امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان تلافی مرد از زنش ! ( کوتاه و جالب )

#1
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.



ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….



وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش



باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …



زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟



شوهر به آرامی گفت : فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری!
اگر خواستی خود کشی کنی وقتی خود کشی کن که یک امید برای زندگی داشته باشی نه وقتی که هیچ امید برای زندگی نداری

پاسخ
 سپاس شده توسط nazanin_nr ، ezioo7 ، peranses ziba ، ronesans ، FrOzen あHeArt ، any body ، mehrasa2012 ، رندی ارتون ، saraaslani ، تیز بال ، tara89 ، niloofar kh ، ALi.0632 ، فرشته ي كوچولو ، sara.pishoooo ، ÐeaÐ GiЯl ، leyli ، T A R A ، ★☆❤❤❤angel_love❤❤❤★☆ ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، mohamad amin1377 ، ERFAN.1 ، panita ، xoxo gurl:*) ، فری جون ، یاسمن خانم ، امیر2 ، ...asall... ، پيشي ي ملوس ، دختر شاعر ، Ayria ، beatrice ، هاناجون ، kian jalilian ، @_.).paya.(._@ ، armxx ، parnia tajik ، *devil black* ، علی جوکر ، ♥h@di$♥ ، MissLone ، parisa y ، ss.mu ، مهوش ، šhεïdα ، ♥ سارا ♥ ، LOVE KING ، لایلا ، arbab1376 ، ^BaR○○n^ ، Amir1372 ، ⓩⓐⓗⓡⓐ
آگهی
#2
خیلی جالب بودHeart
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان تلافی مرد از زنش ! ( کوتاه و جالب ) 1
پاسخ
#3
جالب بود
دوست دارم فقط میخوام بدونی حرف بقیه برام مهم نیست امید وارم اینو دیده باشی.Heart
پاسخ
#4
مرسی خیلی جالب بود
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻩ

ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻩ

ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ

ﺷﮑﻠﮏ ﻫﺎﯼ ﯾﺎﻫﻮ ﻣﺴﻨﺠﺮ ﻫﻢ

ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﻧﺒﺎﺷﻪ.......
پاسخ
 سپاس شده توسط shahin_s2
#5
دمت گرم خیلی باحال بود خیلی باحالی داداش25r30
داستان تلافی مرد از زنش ! ( کوتاه و جالب ) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط دختر شاعر
#6
khob nistSadAngry
دست هايم بوي گل مي داد،مرا به جرم چيدن گل گرفتند.اما هيچ کس نپرسيد شايد من گل کاشته باشمHeart
پاسخ
آگهی
#7
ooooooooooooh my god
i lovowe
داستان تلافی مرد از زنش ! ( کوتاه و جالب ) 1
پاسخ
#8
حالشو گرفت
پاسخ
#9
25r30 خیلی جالب بود فکر کنم این مطلب باید برای خواهرم بخونم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
قلب من به تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم

داستان تلافی مرد از زنش ! ( کوتاه و جالب ) 1

پاسخ
 سپاس شده توسط T A R A ، دختر شاعر
#10
با مزه وحقیقت::bighug:
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  داستان کوتاه عاشقانه
  بار کج هیچ گاه به مقصد نمی رسد: داستان الاغ سخت کوش و بز حسود
  داستان اموزنده به خدایت نگو چرا
  داستان عشق مرا بغل کن
Book داستان ترسناک
  داستان وحشتناک(یکمی)
  داستان خنده دار و طنزی
  داستان به دنیا اومدن سید پوتین
  داستان واقعی ترسناک درباره اتفاقات عجیب
  فال جالب حروف اول اسم مجموعه : انواع فال های گوناگون فال جالب حروف اول اسم توجه : در

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان