14-08-2014، 1:47
چندی پیش در مسابقهای از بچههای دبستانی تقاضا شد تا به سوال اگر «جای مادرشان بودند چه می کردند» جواب دهند.
دست نوشته های بچه ها که حکایت از صداقت آنان دارد روابط حاکم در خانواده را نیز نشان می دهد که در زیر به چند مورد از آن اشاره می شود:
لیلا:اگر جای مادرم باشم به مادر شوهرم افتخار می کردم که شوهر خوبی برای من تربیت کرد.مادر من شوهر خوبی دارد.
مرجان: وقتی شوهرم از سرکار برمی گردد برایش چای می آورم ،سلام خسته نباشید امروز کار خوب بود؟
وقتی خصته(خسته) است نگم من مانتو می خوام ،مریم خانم خانم مانتو خرید ممکن است پول نداشته باشد.
یگانه: اگر جای مادر باشم بچه ام را مقع(موقع)پوشک زدنش پودر می زنم تا پوستش نسوزد.
مریم:در آینده عروس نمی شوم که جای مادرم باشم .
من بدم میاد که عروس شوم من دوست دارم پیش مادر بمانم
من بدم میاد بروم خانه ی شوهر.
من عسلن(اصلا)دوست ندارم برم اگرهم خواستگار آمدند جواب رد می دهم
عبدا(ابدا)دوست ندارم بیام برم خانه مادر شوهر
مونا:اگر به جای مادرم بودم هی نمی نشستم تخمه بشکنم .
هی دم تلفن نبودم که پول تلفنمان زیاد شود ونتوانیم دیگر باکسی تلفنی حرف بزنیم و تلفنمان قتع(قطع) شود.
گفتنی است گزیده ای از زیباترین پاسخهای رسیده به این مسابقه نیز در کتابی با همین عنوان و به دو زبان انگلیسی و فارسی منتشر شده است