18-08-2012، 11:38
مدارس نظامیه در نیمه دوم قرن پنجم هجری توسط خواجه نظام الملک طوسی وزیر مقتدر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی در چندین شهر بزرگ و مهم قلمرو سلجوقیان تاسیس گشت. این مدارس در اشاعه مذهب شافعی و محدود نمودن سایر مذاهب نقش اساسی داشتند. همچنین مدارس نظامیه مهمترین عامل رکود مباحث عقلی و فلسفی در آن عصر به حساب میآیند.
اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر سلجوقیان:
حکومت سلجوقیان در قرن پنجم هجری با بیرون راندن حکومت غزنویان از ایران به وجود آمد. این حکومت توانست ¬¬¬از نظر جغرافیایی بیشترین گستردگی را در تاریخ ایران برای خود رقم بزند. دراین دوره همچون دورههای قبل و بعد، ایرانیان دانشمندی همچون عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی، نقشی اساسی در اداره این حکومت مهاجم ترک و تاثیرپذیری سلاطین آن از فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند.
حکومت سلجوقیان پس از گذشت حدود پنج قرن از انقراض ساسانیان و بعد از بین رفتن وحدت سیاسی و ایجاد حکومتهای ملوک الطوایفی در ایران، توانست دوباره وحدت و تمرکز سیاسی را ایجاد نماید و به عمر حکومتهایی که در هر منطقهای از ایران شکل گرفته و قلمرو مستقلی برای خود ایجاد نموده بودند، پایان بخشد.
این اقدام از نظر سیاسی حائز اهمیت بودند ولی به لحاظ فرهنگی پیامدهای منفی به بار آوردند. حکومتهای کوچک و منطقهای هر یک آزادانه به مراکز بزرگی در جهت توسعه و گسترش فرهنگ ایرانی و فعالیتهای علمی مبدل گشته و دانشمندان بزرگی چون خیام، ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا در پناه این حکومتها به فعالیتهای علمی خود مشغول بودند ولی با ایجاد حکومت سلجوقیان و از بین رفتن حکومتهای ملوک الطوایفی به فعالیت این مراکز نیز پایان داده شد به همین علت مورخین آغاز این دوره را توام با رکود فرهنگی در تاریخ ایران میدانند. سلطان ملکشاه سلجوقی و وزیر دانشمندش خواجه نظامالملک طوسی توانستند طی نبردی موفق بر امپراطوری بیزانس چیره شده و فرهنگ اسلامی را در آسیای صغیر گسترش دهند. تاریخ گواهی میدهد که این دوره از نظر اقدامات عمرانی بسیار فعال بوده و آثار عمرانی زیادی مانند مدرسه، مسجد، بیمارستان و کاروانسرا از خود به جای گذاشتهاند. پس از مرگ ملکشاه سلجوقی و خواجه نظام الملک دوره انحطاط و زوال نیز آغاز شد. اختلافات فرزندان ملکشاه از یک سو و فرزندان نظام الملک از سوی دیگر و قدرت طلبی آنها و عدم توافق و اتحاد آنان با هم موجب جنگهای خانگی و ویرانگر گردید و به تدریج زمینه تجزیه این امپراطوری قدرتمند فراهم شد. در دوره ساسانیان در سلسله مراتب طبقات اجتماعی، طبقه دهقانان، طبقه ممتاز در جامعه ایرانی به حساب میآمد و از آنجا که فرزندان این قشر حق تحصیل دانش داشتند، مشاغل کلیدی جامعه به آنان سپرده میشد. این افراد موظف بودند میراث فرهنگی و علمی ایرانیان را حفظ و به نسلهای آینده منتقل نمایند.
پس از حمله مسلمانان به ایران و سقوط ساسانیان، طبقه دهقانان جایگاه رفیع و انحصاری خود را در جامعه از دست داد ولی به لحاظ فرهنگی خود را مقید به حفظ میراث ایرانیان و انتقال به نسلهای آتی میدید به خصوص در زمانهای که بیگانگان ضد فرهنگ ترک و مغول این سرزمین آباء و اجدادیشان را مورد ترکتازی خویش قرار دادند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، عبدالملک کندری، خواجه نظام الملک طوسی، آل برمک، آل سهل، ابن سینا، صاحب بن عباد و خواجه نصیرالدین طوسی از بازماندگان این طبقه ایرانی میباشند.
انگیزه خواجه نظام الملک از تاسیس مدارس نظامیه
در تاریخ تحولات عصر سلجوقیان رویدادی مهمتر از ظهور فرقه اسماعیلیه و مبارزاتشان با حکومت سلجوقی نمیتوان یافت. جایگاه اصلی اسماعیلیه را باید در بیرون از مرزهای ایران و در سرزمین مصر دنبال نمود.
علویان، همیشه مطرود دستگاه خلافت بنی امیه بودند و پس از سقوط آنان و به قدرت رسیدن عباسیان، این تحول نقطه امیدی برای آنان به حساب آمد. ولی پس از چندی دریافتند عباسیان نیز راه امویان را میپیمایند و همچنان با آل علی (ع) سر دشمنی دارند. از این زمان آنها در جایی به دور از خلافت به دنبال مامنی میگشتند تا بتوانند قدرت مستقلی برای خود به وجود آورند این سرزمین همان مصر بود.
مصر به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی برای آنان موقعیت مناسبی داشت. خلافت فاطمی با اندیشه پیروی از دختر پیامبر اکرم (ص) و رساندن نسب خود به ایشان و حضرت علی (ع) در مصر ایجاد گشت و پایگاهی برای رواج اندیشه علوی و مبارزه با خلافت عباسی شد.
پس از تاسیس خلافت فاطمیان در مصر، فرقه اسماعیلیه که از دشمنان سرسخت خلافت عباسی به حساب میآمد، توانست از حمایت جدی آنها بهره برده و بر دامنه مبارزاتش بیفزاید. با تاسیس حکومت سلجوقیان در ایران و حمایت جدی آنان از خلافت عباسی، اسماعیلیه نیز دامنه مبارزاتش را به ایران و مبارزه با حکومت سلجوقیان به عنوان پشتیبان اصلی خلافت عباسی تسری داد.
اسماعیلیان شیعه هفت امامی بودند و اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) را آخرین امام خود دانسته و با انگیزه استقلال مجدد ایران و نفی سلطه اعراب و خلافت عباسی و حامیان سلجوقی آنها به شدت به مبارزات خود ادامه میدادند.
خواجه نظام الملک نیز در مبارزه با آنها از هیچ کوششی دریغ ننمود. او که پیرو مذهب شافعی بود از حامیان جدی خلافت عباسی به شمار میآمد و در اثر حمایت وی عباسیان که در دوران گذشته ضعیف گشته بودند، جانی دوباره یافته و با اقتدار حکومت میکردند. همچنین خواجه قصد داشت، مذهب شافعی را به یگانه مذهب رسمی جامعه اسلامی تبدیل نماید. ازاین رو برای مبارزه با دشمنانش به خصوص اسماعیلیه ابتدا از شیوه سیاسی و نظامی و سپس شیوه فرهنگی استفاده نمود. خلفای فاطمی با تاسیس مرکز جامع الازهر مصر در نیمه قرن چهارم هجری توانسته بودند به لحاظ فرهنگی و تبلیغی طرفداران زیادی برای خود ایجاد نمایند. خواجه نظام الملک نیز با اقدامی مشابه و متضاد با آنها اقدام به تاسیس مدارس نظامیه کرد که هدف عمده در آن تبلیغ آیین شافعی و ضدیت با سایر مذاهب، بخصوص اسماعیلیه بود. جامع الازهر مصر که در نیمه قرن چهارم هجری ایجاد گشت، بزرگترین مرکز تبلیغی اسماعیلیان به شمار میرفت. در این مرکز علوم فلسفی و عقلی مورد توجه بوده و دانشمندان بزرگی در این زمینه به تدریس مشغول گشتند. ولی در نظامیهها و بخصوص نظامیه بغداد، علوم فلسفی و عقلی ممنوع بود و به کتب قدیمه و علوم سنتی و تدریس منطق برای آشنایی فقها با فن جدل که بتوانند مخالفانشان را محکوم نمایند، توجه خاص میشد.
به تدریج در مدارس نظامیه نیز فعالیتهای علمی گسترش یافت و دروس فقه، اصول، حدیث، تفسیر، علوم قرآنی، علوم ادبی، ریاضی و طب و غیره نیز تدریس میشد ولی از آزادی عقیده و اظهار نظر خبری نبود.
مدرسه نظامیه بغداد به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی دوره اسلامی در مدت حیات سیصد سالهاش دانشمندان و ادبا و فقهای زیادی تقدیم جامعه اسلامی نمود. خواجه نظام الملک با صرف هزینههای کلان که قریب یک دهم بودجه کل دولت را شامل میشد این مدارس و بخصوص نظامیه بغداد را به بزرگترین مرکز فرهنگی جهان اسلام تبدیل نمود. وی کلیه مشاغل کلیدی و مهم جامعه اسلامی را به فارغالتحصیلان این مدرسه میسپرد و امیدوار بود، با این اقدامات وحدتی اساسی با محوریت شافعی به وجود آورد و حتی زمینه را برای جلب افراد از مذاهب دیگر به مذهب شافعی فراهم نماید.
اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر سلجوقیان:
حکومت سلجوقیان در قرن پنجم هجری با بیرون راندن حکومت غزنویان از ایران به وجود آمد. این حکومت توانست ¬¬¬از نظر جغرافیایی بیشترین گستردگی را در تاریخ ایران برای خود رقم بزند. دراین دوره همچون دورههای قبل و بعد، ایرانیان دانشمندی همچون عمیدالملک کندری و خواجه نظام الملک طوسی، نقشی اساسی در اداره این حکومت مهاجم ترک و تاثیرپذیری سلاطین آن از فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند.
حکومت سلجوقیان پس از گذشت حدود پنج قرن از انقراض ساسانیان و بعد از بین رفتن وحدت سیاسی و ایجاد حکومتهای ملوک الطوایفی در ایران، توانست دوباره وحدت و تمرکز سیاسی را ایجاد نماید و به عمر حکومتهایی که در هر منطقهای از ایران شکل گرفته و قلمرو مستقلی برای خود ایجاد نموده بودند، پایان بخشد.
این اقدام از نظر سیاسی حائز اهمیت بودند ولی به لحاظ فرهنگی پیامدهای منفی به بار آوردند. حکومتهای کوچک و منطقهای هر یک آزادانه به مراکز بزرگی در جهت توسعه و گسترش فرهنگ ایرانی و فعالیتهای علمی مبدل گشته و دانشمندان بزرگی چون خیام، ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا در پناه این حکومتها به فعالیتهای علمی خود مشغول بودند ولی با ایجاد حکومت سلجوقیان و از بین رفتن حکومتهای ملوک الطوایفی به فعالیت این مراکز نیز پایان داده شد به همین علت مورخین آغاز این دوره را توام با رکود فرهنگی در تاریخ ایران میدانند. سلطان ملکشاه سلجوقی و وزیر دانشمندش خواجه نظامالملک طوسی توانستند طی نبردی موفق بر امپراطوری بیزانس چیره شده و فرهنگ اسلامی را در آسیای صغیر گسترش دهند. تاریخ گواهی میدهد که این دوره از نظر اقدامات عمرانی بسیار فعال بوده و آثار عمرانی زیادی مانند مدرسه، مسجد، بیمارستان و کاروانسرا از خود به جای گذاشتهاند. پس از مرگ ملکشاه سلجوقی و خواجه نظام الملک دوره انحطاط و زوال نیز آغاز شد. اختلافات فرزندان ملکشاه از یک سو و فرزندان نظام الملک از سوی دیگر و قدرت طلبی آنها و عدم توافق و اتحاد آنان با هم موجب جنگهای خانگی و ویرانگر گردید و به تدریج زمینه تجزیه این امپراطوری قدرتمند فراهم شد. در دوره ساسانیان در سلسله مراتب طبقات اجتماعی، طبقه دهقانان، طبقه ممتاز در جامعه ایرانی به حساب میآمد و از آنجا که فرزندان این قشر حق تحصیل دانش داشتند، مشاغل کلیدی جامعه به آنان سپرده میشد. این افراد موظف بودند میراث فرهنگی و علمی ایرانیان را حفظ و به نسلهای آینده منتقل نمایند.
پس از حمله مسلمانان به ایران و سقوط ساسانیان، طبقه دهقانان جایگاه رفیع و انحصاری خود را در جامعه از دست داد ولی به لحاظ فرهنگی خود را مقید به حفظ میراث ایرانیان و انتقال به نسلهای آتی میدید به خصوص در زمانهای که بیگانگان ضد فرهنگ ترک و مغول این سرزمین آباء و اجدادیشان را مورد ترکتازی خویش قرار دادند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، عبدالملک کندری، خواجه نظام الملک طوسی، آل برمک، آل سهل، ابن سینا، صاحب بن عباد و خواجه نصیرالدین طوسی از بازماندگان این طبقه ایرانی میباشند.
انگیزه خواجه نظام الملک از تاسیس مدارس نظامیه
در تاریخ تحولات عصر سلجوقیان رویدادی مهمتر از ظهور فرقه اسماعیلیه و مبارزاتشان با حکومت سلجوقی نمیتوان یافت. جایگاه اصلی اسماعیلیه را باید در بیرون از مرزهای ایران و در سرزمین مصر دنبال نمود.
علویان، همیشه مطرود دستگاه خلافت بنی امیه بودند و پس از سقوط آنان و به قدرت رسیدن عباسیان، این تحول نقطه امیدی برای آنان به حساب آمد. ولی پس از چندی دریافتند عباسیان نیز راه امویان را میپیمایند و همچنان با آل علی (ع) سر دشمنی دارند. از این زمان آنها در جایی به دور از خلافت به دنبال مامنی میگشتند تا بتوانند قدرت مستقلی برای خود به وجود آورند این سرزمین همان مصر بود.
مصر به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی برای آنان موقعیت مناسبی داشت. خلافت فاطمی با اندیشه پیروی از دختر پیامبر اکرم (ص) و رساندن نسب خود به ایشان و حضرت علی (ع) در مصر ایجاد گشت و پایگاهی برای رواج اندیشه علوی و مبارزه با خلافت عباسی شد.
پس از تاسیس خلافت فاطمیان در مصر، فرقه اسماعیلیه که از دشمنان سرسخت خلافت عباسی به حساب میآمد، توانست از حمایت جدی آنها بهره برده و بر دامنه مبارزاتش بیفزاید. با تاسیس حکومت سلجوقیان در ایران و حمایت جدی آنان از خلافت عباسی، اسماعیلیه نیز دامنه مبارزاتش را به ایران و مبارزه با حکومت سلجوقیان به عنوان پشتیبان اصلی خلافت عباسی تسری داد.
اسماعیلیان شیعه هفت امامی بودند و اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) را آخرین امام خود دانسته و با انگیزه استقلال مجدد ایران و نفی سلطه اعراب و خلافت عباسی و حامیان سلجوقی آنها به شدت به مبارزات خود ادامه میدادند.
خواجه نظام الملک نیز در مبارزه با آنها از هیچ کوششی دریغ ننمود. او که پیرو مذهب شافعی بود از حامیان جدی خلافت عباسی به شمار میآمد و در اثر حمایت وی عباسیان که در دوران گذشته ضعیف گشته بودند، جانی دوباره یافته و با اقتدار حکومت میکردند. همچنین خواجه قصد داشت، مذهب شافعی را به یگانه مذهب رسمی جامعه اسلامی تبدیل نماید. ازاین رو برای مبارزه با دشمنانش به خصوص اسماعیلیه ابتدا از شیوه سیاسی و نظامی و سپس شیوه فرهنگی استفاده نمود. خلفای فاطمی با تاسیس مرکز جامع الازهر مصر در نیمه قرن چهارم هجری توانسته بودند به لحاظ فرهنگی و تبلیغی طرفداران زیادی برای خود ایجاد نمایند. خواجه نظام الملک نیز با اقدامی مشابه و متضاد با آنها اقدام به تاسیس مدارس نظامیه کرد که هدف عمده در آن تبلیغ آیین شافعی و ضدیت با سایر مذاهب، بخصوص اسماعیلیه بود. جامع الازهر مصر که در نیمه قرن چهارم هجری ایجاد گشت، بزرگترین مرکز تبلیغی اسماعیلیان به شمار میرفت. در این مرکز علوم فلسفی و عقلی مورد توجه بوده و دانشمندان بزرگی در این زمینه به تدریس مشغول گشتند. ولی در نظامیهها و بخصوص نظامیه بغداد، علوم فلسفی و عقلی ممنوع بود و به کتب قدیمه و علوم سنتی و تدریس منطق برای آشنایی فقها با فن جدل که بتوانند مخالفانشان را محکوم نمایند، توجه خاص میشد.
به تدریج در مدارس نظامیه نیز فعالیتهای علمی گسترش یافت و دروس فقه، اصول، حدیث، تفسیر، علوم قرآنی، علوم ادبی، ریاضی و طب و غیره نیز تدریس میشد ولی از آزادی عقیده و اظهار نظر خبری نبود.
مدرسه نظامیه بغداد به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی دوره اسلامی در مدت حیات سیصد سالهاش دانشمندان و ادبا و فقهای زیادی تقدیم جامعه اسلامی نمود. خواجه نظام الملک با صرف هزینههای کلان که قریب یک دهم بودجه کل دولت را شامل میشد این مدارس و بخصوص نظامیه بغداد را به بزرگترین مرکز فرهنگی جهان اسلام تبدیل نمود. وی کلیه مشاغل کلیدی و مهم جامعه اسلامی را به فارغالتحصیلان این مدرسه میسپرد و امیدوار بود، با این اقدامات وحدتی اساسی با محوریت شافعی به وجود آورد و حتی زمینه را برای جلب افراد از مذاهب دیگر به مذهب شافعی فراهم نماید.