امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شعرهای ناشیانه

#1
دماغ سوخته

دویدم ودویدم به مدرسه رسیدم

دیدم که دربسته است جا خوردم وترسیدم

جستی زدم رو دیوار توی حیاط پریدم

هر کجا سر کشیدم درها را بسته دیدم

هرچه نگاه کردم هیچ کسی راندیدم

گوشم را تیز کردم صدایی نشنیدم

از تنهایی هول شدم ازآن سکوت لرزیدم

گفتم چرا می لرزم؟ چرا مثال بیدم؟

یک مرتبه مردی را توی غباردیدم

صدا زدم کی هستی ای همه ی امیدم!

گفتا:" منم مش جعفر سرایدار جدیدم."

گفتم:"چرا کسی نیست؟ کسی را من ندیدم؟"

خنده ای کرد جالب از خنده اش خندیدم

گفتا که:" تو باهوشی؟" گفتم که:" نه مجیدم."

گفتاکه:"امروز جمعه است ای پسر رشیدم"

بر جای خود یخ زدم مثل روغن ماسیدم.

نه شاد بودمنه غمگین دماغ سوخته خریدم

رفتم به سوی خانه زیر پتو خزیدم

با اینکه مشق داشتم تا لنگ ظهر خوابیدم.
astridAngel
پاسخ
 سپاس شده توسط Tina.t.t
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان