05-09-2014، 0:21
آراد یکی از پسرای ناف خوشگل محلمون بود باخیلی ها رفیق بود
یکی از دختراى همسایمون ک واقعا دختر سرو ساده و خوشگل و خوبی بود عاشقش شد…
حتی دوستای آراد بهش میگفتن بیخیال این دختر... ولی…
روزی که سوگل باگریه جریان و گفت از آراد متنفرشدم
چند وقت بعدهم از اون محل رفتن...
چند سال بعد آراد رو دیدم با اینکه سنی نداشت اما موهاش سفیدشده بود!!
میگفت ازدواج کردم خدا یه دختر بهم داد...
هفت سالش بود ک دزدیدنش و جنازشو بهمون دادن
هفت نفربهش تجاوز کرده بودن یادم اومد با هفت تا دختر دست نخورده خوابیدم وقتی توی پزشک قانونی لبهای کبود دخترمو دیدم به این فک کردم چقدر لباش شبیه سوگل بود..
سوگل کجاس؟!؟!
گفتم شاید بالاتر از قبر دخترت پیداش کنی هفت سال پیش خودش رو کشت....
نکن...
پس فردا بابا میشی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.هیشکی نگفت یه دختره تنها تو این شهر شلوغ
بین نگاه هرزه
مردم سرتاپا دروغ
چه حالی داشت وقتی همه
آرزوهاش مرده بودن
وقتی که دست های پلید
آبروشو برده بودن هیشکی نفهمید چی کشید
وقتی که مرگشو می دید
توی هجوم نعره ها
هیشکی صداشو نشنید
بدون دروغ نیست
این حرف ها داره صحت
همه ماها شدیم
یه مار چهار و سه خط
ماییم وارث درد
ماییم باعث مرگ
غیرت ایرانی ها رو
صاعقه زد
حرف ها بحث ها
رفت روی اعصاب
شد کابوس برگ
کم کم خواست به صدا دربیاره ناقوس مرگ
دختر ایرانی ناموس تو ناموس من
چرا کاری کردیم خودش بره به پابوس مرگ
چطوری دلمون اومد
با ابروی یه دختر
ما بازی کنیم
که زندگیش بشه مختل
تو کنج اتاق
تکیه داده اون تنها
خدا اشکو به اون
هدیه داده بود شبها
ولی حالا شب و روز
چشم ها تشنه اشک
طوری که دیگه تموم شده بود
چشمه اشک
گقت به خدا
ای خدای من
فقط یه خواهش
به من بگو همه اینها فقط یه خوابه
ولی خواب نیست
دخترک بیدار بود
دخترک بازیچه جماعت بیکار بود
بیمار شد
از تهمت های کثیف و نابجا
ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات
پس کجا رفته
غیرت مردای این شهر شلوغ
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
بیمار شد
از تهمت های کثیف و نابجا
ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات
تا به حال همچین بلایی سرت نیومده
که اگه بیاد می گی بلا از این بدتر اومده؟
ولی کدوم ما جامونو گذاشتیم جاش
که ببینیم چی می کشه
ما هم بسوزیم پاش
کاش یاس می مرد همچین روزی نبود
که غیرت بمیره به دست یه خنجر عمود
خنجر به دست یکی بود
ماهمکارشیم
که توی جهنم
ما هم با اون هم بالشیم
خطاب به اون پسر
که چقدر می تونی کثیف باشی
کاری که تو کردی بدتر بود از اسید پاشی
تو که حاضری خود را بکشی واسه حسین
تو که محرم، سیاه رو میپوشی واسه حسین
حسین گفت اگه دین نیست
باشیم آزاد مرد
نه واسه یه سیدی کثیف کنیم بازار رو گرم
اون دختر زحمتها کشید
تا به شهرتی رسید
واسه لذت بردن از اسمش
یه مهلتی بدید
گفتید صحبتی جدیده
نوبت همینه
با سرعتی عجیب
چه تهمتی زدید
پس کجا رفته
غیرت مردای این شهر شلوغ
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
الکی تبصره نزن
خودتو تبرئه کنی
تو عقل داشتی
خود تو رهبر خودی
ولی دونسته خودت رفتی عقب گناه
پس بشین تو منتظر غضب خدا
ولی نه، ماهی رو هر وقت که از آب بگیری تازه است
پس بدون که راه برای برگشت باز هست
باید راه بست به تبلیغ بیشتر
و سعی کرد برای تبدیل خویشتن
به انسان واقعی
با همه صفات
با انصاف و واقع بین
حاضر واسه دفاع
می گم به اونهایی
که واسه باقی حرف تشنه ان
شک نکن تو همین حالا سی دی رو بشکن
یکی از دختراى همسایمون ک واقعا دختر سرو ساده و خوشگل و خوبی بود عاشقش شد…
حتی دوستای آراد بهش میگفتن بیخیال این دختر... ولی…
روزی که سوگل باگریه جریان و گفت از آراد متنفرشدم
چند وقت بعدهم از اون محل رفتن...
چند سال بعد آراد رو دیدم با اینکه سنی نداشت اما موهاش سفیدشده بود!!
میگفت ازدواج کردم خدا یه دختر بهم داد...
هفت سالش بود ک دزدیدنش و جنازشو بهمون دادن
هفت نفربهش تجاوز کرده بودن یادم اومد با هفت تا دختر دست نخورده خوابیدم وقتی توی پزشک قانونی لبهای کبود دخترمو دیدم به این فک کردم چقدر لباش شبیه سوگل بود..
سوگل کجاس؟!؟!
گفتم شاید بالاتر از قبر دخترت پیداش کنی هفت سال پیش خودش رو کشت....
نکن...
پس فردا بابا میشی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.هیشکی نگفت یه دختره تنها تو این شهر شلوغ
بین نگاه هرزه
مردم سرتاپا دروغ
چه حالی داشت وقتی همه
آرزوهاش مرده بودن
وقتی که دست های پلید
آبروشو برده بودن هیشکی نفهمید چی کشید
وقتی که مرگشو می دید
توی هجوم نعره ها
هیشکی صداشو نشنید
بدون دروغ نیست
این حرف ها داره صحت
همه ماها شدیم
یه مار چهار و سه خط
ماییم وارث درد
ماییم باعث مرگ
غیرت ایرانی ها رو
صاعقه زد
حرف ها بحث ها
رفت روی اعصاب
شد کابوس برگ
کم کم خواست به صدا دربیاره ناقوس مرگ
دختر ایرانی ناموس تو ناموس من
چرا کاری کردیم خودش بره به پابوس مرگ
چطوری دلمون اومد
با ابروی یه دختر
ما بازی کنیم
که زندگیش بشه مختل
تو کنج اتاق
تکیه داده اون تنها
خدا اشکو به اون
هدیه داده بود شبها
ولی حالا شب و روز
چشم ها تشنه اشک
طوری که دیگه تموم شده بود
چشمه اشک
گقت به خدا
ای خدای من
فقط یه خواهش
به من بگو همه اینها فقط یه خوابه
ولی خواب نیست
دخترک بیدار بود
دخترک بازیچه جماعت بیکار بود
بیمار شد
از تهمت های کثیف و نابجا
ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات
پس کجا رفته
غیرت مردای این شهر شلوغ
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
بیمار شد
از تهمت های کثیف و نابجا
ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات
تا به حال همچین بلایی سرت نیومده
که اگه بیاد می گی بلا از این بدتر اومده؟
ولی کدوم ما جامونو گذاشتیم جاش
که ببینیم چی می کشه
ما هم بسوزیم پاش
کاش یاس می مرد همچین روزی نبود
که غیرت بمیره به دست یه خنجر عمود
خنجر به دست یکی بود
ماهمکارشیم
که توی جهنم
ما هم با اون هم بالشیم
خطاب به اون پسر
که چقدر می تونی کثیف باشی
کاری که تو کردی بدتر بود از اسید پاشی
تو که حاضری خود را بکشی واسه حسین
تو که محرم، سیاه رو میپوشی واسه حسین
حسین گفت اگه دین نیست
باشیم آزاد مرد
نه واسه یه سیدی کثیف کنیم بازار رو گرم
اون دختر زحمتها کشید
تا به شهرتی رسید
واسه لذت بردن از اسمش
یه مهلتی بدید
گفتید صحبتی جدیده
نوبت همینه
با سرعتی عجیب
چه تهمتی زدید
پس کجا رفته
غیرت مردای این شهر شلوغ
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
الکی تبصره نزن
خودتو تبرئه کنی
تو عقل داشتی
خود تو رهبر خودی
ولی دونسته خودت رفتی عقب گناه
پس بشین تو منتظر غضب خدا
ولی نه، ماهی رو هر وقت که از آب بگیری تازه است
پس بدون که راه برای برگشت باز هست
باید راه بست به تبلیغ بیشتر
و سعی کرد برای تبدیل خویشتن
به انسان واقعی
با همه صفات
با انصاف و واقع بین
حاضر واسه دفاع
می گم به اونهایی
که واسه باقی حرف تشنه ان
شک نکن تو همین حالا سی دی رو بشکن