30-09-2014، 14:21
دختر : خاهش میکنم تنهام نذار من بدون تو میمیرم
پسر : همه چی بین ما تموم شدس
دختر:چرا باهام اینکارو میکنی؟
پسر : من * دیگه ای رو دوس دارم
پسر گوشی رو قطع كرد
دخترک گوشی راب روی تخت پرت كردوزارزارگریه كردب سراغ کامپیوترش رفت همینطور به صفحه کامپیوترش که عکس پسرراگذاشته بودخیره ماندهمچنان گریه میکردب سراغ گوشی خودرفت وب پسر پیام داد :وقتی تمام قصه هات هوس بودبرای من نفس بود من خودمومیکشم خدافظ پیام درست درساعت 3:35 دقیقه نیمه شب برای پسرارسال شددخترب سوی پنجره اتاقش رفت وخودرابه پایین پرت كرد
صبح روزبعدمادردخترطبق عادت هرروزبه اتاق دختر رفت تا اورا بیدار کندوارد اتاق شدکسی راندیدفقط چراغ گوشی دخترک که مدام زنگ میخوردنظر مادر راجلب كردمادر گوشی رابرداشت پیام پسرک را که درست در ساعت 3:37دقیقه ارسال شده بودخواند:عزیزم عشقم ببخشیدشوخی کردم خاهش میکنم جواب بده فقط یه فرصت دیگه بهم بده مادرب سوی پنجره اتاق رفت درحالیکه گریه میکرد
ناگهان دختر را دید ک کلیپسش ب درخت همسایه گیرکرده اورا بالا کشاند
آری آن دو هنوز هم باهم دوست هستن
کلید اسرار این قسمت کلیپس
پسر : همه چی بین ما تموم شدس
دختر:چرا باهام اینکارو میکنی؟
پسر : من * دیگه ای رو دوس دارم
پسر گوشی رو قطع كرد
دخترک گوشی راب روی تخت پرت كردوزارزارگریه كردب سراغ کامپیوترش رفت همینطور به صفحه کامپیوترش که عکس پسرراگذاشته بودخیره ماندهمچنان گریه میکردب سراغ گوشی خودرفت وب پسر پیام داد :وقتی تمام قصه هات هوس بودبرای من نفس بود من خودمومیکشم خدافظ پیام درست درساعت 3:35 دقیقه نیمه شب برای پسرارسال شددخترب سوی پنجره اتاقش رفت وخودرابه پایین پرت كرد
صبح روزبعدمادردخترطبق عادت هرروزبه اتاق دختر رفت تا اورا بیدار کندوارد اتاق شدکسی راندیدفقط چراغ گوشی دخترک که مدام زنگ میخوردنظر مادر راجلب كردمادر گوشی رابرداشت پیام پسرک را که درست در ساعت 3:37دقیقه ارسال شده بودخواند:عزیزم عشقم ببخشیدشوخی کردم خاهش میکنم جواب بده فقط یه فرصت دیگه بهم بده مادرب سوی پنجره اتاق رفت درحالیکه گریه میکرد
ناگهان دختر را دید ک کلیپسش ب درخت همسایه گیرکرده اورا بالا کشاند
آری آن دو هنوز هم باهم دوست هستن
کلید اسرار این قسمت کلیپس