امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان عاشقانه

#1
داستان عاشقانه 1

پسری عاشق دختری بود دختر همیشه به او جواب رد میداد.
یه شب پسر تصمیم گرفت عشق خودشو ثابت کنه …..

 
به دختره گفت یا مال من باش یا خودکشی میکنم دختره سر حرفش بود و باز هم جواب رد داد
.

 
.
.
پسر بعد از شنیدن جواب منفی به خودش بنزین تزریق کرد و تا چند هفته به کما رفت بعد از مدتها بهوش اومد همون روز دختر رو بالای سرش دید که به ملاقاتش اومده بود دیگه عشق اون پسر به نفرت تبدیل شده بود چاقوی جراحی رو برداشت تا دخترو بکشه تو راه رو بیمارستان دنبال دختر میدوید تا آخر سالن بیمارستان دختره رو گرفت
.
.
.
.
.
.
.
آقا تا چاقو جراحی رو برد بالا که بزنه به قلب دختره یهو پسره بنزین تموم کرد حالا پمپ بنزینم اون نزدیکیا نبود هیچی دیگه هیچکسم تو این گرونی بهمون بنزین نداد دختره خیلی شانس آورد
.
.
.
.
.
.
.
هرچی بگی خودتی:ag54:

داستان عاشقانه 1
پاسخ
 سپاس شده توسط rezaak ، Archangelg!le
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان