دوست خوب و یا گروهی است که بتواند آنها را متعلق به خود بداند، زیرا با داشتن آنها می تواند چیزهای زیادی درباره خودش بیاموزد. حال به راهکارهایی برای دوست یابی و حفظ دوستان از سوی کودکان دقت کنید. برای کودکان در تمام سنین ، تجارب زودهنگامی فراهم کنید.

اگر کودک خردسالی ، امکان برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد، نمی تواند بیاموزد که چطور در اجتماع رفتار کند. به او مهارت های اجتماعی را بیاموزید و هنگامی که دوستی اش خاتمه یافت یا احساس مشکل کرد به او کمک کنید. برای زمان بازی خردسالان و کودکان قبل از سنین مدرسه برنامه ریزی کنید. اطمینان یابید که کودک نوپای شما فرصتهای زیادی دارد که با دیگر کودکان باشد. اگر در محلی که زندگی می کنید کودکان زیادی نیستند، کودکان را برای بازی دعوت کنید. موقعیت و زمان بازی را تا هنگامی که روابط تثبیت نشده اند و بزرگسالان نیز علاوه بر کودکان همدیگر را نشناخته اند، محدود کنید. روی اولین تجارب کودکان نظارت کنید و آماده باشید تا با دخالت در کارشان بازی آنها را آسان کنید.

گـــــــردشهای خانوادگـــــــی
اجتماع چند گروه خانواده فرصت خوبی برای ورود کودکان در موقعیت های اجتماعی به همراه کودکان سنین مختلف فراهم می کند. این موقعیت ها به کودک شما فرصت می دهد مهارت های اجتماعی را به کار گیرد و در عین حال نظاره گر ارتباط شما با مردم دیگر باشد. همچنین گردشهای خانوادگی باعث ایجاد پیوندهای عمیق داخل خانواده می شود و بعدها که کودکتان باید مقابل فشار گروه همسالان ایستادگی کند؛ چنین گردشهایی نتیجه خود را نشان خواهد داد. پافشاری نکنید. کودک را در مقابل مردم انگشت نما نکنید، از جملاتی مثل « نمی تونی به دایی ات سلام کنی؟» یا « برای همه از یک تا ده بشمر» بپرهیزید. هرچقدر کودک در موقعیت های اجتماعی به خودش توجه بیشتری داشته باشد، احساس راحتی برای او مشکل تر خواهد بود.

به کـــــودک بــــرچسب نــــــــــــزنید
توصیف کودکتان به عنوان خجالتی ، تنها، ساکت و یا سرد، روشی غلط است که بعد تاوانش را پس خواهید داد. برای نمونه در حال گذشتن از کوچه هستید و به آشنایی برمی خورید. مریم 2 ساله یا بیشتر در سلام کردن یا حتی نگاه به فرد آشنا تردید دارد. رو به فرد آشنا می کنید و می گویید « مریم خجالتیه » ولی نمی دانید که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقویت می کنید. عینا زمانی که به کودکتان برچسب انزواطلب و یا دچار مشکل در دوست یابی را می زنید، رفتار اجتماعی نامناسب را در او برمی انگیزید. در حالی که می توانید با گفتن جملاتی او را تشویق کنید تا اجتماعی تر باشد. «تازه الان دیدنتون چند دقیقه طول می کشه تا بهتون عادت کنه.» این جمله را به جای این که بگویید «همیشه همین طوره» به کار ببرید.

کشف علت دوست گــــریــــــزی کــــودک
اگر کودکتان در ایجاد و نگهداری دوستی ها مشکل دارد، بکوشید علت آن را دریابید آیا آنقدر حساس است که همیشه احساساتش جریحه دار می شود و دوستانش را از دست می دهد؟ آیا ساکت است و نسبت به ارتباط با دیگران بی تفاوت است؟ آیا تهاجمی و قلدر است و به همین علت کودکان دیگر نمی خواهند با او باشند؟ آیا از مهارت های اجتماعی برخوردار نیست؟ آیا مهارت های لازم را برای یک دوست باوفابودن ندارد؟

صحبت با کــــــــــودک
دقیق باشید. درباره رفتارهایی که مشاهده می کنید و این که چگونه موجب تاثیرگذاری بر روابط می شوند، گفتگو کنید. درباره دوستی صحبت کنید. اگر کودک به دلیل تمام شدن یک رابطه دوستی از نظر روانی آسیب دیده است، درباره وضعیت دوستی ها و این که چطور طی سالها دوستان زیادی خواهد داشت که بعضی از آنها به مدت طولانی و بعضی از آنها تنها مدت کوتاهی دوست او خواهند بود، گفتگو کنید. به او بگویید اغلب مردم انواع زیادی دوست دارند. مانند یار ورزشی ، همدرس و تعداد کمی یاران مورد اعتماد دارند. مشخصات یک دوست خوب را بگویید، از کودک بخواهید نام یکی از همکلاسی هایش را که همه او را دوست دارند بگوید و سپس درباره خصوصیات او چنین بپرسید: چطور رفتار می کند؟ چه کارهایی انجام می دهد؟ ویژگی های یک دوست خوب چیست ؟ کدامیک از این ویژگیها را از کودک شما دوست دارید و داشته باشد؟

تعییـــن اهــــداف دوستــــــــی
با همدیگر در این باره صحبت کنید که دوست دارد چه مهارت های اجتماعی و چه طور دوستی هایی داشته باشد، بیشتر کودکان می توانند به آسانی کودکانی را که دوست دارند، با آنها دوست باشند، نام ببرند.

ارائه الگــــوی مناسب
کودک شما خواهد کوشید دقیقا مانند شما رفتار کند. بنابراین به یاد بسپارید زمانی که شما را در حال خوش آمدگویی به مردم ، گفتگوی تلفنی ،خرید، بازی و یا انجام هر کار دیگری با مردم می بیند، الگوی رفتار اجتماعی را به او نشان می دهید. اگر خجالتی بودن یکی از مشخصات شماست ، او ممکن است از خجالتی بودن شما تقلید کند و بنابراین، شاید لازم باشد که این مشخصه خودتان را تغییر دهید. به یاد بسپارید که مهارت های اجتماعی دیگری هستند که شما به طور ناخودآگاه در حال آموختن آنها به کودکتان هستید؛ حتی اگر ترجیح می دهید که آنها را یاد نگیرد.

ایفـــای نقـــش بـــرای آمـــوزش کـــودک
اجرای نمایش ، فرصتی عالی در اختیار شما قرار می دهد که روشهای مناسب رفتار با دیگر مردم را به کودک ارائه دهید. از کودکتان بخواهید که آنها را طوری که مشکل ایجاد نکند تمرین کند. ابتدا موقعیت های ساده ای را نشان دهید و سپس آنها را پیچیده تر کنید. موقعیت ها می تواند شامل دعوت یک دوست به بازی ، رد یک دعوت ، مخالفت مسالمت آمیز، صحبت با تلفن ، خوشامدگویی به میهمانان ، گفتگو با کودکان و بزرگسالان و یا نمونه ای از یک ورزشکار خوب باشد. نقشها را بین خودتان عوض کنید.

مهارتهــــای گفتگـــو را آمـــوزش دهید.
موارد زیر را تمرین کنید: سلام کردن، معرفی، پرسیدن پرسشهای خاصی برای ادامه یافتن گفتگو مثلا چه خبر؟ دیگه چطوری ؟ تکرار نامها را آموزش دهید. نقش معرفی کردن افراد را گوشزد کنید و به کودک بگویید نام دیگران را تکرار کند، تا اطمینان یابد آنها را به خاطر خواهد آورد. افزون بر آن، شخص دیگر لذت می برد که کودک آنقدر مبادی آداب است که می خواهد اسمش را درست یاد بگیرد. همچنین به کودک بیاموزید که پذیرفتنی است که بعد از معرفی شدن به فردی دوباره از او بخواهید نامش را تکرار کند.

فـــــرصتهایی بـــــرای تمـــــــرین
به کودک فرصت دهید، مهارت های جدیدش را به کار گیرد. بدون مجبور کردن او را تشویق کنید دوستان دیگر را برای بازی دعوت کند. به او پیشنهاد کنید با هم فیلم ببینند، ساندویچ بخورند یا به تماشای فوتبال بروند. به سوی موقعیت های طولانی تر و کمتر برنامه ریزی شده بروید. به تدریج زمانی را که کودکان با هم سپری می کنند، زیاد کنید. برای مثال، به او پیشنهاد کنید دوستی را بعد از مدرسه برای بازی دعوت کند و یا این که شب را با او بگذراند. ابتدا فعالیت های ویژه ای را پیشنهاد کنید تا با آنها زمان را پر کنید، مانند پختن شیرینی با شما و یا رفتن به پارک. سپس خودتان را از برنامه بیرون بکشید، ولی آماده باشید زمان خالی آنها را با یک پیشنهاد خوب پر کنید.

نظـــــارت و تشــــــویق
بگذارید کودک بداند چه کاری دارد می کند. این کار را با دادن نمره انجام ندهید، بلکه به او بگویید. از تحسین استفاده کنید. چند کلمه تحسین آمیز به کار ببرید تا به کودک بگویید چقدر خوب با دوستش کنار آمده، با میهمان صحبت کرده یا این که در موقعیت های اجتماعی چقدر هوشمندانه عمل کرده است. به او اطمینان بدهید گاهی دوستی ها ادامه نمی یابند و حفظ ارتباط ممکن است کاملا در کنترل کودکتان نباشد. او را مطمئن سازید که این گونه مسائل هرازگاه اتفاق می افتد، ولی در آینده دوستان پایدارتری خواهد یافت
پاسخ
#46
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روانشناسی کودکان 5


بلوغ زودرس یکی از عوامل بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان است. افسردگی در کودکان و نوجوانان معمولا با اختلالات دیگری همچون اضطراب، فرار از خانه و یا خودکشی همراه است و به همین دلیل تشخیص زود هنگام آن اهمیت بسیاری دارد.



روانشناسی کودکان 5
افسردگی در کودکان و نوجوانان مانند بقیه اختلالات روانپزشکی، علت واحدی ندارد، اما مجموعه ای از عوامل موجب بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان می شود.

یکی از علل بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان علل ژنتیکی است و در خانواده ای که دچار بیماری های خلقی هستند، احتمال ابتلای فرزندان به افسردگی بیشتر است.

پر استرس بودن محیط خانواده و مشاجره مداوم والدین با یکدیگر، دخترانی که دچار بلوغ زودرس می شوند، فوت یکی از اعضای نزدیک خانواده، از عوامل بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان هستند.

افسردگی در کودکان و نوجوانان معمولا با اختلالات دیگری مانند اضطراب، فرار از خانه و یا خودکشی همراه است و به همین دلیل تشخیص زودهنگام آن اهمیت بسیاری دارد.

در صورتی که کودک یا نوجوانی دچار افسردگی ساده به تنهایی و بدون اختلالات دیگر روانپزشکی باشد، حدود شش ماه تا یکسال درمان وی زمان می برد و تا زمان بهبود علائم، روان درمانی ادامه پیدا می کند، اما در صورتی که افسردگی به همراه بیماری روانی دیگری باشد، برای درمان زمان طولانی تر نیاز است.


از عوامل پایین آمدن سن بلوغ جنسی نوجوانان امروزی میتوان به بهتر شدن استانداردهای زندگی، بهبود تغذیه و پیشرفتهای صورت گرفته در علم پزشكی و داروسازی اشاره كرد


بیشتر مراقب باشید! اكثر والدین معتقدند، نوجوانان امروزی زندگی راحتی دارند و در اصطلاح در پر قو بزرگ شدهاند، اما در حقیقت این نوجوانان بسیار بیشتر از گذشته در معرض خطر هستند.

بدن پسرهای امروزی در 18 سالگی به بلوغ كامل جنسی و بدنی میرسد (درحالیكه 200 سال پیش، رشد فیزیكی پسرها تا 22 سالگی كامل میشد)، اما مغز آنها به این سرعت رشد نمیكند و به همین دلیل ممكن است دست به كارهای خطرناكی بزنند كه زندگیشان را تهدید كند.

از عوامل پایین آمدن سن بلوغ جنسی نوجوانان امروزی میتوان به بهتر شدن استانداردهای زندگی، بهبود تغذیه و پیشرفتهای صورت گرفته در علم پزشكی و داروسازی اشاره كرد.

روانشناسی کودکان 5
همراه با این بلوغ جنسی مقدار زیادی هورمون تستوسترون (آندروژن یا هورمون مردانه) در بدن نوجوانان پسر ترشح میشود و چون آنها هنوز از نظر فكری به رشد كاملی نرسیدهاند، ممكن است در اثر ترشح این هورمون به استقبال خطر بروند.
همین عامل سبب میشود پسران امروزی بیشتر دچار تصادفات رانندگی شوند، با دیگران درگیر شوند و حتی جان خود را بر سر این كارها از دست بدهند.

البته دختران امروزی هم بلوغ زودرس را تجربه میكنند، برای مثال سیكل قاعدگی در دختران نوجوان امروزی زودتر از نسلهای گذشته آغاز میشود.

خوشبختانه پزشكان برای برطرف كردن مشكلات مربوط به این پدیده به راهحلهای مناسبی رسیدهاند، اما در مورد پسران این اتفاق هنوز رخ نداده است.
پاسخ
آگهی
#47
روش های بازی با کودک

 
اکثر والدین زمانی که ازسر کار به منزل می روند ،اولین کاری که برای سرگرم ساختن کودک خود انجام می دهند این است که تلویزیون را روشن می کنند . ما به شما چند روش می آموزیم که بسیار بهتر از تلویزیون است و فعالیت کودک را بیشتر و رابطه کودک را با خانواده محکم تر می کند.
 
۱) پازل: پازل های مناسب با سن او را تهیه کنید و یا تصویر یا عکسی را که خیلی به آن علاقه مند است به صورت پازل در آورید و از او بخواهید آن را برای شما درست کند .
 
۲) بلند خوانی : یک کتاب از کتابهای کودک را انتخاب کنید . به او کمک کنید تا یک استدیو کوچک برای خود درست کند مثلا با انداختن یک پتو یا یک ملافه می توان این کار را انجام داد.حالا از کودک بخوتاهید که زیر پتو رفته و با نور چراغ قوه کوچک خود مانند یک گوینده رادیو برای شما این قصه را بلند بخواند.
 
۳) نقشه خوانی: یک نقشه جلو او بگذارید و از او بخواهید بر اساس نوع نقشه جاده اصلی ؛ بزرگراه ها ، کوه ها ، پل ها ؛ رودخانه ها و یا پارک ها را مشخص کند.
 
۴) نامه بنویسی: اگر در سنین بالاتر است از او بخواهید که نامه ای برای دوستان یا فامیل یا اعضاء خانواده بنویسد و تمام کارهایی را که در طول هفته انجام داده و اتفاقات جالب را بنویسد اگر در ستین پایین تر است از او بخواهید نقاشی آن را بکشد.
 
۵) پرچم: از او بخواهید تا پرچم کشور یا یک نقاشی روی یک تکه کاغد بکشد . حالا چوبی به آن وصل کنید و برای او پرچم درست کنید ، حالا از او بخواهد با زمزمه آهنگ مورد علاقه اش رژه برود.
 
۶) مرتب کردن کمد: از کودک بخواهید در مرتب کردن کمد و یا کشو لباس به شما کمک کند.و یا اگر برزگتر است به او بگویید کشو میز و یا لباس یا کمد خود را مرتب کند.
 
۷) کاردستی درست کنید: از او بخواهید تا برای شما یک کاردستی مثلا کلاه و یا کارت تبریک درست کند وسایلی مثل قیچی در اختیار او قرار ندهید .اگر کوچکتر است خودتان به کمک او بروید .
 
۸) از شب قبل برای روز هایی که مشغله زیاد دارید فکر کنید . بچه هم جزو وظایف ماست پس برای او هم برنامه ریزی مخصوص به خود داشته باشید.
پاسخ
#48
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روانشناسی کودکان 5



کودک با بیش فعالی و لجبازی قصد دارد به شما چه جیزی را بفهماند و چه قصد و غرضی با این رفتارها دارد؟

مهدی تهران دوست فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: برخی از کودکان از نظر سرشتی با کودکان دیگر متفاوتند و علائم پرخاشگری درآنها دیده میشود. کودکانی که معمولا مخالف جو هستند و لجبازی میکنند درصد قابل توجهی از آنها ممکن است، علائم پیش فعالی و کم توجهی هم داشته باشند.
وی اظهار داشت: این کودکان با بروز هر نوع محرک محیطی که بر خلاف میل و خواسته و منافع آنها باشد، شروع به پرخاشگری میکنند و در عین حال دوست دارند خواستههایشان را با پرخاشگری ابراز کنند و به آنها برسند، دراین گونه موارد والدین علاوه بر مراجعه به متخصص و شناسایی منشاء آن، باید توجه کنند هر خواستهای که با پرخاشگری باشد نیازی به برآورده کردن آن نیست.
تهران دوست در ادامه افزود: اگر والدین با گریه کردن و لجبازی کردن کودک، تسلیم خواستهی وی شوند، کودک یاد میگیرد برای عملی کردن خواسته هایش، باید داد بزند، یا به زمین بکوبد و پرخاشگری کند اما اگر والدین نسبت به این رفتار بیاعتنا باشند، کودک روش ابراز میل و خواستهاش را تغییر میدهد و سعی می کند با آرامش آن را بیان کند که در این صورت توجه والدین و عملی کردن خواسته ی کودک، میتواند در روند کاهش میزان پرخاشگری کودک موثر باشد.
تهراندوست اظهار داشت: این علائم، علائم پرخاشگری خفیف هستند اگر شدت لجبازی بیشتر باشد به طوری که با بروز آن هم به خود به اطرافیان آسیب برساند.باید تحت درمانهای دارویی و رفتاری قرار بگیرد. نمونهی اقدامات رفتاری جدا کردن کودک از محیطی که در آن قرار گرفته و انتقال آن به یک اتاق خلوت و همچنین قطع هر گونه ارتباطی با وی برای چند دقیقه، است. این تنبیه به نوعی در کم کردن رفتارهای پرخاشگرانه موثر است.
وی در پایان اضافه کرد: کودکی که دچار بیماری پیش فعالی شده، میتوان از خود پرخاشگری هم نشان دهد، به عبارت بهتر پرخاشگری میتواند یکی از علائم پیش فعالی باشد اما درصد کمتر از کودکان که لجباز و پرخاشگر هستند، ممکن است دچار اضطراب یا افسردگی شده باشند

[center]دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روانشناسی کودکان 5


[right]
کودک با بیش فعالی و لجبازی قصد دارد به شما چه جیزی را بفهماند و چه قصد و غرضی با این رفتارها دارد؟
[/right]

[right][font=b yekan][size=3][b]مهدی تهران دوست فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: برخی از کودکان از نظر سرشتی با کودکان دیگر متفاوتند و علائم پرخاشگری درآنها دیده میشود. کودکانی که معمولا مخالف جو هستند و لجبازی میکنند درصد قابل توجهی از آنها ممکن است، علائم پیش فعالی و کم توجهی هم داشته باشند.
پاسخ
#49
اصول صحیح حرف زدن با کودک
پدر یا مادر بودن یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. این شغل، 24 ساعته است و می تواند بسیار خسته کننده باشد. اما مهم است، با همه خستگی نیز مسایلی را رعایت کنید تا به روح، جسم و اعتمادبه‌نفس فرزندتان لطمه ای وارد نشود.


باید طوری او را تربیت و با او رفتار کنید تا در بزرگسالی علاوه بر اینکه مایه افتخار شما شود، خودش نیز در سلامت روحی کامل زندگی کند. یکی از روش های ارتباطی با کودکان حرف زدن است. اگر بتوانید روش های صحیح حرف زدن خود با کودکان را یاد بگیرید، به طور غیرمستقیم درست حرف زدن را به او نیز می آموزید.

اسم کودک را بخوانید
صدا کردن نام کودک توجه او را به حرف‌های شما جلب می‌کند. کودکان خردسال اغلب به زمان‌هایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.
 
 به کودک گوش دهید
کودکان دوست دارند برای آنها ارزش قایل شوید. به همین دلیل بسیار مهم است واقعا برای آنها ارزش قایل شوید.به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرف‌های اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواس‌تان را پرت می‌کند. اگر نمی‌توانید به حرف‌های کودک گوش بدهید تظاهر نکنید. بهتر استهنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف های او گوش فرا دهید.

این باعث می شود تا اعتمادبه نفس پیدا کنند و آن حس ارزشمندی که دنبالش هستند را از شما بگیرند.
 
الگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید
خوش رفتاری شما با کودک به او یاد می‌دهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکته‌ای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.
 
از جملات مثبت استفاده کنید
مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده می‌شود و بالاخره لیوان را می‌شکند و لباسش را کثیف می‌کند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است. هرگز از واژه هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می شود، استفاده نکنید. کودکان از همان ابتدا حس همدردی ندارند و بسیاری از چیزها را نمی توانند درک کنند. نباید برای اشتباهای که انجام می دهند خیلی آنها را مواخذه و سرزنش کنیداز واژه‌های سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژه‌ها و جملات احساس بی‌ارزشی را در کودک شما تقویت می‌کند.

جملات و واژه‌های مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی می‌دهند. رفتارش را بهتر می‌کند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر می‌کند.جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار می‌کنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجه‌اش را ببینید.
 
با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید

تاثیر واژه‌ها را زمانی بهتر احساس می‌کنید که فرزندتان را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.
 
به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید
با کودکی که غر می‌زند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف می‌زنید باید این عادت را ترک کنید.
 
سوال بپرسید

اگر می‌خواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشت‌های آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاه‌ها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».
 
آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟
اگر احساس می‌کنید کودکتان واکنش درستی به درخواست‌ها و حرف هایتان نشان نمی‌دهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.
با گفتن عبارت: «برای اینکه من می گم!» باعث می شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش‌گرایی را از او می گیرید


پاسخ های کوتاه بدهید
والدینی که با پاسخ کوتاه فرزند را مجبور می کنند از آنها اطاعت کند، به هیچ عنوان روش درستی برای تربیت کودک خود انتخاب نکرده اند. با گفتن عبارت: «برای اینکه من می گم!» باعث می شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش‌گرایی را از او می گیرید. یا گفتن عبارتی همچون: «هر چه من می گویم را باید انجام دهی» به این مفهوم است که هیچ احترامی برای فرزند خود قایل نیستید و او نیز در مقابل به شما احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت صحیح فرزندان، برای پاسخ به سوالات او زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به او پاسخ بدهید.
 
صدا کردن نام کودکصدا کردن نام کودک
کودکان بسیار باهوش تر از آن هستند که تصور می کنید. لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه‌گانه با او حرف بزنید تا به حرف هایتان گوش کنند. کودکان مکالمات مردم با یکدیگر را می شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می دانند.
 
وسط حرف کودک نپرید
اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف می‌کند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بی‌مورد بکنید او علاقه‌اش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست می‌دهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد را برایتان تعریف می‌کند با پرسش‌های بی‌مورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساسات‌تان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
 
زیاد حرف نزنید
تحقیقات کارشناسان ثابت کرده است، مغز هر انسانی می تواند در هر مرتبه، به طور متوسط 5 تا 9 موضوع را به خاطر بسپارد. به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف ها ندارند. اگر می خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد. یادتان باشد کودکان نمی‌توانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته ساده‌تر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.
 
ملاحظه‌گر باشید
حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان می‌گویید؟ چگونه با کودکتان حرف می‌زنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف می‌زنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.
 
تهدید نکنید

هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودکان فرصت فکر و خطا کردن بدهد. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتمادبه‌نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود.

روزنامه اطلاعات
پاسخ
 سپاس شده توسط eɴιɢмαтιc
#50
ثرات منفی استرس و فشارهای روانی بر روی سیستم قلبی- عروقی به اثبات رسیده است. تحقیقات گروهی از روانشناسان آمریکایی نشان می دهداسترس ها و تجربه های تلخ دوران کودکی می ‌توانند باعث بروز بسیاری از اختلالات جسمی از جملهعوارض قلبی و بیماری های التهابی و در نهایت کاهش طول عمر شوند. برای انجام این مطالعه، محققان دانشگاه پیتسبورگ ارتباط میان زندگی در فقر و علایم اولیه بیماری های قلبی را در 200 نوجوان سالم مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد در نوجوانانی که در خانواده های فقیر زندگی می کنند، علایمی از تصلب شرایین و پرفشاری خونمشاهده می شود. اثرات منفی استرس و فشارهای روانی بر روی سیستم قلبی- عروقی به اثبات رسیده است. اغلب محققان بر این باورند که استرس یک عامل خطر جدی برای بیماری ‌های عروق کرونر و حملات قلبیبه شمار می رود. پیشرفت تکنولوژی و زندگی مدرن نیز گرچه مزایای بسیاری برای بشر داشته است، اما به دلیل افزایش استرس و فشارهای روانی، خطر ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی را افزایش داده است. مدیریت استرس را به کودکان آموزش دهید. اصلاح شیوه زندگی از جمله تغذیه سالم، ورزش منظم و مداوم و یادگیری تکنیک های روانشناسی به کاهش استرس و حفظ سلامت جسمی کمک می کنند.
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان