06-08-2014، 10:07
مهدار / سمفونی گربه ها / وصیت نامه

اینترو
زنـدگی کردن من ، مُـردن تـدریجی بود
آن چه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم
ورس 1
جای شُکر ، زندگی سخت ، شیرینیاشم برات بی مزه و تلخ
جای مُـشـتـات روی دیواره ، قـدِ روزایی که پشت میله بودی تو دخمه
رنگِ قهوهای به رویاهات ، هدیه میکنن ، توی غمهات شادن !
آدم فروشای عشق خال ، اَدای یه رفیق ، یه خائن که همیشه باهاتِ
که از زن کمترن ؛ نه پ ، کی میگه مَردی به اون لامصبِ لای پاهاتِ
وطن فروشای سینه چاک ؛ منظورم و فهمیدی؟ حلِ چشاتِ
وصیت ، یه نصیحت ، یه حرف مشتی ، دُرست مثل قرص خوابِ
حکم لالایی واسه نسلی که رو به انقراض ِ به زور شلاق رامِ
کمی مغرور ، یه کمی غُـد ، از هر خری ، دیگه نسازیم بُت
باید به خودت بیایی ، لازمِ شُک ، اگر مثل من زندگیت شده شبیه جُک
اوترو
وصیت ، یه نصیحت ، خیلیا عشق پریدن دارن ، ولی نمی تونن بپرن
ولی هیچوقت نمی تونن بپرن ، شبیه جک ، این یک وصیته ، واسه تو
همیشه خائن از بین خودمونه
زنـدگی کردن من ، مُـردن تـدریجی بود
آن چه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم
ورس 1
جای شُکر ، زندگی سخت ، شیرینیاشم برات بی مزه و تلخ
جای مُـشـتـات روی دیواره ، قـدِ روزایی که پشت میله بودی تو دخمه
رنگِ قهوهای به رویاهات ، هدیه میکنن ، توی غمهات شادن !
آدم فروشای عشق خال ، اَدای یه رفیق ، یه خائن که همیشه باهاتِ
که از زن کمترن ؛ نه پ ، کی میگه مَردی به اون لامصبِ لای پاهاتِ
وطن فروشای سینه چاک ؛ منظورم و فهمیدی؟ حلِ چشاتِ
وصیت ، یه نصیحت ، یه حرف مشتی ، دُرست مثل قرص خوابِ
حکم لالایی واسه نسلی که رو به انقراض ِ به زور شلاق رامِ
کمی مغرور ، یه کمی غُـد ، از هر خری ، دیگه نسازیم بُت
باید به خودت بیایی ، لازمِ شُک ، اگر مثل من زندگیت شده شبیه جُک
اوترو
وصیت ، یه نصیحت ، خیلیا عشق پریدن دارن ، ولی نمی تونن بپرن
ولی هیچوقت نمی تونن بپرن ، شبیه جک ، این یک وصیته ، واسه تو
همیشه خائن از بین خودمونه