22-07-2014، 11:31
یک پژوهشگر حوزهی مردمشناسی میگوید، علت اینکه عدهای عقاید دینی مردم را مسخره میکنند، رواج خرافه و بعضی رفتارهای غیر قابل دفاع برخی متولیان در کشور است.
امیر هاشمی مقدم - پژوهشگر حوزهی مردمشناسی - در پاسخ به این مساله که به نظر میرسد در جامعهی امروز، مسخره کردن اعتقادات دینی عدهای از مردم، توسط عدهای دیگر، شایع شده باشد، چرا؟ گفت: در بحث شوخی با عقاید یا مسخره کردن آنها، باید به این نکته اشاره کرد که این مسئله در گذشته نیز وجود داشته است، ولی امروزه رنگ و روی دیگری به خود گرفته است.
او افزود: ما در کتاب «بررسی متون طنزآمیز عامیانه ایرانی» - تالیف نعمت الله فاضلی و امیرهاشمی مقدم - به این نکته اشاره کردهایم که طنزهای معطوف به مسائل عقیدتی، یکی از اصلیترین گونههای طنز و شوخی است. اما در گذشته، عموماً حول و حوش فرعیات و نیز شخصیتهایی متمرکز بود. اما اتفاقی که افتاده این است که امروزه شوخیها به سراغ اصول و پایهها هم رفته و بزرگان را نیز هدف گرفته است.
این پژوهشگر حوزهی مردمشناسی اظهار کرد: در چرایی این امر باید به دو نکته توجه کرد؛ نخست اینکه رشد جریانهایی مانند سکولاریسم، لائیسیته، جریانهای روشنفکری و... در کنار امکان نقد دین در دوران مدرن، یعنی چیزی که در گذشته و سنت ممکن نبود، باعث شده ترس از شوخی با این مفاهیم یا مسخره کردن آنها، تا حدودی بریزد. در جامعهی ایران ولی جریانهای یادشده کمتر مجال عرض اندام داشته و دارند، باید به دنبال عوامل دیگر رفت. یکی از مهمترین این عوامل، خرافات رایج در بین مردم است.
او ادامه داد: میتوان اینگونه ادعا کرد که در بسیاری از مواقع، شوخی با خرافههایی که به نام دین رواج دارند آغاز شده و کمکم وارد حوزه دین میشود. این خرافهها در گذشته عموماً از مجاری غیررسمی اشاعه و رواج مییافت، اما در سالهای اخیر به نظر میرسد که بعضی مجاری رسمی نیز کم و بیش به این جریان پیوستهاند.
او با مثالی توضیح داد: «امامزاده بیژن» یکی از نمونههای بارز در این زمینه است. شخصی که بر اساس روایتهای محلی تا چند سال پیش زنده بود، پس از مرگش مورد احترام اهالی واقع میشود. هیچ شجرهنامه رسمیای هم ندارد. ولی به یکباره برایش تابلو رسمی نصب میشود و همین آغازی میشود برای شوخیهای بسیاری در اینباره که فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی پر از آنها است. اما مشکل اینجاست که مسئله به همینجا ختم نمیشود؛ وقتی بسیاری افراد با به کاربردن اصطلاح «امامزاده بیژن» شوخی میکنند و آنرا به مسخره میگیرند، کمکم حرمت پدیده و عنصر دینیای به نام «امامزاده» شکسته میشود.
این پژوهشگر گفت: مورد دیگری که اخیراً در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، موضوع سخنرانی در شبکهای تلویزیونی است که برای ترویج بچهدار شدن، از مردم میخواهد به نیت پنجتن (ع)، پنج فرزند بیاورند و یا به نیت امام هشتم (ع)، هشت فرزند و یا به نیت دوازده امام (ع)، دوازده فرزند و یا به نیت چهارده معصوم (علیهم السلام)، چهارده فرزند. کلیپ این بخش از سخنان وی بهطور گستردهای پخش شده و همراه با شوخیها و طنزهایی درباره جملات وی و عمدتاً همراه با تمسخر این دیدگاه است. در بسیاری از این شوخیها شما میبینید که این اعداد را به مسائل و موارد دیگری هم ربط میدهند و مثلاً میگویند خوب است فلان کار را هم پنج، یا هشت، یا دوازده و یا چهارده بار انجام بدهید. یعنی بهواسطه یک رویداد، حرمت این اعداد که نزد ما شیعیان مقدس هستند، شکسته شده است.
او افزود: با بیان این مثالها میخواستم به این نکته مهم برسم که برخی رفتارهای نسنجیده افراد و ارگانهایی که متولی دین و دینداری هستند و باید حساسیت بیشتری روی این مسائل داشته باشند، باعث حرمتزدایی ناخواسته از حریم دین و مذهب میشود. هر دو مثالی که بیان کردم، جایگاه رسمیای در حوزه دین ندارند، اما نهایتاً باعث تمسخر دیدگاههای اساسی دینی میشوند. نه امامزاده بیژن واقعاً امامزاده است و نه به تعداد اعداد مقدس بچهدار شدن در روایات متقن آمده؛ اما بهواسطه طرح چنین دیدگاههای شبههناکی میبینیم که برخی از مردم حوزه شوخی و نهایتاً تمسخرشان را از همین دیدگاهها آغاز کرده و به حوزههای اساسیتر میرسند.
این پژوهشگر مردمشناسی با اشاره به اینکه اجبار در مسائل دینی هم موضوع مهمی است، همچنین گفت: در هنگام راهکار بیان کردن برای پیشگیری از تمسخر رفتارهای عقیدتی باید به دو نکته اشاره کرد: نخست اینکه یک بخش از این تمسخرها هر کاری که بکنیم وجود خواهند داشت، بویژه در شرایط امروزی که پیشتر دربارهاش صحبت کردم. اما بخشی از آن که قابل پیشگیری است، بیشتر به متولیان امر باز میگردد تا مردم عادی. پرهیز از اجبارهای غیرضروری در حوزه امور دینی از یکسو، و سنجش پیامد سخنان و رفتارهایی که در حوزه دین از سوی متولیان این حوزه بیان میشود از سوی دیگر میتواند مهمترین راهکارها از دیدگاه من باشد. ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی که خوشبختانه امروزه در ایران در حال گسترش است، نباید محدود به طرحهای عمرانی و فنی شود؛ بلکه در حوزه سینما، مذهب، رسانه، کتاب و... نیز به کار گرفته شود تا بروز چنین رفتارهایی کنترل شود.
او ادامه داد: مثلاً پیش از اینکه بخواهند دربارهی گسترش فضاهای دینی و مذهبی (همچون امامزادهها) تصمیم بگیرند یا سخنانی بدعتگونه در زمینه تقدس برخی امور (همچون تعداد بچهدار شدن) بیان کنند، از کارشناسان فرهنگی و اجتماعی دعوت شود تا پیامدهای مثبت و منفی چنین رفتارها و سخنانی ارزیابی و سنجیده شود. یقیناً اگر چنین میشد، نه آن «سید بیجن» به امامزاده بیژن تبدیل میشد و نه چنین سخنانی درباره تقدس تعداد فرزندان، خسارتبار میشد.
امیر هاشمی مقدم - پژوهشگر حوزهی مردمشناسی - در پاسخ به این مساله که به نظر میرسد در جامعهی امروز، مسخره کردن اعتقادات دینی عدهای از مردم، توسط عدهای دیگر، شایع شده باشد، چرا؟ گفت: در بحث شوخی با عقاید یا مسخره کردن آنها، باید به این نکته اشاره کرد که این مسئله در گذشته نیز وجود داشته است، ولی امروزه رنگ و روی دیگری به خود گرفته است.
او افزود: ما در کتاب «بررسی متون طنزآمیز عامیانه ایرانی» - تالیف نعمت الله فاضلی و امیرهاشمی مقدم - به این نکته اشاره کردهایم که طنزهای معطوف به مسائل عقیدتی، یکی از اصلیترین گونههای طنز و شوخی است. اما در گذشته، عموماً حول و حوش فرعیات و نیز شخصیتهایی متمرکز بود. اما اتفاقی که افتاده این است که امروزه شوخیها به سراغ اصول و پایهها هم رفته و بزرگان را نیز هدف گرفته است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
این پژوهشگر حوزهی مردمشناسی اظهار کرد: در چرایی این امر باید به دو نکته توجه کرد؛ نخست اینکه رشد جریانهایی مانند سکولاریسم، لائیسیته، جریانهای روشنفکری و... در کنار امکان نقد دین در دوران مدرن، یعنی چیزی که در گذشته و سنت ممکن نبود، باعث شده ترس از شوخی با این مفاهیم یا مسخره کردن آنها، تا حدودی بریزد. در جامعهی ایران ولی جریانهای یادشده کمتر مجال عرض اندام داشته و دارند، باید به دنبال عوامل دیگر رفت. یکی از مهمترین این عوامل، خرافات رایج در بین مردم است.
او ادامه داد: میتوان اینگونه ادعا کرد که در بسیاری از مواقع، شوخی با خرافههایی که به نام دین رواج دارند آغاز شده و کمکم وارد حوزه دین میشود. این خرافهها در گذشته عموماً از مجاری غیررسمی اشاعه و رواج مییافت، اما در سالهای اخیر به نظر میرسد که بعضی مجاری رسمی نیز کم و بیش به این جریان پیوستهاند.
او با مثالی توضیح داد: «امامزاده بیژن» یکی از نمونههای بارز در این زمینه است. شخصی که بر اساس روایتهای محلی تا چند سال پیش زنده بود، پس از مرگش مورد احترام اهالی واقع میشود. هیچ شجرهنامه رسمیای هم ندارد. ولی به یکباره برایش تابلو رسمی نصب میشود و همین آغازی میشود برای شوخیهای بسیاری در اینباره که فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی پر از آنها است. اما مشکل اینجاست که مسئله به همینجا ختم نمیشود؛ وقتی بسیاری افراد با به کاربردن اصطلاح «امامزاده بیژن» شوخی میکنند و آنرا به مسخره میگیرند، کمکم حرمت پدیده و عنصر دینیای به نام «امامزاده» شکسته میشود.
این پژوهشگر گفت: مورد دیگری که اخیراً در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، موضوع سخنرانی در شبکهای تلویزیونی است که برای ترویج بچهدار شدن، از مردم میخواهد به نیت پنجتن (ع)، پنج فرزند بیاورند و یا به نیت امام هشتم (ع)، هشت فرزند و یا به نیت دوازده امام (ع)، دوازده فرزند و یا به نیت چهارده معصوم (علیهم السلام)، چهارده فرزند. کلیپ این بخش از سخنان وی بهطور گستردهای پخش شده و همراه با شوخیها و طنزهایی درباره جملات وی و عمدتاً همراه با تمسخر این دیدگاه است. در بسیاری از این شوخیها شما میبینید که این اعداد را به مسائل و موارد دیگری هم ربط میدهند و مثلاً میگویند خوب است فلان کار را هم پنج، یا هشت، یا دوازده و یا چهارده بار انجام بدهید. یعنی بهواسطه یک رویداد، حرمت این اعداد که نزد ما شیعیان مقدس هستند، شکسته شده است.
او افزود: با بیان این مثالها میخواستم به این نکته مهم برسم که برخی رفتارهای نسنجیده افراد و ارگانهایی که متولی دین و دینداری هستند و باید حساسیت بیشتری روی این مسائل داشته باشند، باعث حرمتزدایی ناخواسته از حریم دین و مذهب میشود. هر دو مثالی که بیان کردم، جایگاه رسمیای در حوزه دین ندارند، اما نهایتاً باعث تمسخر دیدگاههای اساسی دینی میشوند. نه امامزاده بیژن واقعاً امامزاده است و نه به تعداد اعداد مقدس بچهدار شدن در روایات متقن آمده؛ اما بهواسطه طرح چنین دیدگاههای شبههناکی میبینیم که برخی از مردم حوزه شوخی و نهایتاً تمسخرشان را از همین دیدگاهها آغاز کرده و به حوزههای اساسیتر میرسند.
این پژوهشگر مردمشناسی با اشاره به اینکه اجبار در مسائل دینی هم موضوع مهمی است، همچنین گفت: در هنگام راهکار بیان کردن برای پیشگیری از تمسخر رفتارهای عقیدتی باید به دو نکته اشاره کرد: نخست اینکه یک بخش از این تمسخرها هر کاری که بکنیم وجود خواهند داشت، بویژه در شرایط امروزی که پیشتر دربارهاش صحبت کردم. اما بخشی از آن که قابل پیشگیری است، بیشتر به متولیان امر باز میگردد تا مردم عادی. پرهیز از اجبارهای غیرضروری در حوزه امور دینی از یکسو، و سنجش پیامد سخنان و رفتارهایی که در حوزه دین از سوی متولیان این حوزه بیان میشود از سوی دیگر میتواند مهمترین راهکارها از دیدگاه من باشد. ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی که خوشبختانه امروزه در ایران در حال گسترش است، نباید محدود به طرحهای عمرانی و فنی شود؛ بلکه در حوزه سینما، مذهب، رسانه، کتاب و... نیز به کار گرفته شود تا بروز چنین رفتارهایی کنترل شود.
او ادامه داد: مثلاً پیش از اینکه بخواهند دربارهی گسترش فضاهای دینی و مذهبی (همچون امامزادهها) تصمیم بگیرند یا سخنانی بدعتگونه در زمینه تقدس برخی امور (همچون تعداد بچهدار شدن) بیان کنند، از کارشناسان فرهنگی و اجتماعی دعوت شود تا پیامدهای مثبت و منفی چنین رفتارها و سخنانی ارزیابی و سنجیده شود. یقیناً اگر چنین میشد، نه آن «سید بیجن» به امامزاده بیژن تبدیل میشد و نه چنین سخنانی درباره تقدس تعداد فرزندان، خسارتبار میشد.